سهم فقرا از کیک اقتصاد ایران چقدر است؟
بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران از توزیع درآمد در سال ۱۴۰۲، سهم دهک اول و دوم هزینهای از هزینه کل کشور ۵.۹۵ درصد بوده است.
در ۴ دهه اخیر سهم هزینه این دو دهک نوسانات بسیاری داشته و عمده این نوسانات نه به دلیل افزایش مصرف حقیقی، بلکه افزایش سطح عمومی قیمتها بوده است.
در مواقعی همچون هدفمندسازی یارانهها قدرت خرید خانوارهای دهک پایین و در نتیجه سهم آنها از هزینه کل افزایش یافته است. از سوی دیگر، در دوران همچون بعد از جنگ ۸ ساله و آغاز تحریمهای بینالمللی در ابتدای دهه ۹۰، سهم ۲۰ درصد کمهزینهترین جمعیت کشور افزایش یافته است. دلیل آن نیز وخامت وضعیت سایر افراد کشور بوده و وضعیت خانوارهای دهک اول و دوم نمیتوانست بدتر از آن چیزی که بود شود.
سنجش نابرابری از سمت هزینهها
یکی از شاخصهایی که نابرابری درآمدی را نشان میدهد، سهم دهکهای هزینهای از کل هزینه است. اگر تمام خانوارهای کشور به ترتیب میزان هزینه از کمترین به بیشترین مرتب شوند و هر ۱۰ درصد آنها در یک گروه قرار گیرند، دهکهای هزینهای ایجاد میشوند. به این ترتیب، دهک اول شامل فقیرترین خانوارها در جامعه و دهک دهم شامل ثروتمندترین آنها است. در این گزارش سهم ۲۰ درصد کمهزینهترین جمعیت کل کشور از سال ۱۳۶۳ تا ۱۴۰۲ بررسی شده که در واقع خانوارهای دهک اول و دهم هزینهای محسوب میشوند.
دلیل اهمیت این شاخص این است که معمولا خانوارها متناسب با درآمدشان هزینه میکنند. به همین دلیل، هزینه میتواند شاخص مناسبی برای سنجش درآمد خانوارها باشد. همچنین، سهم هر دهک از هزینه کل نشانگر شکاف درآمدی و توزیع درآمد بین دهکهای هزینهای مختلف را نشان میدهد. البته مبنا قراردادن سطح هزینه بهعنوان درآمد کاملا هم درست نیست، زیرا که ممکن است قسمتی از افزایش هزینهها به دلیل تورم باشد، نه مصرف حقیقی.
قاب ۴۰ ساله مصرف فقرا
نکته قابل توجهی که در این روند ۴۰ ساله وجود دارد، افزایش سهم هزینه دو دهک اول در شرایط سخت اقتصادی است. در سال ۶۷ که جنگ تحمیلی به پایان رسیده، سهم ۲۰ درصد کمهزینهترین جمعیت کشور افزایش یافته و از ۵.۲۳ درصد در سال ۶۵ به ۵.۶۲ درصد رسیده است. دلیل اصلی این اتفاق کاهش سهم هزینه کل خانوارهای جامعه است. به دنبال آن، سهم کمهزینهترین جمعیت کشور از آن چیزی که بوده نمیتواند کمتر شود؛ زیرا خانوارهای دهک اول و دوم عمدتا برای نیازهای اساسی خود هزینه میکنند و کاهش آن محدود است.
اواسط دهه ۸۰ به عنوان دوران رونق اقتصادی شناخته میشود. زیرا در این دوره قیمت نفت و به تبع آن درآمد نفتی کشور افزایش یافته و کشور از رونقی نسبی برخوردار شده است. در این دوره سهم ۲۰ درصد کمهزینهترین جمعیت کشور از کل هزینهها کاهش یافته و به ۵.۰۲ درصد رسیده است.
سال ۸۹ با پرداخت یارانه هدفمندی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی، قدرت خرید خانوارهای دهک پایین افزایش یافته است. در نتیجه، افزایش سهم هزینه خانوارهای دهک پایین در این سال در راستای افزایش خرید کل افراد جامعه بوده است.
بر جیب فقرا در دهه ۹۰ چه گذشت؟
با آغاز تحریمهای بینالمللی و افزایش تورم، قدرت خرید یارانههای نقدی نیز کاهش یافته و باعث شده وضعیت معیشتی خانوارهای کشور وخیمتر شود، ولی قطعا میزان وخامت خانوارهای هر دهک متفاوت بوده است. به همین دلیل، سهم خانوارهای دهک اول و دوم در این دوران افزایش یافته و در سال ۹۲ به بیشترین مقدار خود در ۶.۷۹ درصد رسیده است. با امضای توافق برجام و بهبود شرایط اقتصادی، سهم ۲۰ درصد کمهزینهترین جمعیت کشور از کل هزینهها نیز کاهش یافته و در سال ۹۶ تا ۵.۹۱ درصد کاهش یافته است. این کاهش به دلیل افزایش هزینه سایر دهکهای هزینهای اتفاق افتاده است. البته با خروج آمریکا از برجام در سال ۹۷ این روند به مسیر کاهشی خود ادامه داده و به ۵.۸ درصد رسیده است.
پاندمی کرونا در سال ۹۹ باعث شد تا سطح هزینه همه خانوارهای کشور و در نتیجه سهم هزینه دهکها نیز کاهش یابد. به دنبال حذف ارز ترجیحی، شاهد افزایش سهم ۲۰ درصد کمهزینهترین جمعیت کشور به بالای ۶ درصد هستیم. ارز ۴۲۰۰ به کالاهای اساسی تخصیص داده میشد که بخش عمده سبد مصرفی خانوارهای دهک پایین را تشکیل میدهد. به همین دلیل، سهم آنها از هزینه کل کشور افزایش یافته است.
به وجود اینکه در سال ۹۸ بعد از افزایش قیمت بنزین و حذف ارز ترجیحی، به خانوارهای دهک پایین یارانههای نقدی تعلق گرفته است. ولی به نظر میرسد این یارانهها کمک قابل توجهی به قدرت خرید این خانوارها نکرده است.
در جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران از بودجه خانوارهای کشور در سال ۱۴۰۲، سهم ۲۰ درصد کمهزینهترین جمعیت کشور از کل هزینه به ۵.۹۵ درصد رسیده و نسبت به ۱۴۰۱ سهم آنها کاهش یافته است.
نظرات