استیضاح ظریف با محورهایی فربه اما ناکارآمد
تازه ترین فصل از سریال استیضاح وزرای دولت، به وزیر خارجه کابینه تدبیر و امید اختصاص یافته است. استیضاحی که محورهای آن تکرار مباحثی فربه اما فاقد کارکرد مشخص است.
سرانجام پس از هفتهها بحث و تحلیل و تهدید محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه یکشنبه 11 آذرماه در کمیسیون امنیت ملی مجلس حضور مییابد تا پاسخ گوی سوالات تکراری اما تامل برانگیز شماری از نمایندگان مجلس باشد.
به گزارش تجارتنیوز، موضوعات مطرح شده در طرح استیضاح ظریف جز یک مورد که همان نیز بهانه جنجالهاست، مباحثی تازه نیستند. ایراداتی که برخی از نمایندگان مجلس به گفته خود آنها، بارها پاسخ آن را از ظریف دریافت کردهاند اما همچنان بر بنای عدم اقناع خود طبقات تازهای میافزایند.
گرچه همانگونه که گفته شد سخن کوتاه ظریف درباره پولشویی بنیان تازهترین تکاپو برای استیضاح اوست اما این قصه سر دراز دارد. سری که در هیچ منطقی ریشه ندارد و همین هم کار ذهن منطق محور ظریف را با چالش مواجه کرده است.
اینکه چرا آن سفیر در آن کشور است و این سفیر در این کشور، یا ضعیف بودن مواضع وزارت خارجه در محکومیت فاجعه منا و یا کم کاری این وزارت خانه در حوزه اقتصاد در فهرست همان موضوعات فاقد استدلال است که تا ابد الدهر هم پاسخهای ظریف به آنها، نمایندگان جبهه پایداری در مجلس را اقناع نخواهد کرد.
اگر از موضوع اشاره ظریفِ ظریف به پولشویی بگذریم که بسیار مورد توجه و تحلیل قرار گرفت، میتوان محورهای استیضاح را در چند محور خلاصه کرد: اعزام سفیران، مواضع وزارت خارجه در رویدادهای مختلف و گسترش دیپلماسی اقتصادی و روابط دوجانبه.
هرکدام از موضوعات مطرح شده در استیضاح مواردی کلی و سلیقه محور هستند که برای بررسی هر کدام از آنها باید ساعتها وقت و انرژی گذاشته شود. عقل و انصاف اما حکم میکند که این وقت برای حراست از منافع ایران در مباحث کارآمدتری گذاشته شود.
سلیقه سفارتی ظریف باب طبع نمایندگان پایداری نیست
دقت در محورهای طرح استیضاح وزیر امور خارجه نشان میدهد دو محور از محورهای یازده گانه به موضوع سفیر اختصاص دارد. در یکی از آنها سفیری به ناکارآمدی متهم میشود و در محور دیگر از نبود سفیر در برخی از کشورها انتقاد میشود.
اعزام سفیر به نقاط مختلف جهان موضوعی کاملا تخصصی و در حیطه اختیارات وزارت خارجه و وزیر است. بنا به مصالح و منافع کشور، وزیر تصمیم به اعزام شخصی به عنوان سفیر میگیرد و در این اعزام گزارههای بی شماری در نظر گرفته میشود.
ممکن است در میان سفرای اعزام شده، افراد ناکارآمد هم وجود داشته باشند و مانند دوره دولت پیشین هنجارهای اخلاقی کشور میزبان را هم نادیده گرفته و موجبات سرافکندگی کشور را فراهم کند و حتی مورد پرسش نمایندهای نیز قرار نگیرد.
هر وزیری بنا به دیدگاه سیاسی دولت درباره این اعزام تصمیم میگیرد که درباره ظریف و دولت تدبیر و امید این دیدگاه وسلیقه مورد پسند شماری از نمایندگان نبوده است.
این تفاوت سلیقه، ریشه در تفاوت عقیده ظریف و جبهه پایداری دارد. نمایندگان منتسب به این جبهه دیپلماسی را عرصه خواندن بیانیههای پرشور استکبارستیزانه و شعارهای انقلابی میدانند، مذاکره را ذلت و گفتگو را عار میپندارند، بی آنکه در پی منفعتی از این شعارزدگی برای ایران باشند. در برابر این دیدگاه، ظریف، با آگاهی از قواعد بین المللی در روابط میان کشورها و نیز با یقین به وجود دوستان و دشمنان ناپایدار، تنها راه به شکست کشاندن نقشههای ایران هراسانه را، رفع سوتفاهمات در سایه گفتگو میداند.
ظریف در بیش و پیش از آنکه در پی ماجرا جویی در سیاست خارجی باشد، تلاش میکند تا منافع ملی ایران را از چنگال اژدهای هفت سری که با دلارهای نفتی سعودی تغذیه و در استودیوهای صهیونیستی تقویت میشود، با زبان لَیّن بیرون کشد و دقیقا برای همین موضوع آموزش دیده است.
همین دیدگاه ظریف در اعزام سفیران به اقصی نقاط جهان هم تسری مییابد و در هریک از این اعزامها به دنبال تأمین منافع ملی است. سفارتخانه و سفیر بر اعتبار رأی مردم به سلیقه ظریف چیده و اعزام میشوند و رقیب باید به این قاعده بازی احترام بگذارد.
مواضع وزارت خارجه ماجرا نمیجوید
سه سال و سه ماه از فاجعه منا که منجر به شهادت تعداد زیادی از هموطنان در مناسک حج شد میگذرد، گرچه این رویداد تلخ هرگز از اذهان و قلوب ملت ایران فراموش نخواهد شد اما احضار و استیضاح وزیر امور خارجه آن هم به دلیل موضع وزارت امور خارجه در قبال این فاجعه که منفعلانه خوانده شده، عجیب به نظر میرسد.
موضعی که شماری از نمایندگان مجلس آن را انفعال میخوانند شامل محکومیت شدید اللحن سخنگوی وزارت امور خارجه درباره این فاجعه و نیز رایزنی با کشورهای دیگر در زمینه تشکیل کمیته حقیقتیاب بوده است تا با بهره گیری از وکلای ماهر بتواند از منظر بین المللی سعودیها را درباره این ناکارآمدی مورد بازخواست قرار دهند.
در این حوزه هم شیوه برخورد تیم ظریف متفاوت است، استفاده از قوانین بین المللی به جای بالا رفتن از دیوار سفارت خانه. شیوه برخوردی که بازهم به مذاق عدهای خوش نیامده و آن را انفعال مینامند.
موضع اقتدار در گفتمان ظریف پایبندی به قوانین بین المللی و بهره گیری درست از آنها در راستای صیانت از حقوق مردم ایران است. در این مسیر اما نه تنها در داخل بلکه در خارج نیز به ویژه درباره عربستان سعودی و فاجعه منا با محدودیتهایی روبروست. برخی از کشورهایی که در این فاجعه شهروندان خود را از دست دادهاند وابستگی پنهان و آشکار به دلارهای سعودی دارند و در این راه ایران تنها به نظر میرسد.
رابطه با کشورها برای منافع نه شعار
استیضاح کنندگان ظریف رابطه ایران با کشورهای دیگر را نه از دیدگاه دولت تدبیر و امید که تداوم همان مشی پیشین میدانند، از همین روست که عدم توجه کافی به توسعه و فعال کردن روابط با عموم کشورها در قاره آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین را به عنوان محور استیضاح مطرح میکنند. نکته فراموش شده از دیدگاه این گروه میزان اهمیت کشورهای مختلف در معادلات بین المللی است.
واقعیت این است که اهمیت استراتژیک کشوری مانند فرانسه به عنوان ششمین اقتصاد برتر جهان با ونزوئلای در آستانه فروپاشی اقتصادی، قابل مقایسه نیست. واقعیت تلخ دیگر هم این است که قدرت سیاسی وتاثیرگذاری ترزا می به مراتب بیشتر از اکیلیلو دونین، رییسجمهوری کومور است.
ظریف میداند که در برهه کنونی باید با این واقعیات تلخ دیپلماسی خود را برنامه ریزی کند و استراتژیهای خود را بچیند. کشورهای آمریکای لاتین و برخی از کشورهای آسیاسی و آفریقایی در اولویت این چینش رتبه دوم را به خود اختصاص میدهند. هرچند که هیچ فکت و دادهای برای عدم توجه کافی به این کشورها در محور استیضاح ارائه داده نمیشود.
استیضاح ظریف، در پی چیست؟
به گواه نظرسنجیهای معتبر از مردم محمدجواد ظریف از محبوبترین سیاست مداران ایران طی چهاردهه گذشته بوده است. سیاستمداری که گرچه مورد اعتماد رییس دولت اصلاحات و مورد حمایت جریان اصلاح طلبی است اما با توجه به اینکه در صف نخست دفاع از ایران در مجامع بین المللی قرار دارد باید عملکرد او را نه به عنوان یک شخصیت سیاسی-جناحی، بلکه چهرهای فرا جناحی مورد ارزیابی قرار داد.
شاید به همین دلیل است که عقلای قوم و مراجع تقلید هم به دفاع از او برخواسته اند و بارها در کلام رهبری از او به عنوان فردی امین و صدیق نام برده شده است.
اگر با چنین حسن نظری به فرمانده ایران در میدان مبارزه نرم و پیچیده دیپلماسی بنگریم اختلاف دیدگاه در این عرصه با استراتژی استیضاح، به وسیلهای برای تضعیف این فرمانده بدل و از این فرصت قانونی برای تکرار مکررات استفاده نمیکنیم.
منبع: ایرنا
نظرات