تحلیل گاردین از دیدار ترامپ و پوتین در فنلاند:
اتحاد روسیه و امریکا چه معنایی برای ایران دارد؟
گاردین در گزارشی نوشته که شاید در نشست روسایجمهور امریکا و روسیه در فنلاند، ترامپ موفق شده باشد با دادن امتیازاتی، پوتین را با سیاستهای ضدایرانی خود همسو کند. نویسنده حصول چنین توافقی را خیانتی بزرگ به طرفداران دموکراسی میداند.
گاردین در گزارشی رئیسجمهور روسیه را برنده نهایی نشست پوتین و ترامپ در پایتخت فنلاند دانست. دیدار هفته گذشته او از اروپا و نتایج آن نشان میدهد که اروپاییها نسبت به جهانبینی ترامپ خوشبین نیستند. استراتژیِ حال حاضر او به معنای بازگشت به دوره پیش از جنگ جهانی دوم است. در این ساختار، استانداردهای بینالمللی بیش از هر چیز تابع قدرت نظامی است. از این رو، سیاستهای او میتواند نظم جهانی و ارزشهای بینالمللی و اصول اخلاقی که پس از جنگ جهانی پایهگذاری شد را از میان ببرد.
به گزارش تجارتنیوز ، ترامپ که پیشتر با ورود به اروپا ناتو را محکوم و متحدان اروپاییاش را متهم به دشمنی کرده بود، روز دوشنبه برای دیدار ولادیمیر پوتین، بهترین دوست و مهمترین حامیاش در انتخابات ریاستجمهوری 2016، راهی هلینسکی شد که برای اروپا لحظهای شوم و پراز هراس و نفرت محسوب میشود.
نویسنده در ادامه با اشاره به سیاستهای متفاوتی که اتحادیه اروپا تا به حال در قبال دونالد ترامپ در پیش گرفته، مینویسد: هنوز مشخص نیست که اروپا چه زمانی میخواهد متوجه این موضوع شود که رئیسجمهور امریکا دیگر متحد اروپا و حامی منافع کشورهایشان نیست؟
حالا سوالات بسیاری مطرح است، ترامپ تا کجا پیش خواهد رفت؟ آیا رهبران دموکراسیهای جهان مرزی برای او مشخص میکنند؟ تا به حال آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، رویکرد سرسختانه و ترزا می، نخستوزیر بریتانیا سیاست تملق را در پیش گرفته. اتحادیه اروپا همچنین به تازگی تهدید کرده که واکنشهایی تلافیجویانه در برابر تعرفههای تجاری امریکا نشان خواهد داد. اما تا به حال هیچیک از این سیاستها نتوانسته ترامپ را متوقف کند و او همچنان به اقدامات غیرمنطقیاش ادامه میدهد.
اشغال غیرقانونی کریمه، حملات سایبری روسیه، جنگ اطلاعات و دخالت این کشور در انتخابات ایالات متحده در سال 2016، از جمله موضوعاتی بود که انتظار میرفت ترامپ روز دوشنبه در موردشان با پوتین مذاکره کند. بر اساس گزارشها، 12 مامور اطلاعاتی روسیه به دخالت در انتخابات 2016 و هک کردن ایمیلها متهم شدند.
از دیگر مسائلی که باید در مورد آن مذاکره میشد، استفاده روسیه از سلاحهای شیمیایی در سوریه، تسلیحات هستهای و دور زدن تحریمها علیه کره شمالی بود. اما آنچه که در دستور کار ترامپ کاملا متفاوت به نظر میرسد، مساله ایران است.
برای کامل کردن میراث ناتمام بوش، یعنی سرکوب ایران، دونالد ترامپ به پشتیبانی مسکو نیاز دارد.
نویسنده در ادامه مینویسد: دیپلماتهای امریکایی نزدیک به 40 سال است که در تهران فعالیتی نداشتهاند، سیاستمداران، کسبوکارها و رسانهها دانش کمی در مورد ایران دارند و از این رو، فضا برای دشمنان و رقیبان ایران، بهویژه دیکتاتورهای حاکم در کشورهای حاشیه خلیجفارس به خوبی فراهم است تا به شکلی غیرمنصفانه ایران را به عنوان کشوری منفور و مایه ترس و وحشت در عرصه بینالمللی معرفی و ترسیم کنند.
سوزان رایس، مشاور امنیت ملی باراک اوباما نیز نشست رودرروی ترامپ با پوتینی باتجربهتر و زیرکتر از گذشته در پایتخت فنلاند و بدون حضور هیچ مقام رسمیِ دیگر را آغازی برای یک فاجعه ناامیده است.
متحدان غربی نگرانند که در رایزنیهای ترامپ با پوتین، آنها توافق کرده باشند که ترامپ الحاق کریمه را به رسمیت بشناسد و به او در از بین بردن تحریمها کمک کند. در عوض با هدف محافظت از مرزهای اسرائیل، روسیه برای خروج نیروهای ایران از سوریه و به طور کلی کاستن نفوذ این کشور در خاورمیانه به امریکا کمک کند.
چنین توافقی یک خیانت تاریخی به طرفداران دموکراسی و کشورهایی که به از بین بردن نیروهای تروریستی داعش در سوریه کمک کردهاند، است. این مساله همچنین به ایجاد شکاف در میان نیروهای ناتو میانجامد، اعتبار آن را در اروپای شرقی از میان خواهد برد و مهر تاییدی بر سلطه مسکو بر خاورمیانه است.
چنین تخریبی اما برای دونالد ترامپ هیچ اهمیتی ندارد. هدف غیرقابل انکار او تنها از میان بردن نفوذ و جاهطلبیهای ایران در خاورمیانه است.
واکنشهای او به ناآرامیهای چند ماه پیش در ایران، خروج از توافق هستهای و انتقادهای ریاکارانهاش از نقض حقوق بشر در ایران، همگی در راستای تلاشهایش برای منزوی کردن این کشور است.
از سوی دیگر، تحریمهای یکجانبه ایالات متحده برای متوقف کردن صادرات نفت ایران از پاییز سال جاری شروع میشود.
از این رو نویسنده پیشبینی میکند که متحدان امریکا نمیتوانند با طوفان ناگهانی ترامپ مقابله کنند. فشار کاخ سفید، دخالت مستقیم سیاسی، استفاده از اهرمهای مالی ، اطلاعات دروغین و ساختگی، تهدیدهای آشکار، بیتوجهیها به هنجارهای دموکراسی و قوانین بینالمللی و همچنین دشمنیهای ترامپ به جای دیپلماسی، از روشهای آشنای رئیسجمهور کنونی امریکاست. او در نهایت قصد دارد با به کار بستن این روشها دولتهای اروپایی را ناچار به حمایت از رویکردهای ضدایرانی خودش کند و در صورت نادیده گرفته شدن، آنها را مجازات میکند.
در مورد روسیه نیز این احتمال وجود دارد که او برای رسیدن به این اهداف ضدایرانیاش، امتیازاتی به پوتین بدهد.
با این حال در پایان نویسنده نتیجه میگیرد که شاید روسیه در این بازی ترامپ را همراهی نکند. به هر شکل، نشست هلسینکی به پایان رسیده و پس از میزبانی موفقیتآمیز جام جهانی 2018، دیدار با ترامپ دومین دستاورد ولادیمیر پوتین محسوب میشود.
علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر ایران، هفته گذشته در سفری به مسکو با استقبال گرم رئیسجمهور روسیه مواجه شد و از ادامه دوستیها با روسیه خبر داد.
با این حال، ملاحظات منطقی، نمیتواند ترامپ دیوانه، ائتلاف ایدئولوژیستهای جناح راست و دیکتاتورهای دیگر را از جنگافروزی علیه ایران بازدارد.
آنطور که یادداشت گاردین آمده است، تهران تهدید کرده که اگر صادرات نفتیاش متوقف شود، تنگه هرمز را خواهد بست. این مساله ممکن است دلیل کافی را به دموکراسیهای غربی بدهد تا به ترامپ بپیوندند.
نویسنده پیشنهاد میدهد که رهبران کشورهای اروپایی باید در مقابل رئیسجمهور امریکا مقاومت کنند؛ اگر آنها در برابر او نایستند، چه کسی خواهد ایستاد؟
نظرات