تحلیلی از پویا ناظران، اقتصاددان :
ارائه نسخهای برای مقابله با بحران ارزی / ثبات بازار ارز خطرناک است!
نوسانات اخیر بازار ارز، نگرانیها را برای کاهش ارزش پولی و احتمال بحران ارزی در آینده را افزایش داده است. یک اقتصاددان تقویت پول ملی بدون تقویت تجارت خارجی را بیمعنا دانست و گفت: برای تقویت پول ملی باید از دولت، مواردی مثل رشد اقتصادی و افزایش تجارت خارجی و از بانک مرکزی کاهش تدریجی و پایدار فاصله بین «رشد نقدینگی و رشد اقتصادی» را بخواهیم.
به گزارش تجارتنیوز، پویا ناظران، اقتصاددان در خصوص قیمت دلار و تقویت پول ملی از سوی بانک مرکزی و فشارهایی که این روزها بر روی این نهاد شکل گرفته؛ تحلیلی ارائه داده است.
وی در ابتدا تحلیل خود در کانال تلگرامیاش ابراز کرد: ارزش پول ملی به میزان تولیدات اقتصاد و ارزش آن تولیدات در بازارهای بینالمللی بستگی دارد. هر چقدر تقاضای بینالمللی برای کالاهای صادراتی یک کشور بیشتر باشد، ارزش پول آن کشور بیشتر میشود. پس راه تقویت پول ملی تحقق رشد اقتصادی و افزایش تجارت خارجی کشور است.
ناظران با بیان این که در وضعیت فعلی رشد اقتصادی چشمانداز روشنی نخواهد داشت، گفت: در حال حاضر تنها میتوان بر روی توسعه تجارت خارجی حساب باز کرد. شما یک کشور خارجی سراغ دارید که با آن رابطه استراتژیک بلندمدت با هدف افزایش تجارت خارجی داشته باشد؟ یعنی از نظر حقوقی، سیاسی و اقتصادی باهم هماهنگ کنیم. آمریکا و اروپا به کنار، حتی در آسیا و آفریقا یا عراق و افغانستان هم چنین رابطهای نداریم.
وی تقویت پول ملی بدون تقویت تجارت خارجی را بیمعنی دانست و عنوان کرد: تحقق این امر در حیطهی اختیارات بانک مرکزی نیست. بخشی از این امور به سیاستگذاری بودجهای و بخشی به سیاستگذاری خارجی مربوط است.
بانک مرکزی چه کاری میتواند کند؟
ناظران معقد است بانک مرکزی میتواند در جهت تقویت پول ملی از دو ابزار استفاده کند؛ ابزار اول فروش ذخایر ارزی است. اگر بانک مرکزی عرضه ارز را خیلی زیاد کند در کوتاهمدت ارزش پول ملی زیاد میشود، اما چون ذخایر ارزی کم میشود به زودی نوسانات ارزی زیاد میشود، و این اشکال اول این ابزار است.
وی اشکال دوم فروش بیش از حد ذخایر ارزی بانک مرکزی در کاهش پایه پولی دانست. زیرا به زعم وی، کاهش پایه پولی، نرخ بهره در بازار بین بانکی را افزایش میدهد، این افزایش نرخ هزینه بانکها را بیشتر میکند که باعث کاهش عرضه تسهیلات و افزایش نرخ بهره آنها میشود. یعنی فروش بیش از حد ذخایر از محل کاهش پایه پولی نرخ بهره را افزایش میدهد.
ناظران ابزار کرد که عرضه زیاد ارز علاوه بر کاهش پایه پولی، بانکهای بدون پول نقد را نیازمند به اضافه برداشت میکند. اضافه برداشت این بانکها از بانک مرکزی دوباره پایه پولی را افزایش میدهد با این تفاوت که حالا نرخ بهره بالاتر است؛ در اقتصاد به این گونه پدیدهها تبعات غیرعمدی میگویند. یعنی در اقتصاد همه چیز به هم مرتبط است، مثلا قصد تثبیت بازار ارز را داریم اما نرخ بهره را افزایش میدهیم، یا قصد حمایت از اقشار ضعیف را داریم اما در عمل پول در جیب دلال و قاچاقچی میرود.
ناظران معتقد است: اولا برای آرامش بلندمدت بازار ارز و ثانیا برای عدم افزایش نرخ بهره، فروش بیش از حد ذخایر بانک مرکزی کار درستی نیست.
وی دومین ابزار بانک مرکزی برای تقویت پول ملی را کاهش سرعت رشد نقدینگی عنوان کرد و در ادامه گفت: در بلندمدت قیمت ارز متناسب با رشد نقدینگی منهای رشد اقتصادی رشد میکند. یعنی علاوه بر رشد اقتصادی، رشد نقدینگی هم بر ارزش پول ملی اثر میگذارد. مثلا اگر رشد نقدینگی 25 درصد باشد و رشد اقتصادی پنج درصد، نرخ ارز حدود 20 درصد رشد میکند. سرعت کنونی رشد نقدینگی بین 20 درصد تا 25 درصد است. اگر این سرعت به 10 درصد کاهش پیدا کند، طبعا سرعت کاهش ارزش پول ملی در سالهای آینده خیلی کم میشود. رشد نقدینگی منهای رشد اقتصادی دلار حدود دو درصد است. ارزش بلندمدت ریال زمانی تثبیت میشود که رشد نقدینگی ریال هم به حدود دو درصد بیشتر از رشد اقتصادی کشور برسد. هر زمان این اتفاق بیفتد تا سالهای سال نسبت ریال به دلار در یک بازهی محدود تثبیت میشود.
وی عملیات بازار باز در بانکداری نوین را ابزاری دانست که بانک مرکزی از طریق آن میتواند بدون کنترل مستقیم سرعت رشد نقدینگی در عمل آن را مدیریت کند.
این اقتصاددان معتقد است باید به جای تقویت پول ملی کاهش سرعت رشد نقدینگی را از بانک مرکزی بخواهیم. فقط این کاهش سرعت باید با ابزار درست و روش علمی محقق شود، اگر نه رکودزا خواهد بود. یعنی رشد اقتصادی را کم میکند.
راهحل تقویت پول ملی
ناظران عنوان کرد که برای تقویت پول ملی باید از دولت رشد اقتصادی و افزایش تجارت خارجی و از بانک مرکزی کاهش تدریجی و پایدار فاصله بین «رشد نقدینگی و رشد اقتصادی» را بخواهیم.
وی تصریح کردک هدف همه سیاستگذاران و کارشناسان اقتصادی این است که دیگر جهش ارزی رخ ندهد، اما در روش اختلاف نظر وجود دارد.
ناظران از دو دیدگاه تثبیت نرخ ارز و افزایش تدریجی و تغییرات کوچک در بازار ارز برای جلوگیری از جهش ارزی گفت: من با گروه دوم همنظر هستم. گروه اول گمان میکنند جهش ارزی ناشی از توطئه است، لذا به جهت مقابله با توطئهگر، بدنبال تثبیت هستند. این در حالی است که جهش ارزی برای دور شدن از قیمت تعادلی رخ میدهد. با افزایشهای تدریجی، دیگر بازار از قیمت تعادلی دور نمیماند.
وی معتقد است: افزایش تدریجی نرخ ارز لازم است، زیرا موتور خلق نقدینگی کماکان با سرعت ۲۰ درصد تا 25 درصد در گردش است، پس قیمت تعادلی ارز پیوسته در حال افزایش است. هر زمان سرعت خلق نقدینگی کم شود، ارزش ریال هم تثبیت میشود. اما فعلا که سرعت رشدش ۲۰ درصد تا ۲۵ درصد هست، اگه بانک مرکزی اجازه افزایش تدریجی و ملایم نرخ ارز را ندهد، وقتی که نرخ از قیمت تعادلی خیلی دور شود، دوباره جهش بزرگ رخ میدهد. پس به منظور اجتناب از جهش ارزی، باید تغییرات کوچک و افزایشهای تدریجی را پذیرفت.
حرفهای تحلیلگران هیچ اثری بر بازار ندارد
عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی طی دو هفته اخیر چندین بار در خصوص علت افزایش نرخ ارز صحبت کرده است. همتی عنوان کرد عواملی که علاقهمند به برهم زدن بازار ارز و ایجاد نوسان در آن هستند تلاش کردهاند بر موج افزایشی سوار شده و نوساناتی هر چند اندک در بازار ایجاد کنند. همتی همچنین از حضور بانک مرکزی در بازار برای جلوگیری از بیثباتی در بازار گفت: بانک مرکزی در بازار حضور دارد و در صورت نیاز اقدامات لازم را انجام میدهد.
ناظران موضوع حرکت بازار تحت تاثیر حرفهای افراد و اصطلاحا «جوسازیها» را بیاساس خواند و اظهار کرد: میگویند نباید تحلیلی ارائه کرد که افزایش نرخ ارز از آن استنباط شود. اما میبینیم که نیمه آذر ماه 1396 که دلار از چهار هزار تومان رد شده بود، آقای سیف گفت این افزایش فصلی است و بزودی ارز کاهشی میشود، در صورتی که نشد. یا مثلا تابستان امسال آقای دکتر راغفر گفت دلار ۴۵ هزار تومان میشود، اما دیدیم که نشد.
وی در خصوص این موضوع افزود: بازار به حرف کسی گوش نمیکند، بلکه متاثر از واقعیتهای اقتصاد است و به سمت تعادل حرکت میکند. حتی حرفهای رئیس کل بانک مرکزی و آقای دکتر راغفر، با آن همه مخاطب، برای بازار بیارزش است. بازار دیر یا زود تعادل را پیدا میکند. متعاقبا حرفهای تحلیلگران هم هیچ اثری بر بازار ندارد. تحلیلگر میتواند محل تقریبی نقطه تعادل را تخمین بزند، یا ریسکهایی که نقطه تعادل را جابجا میکند را بررسی کند، اما تحلیلها بر بازار بیاثر است، چرا که بازار همواره بر مبنای واقعیتهای اقتصاد به تعادل میرسد.
وی در ادامه افزود: هفته اول مهر ماه سال جاری وقتی دلار به ۱۹ هزار تومان رسید، همکاران و اطرافیان پیشبینیهای متفاوتی درباره دلار میکردند. آن زمان همه صحبت از دلار 40 و 50 هزار تومانی کردند. اما بازار خلاف این پیشبینیها عمل کرد. دی ماه امسال نیز وزیر اقتصاد سیر نزولی دلار را پیشبینی کرد اما میبینیم که بازار به حرف ایشان هم اعتنا نکرد و حتی 25 درصد رشد کرد.
ناظران در آخر چنین نتیجهگیری کرد: اول این که مادامی که فاصله رشد نقدینگی و رشد اقتصادی کشور از آمریکا بیشتر است، تثبیت ریال در برابر دلار پایدار نیست. اگر به افزایشهای تدریجی تن ندهیم، افزایشهای ناگهانی خودشان را به ما تحمیل میکنند. دوم این که ملاک بازار، حرف نیست، واقعیتها است. بازار نه به حرف وزیر و رئیسکل اعتنا میکند، نه به شایعهها و تحلیلها. بازار به سمت تعادل واقعی پیش میرود. ای کاش وقتی سیاستگذاری غلط به تعادلهای نامطلوب منجر میشود، فرافکنی نکنیم، بلکه درس بگیریم و سیاستگذاری را اصلاح کنیم.
نظرات