مصطفی هاشمیطبا در گفتگو با تجارتنیوز:
رئیسی خود را یک «ابَرمرد» میداند/ قیمت بنزین در ایران مسخره است
اقتصاد ایران روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر میگذارد. در کنار تمام چالشها اکنون از یک طرف موضوع برجام مطرح است و از طرف دیگر شایعات افزایش قیمت بنزین دوباره داغ شده است. در این زمینه مصطفی هاشمیطبا، نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال 96، ضمن اینکه گرانشدن بنزین را راه حل نمیداند به تجارتنیوز میگوید: «رئیسی تصور میکند که یک «ابرمرد» است؛ در حالی که از مشکلات اصلی کشور، ابعاد و حجم آن بهخوبی آگاه نیست.».
نسترن فراهانی: به گزارش تجارتنیوز ، در حالی که ابراهیم رئیسی با ادعای گرهنزدن سفره مردم به برجام به ساختمان خیابان پاستور رفت، اما در روزهای اخیر احیای برجام به مسئله اصلی کشور تبدیل شده است. در این بین دولت با مسائلی همچون قیمت بنزین، حجاب، نارضایتیهای مردم، تورم و … مواجه است. مصطفی هاشمیطبا که خود در سال 1396 سودای رسیدن به صندلی ریاست جمهوری را داشت در رابطه با شرایط کنونی کشور گفتگویی با تجارتنیوز انجام داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
«سفره مردم را به برجام گره نمیزنیم»؛ این جزو مهمترین شعارهای ابراهیم رئیسی برای تکیهزدن بر کرسی ریاست جمهوری بود. اما اکنون که دو سال هم از عمر دولت او نمیگذرد، به نظر میرسد احیای برجام آخرین برگی است که رئیسی میتواند بازی کند. آیا دولت توانست به شعار خود عمل کند؟ با توجه به اتفاقات و اظهارات اخیر مقامات داخلی و خارجی مذاکرات هستهای به ایستگاه پایانی خود رسیده است؟
تجدید روابط با عربستان و … نشاندهنده شکست شعاری است که به آن اشاره شد. این اتفاقات یعنی قبول کردهاند که باید معادلات روابط بینالمللی ایران تغییر کند و سیاست جدایی شکست خورده است.
حتی امروز میگویند که مصر میخواهد با ایران رابطه برقرار کند؛ بنابراین مشخص است که پیوند وجود دارد و نمیتوان آن شعار و آن سیاست را اجرا کرد. اکنون برای حفظ ارزشهای خود باید روابط خود را با تمام کشورها گسترش دهیم.
شما در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 نامزد شدید و از رقبای انتخاباتی ابراهیم رئیسی بودید. اگر در این انتخابات پیروز میشدید، اقتصاد ایران را به کدام سمت هدایت میکردید؟ چه کار متفاوتی را نسبت به دولت کنونی انجام میدادید؟
اصلیترین موضوع امروز کشور، حفظ و پایداری ایران است. متأسفانه شرایط کشور روند تخریب گرفته است. نه فقط اقتصاد، بلکه منابع طبیعی، محیط زیست، منابع آبی، زمین، جنگل و حتی هوا در معرض نابودی قرار گرفتهاند و اگر بر اساس شکل جغرافیایی، نقشه ایران را یک گربه در نظر بگیریم، این گربه در حال فوت است.
در این سرزمین دشتها نشست کردهاند. آبهای زیرزمینی پایین رفتهاند. رودخانهها شور یا آلوده شدهاند. جنگلها در حال نابودی هستند و بعضاً شاهد استخراج بیرویه و غیرکارشناسی از معادن هستیم
نفت و گاز نیز به همین ترتیب، بیهدف استخراج و مصرف شدهاند. بنابراین وجوه ثروت در ایران همگی در حال از بین رفتن هستند. اگر شهروندان بدانند که برای حفظ کشور خود چه باید بکنند، حاضرند سختیها را به جان بخرند؛ اما مساله فقط این دولت نیست؛ دولتهای قبلی هم صرفاً دولتهای پوپولیستی بودند.
فقط در دهه 60 بود که بهرغم تحمیل شرایط جنگی در ایران، دولت وقت بهرغم درگیری در جبهههای نظامی حداقلها را برای مردم فراهم کرد. بهجرئت میتوان گفت که دولت جنگ بیشترین خدمت را به مردم ارائه کرد.
آیا موضوع فقط پوپولیستیبودن دولتهاست؟ آیا وزن کابینه سیزدهم به شکلی است که از پس عبور از شرایط بحرانی که به آن اشاره کردید، برآید؟
آقای رئیسی تصور میکند که یک «ابرمرد» است؛ در حالی که از مشکلات اصلی کشور، ابعاد و حجم آن بهخوبی آگاه نیست. ایشان قبل از رسیدن به سمت ریاست جمهوری، سمتی حاکمیتی داشت و گویا همچنان عادت دارد که مشکلات را فقط با دستور حل کند.
اقتضای قوه قضائیه این است که مشکلات با حکم و گاه دستور حل شود و اگر کسی گزافهگویی کند، به زندان برود. اما باید توجه داشت که در قوه مجریه همه مسائل متفاوت است. احتمالاً به ایشان این احساس دست داد که در سمت ریاست جمهوری هم با یک حکم و دستور بالا به پایین مملکت گل و بلبل میشود.
یکی به طنز نوشته بود که از آقای رئیسی سوال کردیم که آیا شما چهار میلیون واحد مسکونی میسازید و ایشان گفتند: انشاالله.
امروز هم دولت رئیسی تصور میکند که فقط باید خوراک مردم را تامین کند. من که سمپات طرفدار، وابسته و عضو حاکمیت هستم، نباید به آینده مملکت بدبین باشم. اما این نگرانی برای نسل جدید و نسلهای آینده وجود دارد. حال شاید برخی که خود را بسیار انقلابی میدانند، بگویند که تحریم و جنگ هم تاثیری بر اقتصاد ندارد و مدام دشمنتراشی کنند؛ ولی این عملی نیست و نباید کشور را به این سمت برد.
چرا مجلس در اجرای ایدههای پوپولیستی دولت همراهی میکند؟ اینها مگر نمایندگان مردم نیستند؟
مجلس هم به فکر نیست. آنها هم به دنبال این هستند که رایی از مردم بگیرند. در منطقه خود رای بیاورند و به مسائل مملکت فکر نمیکنند.
از مجلسی که در عرض ۲۰ دقیقه برجام را تصویب کرد و چندی نگذشت که علیه برجام شعار داد و برجام را آتش زد چه انتظاری میتوان داشت؟ اگر تصویب میکنید چرا آتش می زنید؟
این نوع سیاستگذاریها باعث شده تا دولت اعتماد عمومی را از دست بدهد. بهعنوان مثال اخیراً بحث افزایش قیمت بنزین مطرح شده است. آیا ما باید به سمت معقول کردن قیمت سوختهایی مثل بنزین برویم؟ یا هنوز کشور آمادگی این اتفاق را ندارد؟
در وهله اول باید مصرف بنزین مدیریت و کم شود. آنهایی که میگویند قیمت بنزین باید افزایش یابد، به دنبال کم کردن مصرف بنزین نیستند؛ به دنبال این هستند که دولت پول بیشتری بگیرد. یکی از اشتباهات آقای روحانی در دوره اول این بود که سهمیهبندی بنزین را برداشت، در نهایت من با این ایده که با گران کردن بنزین مساله بنزین حل میشود مخالف هستم.
با این تفاسیر آیا فکر می کنید نهایتا شاهد افزایش قیمت بنزین باشیم؟
در کشور ما بنزین حتی از آب هم ارزانتر است و این اصلا منطقی نیست، از نظر منطقی قیمت بنزین ما مسخره است. در زمان آقای خاتمی تعاملی داشتیم که نرخ بنزین متناسب با تورم و به صورت پلکانی سالانه بین ۱۰ تا ۲۰ درصد مشمول افزایش قیمت شود و اگر با آن شیوه پیش می رفتیم امروز به حد معقولی میرسید.
مجلس آن زمان برای اینکه علیه آقای خاتمی کار کند گفت نباید قیمت بالا برود. درحالی که بنزین هم مثل هر کالای دیگری باید روند قیمتی خود را در بازار داشته باشد.
هفته پیش برای خرید یک بطری شیر ۲۰ هزار تومان میدادیم و امروز برای همان بطری ۲۵ هزار تومان میدهیم. وقتی تورم عمومی کالاها بالاست، نمیتوان با فشار و زور کالایی مانند بنزین را استثنا کرد.
از آخرین بار که بنزین در کشور ما گران شد، آتش زیر خاکستری در کشورمان وجود دارد. با اینکه مبنا و اصول اقتصاد افزایش قیمت بنزین را منطقی جلوه میدهد؛ اما با توجه به عقبماندن دستمزد کارگران و حقوقبگیران آیا در صورت چنین تصمیمی امکان شعلهور شدن این آتش وجود دارد؟
به نطر من بنزین یک بهانه بود. اتفاقاتی هم که از سال گذشته در کشور شکل گرفت بهانه بودند. اکنون نیز هیچ بعید نیست که باز هم چنین اتفاقی رخ دهد.
به شکلگیری اعتراضات در سال گذشته اشاره کردید؛ مواجهه دولت با این اعتراضات را چطور ارزیابی میکنید؟
تا جایی که مردم اعتراض مسالمتآمیز دارند، باید حقوق آنها رعایت شود؛ ولی نقطهای وجود دارد که مساله اعتراض نیست. حاکمیت در برابر تهدید، تخریب و… ساکت نیست.
ممکن است عناصر مختلفی به میان بیایند و کار زشتی انجام دهند که به نام مردم نوشته شود.
بهرغم این تفاسیر و موضوع حفظ ایران که روی آن تاکید دارید، امروز شاید حجاب به اصلیترین دغدغه حاکمیت در داخل کشور تبدیل شده است. چرا چنین اتفاقی افتاده و در بلندمدت چه نتیجهای برای کشور به وجود می آورد؟
متاسفانه شبکههای جاسوسی خارجی در سالهای گذشته فعالیت خود را گسترش دادهاند. به جرئت باید اعتراف کرد که دولت در مسئله حجاب تا حد زیادی مغلوب شد و شکست خورد.
اما باید توجه داشت که حجاب دو بخش است؛ یک بخش حجاب این است که زنی روسری ندارد؛ ولی امروز طراحی این است که تا جامعه بسیار بی در و پیکر باشد.
ولی اگر خانمی با پوشش بسیار نامناسب از خانه بیرون بیاید باید به او چه گفت؟ به این آدم ها چه باید گفت؟
البته به نظر من مقام معظم رهبری به این مسائل آگاه هستند و از همه بهتر میدانند که فشار در این زمینه همان چیزی است که دشمن خارجی ما میخواهد.
برای مطالعه بیشتر صفحه سوخت و انرژی را در تجارتنیوز دنبال کنید.
نظرات