نقش بانک مرکزی در بازار ارز
هیچکس با قاطعیت نمیداند که اوضاع ارزی کشور در سال آینده چه خواهد بود، زیرا در حالیکه ریسک ارزی در کشور وجود دارد، هیچکس نمیتواند میزان دسترسی دولت به ارز در سال ١٣٩٧ را پیشبینی کند.
این میان چه کاری از بانک مرکزی ساخته است؟ بانک مرکزی نهایتا در این سناریو تبدیل به سپر بلا و قربانی خواهد شد.
به گزارش تجارتنیوز ، بانک مرکزی اگر ارز را به بازار عرضه کند و بعد سال آینده نتواند ذخایر ارزی خود را پر کند، آنگاه سال آینده افزایش فزاینده قیمت دلار به وجود خواهد آمد و در آن زمان مورد انتقاد قرار میگیرد که چرا ذخایر را از دست داده است.
در صورتیکه ارز هم عرضه نشود، افزایش قیمت ادامه مییابد و باز بانک مرکزی متهم میشود که در لحظه اقدام مناسبی نداشته و دست روی دست گذاشته است.
به نوعی آقای سیف، رییس کل بانک مرکزی، حقوق میگیرد تا نقش مقصر را بازی کند؛ همانند آنچه پیش از او آقای بهمنی انجام میداد و زمانی که نرخ ارز در سال ۱۳۹۰ بالا رفت، همه او را مقصر دانستند.
حال آنکه همان زمان هم مشخص بود که بانک مرکزی و بهمنی گناهی در تحریم شدن ایران و محدود کردن دسترسی کشور به ارز نداشتند.
تغییر نرخ ارز باید باثبات و تدریجی باشد. اینکه مدتها قیمت ثابت بماند و بعد فنر تورمی رها شود اصلا اتفاقی خوبی نیست و به زیان اقتصاد است.
معمولا دولتها در کشورهای مختلف یک کانال منطقی را برای قیمت ارز در نظر میگیرند و براساس آن تلاش میکنند قیمت ارز را در آن کانال قرار دهند.
متاسفانه در ایران چنین چیزی مرسوم نیست و امروز هیچکس نمیداند وضعیت ارزی کشور در سال آینده چه خواهد بود.
با توجه به مواضع دولت امریکا معلوم نیست سال آینده چه خواهد شد و طبعا بانک مرکزی نیز از تحلیل وقایع باز میماند.
از سوی دیگر وجود بازار آتی ارز و طلا میتواند این مشکل را برطرف کند. بازار آتی طلا و ارز در بازار سرمایه کشورها است و به افراد این امکان را میدهد که با قیمتی ارزانتر برای ماههای آینده اقدام به خرید کنند.
اگر این امکان در بازار ایران وجود داشت اکنون بازار آرامتر بود چون متقاضی هنگامی که میبیند قیمت بالا است، میتوانست به این بازار مراجعه کند و برای مدتی دیگر با قیمت ارزانتر خرید کند.
از آنجایی که اطلاعات کافی وجود ندارد و امکان پیشبینی آینده ممکن نیست، وضعیت بازارها بسیار ریسکی شده و ممکن است دسترسی به ارز در آینده مشکلتر هم شود.
طبیعی است در این شرایط و با هجوم متقاضی، سرمایهگذار و سوداگر به بازار، وضعیت بازار هم پلیسی شود.
البته این مساله از نظر اقتصادی نه وضعیت را بهتر میکند و نه بدتر، تنها میتواند اندکی با هیجانهای بازار مقابله کند.
هیجانزدگی عامل اصلی حرکت شتابان ارز و مردم است و مقابله با این شتابزدگی نیز تنها میتواند چون مسکن برای این دوره باشد.
آنچه در حال حاضر مهم است، میزان درآمدهای ارزی در سال آینده است و از امروز باید در این مورد فکر کرد تا در صورتیکه حتی دولت امریکا تصمیمی خلاف خواست ایران گرفت، راهکارهای لازم برای طی کردن این دوره در دسترس باشد.
منبع: فصل اقتصاد
نظرات