دو راهحل اساسی برای رونق بازار سرمایه
شوربختانه سرمایهگذاران بورس از وضعیت وخیم و روند نزولی یکسال اخیر به ستوه آمدهاند و همگی انتظار برگشت و بهبود بازار را دارند.
به گزارش تجارتنیوز، بالاخره پس از بیش از ۷ ماه جنگ و خونریزی، طرفین دعوا در نوار غزه به توافق رسیدند و از امروز شاهد یک آتشبس خوب و قابل اتکا در منطقه خواهیم بود.
امری که دود سفید آن به چشم ایرانیها بالاخص فعالان بورس تهران نیز خواهد رسید و نگرانیها از ادامه جنگ و تلاطم منطقه، به کاستی خواهد گرایید.
این امر بدون شک نگاه بازیگران و تحلیلگران بورس تهران را تغییر اساسی خواهد داد و انتظار داریم در معاملات رور سه شنبه شاهد رشد و رونق نسبی بازار باشیم.
طرف تقاضا در بازار فردا قوی خواهد بود و احتمالا شاهد برتری نسبی تقاضا و ورود خریداران به جرگه معاملات خواهیم بود.
شوربختانه سرمایه گذاران بورس از وضعیت وخیم و روند نزولی یکسال اخیر به ستوه آمدهاند و همگی انتظار برگشت و بهبود بازار را دارند.
دولت و مجلس و مدیران ارشد سازمان بورس نیز از وضعیت نامطلوب بازار راضی نیستند و جملگی سعی دارند تا اوضاع بهتر و مثبت شود. اما اشکال کار اینجا است که نه دولت و نه مجلس، برنامهای جدی، عملی و اثرگذار برای بهبود شرایط و تغییر روند بازار ندارند.
سازمان بورس نیز کاری از دستش بر نمی آید. مگر میشود فقط با چند هزار میلیارد تومان نقدینگی و منابع ناچیزی که در اختیار صندوقها و بازارگردانهای بازار است، بتوان بورسی به عظمت بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار را از ورطه مهیب سقوط نجات داد؟
البته بهبود و رونق بخشی به بازار، راه حل و راهکار دارد. دو فقره از این راهکارها و علاج درد بی درمان بورس تهران، این است که:
۱- مثل کشورهای غربی و دول متجدد، شاهد تزریق بستههای مقداری سنگین به فضای معاملات باشیم. اگر حافظه فعالان بازار و دولتمردان یاری دهد چند سال پیش و در پی سقوط بازار سهام کشورهای غربی، شاهد حمایت و تزریق بسته های مقداری q۱ , q۲, q۳ به بورس این کشورها بودیم. بستههایی که گاها به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بود. البته ما ایرانیها، انتظار مشابهی نداریم، همین که دولت بتواند بسته های مقداری ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی به بازار تزریق کند، بورس تهران از این رو به آن رو خواهد شد.
۲- راهکار دوم این است که دولت دست از قیمتگذاری دستوری و کنترل دیکتاتورمآبانه قیمتها بردارد و اجازه دهد اقتصاد کشور بر اساس نظام بازار آزاد، حرکت کند. واقعیت نظام ارزی کشور و قیمت واقعی ارز را که همانا «قیمت ارز در دسترس» است را بپذیرد و دست از تحمیل دلار یارانهای ۴۰ هزار تومانی بر شرکتها و صادرکنندگان در جاییکه اکثر قریب به اتفاق هزینهها و بهای تمام شده کالای فروش رفته، به نرخ بازار آزاد است، بردارد. خاطرنشان میسازد که خود دولت به هنگام عرضه و فروش هر نوع طلا اعم از شمش، سکه و سایر مسکوکات، از فرمول و نرخ دلار بازار آزاد ( ۶۰ تا ۸۰ هزار تومانی) استفاده میکند و فقط مرغ همسایه غاز است!
و اما در ادامه، برگشت و رشد بازار را متصور هستیم و انتظار میرود قیمتها و شاخصها (البته با شیبی ملایم) به روند صعودی برگردند. رشد شاخص شاید بیش از ۲۰ هزار واحد باشد."
نظرات