جنگ داخلی تازه برای سوریه در راه است؟
مهمترین چالش الجولانی در مسیر رهبری سوریه، جلب پذیرش از سوی دیگر شورشیان است. او سالها بیشتر با این گروهها درگیر بوده تا با نظام اسد، و همین موضوع میتواند مانعی بزرگ در مسیر تحقق آرزوهای سیاسیاش باشد
جاهطلبی الجولانی برای رهبری سوریه، با وجود حمایت ترکیه و قطر، به دلیل گذشتهاش بهعنوان رهبر القاعده و فشارهای بینالمللی با چالشهای بزرگی مواجه است. در همین حال، رقابت بر سر سهمگیری از بازسازی سوریه و تنشهای منطقهای همچنان تهدیدی برای ثبات سوریه است.
در مسیر دمشق از مرز سوریه با لبنان در ۸ دسامبر، پستهای ارتش سوریه به وضوح متروک و خالی از نیرو بودند. آسفالت جاده پر از یونیفورمهای رها شدهای بود که نیروهای بشار اسد در هنگام فرار به سرعت از آنها دست کشیده و به لباسهای غیرنظامی پوشیده بودند تا از شورشیان پیشرویکننده بگریزند. پوسترهای پاره و خراب شدهای که تصویر بشار اسد را نمایش میدادند، بهعنوان نشانهای از سقوط نظام، در کنار جادهها باقی مانده بودند. کمتر از دو هفته پس از آغاز پیشروی شورشیان، نظام بشار اسد فرو پاشید و او مجبور شد به مسکو فرار کند. در دمشق و سراسر سوریه، مردم به آغاز یک فصل جدید امیدوار بودند و در تلاش برای تجدید روابط خود با دنیای بیرون بودند.
آیا اپوزیسیون سوریه میتواند متحد شود؟
چه نوع آغاز تازهای انتظار مردم سوریه را میدهد؟ پاسخ به این پرسش بستگی زیادی به این دارد که آیا اپوزیسیون چندپاره سوریه، که اکنون پس از سقوط نظام بشار اسد دشمن مشترک خود را از دست داده است، میتواند با یکدیگر متحد شود و دولتی مدنی، فدرال و چندفرهنگی برای تمام سوریه تشکیل دهد، یا اینکه دوباره به درگیریهای داخلی فرو رفته و کشور را به جنگ داخلی جدیدی بکشاند.
تاکنون، نشانههای اولیه نسبتاً امیدوارکننده بوده است، هرچند هنوز بسیار زود است که بخواهیم به این تحولات اطمینان پیدا کنیم. شورشیان بهویژه گروه هیئت تحریرالشام، که زمانی وابسته به القاعده بود و طی چند سال گذشته بخشهایی از شمالغرب سوریه را تحت کنترل داشت، مدعی هستند که از درسهای تغییر رژیمهای گذشته در جهان عرب آموختهاند. به گفته آنان، برخلاف تجربههای تلخ عراق و لیبی، انتقال قدرت در سوریه بهطور محلی و از طریق نیروهای داخلی مدیریت خواهد شد، نه توسط قدرتهای خارجی یا بازگشت عناصر تبعیدی.
شورشیان پس از سقوط نظام بشار اسد، از مقامات مدنی و پلیس خواستهاند که تا اعلام دولت وحدت ملی در پستهای خود باقی بمانند و نظم عمومی را حفظ کنند. در همین راستا، آنها اقدام به وضع منع رفتوآمد کردهاند که تا شب ۸ دسامبر بهطور عمده از بروز غارت در پایتخت جلوگیری کرده است—گرچه سرقت ظروف از کاخ ریاستجمهوری همچنان رخ داده است. علیرغم اینکه اکثر شورشیان از اکثریت سنی هستند که بهویژه از سوی نظام علوی اسد هدف ترور قرار گرفتهاند، آنان از پیروزیهای فرقهای خود کاستهاند و به جای آن، وعده دادهاند که از اقلیتهای مختلف سوریه محافظت خواهند کرد.
بازسازی سوریه یا بحران جدید؟ رقابت برای سهم از منابع اقتصادی و بازسازی
اما در سوریه، اوضاع بهطور معمول پیچیدهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. تقسیم غیررسمی سوریه که در دوران نظام بشار اسد شکل گرفت، پس از سقوط او شدت یافته و به شکلهای جدیدی بروز کرده است. در روزهای اخیر، شورشیان از شمال، شرق و جنوب کشور با نظم شگفتانگیزی کنترل خود را هماهنگ کردهاند. با این حال، چون سقوط نظام اسد سریعتر از آنچه که پیشبینی میشد رخ داد، شورشیان فرصت کافی برای برنامهریزی برای دوران پس از سقوط را نداشتند.
در حال حاضر، چهار جناح اصلی در سوریه هر کدام ارتش خود را دارند و برای تسلط بر بخشهایی از کشور رقابت میکنند. این جناحها عبارتند از: شورشیان سنی مورد حمایت ترکیه در شمالغرب، کردها در شمال و شرق، شورشیان مورد حمایت اردن در جنوب و وفاداران باقیمانده از فرقه علوی اسد در غرب. همه این گروهها با تصرف سلاحها، زمینها و داراییهای اقتصادی از نظام بشار اسد در روزهای اخیر، تقویت شدهاند و هر یک خواستار سهم خود از غنائم و سهمی در بستههایی هستند که برای بازسازی سوریه ویرانشده ترتیب داده خواهد شد. این بستههای بازسازی، با برآوردهای هزینهای حدود ۲۰۰ میلیارد دلار، به یکی از محورهای رقابت و تنش در روزهای آینده تبدیل خواهد شد.
چند ساعت پس از سقوط بشار اسد، آتشبس شکنندهای که میان گروههای مختلف در سوریه برقرار شده بود، شروع به فروپاشی کرد و درگیریها بهویژه در منبج، در خط مرزی بین عربهای مورد حمایت ترکیه در شمالغرب و کردها در شمالشرق شدت یافت. این خشونتها یادآور تجربههای تلخ گذشته برای سوریهاست، زیرا آنها فراموش نکردهاند که سرنگونی دیکتاتورهای عراق و لیبی چگونه باعث آغاز دههها جنگ داخلی و درگیریهای خونین میان جانشینان احتمالی آنها شد. علاوه بر این، سوریها بهخوبی از دشواریهای مدیریت روابط پیچیده با همسایگان خود، بهویژه ترکیه و اسرائیل، آگاه هستند. در یکی از هتلهای پنجستاره دمشق در شب ۸ دسامبر، موسیقی جاز نرم که در حین سرو شام پخش میشد، گاهی با صدای حملات هوایی اسرائیل به یک پایگاه نظامی نزدیک قطع میشد.
الجولانی؛ آیا او میتواند مخالفانش را متحد کند؟
قدرتمندترین رقیب برای رهبری سوریه، ابو محمد الجولانی، ۴۲ ساله، رهبر هیئت تحریر الشام است که تنها ۱۱ روز پیش، در ۲۷ نوامبر، حمله شورشیان را از مقر خود در ادلب در شمالغرب سوریه آغاز کرد. الجولانی به مسیحیان و زنان اطمینان داده که قصد ندارد قوانین اسلامی سختگیرانه را در مناطق تحت کنترل خود اعمال کند. در شب ۸ دسامبر، او در مسجد اموی دمشق خطبهای ایراد کرد و تلویزیون دولتی سوریه بیانیهای پخش کرد که در آن گفته شده بود: «آینده از آنِ ماست.» گفته میشود که الجولانی به مقایسه خود با محمد بن سلمان، ولیعهد جوان عربستان سعودی، علاقهمند است و به دنبال بهدست آوردن رهبری نه تنها در سوریه، بلکه در سطح منطقه است.
با این حال، گذشته الجولانی به عنوان رهبر القاعده در سوریه و سرکوبهای وحشیانهای که برای حذف رقبای خود بهکار گرفته، باعث شده تا بسیاری از گروههای دیگر نسبت به او محتاط باشند. مهمترین چالش الجولانی در مسیر رهبری سوریه، جلب پذیرش از سوی دیگر شورشیان است. او سالها بیشتر با این گروهها درگیر بوده تا با نظام اسد، و همین موضوع میتواند مانعی بزرگ در مسیر تحقق آرزوهای سیاسیاش باشد
آینده کردها و علویها در سوریه؛ تسلیم یا مقاومت؟
اینکه آمریکا، روسیه و سازمان ملل متحد همه الجولانی را بهعنوان تروریست شناخته و هیئت تحریر الشام را بهعنوان یک سازمان تروریستی معرفی کردهاند، ممکن است چالشهای بزرگی را برای او در صورت تصاحب قدرت ایجاد کند. وضعیت بینالمللی او بهویژه در برابر قدرتهای غربی و منطقهای پیچیده است و میتواند بر تلاشهایش برای بهدست آوردن مشروعیت در سطح داخلی و بینالمللی تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر، ارتباطات نزدیک الجولانی با ترکیه و قطر نیز موجب نگرانیهای قدرتهای عربی میشود، بهویژه آنهایی که تمایل دارند حوزه نفوذ آنها را در منطقه محدود نگه دارند. این روابط میتواند او را در برابر دیگر قدرتهای عربی و بهویژه کشورهای مخالف هر نوع نفوذ خارجی در سوریه، قرار دهد. برخی از شخصیتهای مخالف نیز بهطور تلویحی درباره این هشدار دادهاند که شاید ترور الجولانی بتواند مفید باشد. یکی از تحلیلگران نزدیک به رقبای او در این زمینه گفته است: «ما میترسیم که او تبدیل به یک اسد دیگر شود.»
هر کسی که در دمشق به قدرت برسد، بدون شک با چالشهای بزرگی در مسیر کنترل تمام سوریه روبهرو خواهد شد. در شمالشرق کشور، کردها همچنان به نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه چشم دوختهاند تا از هر گونه تلاشی برای بازپسگیری میادین نفتی، سبد نان سوریه و شهرهای عربی که تحت کنترل دارند، جلوگیری کنند. در مناطق استراتژیک منبج و رقه، که در حال حاضر شاهد درگیریهای مستمر با نیروهای مورد حمایت ترکیه هستند، کردها به دنبال حفظ خودمختاریای هستند که در دوران حکومت بشار اسد بهدست آوردهاند. از سوی دیگر، در روستاهای کوهستانی واقع در سواحل مدیترانه، علویهای حامی اسد نیز باید تصمیم سرنوشتسازی اتخاذ کنند: آیا به مبارزه ادامه دهند یا به حکومت اکثریت سنی تن دهند و از ادامه مقاومت دست بردارند؟
نظرات