رونمایی از کتاب هنر همپایی اقتصادی:
توصیه کره جنوبی برای توسعه / مسیر کمترافیک رسیدن به توسعه چیست؟
در چهارمین کنفرانس ملی حکمرانی و سیاستگذاری عمومی از کتاب «هنر همپایی اقتصادی: موانع، مسیرهای فرعی و جهش در نظام نوآوری» رونمایی شد. کتابی که در آن از مسیر کمترافیک رسیدن به توسعه رونمایی میکند.
مریم واعظی- در چهارمین کنفرانس ملی حکمرانی و سیاستگذاری عمومی از کتاب «هنر همپایی اقتصادی: موانع، مسیرهای فرعی و جهش در نظام نوآوری» رونمایی شد. کتابی که در آن از مسیر کمترافیک رسیدن به توسعه رونمایی میکند.
به گزارش تجارتنیوز ، پرفسور کئون لی، عضو هیات علمی دانشگاه ملی سئول، نویسنده این کتاب است که مصطفی صفدری رنجبر و محمد نثاری آن را ترجمه و شرکت چاپ و نشر بازرگانی آن را منتشر کرده است.
کتاب نخست لی در سال ۲۰۱۳ منتشر و برنده جایزه شومپیتر شد. اما به گفته منتقدان این کتاب، چون بیشتر فنی و تخصصی نوشته شده بود نتوانست مخاطب فراگیری جذب کند. اما کتاب دوم یعنی هنر همپایی اقتصادی حاصل تحقیقات و پژوهشهای وی به زبان عامیانه و قابل فهم است. او در این کتاب نمونهها و مثالهایی از دنیای واقعی به مخاطب ارائه میکند تا نشان دهد کشورها عملا چطور نسخهها و تجویزهایی را بهطور بهینه برای سیاستگذاری فراهم کردهاند.
هنر همپایی اقتصادی چیست؟
نکته مهمی که در این کتاب به آن اشاره میشود این است که یک کشور در حال توسعه چگونه باید مسیر توسعه را طی کند؟ از مسیری که همه کشورهای دیگر عبور کردهاند یا مسیری جدید و کمترافیک؟
تاکید لی در این کتاب این است که برخلاف اجماع واشنگتن که خصوصیسازی و سرمایهگذاری خارجی را به همه کشورها تجویز میکند، این توصیهها و تجویزها باید متناسب با ویژگیهای ساختاری و فرهنگی کشورهای مختلف باشد و این همان همپایی اقتصادی است. هنری که به گفته لی تعداد انگشتشماری از کشورها آن را دارند.
بر اساس این کتاب، برای رسیدن به توسعه باید از مسیرهای دیگر و یا وسایلی نظیر بالن استفاده کرد. اگرچه کشورها ممکن است در هنگام رسیدن به توسعه، در تله درآمد متوسط گرفتار شوند. به همین دلیل یکی از راههای پر کردن شکاف میان کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی همپایی اقتصادی و فناوری است.
کیون لی در این کتاب دو معیار برای موفقیت معرفی میکند؛ یکی شکست قابلیت و دیگری شکست اندازه. منظور از شکست قابلیت این است که کشورهای در حالتوسعه چون توانایی نوآوری ندارند باید راهکاری برای این مساله پیدا کنند.
منظور از شکست اندازه هم به فعالیت بنگاههای بزرگ اشاره میکند. او مثال کشور خودش یعنی کره جنوبی را میزند و میگوید برخی از کشورها نظیر کره توانستهاند طی یک تا دو دهه تعداد بنگاههای بزرگ خود را به ۱۴ تا ۱۵ عدد برسانند. این در حالی است که در برخی از کشورها نظیر ایران و تایوان بنگاههای بزرگ در حد یک تا دو بنگاه بوده است. اهمیت توجه به بنگاهها در مزیتهای رقابتی قابل توجه آنها است.
چگونه کشورها توسعه مییابند؟
بر اساس تئوریای که لی در این کتاب و کتاب دیگرش مطرح میکند، فرآیند جهش اقتصادی یک کشور در حال توسعه و همپا شدنش با کشورهای پیشرفته، مستلزم این است که آن کشور کارهایی را انجام دهد که کشورهای توسعهیافته انجام نمیدهند!
برای مثال او میگوید برای شبیه شدن با دیگران (دستیابی به درآمد سرانه مشابه با کشورهای پیشرفته)، باید متفاوت بود. یا در فرایند رشد و توسعه، استفاده از مسیرهای میانبر، بهتر از مسیرهای مستقیم عمل میکند. چراکه مسیرهای مستقیم بسیار پرترافیک، مملو از رقابت شدید و حتی همراه با ایجاد موانع ورود جدی از سوی کشورهای پیشرفتهاند.
او در این کتاب به نکته جالبی اشاره میکند و میگوید وقتی منابع محدود است هیچ کشوری نمیتواند در همه حوزهها تخصص پیدا کند. پس باید دست به انتخاب بزند. اما این انتخاب چیست؟ او میگوید اگر میخواهید تعداد امور صنعتی را توسعه دهید از تکنولوژیهایی استفاده کنید که چرخه عمر آنها کمتر باشد.
به عبارتی میگوید کشورها باید به سمت حوزههایی بروند که چرخه عمر فناوری در آنها کوتاه است. چون کشورهای توسعهیافته در حوزههای دیگر هم عمر طولانیتری دارند و هم انباشت ذهنی آنها زیاد است.
پرواز با بالن به جای بالا رفتن از نردبان
لی در این کتاب به استعاره پرواز با بالن اشاره میکند. پیش از این هم او گفته بود عبور از کشورهای پیشرفته نیازمند استفاده از پرواز با بالن از طریق کشف پنجرههای فرصت است. به خصوص وقتی که این کشورها همه نردبانهایی را که خودشان از طریق بالا رفتن از آن به درآمد بالا دست یافتهاند، پشت سر خود خراب کردهاند.
او میگوید کشورهای در حال توسعه که به دنبال همپایی هستند باید جهش قورباغهای در آنها رخ بدهد. اما این جهش چگونه است؟ به گفته لی باز شدن پنجرههای فرصت برای کشورهای در حال توسعه بهترین فرصت است تا جهشهای قورباغهای را آغاز کنند.
البته ضمن باز شدن پنجره فرصت به معنای پرواز کردن نیست بلکه میتواند سقوط کند. همینطور که کیون لی اشاره کرده هم هوا باید برای پرواز بالن مناسب باشد و هم سوخت کافی داشته باشد. اگر سطح قابلیتهای تکنولوژیک و برخورداری از تقاضا و بازار فراهم نباشد استفاده از پنجرههای فرصت و پرواز با بالن با مشکل مواجه میشود.
کیون لی یک نوع نگاه بومی به نظریهپردازی دارد و سعی میکند تجربه چند کشور خاص را از بالا به پایین مطالعه کند تا با استفاده از این درس آموختههای عملی بگوید هر کشور چگونه میتواند توسعه پیدا کند.
نکته دیگری که لی عنوان میکند این است که اگر کشوری بخواهد تصمیم بگیرد فرایند صنعتی شدن را طی کند چه انتخابی باید داشته باشد؟ اصلا آیا باید انتخابی انجام دهد یا رشد و توسعه اقتصادی خود را به نیروهای بازار واگذار کند تا فضای رقابتی به وجود بیاید و که مزیت رقابتی کشف شود. در حقیقت همان بحثی که همیشه در اقتصاد ما مطرح بوده است.
نظرات