چرا آمار طلاق افزایش یافت
از آنجا که مهمترین نهاد اجتماعی خانواده است، بیتردید هرگونه ناهنجاری در خانواده به بروز اختلال در سایر بخشها و نهادهای اجتماعی منجر میشود و زمینهساز بروز جرایم و آسیبها خواهد بود.
ازدواج و تشکیل خانواده از مسائل بسیار مهم و حیاتی انسان و مورد بحث در همه ادیان، جامعهشناسی و روانشناسی است. خانواده با اینکه هسته کوچکی از اجتماع است، اما در حیات اجتماعی مردم نقش و تاثیر فوقالعادهای دارد.
به گزارش تجارتنیوز ، مساله طلاق بویژه به جهت پیامدهای روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی که برای زنان در پی دارد و آینده آنان را متاثر میسازد، بسیار حائز اهمیت است.
وضعیت زنان پس از طلاق روندی از محرومیتهای گوناگون، طرد اجتماعی، کاهش روابط، فقدان همدل و گاهی نبود محل زندگی را به دنبال دارد.
تلاقی مدرنیته با بافت سنتی، آسیبهای اجتماعی متعددی را به همراه خواهد داشت که بی ثباتی در نظام خانواده یکی از نتایج آن است، از سوی دیگر معضل اعتیاد و قاچاق مواد مخدر دامنگیر خانوادهها شده و خانواده را با چالشی جدی مواجه کرده است.
همه این موارد در کنار سبک ازدواج به انتخابهای نادرست و بدون آمادگی منجر شده و در نتیجه باعث بیثباتی و طلاق زودهنگام شده است.
در بعد روانشناختی و خانوادگی ناسازگاری زوجین، ضعف مهارتهای عمده، دخالت خانواده اصلی و مشکلات جنسی و زناشویی مهمترین ابعاد زمینهساز طلاق است.
صنعتی شدن و ورود زنان به بازار کار و دانشگاه به تغییر جایگاه زوجین در خانواده منجر شده، اما اعضای خانواده بویژه برخی از مردان آمادگی چنین تغییری را در ساخت خانواده ندارند، لذا سیستم خانواده و نقش زوجین در هالهای از ابهام قرار دارد و زوجین نمیتوانند در این خصوص با یکدیگر به توافق برسند.
از دیگر سو آنها در مسائل عمده از جمله مدیریت استرس، مهارتهای جنسی، تفکر نقاد و توان تصمیمگیری مهارت لازم را ندارند.
این وضعیت مانع غنی سازی روابط زوجین میشود و به رشد ناکارآمدی خانواده و تبدیل مساله به مشکل و بحران در خانواده منجر شده است.
عدم استقلال زوجین به علت وابستگی مالی و عاطفی باعث ضعف در تمایزیافتگی و زمینهای برای دخالت اطرافیان در روابط زوجین و در نتیجه پیچیدهتر شدن اختلافات شده است.
بیتردید در چنین شرایط اجتماعی و روانشناختی روابط زوجین تضعیف و زمینه خیانت زناشویی فراهم میآید. گسترش طلاق خود سبب رشد روز افزون آن خواهد شد، چرا که فراگیری آن موجب قبحشکنی و حتی هنجار شدن آن میشود.
در واقع طلاقهای زودهنگام زوجین بیانگر آن است که آنها تلاشی جدی برای بازسازی روابط نداشته و جدایی و متارکه را بهعنوان اولین راهکار ارزیابی کردهاند.
براین اساس عوامل جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهرغم فعالیتهای صورت گرفته در پیشگیری از طلاق به رشد روزافزون طلاق منجر شده و آمارها حاکی از روند رو به تزاید آن در سطح کشور است.
بنابراین گسترش طلاق در هر جامعهای، بخصوص اگر با شتاب و جهش غیرعادی همراه باشد باعث بروز ناهنجاریهای اجتماعی، اختلالات روانی و پیچیدگی آسیبها و جرائم خواهد شد.
طلاق و افزایش روزافزون آن در قرن حاضر برای زنان و مردان متأهل و کسانی که در تدارک تشکیل خانواده هستند، زنگ خطری به شمار میرود. «میزان طلاق در جامعه صنعتی به 60 تا 65 درصد رسیده است.»
بروز مشکلات خانوادگی موجب افزایش ورودی پروندههای دادگستری، افزایش نزاع، اعتیاد و آسیبهای ناشی از آن شده است، تداوم چنین روندی میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را بر جامعه وارد آورد.
با توجه به دغدغه مسئولان، فرهنگ مذهبی و سنتی و همگرایی مذهبی، همچنین جایگاه خانواده در سطح جامعه و وجود امنیت اجتماعی بالا، زمینه مقابله با تهدیدات وجود دارد. البته ضعفهای اساسی هم در این حوزه به چشم میخورد که باید مرتفع شود.
ضعف در همگرایی مسئولان، فقر فرهنگی، حساسیتزدایی از طلاق، مدیریت شهری، تضعیف ارزشها و خرده فرهنگهای کجرو از جمله موارد ضعفی است که در پیش روی ما قرار دارد و امید است با استفاده از فرصتهای پیش رو بتوان طی یک برنامه کوتاهمدت به کاهش روند طلاق رسید.
منبع: جام جم
نظرات