واکاوی هزینه-فایده تولید آهن و فولاد
آهن و فولاد از محصولات مهم و استراتژیک بوده و پس از نفت و گاز دومین صنعت بزرگ جهان است. در سال 2016 حدود یک میلیارد و 629 میلیون تن فولاد خام در جهان تولید شده است که بیش از 46 درصد آن مربوط به چین بوده و پس از آن کشورهای ژاپن، آمریکا، هند و روسیه در رتبههای بعدی قرار دارند.
ایران با تولید 17.9 میلیون تن فولاد خام در جایگاه 14 جهانی قرار دارد. سالانه حدود 10 میلیون تن فولاد خام توسط دو کارخانه ذوب آهن اصفهان و فولاد مبارکه در اصفهان تولید میشود.
این حجم زياد تولید در نزدیکی شهر اصفهان با توجه به مصرف زیاد انرژی و آب، اثرات و پيامدهای ناسازگار زيست محيطی زیادی را ایجاد کرده است.
به واسطه وجود این کارخانجات، واحدهای صنعتی پایین دستی مصرفکننده آهن و فولاد نیز در این شهر توسعه یافتهاند که آلودگی محیط زیست را مضاعف کردهاند. این کارخانجات فولادسازی روزانه هزاران متر مکعب آب را مصرف و پساب حاصله را به صورت فاضلاب صنعتی در منابع آب و خاک تخلیه میکنند.
انتشار گازهای آلاینده و ذرات مختلف در هوا و نیز انتشار ذرات فلزی سنگین موجب آلودگی هوا، آب و خاک شده است. از طرف دیگر افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی، اصفهان را به این کارخانجات نزدیکتر کرده است.
هم زمان با رشد و گسترش شهرهای اصفهان، مبارکه، زرین شهر، لنجان و فولادشهر، کارخانجات ذوبآهن و فولاد مبارکه نیز عقب نمانده و آنها نیز به شدت توسعه یافتهاند که هر دو عامل فشار زیادی بر منابع آب و محیط زیست در منطقه اصفهان تحميل کردهاند.
در زیر نگاه کلی به مصرف انرژی و آب و آلایندگی این کارخانجات شده و با میانگین جهانی مقایسه شده است.
1- مصرف آب و نیروی انسانی
ذوب آهن اصفهان از روش کوره بلند استفاده کرده و سوخت آن زغال سنگ است، در حالی که فولاد مبارکه از نوع احیای مستقیم بوده و از گاز طبیعی برای تولید آهن استفاده میکند.
بر اساس آمار مجمع جهاني فولاد، 70.6 درصد فولاد خام جهان به روش کوره بلند و 28.1 درصد آن به روش احياي مستقيم تولید میشود. ایران به دلیل داشتن منابع گاز طبیعی، از جمله کمترین کشورهای تولید کننده فولاد به روش کوره بلند (با حدود 17 درصد) است. با توجه به آن که مصرف آب و انرژی بستگی زیادی به فرایند تولید دارد، سعی شده است مقایسهها بر اساس نوع فرایند تولید باشد.
کارخانجات تولید آهن و فولاد برای اجرای فرآیندهای مختلف در زنجیره تولید فولاد (نظیر خنک کننده تجهیزات، کورهها و محصولات واسطه فولاد و کندانسور نیروگاه برق آنها) از آب استفاده میکنند.
در جدول 1 میزان تولید سالانه این کارخانجات و مصرف آب آنها داده شده و با میانگین جهانی مقایسه شدهاند. میانگین مصرف آب کارخانجات با روش کوره بلند 2.3 مترمکعب و برای کارخانجات با روش احیای مستقیم 1.6 مترمکعب بر تن فولاد تولیدی بوده است.
کارخانجات تولید فولاد در چین که 46 درصد فولاد جهان را تامین میکنند (که بیشتر به روش کوره بلند هستند) در سال 2007 به ازای هر تن فولاد تولیدی، 5.31 مترمکعب آب مصرف کردهاند.
این مقدار در سال 2010 به 4.1 مترمکعب آب و در سال 2015 به 3.25 مترمکعب کاهش یافته است. این در حالی است که در سال 1394 مصرف آب شرکت فولاد مبارکه که به روش احیای مستقیم کار میکند با احتساب نیروگاه آن، 5.6 مترمکعب به ازای هر تن فولاد تولیدی بوده است.
این کارخانه در این سال 29 میلیون مترمکعب آب مصرف کرده است. مصرف آب ذوب آهن اصفهان که با کوره بلند کار میکند در سال 1394حدود 18 میلیون مترمکعب بوده و این شرکت به ازای هر تن آهن تولیدی 6.6 مترمکعب آب مصرف کرده است. بنابراین شرکتهای ذوب آهن و فولاد بسیار بیشتر از میانگین جهانی آب مصرف میکنند.
جدول 1- میزان تولید، تعداد پرسنل و مصرف ذوب آهن و شرکت فولاد برای یک تن فولاد تولیدی و مقایسه با میانگین جهانی
مصرف آب ( m 3 /ton ) | تعداد کارکنان ( برای یک میلیون تن فولاد) | میزان تولید (میلیون تن در سال) | ||||||
میانگین جهانی (احیایمستقیم) | شرکت فولاد | میانگین جهانی (کوره بلند) | ذوب آهن | میانگین جهانی | شرکت فولاد | ذوب آهن | فولاد مبارکه | ذوب آهن |
1.6 | 5.6 | 2.3 | 6.6 | 1000 | 1875 | 5330 | 7.2 | 2.7 |
کارخانجات تولید آهن و فولادی که در نزدیکی دریا قرار دارند، آب گرم شده در سیستمهای خنک کننده را مستقیما وارد دریا میکنند، که مشکل آنها بیشتر آلودگی آب دریاست. ایران تنها کشور در جهان است که کارخانجات مهم تولید آهن و فولاد آن در نزدیک دریا قرار ندارد و در منطقه کم آب قرار گرفتهاند.
سه کارخانه ذوب آهن، فولاد مبارکه و فولاد سبا که بیش از 62 درصد فولاد ایران را تامین میکنند، در ناحیه گرم و خشک فلات مرکزی قرار گرفتهاند که با بحران کم آبی رو به رو است.
ذوب آهن و فولاد مبارکه از برج خنککنتر برای خنک کردن آب در گردش استفاده میکنند، که حدود دو تا چهار درصد آب ورودی آن تبخیر میشود. میتوان با تبدیل برج خنککنتر به برج خنککن خشک و نیز تصفیه مضاعف پسابها، مصرف آب این کارخانجات را به میزان قابل توجهی کاهش داد.
متاسفانه علی رغم بحران آب که از دیرباز گریبانگیر این منطقه شده است، این دو کارخانه تولید خود را افزایش داده و با وجود کاهش بارندگي، سهم خود را از آب زاینده رود به طور کامل برداشت کرده و به بحران کم آبی این منطقه افزودهاند.
با توجه به مصرف زیاد آب و انرژی آنها، توسعه این کارخانجات باید در مناطق نزدیک دریا باشد و همانند چین و سایر کشورها، باید با سرعت زیادی فناوریشان را ارتقا داده تا مصرف آب و آلایندگی کاهش یابد.
در جدول 1 تعداد پرسنل شرکتهای ذوب آهن و شرکت فولاد به ازای هر میلیون تن آهن یا فولاد تولیدی داده شده است. ذوب آهن و فولاد مبارکه به ترتیب 430 و 87 درصد پرسنل بیشتری نسبت به متوسط جهانی دارند که نشان دهنده پایین بودن بهرهوری این کارخانههاست.
به عنوان مثال شرکت فولادسازی دونگ کوک کره جنوبی که سالیانه 7.2 میلیون تن فولاد (معادل فولاد مبارکه) تولید دارد، دارای 1832 نفر پرسنل است؛ در حالی که شرکت فولاد با همین میزان تولید، 13150 پرسنل دارد.
به طور کلی بهرهوری متوسط نیروی انسانی در صنعت فولاد دنیا یک میلیون تن به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است. این عدد برای شرکت دونگ کوک معادل 3.9 میلیون تن بهازای هر ۱۰۰۰ نفر، یعنی حدود چهار برابر راندمان متوسط جهانی است. عدد فوق در حال حاضر برای فولادسازان بزرگ کشورمان بین 0.19 تا 0.55 میلیون تن به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است
2- مصرف انرژی
صنعت آهن و فولاد، انرژیبرترین صنعت کشور پس از نیروگاههاست. مصرف سوخت و ميزان مصرف انرژي به ازای تولید یکسان اين کارخانجات، ميتواند معيار مناسبي بر آلايندگي هوا توسط آنها نیز باشد.
مصرف انرژی در صنعت آهن و فولاد (نظیر گاز، کک، برق و غیره) به عوامل متعددی از جمله روش تولید (کوره بلند یا احیای مستقیم)، عیار سنگ آهن، کیفیت مواد اولیه از جمله زغال سنگ، کک و قراضه آهن، درجه فولاد تولید شده و فناوریهای استفاده شده دارد.
میانگین مصرف انرژی در واحدهای تولیدی فولاد به روش کوره بلند و احیای مستقیم به ترتیب 16.33 و 11.92 گیگاژول بر تن فولاد تولیدی است. از 15 کشور عمده تولید کننده فولاد جهان، ایران پس از روسیه و هند، پر مصرفترین کارخانجات تولید فولاد در حوزه انرژی را داشته است.
با توجه به اطلاعات تقریبی جمع آوری شده از بخشهای مختلف، مصرف انرژی ذوب آهن و فولاد مبارکه به ازای یک تن فولاد تولیدی محاسبه شده و در جدول 2 با میانگین جهانی مقایسه شده است.
شرکت ذوب آهن اصفهان، 23.72 و فولاد مبارکه 18.14 گیگاژول انرژی به ازای هر تن فولاد تولیدی انرژی مصرف میکنند. بنابراین ذوب آهن اصفهان و فولاد مبارکه به ترتیب 45 و 52 درصد انرژی بیشتری نسبت به میانگین جهانی (بر اساس فرایند تولید) مصرف کردهاند، که بیشتر به دلیل عدم ارتقای فناوریهای آنها در طی سالیان مختلف بوده است.
ذوب آهن اصفهان از زغال سنگ استفاده میکند که بخشی از آن از چین خریداری میشود. بنابراین این شرکت چندان از یارانه انرژی مصرف نمیکند.
مصرف انرژی شرکت فولاد مبارکه بر اساس دادههای اداره استاندارد محاسبه و معادل 18.14 گیگاژول بر تن فولاد تولیدی برآورد شده که معادل 504 مترمکعب گاز طبیعی است. قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه، عراق و پاکستان برای هر متر مکعب به ترتیب 49، 43 و 55 سنت است که میانگین آن 49 سنت است.
قیمت گاز فروخته شده به صنعت فولاد نیز 132 تومان است. بنابراین با یک محاسبه ساده با قیمت متوسط دلار 4000 تومان در سال 1396، یارانه انرژی شرکت فولاد برای تولید 7.2 میلیون تن فولاد، حدود 6680 میلیارد تومان خواهد شد، که دولت آن را از بیتالمال به سهامداران این شرکت پرداخت میکند.
این در حالی است این شرکت در پایان سال 1396 حدود 1900 میلیارد تومان سود خواهد کرد. بنابراین عملا این شرکت در سال 1396 نه تنها سودی نکرده، بلکه حدود 4780 میلیارد تومان ضرر کرده است.
به عبارت دیگر اگر 13150 پرسنل این شرکت، فولادی تولید نمیکردند، دولت میتوانست با صادرات گاز و از محل یارانه انرژی آن، به هر یک از پرسنل شرکت فولاد ماهانه مبلغ 42 میلیون تومان حقوق پرداخت کند.
در این صورت آلودگی محیط زیست و بحران آب اصفهان نیز کاهش مییافت. هدف از این تحقیق تعطیلی شرکتهای فولاد نیست، بلکه آنها بایستی بهرهوری را افزایش داده و برای کاهش مصرف کارخانجات فعلی تلاش کنند. همچنین از توسعه کارخانجات فولاد با این مصرف انرژی دست بردارند. تصور کنید که اگر دولت با همین شرایط مصرف انرژی تولید فولاد را از 17 میلیون تن در سال 1396 به 55 میلیون تن در افق سال 1404 برساند، چقدر به کشور آسیب خواهد رسید.
جدول 2- مصرف انرژی (GJ/ton) ذوب آهن و شرکت فولاد برای یک تن فولاد تولیدی و مقایسه با میانگین جهانی
میانگین جهانی (احیای مستقیم) | شرکت فولاد | میانگین جهانی (کوره بلند) | ذوب آهن |
11.92 | 18.14 | 16.33 | 23.72 |
3- آلودگی محیط زیست
کارخانجات آهن و فولاد از بزرگترین منابع آلوده کننده و تولید کننده گاز گلخانهای CO2 در جهان هستند. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، صنعت آهن و فولاد در حدود 6.7 درصد از تولید CO2 کل جهان را به خود اختصاص داده است.
به گزارش انجمن بینالمللی آهن و فولاد، در تولید فولاد به روش کوره بلند 2.5 تن کربن دیاکسید به ازای هر تن فولاد تولید میشود، در حالی که در روش احیای مستقیم، هر تن فولاد تولیدی 0.7 تن کربن دی اکسید تولید میکند.
مقدار و ترکیبات گازهای آلاینده بسیار وابسته به روش تولید است. به عنوان مثال در آمریکا در روش کوره بلند بین 16.5 تا 37.4 کیلوگرم دی اکسید گوگرد به ازای هر تن فولاد تولید شده است. این مقدار در روش احیای مستقیم حدود 11 کیلوگرم بر تن فولاد است.
بسته به نوع مواد اولیه، بین 0.22 تا 0.77 کیلوگرم سرب در یک تن فولاد به صورت ذرات معلق در روش احیای مستقیم منتشر میشود. گازهای فرار VOC نیز 3.3 کیلوگرم بر هر تن فولاد است.
CO، NOx، SOx و ذرات معلق مهمترین آلایندههای صنعت تولید آهن و فولاد هستند. فلزات سنگین نظیر کادمیم، سرب، روی، جیوه و منگنز نیز از دیگر آلودگیهای مهم منتشر شده در هوا، آب و خاک مجاور این کارخانجات است، که متاسفانه اندازهگیریهای دقیقی که توسط نهادهای مستقل از دولت انجام شده باشد، وجود ندارد.
پسابهای صنعتی نیز نقش بسیار زیادی در آلودگی منطقه دارند. افزایش آمار مبتلایان به بیماری اماس و سرطان نگرانی زیادی را ایجاد کرده که هرچند اثبات نشده، اما بیشترین نگاهها معطوف به شرکتهای ذوب آهن و فولاد مبارکه است، زیرا بیشترین آمار بیماران از ساکنان شهرهای مناطق غرب اصفهان بوده است، طوری که این مناطق به عنوان قطب ام اس ایران و جهان تبدیل شدهاند.
در جدول 3 میزان انتشار آلایندههای گازی اندازهگیری شده توسط سازمان محیط زیست اصفهان دو کارخانه ذوب آهن و فولاد مبارکه با میانگین جهانی (بر اساس فرایند تولید) مقایسه شدهاند. با توجه به جدول 3 میتوان گفت انتشار CO در کارخانه ذوب آهن 2.5 برابر حد مجاز استاندارد محیط زیست اروپا EEA است و در شرکت فولاد مبارکه این مقدار 2.46 برابر حد مجاز است.
این دو کارخانه در انتشار گازهای آلاینده NOx وضعیت متفاوتی دارند، طوری که کارخانه ذوب آهن 1.46 برابر حد مجاز تعیین شده در استاندارد آلاینده NOx تولید کرده، در حالی که کارخانه فولاد مبارکه 66 درصد سقف مجاز NOx به محیط منتشر کرده است.
بنابراین از این حیث کارخانه فولاد مبارکه در شرایط مطلوبتری قرار دارد.دادههای آزمایشگاهی مربوط به SO2 تخمین زده شده و توسط آزمایشگاه معتمد سازمان محیط زیست گزارش نشده است و نمیتوان در این مورد اظهار نظر دقیقی کرد.
جدول 3- مقایسه مقادیر کلی گازهای آلایندههای اندازه گیری شده و استاندارد EEA (بر اساس انرژی مصرفی)
آلاینده | واحد | ذوب آهن | شرکت فولاد | ||
میانگین
اندازه گیری |
استاندارد EEA | میانگین اندازه گیری | استاندارد EEA | ||
CO | گرم بر تن | 42130 | 16883 | 1695 | 687 |
NO x | گرم بر تن | 4590 | 3137 | 1161 | 1755 |
SO 2 | گرم بر تن | NA | 214 | NA | 16 |
ترکیبات فرار آلی | گرم بر تن | NA | 1611 | NA | 5/90 |
هیات وزیران در 22 فروردین ماه سال 1395 مصوبهای برای حدود مجاز انتشار آلايندههاي هوا در كارخانجات صنايع فولاد و ذوب آهن ارائه داده است.
این استاندارد پشتوانه علمی نداشته و تنها میزان غلظت آلایندههای دودکشها را ارائه میکند. متاسفانه این استاندارد نمیتواند معیار خوبی برای عملکرد کارخانجات در انتشار آلایندگی باشد، زیرا این مقادیر بدون در نظر گرفتن میزان تولید کارخانجات و حتی دبی گازهای خروجی از دودکشها ارائه شده است. بنابراین بهترین معیار برای مشخص کردن وضعیت کارخانجات همان جدول 3 است.
میانگین سالانه توزیع غلظت CO در اثر فعالیت ذوب آهن و شرکت فولاد نشان میدهد شهرهای فولادشهر، زرین شهر، مبارکه، لنجان و بیشترین آلایندگی را دارند. غلظت منواکسید کربن اصفهان ناشی از ذوب آهن در اصفهان 2.7 میکروگرم بر مترمکعب است که 80 درصد کمتر از فولادشهر است.
غلظت منواکسید کربن در اصفهان ناشی از فولاد مبارکه 0.14 میکروگرم بر مترمکعب است که 85 درصد کمتر از مبارکه است. بنا به دلایل متعددی کارخانه فولاد مبارکه در مقایسه با کارخانه ذوب آهن آلایندگی CO کمتری به شهر اصفهان تحمیل کرده است.
اول آنکه ذوب آهن علاوه بر گاز طبیعی از کک به عنوان سوخت استفاده میکند، حال آنکه فولاد مبارکه تنها از گاز طبیعی برای تامین انرژی خود استفاده میکند.
دوم آنکه با توجه به غربی بودن باد غالب در طول سال، موقعیت کارخانه ذوب آهن به نحوی است که آلودگی تولید شده در کارخانه پس از خروج از دودکشها توسط باد به سمت شرق کارخانه، یعنی محل قرار گرفتن زرین شهر، بهارستان، مبارکه و اصفهان سرایت میکند.
این در حالی است که کارخانه فولاد مبارکه در جنوب استان قرار گرفته است و در سمت شرق آن تنها شهر مبارکه قرار دارد. به همین دلیل آلایندگی کمتری نسبت به کارخانه ذوب آهن وارد شهرهای استان میکند.
سوم آنکه از تاسیس کارخانه ذوب آهن نزدیک به نیم قرن میگذرد و با افزایش سن کارخانه طبیعتا استهلاک آن افزایش مییابد، حال آنکه کارخانه فولاد مبارکه کمتر از 30 سال از تاسیس آن میگذرد. همچنین فاصله ذوب آهن تا اصفهان کمتر از فولاد مبارکه است.
محل قرار گرفتن دو کارخانه از ابتدا نامناسب بوده است، زیرا هر دو کارخانه (مخصوصا ذوب آهن) در مسیر باد غالب استان قرار داشته و این آلودگی به شهر اصفهان منتقل میشود، زیرا 9 ماه از سال باد از غرب به اصفهان میوزد. بنابراین توسعه یا احداث واحدهای جدید در مکان فعلی این دو کارخانه مناسب نبوده و شرق استان مکان بهتری برای احداث آنها بوده است؛ در این صورت میتوانستیم به راحتی پساب اصفهان را برای آنها اختصاص دهیم.
4- جمعبندی
در 40سال اخیر، تاسیس صنایع انرژیبر مانند تولید فولاد (به روش احیای مستقیم)، تولید آلومینیوم و سیمان، مورد حمایت دولتمردان قرار گرفته و همواره از آنها به عنوان افتخارات خود در اقتصاد غیرنفتی و اشتغال یاد کرده و صادرات آنان را غرورآفرین دانستهاند؛ در حالی که دوام این شرکتها مرهون اختصاص یارانههای هنگفت انرژی است.
با توجه به فرسودگی این کارخانجات و فناوری پایین سیستمهای آنها و پایین بودن دانش فنی مدیران، این شرکتها در صورت حذف یارانههای انرژی ورشکسته خواهند شد.هر چند با تغییر برج خنککنتر به خشک اجباری و تصفیه مضاعف پسابها و کاهش مصرف انرژی این کارخانجات، میتوان مصرف آب و سوخت آنها را به مقدار قابل توجهی کاهش داده و با نصب فیلتراسیون از انتشار گازهای آلاینده و ذرات فلزی سنگین جلوگیری کرد.
اکثر کشورها با اعمال شدید استانداردهای زیست محیطی و ارتقای فرایند تولید توانستهاند مصرف انرژی، مصرف آب و انتشار آلایندهها را به مقدار قابل توجهی کاهش دهند.
به عنوان مثال، میانگین انتشار دی اکسید گوگرد کارخانجات فولاد چین در سال 2005 حدود سه کیلوگرم بر تن فولاد بوده که به 0.69 در سال 2016 کاهش پیدا کرده است.
میزان ذرات معلق نیز از دو کیلوگرم بر تن فولاد به 0.75 رسیده است. همچنین دولت چین واحدهای تولیدی فولاد را که آلودگی زیادی تولید میکنند، تعطیل کرده و به برخی دیگر مهلت به روزرسانی فناوریهایشان را داده است.
کشورهای اروپایی نیز به دنبال فناوریهای جدید برای کاهش آلودگیها هستند. همانطور که در بالا اشاره شد، مصرف آب و انرژی و آلودگی محیط زیست کارخانجات تولیدی آهن و فولاد در اصفهان بسیار بیشتر از میانگین جهانی است.
از مهمترین راهکارها برای کاهش مصرف انرژی و آلودگی زیست محیطی ذوب آهن و فولاد مبارکه میتوان به بازیافت حرارت آگلومراسیون، بهبود سیستم کنترل کوره بلند و نورد گرم، بازیافت گاز کوره بلند، تزریق زغال سنگ ساییده و گاز، بهبود مشعلهای نورد گرم، بهبود فنهای هوای احتراق، پیش گرم کردن قراضه و استفاده از گازهای خروجی دودکشها اشاره کرد. همچنین با استفاده از فیلترهای مناسب در خروجی دودکشها میتوان انتشار گازهای آلاینده را به شدت کاهش داد.
یارانه سوخت شرکت فولاد کمی کمتر از بودجه کل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. مصرف بیش از حد انرژی و اختصاص یارانه بیش از حد سوخت توسط دولت به شرکتهای تولید فولاد به روش احیای مستقیم، موجب از دست رفتن منابع مالی کشور شده است.
توجیه اقتصادی انتقال فولاد مبارکه از هرمزگان به بالادست زاینده رود، خشکاندن این رودخانه و تجاوز به حقوق کشاورزان تنها بخشی از بیتدبیری دولتها در مدت 40 سال بوده است.
توسعه این شرکتها در سالهای اخیر در منطقه اصفهان بر این بیتدبیریها افزوده است. بنابراین افزایش تولید این شرکتها در منطقه کم آب نظیر اصفهان به صلاح نبوده و باید توسعه آنها در نزدیکی دریا و به دور از مناطق مسکونی باشد. دولت با استانداردهای سختگیرانه باید این واحدهای صنعتی را مجبور به کاهش مصرف آب، انرژی و آلودگی محیط زیست کند.
متاسفانه دولت همواره حامیان این صنایع بوده و به بهانه اشتغال با تعرفه زیاد واردات و اختصاص یارانه سوخت، آنها را حمایت کرده است. فاجعهبارتر آن که دولت از این وضعیت درس نگرفته و سیاست را بر عقلانیت ترجیح داده و کارخانجات آهن و فولاد را در مناطق کم آب کشور گسترش داده است.
از جمله میتوان به ایجاد شش کارخانه در حال تاسیس تولید فولاد در استان کرمان اشاره کرد. متاسفانه دولت به جای روشهای پایدار به دنبال راهحلهای کوتاه مدت است. از جمله میتوان به استفاده از پساب شهر اصفهان برای ذوب آهن و فولاد مبارکه اشاره کرد، در حالی که پساب بیارزش نبوده و ممکن است همانند برخی کشورها در سالهای آتی به مجبور به تصفیه آن برای تامین آب شرب باشیم.
نظرات