مناسبت مظلوم هشتم تیر
در روزهای مناظره انتخابات، از سرمایههای رها شدهی ملت و کشور بیشتر سخن به میان میآید. یکی از این سرمایههای فراموش شده که هم جنبه اعتباری دارد و هم مالی، به روز ملی مبارزه باسلاح شیمیایی مربوط است.
به گزارش تجارتنیوز، هفتم تیرماه سال شصت و شش شهر مرزی سردشت با نُه بمب خردل مورد حمله قرار گرفت و تعدادی کشته شدند و بسیاری از جمله کودکان، زنان و سالخوردگان دچار تاول و طی سالهای بعد درگیر عوارض مزمن سم مهلک سولفور موستارد شدند.تا اسفند همان سال که حلبچه در خاک عراق با گاز اعصاب مورد حمله قرار گرفت و تعداد بسیاری در جا کشته شدند، دنیا این فاجعهی ضد بشری را جدی نگرفته بود. اگر ایران خبر حمله وسیع شیمیایی به سردشت و دیگر شهرها را انتشار میداد، موج وحشت قابل کنترل نبود. اما پس از پذیرش قطعنامه 598 تصمیم بر آن شد تا روز ملی مبارزه به تقویم اضافه شود و به دلیل تقارن با هفتم تیر، روز پس از آن انتخاب شد.
حتی اگر ادعا شود کشوری سنگینتر از ایران مورد حمله شیمیایی قرار گرفتهاست، ایران بزرگترین قربانی سلاح شیمیایی علیه غیرنظامیان در طول تاریخ است. پس از سقوط صدام، محققان غربی برای اثبات استفاده صدام از سلاحهای نامتعارف، مستندات وسیعی را انتشار دادند. طی این سالها دادگاههای متعددی نیز در جهان برگزار شد که به این جنایت ضد بشری ارتباط داشت. اما هنوز ایران هیچ اقدام شایستهای در این زمینه انجام نداده است. Kenneth Timmerman کِنِت تیمرمن، محقق امریکایی با استفاده منابع طبقهبندی شدهی امریکا و اسرائیل کتب متعددی منتشر کرده است، فهرست صد و هشتاد شرکت اروپایی و امریکایی که به نحوی در تولید سلاح شیمیایی با صدام همکاری داشته اند را در کتاب لابی مرگ منتشر کرد.
هزینهی تولید سلاح شیمیایی طی وامی تأمین شد که وزارت کشاورزی امریکا توسط بانک ایتالیایی BNL در امریکا به رژیم صدام اعطا شد و هنری گونزالس، سناتور امریکایی پرونده آن برای FBI فاش کرد. با آن که مستندات این دادگاه منتشر شده است، ایران به عنوان بزرگترین قربانی این جنایت، هیچ ارتباطی با این دادگاه برقرار نکرد.
شعبهای از شرکت انگلیسی متروکس چرچیل، به یکی از اقوام صدام فروخته شد و از آن طریق، فناوری تولید سلاح شیمیایی به عراق انتقال پیدا کرد. از آن جا که انتقال این فناوری خلاف قوانین بود، پروندهی آن در دادگاهی در انگستان به محکومیت شرکت متروکس چرچیل انجامید. اما باز هم ایران به این دادگاه هیچ نامه ای ننوشت.
25 مارس 1985 انبوهی از مصدومان شیمیایی ایران برای درمان به وین رفتند. دکتر فرایلینگر، عضو جمعیت پزشکان بدون مرز اعلام کرد آنان قربانی کاربرد سلاح شیمیایی هستند. نمونهها به شهر گنت بلژیک رفت. دکتر هندریکس، سم شناس بلژیکی تاکید کرد سلاحهای شیمیایی حاوی ماده سمی سولفوموستارد یا گاز خردل بوده است. رسانههای اروپایی بهویژه روزنامههای آلمان و اتریش، این اخبار را انتشار دادند. ایران تا کنون هیچ استفادهای از این مستندات نکرده است.
پس از حملهی موشکی صدام به اسرائیل، دادگاه شهر دارمشتات آلمان غربی، شکایتی را از دولت اسرائیل دریافت کرد. این شکایت علیه شرکت کارلکولب و به جرم انتقال فناوری دوربرد سازی موشکهای اسکادبی به عراق بود. در سال 1991 دادگاه در بررسیها متوجه شد این شرکت در تولید سلاحهای شیمیایی برای عراق نیز مشارکت داشته است. با رسانهای شدن خبر این دادگاه، سفیر ایران در آلمان به عنوان نماینده بزرگترین کشور قربان سلاحهای شیمیایی با قاضی تماس گرفت. یک فرد ناشناس مستندات جمعآوری شده از مطبوعات آلمان را جمع آوری کرد و به سفارت ایران در آلمان تحویل داد. با وجود آن که کارمندان سفارت ایران در بُن دریافت آن را تأیید کردند، اما رَدی از این پوشهی حجیم وجود ندارد و ایران، هرگز مستندات این دادگاه را پیگیری نکرد. در سال 1383 جانبازان شیمیایی چند هفته مقابل سفارت آلمان در تهران تحصن کردند و برخی به شهادت رسیدند. اما چون همزمان بنیاد مستضعفان و جانبازان در حال عقد قراردادی با شرکت بنز بود، این تحصن با نصب تندیسی خاتمه یافت.
مطابق مستندات موجود در منابع مختلف، وزارت کشاورزی امریکا تحت عنوان کمک مالی به تولید آفت کش، مبلغی معادل تولید آن به مدت 150 سال برای کل کشورها به عراق وام داده است که صرف تولید سلاح شیمیایی در عراق شد. فناوری آن را انگلیس و مواد شیمیایی مرود نیاز ان را چند کشور اروپایی از جمله آلمان تأمین کردند.
دورانی که متحدان امریکا مورد تمسخر رسانههای اروپایی بودند که چرا کارخانهی تولید سلاحهای نامتعارف صدام را پیدا نمیکنید، فرانس کورنلیس آدریانوس فان آنرات Frans Cornelis Adrianus van Anraatدر یک برنامه تلویزیونی اعتراف کرد خودش دلال مواد شیمیایی مورد نیاز این سلاح نامتعارف بوده است وی در سال 2005 به هفده سال زندان محکوم شد و حضور چند ایرانی در دادگاه وی،
نمایشی بود و اقدامی برای دریافت غرامت نشد. حتی فیلم سینمایی درخت گردو از این حضور ساخته شد، اما همیشه موضوع جنایت ضد بشری کاربرد سلاح شیمیایی علیه ایران، در حد نمایش باقی ماند. در حالی که از منظر حقوقی علاوه بر اقامه دعوی علیه کشورهای عراق، انگلیس، امریکا، کیفرخواست علیه چندین کشور اروپایی و دهها شرکت در اروپا و امریکای جنوبی، بسیاری مقامات سیاسی امریکایی و اروپایی نیز متهم این پرونده هستند که به دلایلی که هرگز برای مردم ایران تبیین نشده است، هیچ اقدامی صورت نگرفته است. حتی شکایت هزاران مصدوم شیمیایی ایرانی علیه صدام که از طریق سفیر ایران در بغداد خطاب به دادگاه ویژه عراق ارائه شد، هرگز به مقصد نرسید.
اکنون باید پروندهی این پژوهش حقوقی گشوده شود، که با گذشت چهل سال از کاربرد سلاح شیمیایی علیه ایران، کدام یک از مقامات ایران، برای این کوتاهی تاریخی مجرم هستند؟
نظرات