باغ کتاب؛ اینجا چراغی روشن است
ژان باتیست تاورنیه، جهانگرد فرانسوی که در دوره صفوی به ایران آمده است، در کتاب «سفرنامه تاورنیه» روایتهایی جذاب درباره علاقه ایرانیان به همنشینی نگاشته است. او ایرانیان را مردمانی توصیف میکند که به سخنراندن و شنیدن قصههای جذاب در گردهماییهایشان علاقه بسیار دارند.
ژان باتیست تاورنیه، جهانگرد فرانسوی که در دوره صفوی به ایران آمده است، در کتاب «سفرنامه تاورنیه» روایتهایی جذاب درباره علاقه ایرانیان به همنشینی نگاشته است. او ایرانیان را مردمانی توصیف میکند که به سخنراندن و شنیدن قصههای جذاب در گردهماییهایشان علاقه بسیار دارند.
به گزارش تجارتنیوز ، «مهمانی ایرانیان بدینگونه است؛ مهمانان از صبح در خانهای که به آن دعوت شدهاند گرد میآیند و در طول روز به کار جز قهوهخوردن و قصهگفتن نمیپردازند. دمبهدم برای آنها قهوه و نقل و شیرینی و مربا و میوههای فصل میآورند». او و البته دیگر جهانگردانی که در دورههای گوناگون تاریخی به ایران آمدهاند، بخشی بزرگ از این ویژگی را از شیفتگی هزاران ساله ایرانیان به کتاب برآمده میدانند و برآناند ایرانیان کتاب را از جان دوستتر میدارند و در نگاهداشت آن فراوان میکوشند. همین نگرش بوده که در گذر هزارههای تاریخ این سرزمین دیرینه تا امروزه کتابخانههایی بزرگ در سراسر این سرزمین پدیدار ساخته است.
باغ کتاب؛ آرامگرفته در آغوش دانایی
به هر جای این باغ، گام نهی، برگهایی خواندنی و نوستالژیک از تاریخ و سرمایه اندیشه تمدن بشری پیش رویت جی خواهد گرفت. البته که اینجا در نگاه نخست، یک مجموعه بزرگ اقتصادی به چشم میآید اما همه داستان این نیست؛ در این مجموعه بزرگ، دستاویزهایی درنگآمیز وجود دارد که نخستین برداشت بیننده را از پایه دگرگون میسازد. اینجا بخشی از تاریخ و فرهنگ در آغوش خلاقیتی ایرانی غنوده است.
بازار بزرگ ایران، در قامت بزرگترین مجموعه اقتصادی و فروشگاهی پایتخت با بهرهگیری از اندیشههای نو و برخورداری از ویژگیهای فرهنگ و تاریخی در گستره تمدن ایرانی-اسلامی، از این رویکردها فراتر رفته، تصویری نو به پیوند میان یک ساختار اقتصادی با گسترههای جامعه و فرهنگ نمایانده است. این بزرگبازار مدرن ایرانی که برپایه نیاز انسان و جامعه امروز پدید آمده است، با بهرهگیری از الگوهای ایرانی-اسلامی پیشرفت و باور به توسعه همگون و متوازن برپایه زایش و جوشش از درون، پیوندی خجسته میان گسترههای اقتصادی با پهنههای اجتماعی، فرهنگی و هنری پدیدار میسازد.
بازار بزرگ ایران در این مسیر با همان سرزندگی و رونق را که بازارهای قدیم به شهرهای گذشته میبخشیدند، در روزگار نو به شهری توسعهمحور همچون تهران بازمیگرداند و گشایشی نو در گستره اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه رقم میزند. فضاهای گوناگون همگانی همچون دریاچه، گالری خودرو، پیست یخ، جاده تندرستی و کلینیک سلامتی؛ فضاهای تفریحی مانند شهربازی، پردیس سینمایی و سالن آمفیتئاتر، آنجا بیشتر مفهوم مییابد که خود را همراه و همساز فضاهای فرهنگی همچون نمازخانهها، مسجد، باغ ماهان، باغ دیدار و باغ کتاب میبینند.
باغ کتابِ بازار بزرگ ایران در این میانه پدیدهای است که نه تنها نمایی فرهنگی و داناییمحور به این گستره بزرگ اقتصادی میبخشد، که، شیفتگان خواندن، شنیدن و گفتن را گرد هم میآورد و در گوشهای دیگر از تهران، چراغی برمیافزود. این بزرگبازار، همتراز با تجمیع سرمایههای اقتصادی، دستاویزی بزرگ در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و هنری در پی میآورد. دوری ظاهری اقتصاد از دیگر پهنه و گسترههای جامعه، اینجا از ذهنها زدوده میشود. فعالیتهای اقتصادی در این بزرگبازار، همراهانی در زمینههای اجتماعی، فرهنگی و هنری دارد که تصویری جذابتر از رونق و شکوفایی را پیش روی میگذارد. «امید» و «رونقی» که اینگونه تاسیسات بزرگ و شگفتانگیز در جامعه و در گستره اقتصاد و تولید با ویژگی «ایرانی» میآفرینند، درهایی تازه به پویایی اقتصادی و اجتماعی، همچنین به اقتصاد درونزا و تولید میگشایند.
یک داستان عاشقانه
جادوی معماری ایرانی، در جایگاه باغ کتاب در بازار بزرگ ایران رخ نموده است. باغ کتاب در بازار بزرگ ایران، یک داستان عاشقانه است که در ساختمانی بزرگ، برگرفته از معماری خوگرفته با فرهنگ و فرهیختگی، روایت میشود. این باغ دلانگیز، بهزودی میزبان میهمانانی خواهد شد که در کنار خرید و گشتوگذار، سوداهایی بزرگ در سر دراند. از ساختمانهای بزرگ که بگذری، آوای کتابها را از درون ساختمانی جذاب، گویی تو را به راهروهای اندیشه فرامیخوانند. درون ساختمان، که به باغی فراخ میماند، سکوتی آمیخته با آگاهی و اندیشه شنیده میشود. جایجای این باغ زیبا، کتابها آرام نشستهاند؛ هرچند درونشان غوغایی بزرگ است؛ هریک داستانی دارند و کسی را درون خویش میکشند تا داستانشان را سخاوتمندانه به او پیشکش دارند. بهزودی درخواهی یافت اینجا، بازار بزرگ ایران، با همترازان خود تفاوتهایی بنیادین دارد. دانایی و آگاهی را همچون پرندگانی را میتوانی تصور کنی که بیقید و بند بر فراز درختان بلند چنار یک باغ بزرگ ایرانی نوایی شنیدنی سردادهاند.
نظرات