تصمیمگیری از دریچه علم: آسان مثل یک به علاوه یک
اگر تصمیمگیری برایمان دشوار است، به احتمال زیاد در گذشته از برخی تصمیمات خود پشیمان شدهایم. اما باید بگوییم تصمیمگیری به هیچ عنوان کار سختی نیست. برای روشن شدن این موضوع فرض کنید قرار است بین دو موقعیت الف و ب یکی را انتخاب کنیم: الف: یک میلیون تومان پول نقد بگیریم. ب: دست راستمان را
اگر تصمیمگیری برایمان دشوار است، به احتمال زیاد در گذشته از برخی تصمیمات خود پشیمان شدهایم. اما باید بگوییم تصمیمگیری به هیچ عنوان کار سختی نیست. برای روشن شدن این موضوع فرض کنید قرار است بین دو موقعیت الف و ب یکی را انتخاب کنیم:
الف: یک میلیون تومان پول نقد بگیریم.
ب: دست راستمان را قطع کنند.
در شرایط عادی هر عقل سلیمی متوجه میشود که دریافت یک میلیون تومان بهتر از نداشتن یک دست است. بیشتر انتخابها همین قدر ساده هستند و در بین گزینههای موجود یک یا چند « انتخاب مطلوب » و یک یا چند « انتخاب نامطلوب » وجود دارد. مطالعات آماری نشان میدهد که هر انسان در طول زندگی به طور میانگین 143،262 بار از تصمیمهایش پشیمان میشود. آمار بدی به نظر میرسد، نه؟
اما هر انسان به طور میانگین 773،618 تصمیم میگیرد. یعنی تنها در حدود 19 درصد تصمیمات یک شخص باعث پشیمانی او میشوند. آمار خوبی به نظر میرسد، نه؟
اما چه میشود اگر یک تصمیم از میان صد و چهل هزار تصمیم اشتباه، منجر به مرگ یا از دست رفتن تمام دارایی کسی شده باشد؟ آیا باز هم میشود گفت که او میتواند به خوبی تصمیم بگیرد؟
فقط کمی دشوارتر
فرض کنید قرار است بین جعبهای «صورتی رنگ و بزرگ» و جعبهای «آبی رنگ و کوچک» یکی را انتخاب کنیم.
اگر جعبه آبی را برداریم و متوجه بشویم برنده یک پاککن شدهایم، در حالی که در جعبه صورتی یک دستگاه تلویزیون بود، از انتخاب خود پشیمان خواهیم شد.
همچنین اگر با باز کردن جعبه صورتی متوجه بشویم که مقدار زیادی پوشال کولر بردهایم و یک انگشتر طلای بیست و پنج گرمی را از دست دادهایم نیز چندان خوشحال نخواهیم شد.
در هر انتخاب، یک یا چند «انتخاب مطلوب» و یک یا چند «انتخاب نامطلوب» وجود دارد. مشکل اینجا است که میزان مطلوبیت گزینهها برای ما روشن نیست.
تصمیمگیری وقتی دشوار میشود که بگویند قبل از انتخاب یکی از جعبهها، باید 100 هزار تومان پرداخت کنیم. بدیهی است که انگشتر یا تلویزیون از 100 هزار تومان ارزندهتر هستند.
اما اگر به طور کامل از درون جعبهها خبر نداشته باشیم چه؟ در این مثال نیز یک انتخاب مطلوب و یک انتخاب نامطلوب وجود دارد. اما مشکل اینجا است که «میزان مطلوبیت» انتخابها روشن نیست.
یک به علاوه یک مساوی است با سه
یک رابطه ریاضی بسیار ساده به ما میگوید که میزان « ارزش انتظاری » (Expected Value) یک انتخاب مساوی است با « احتمال رخداد پیشامد مطلوب » (odds of gain)، ضرب در « ارزش پیشامد مطلوب » (value of gain). این معادله شکل ساده شدهای از معادله برنولی است.
میزان «ارزش انتظاری» یک انتخاب مساوی است با «احتمال رخداد پیشامد مطلوب»، ضرب در «ارزش پیشامد مطلوب»
فرض کنید قرار است وارد یک بازی پرتاب سکه بشویم. اگر شیر بیاید 10 هزار تومان دریافت خواهیم کرد و اگر خط بیاید پولی نصیب ما نخواهد شد. مبلغ ورودی بازی برای هر پرتاپ 2 هزار تومان است. طبق قاعده برنولی احتمال پیشامد شیر (1/2) ضرب در سود حاصل از این پیشامد (10 هزار تومان)، برابر با ارزش انتظاری از این بازی (5 هزار تومان) است. پس منطقی است که وارد بازی شویم. اما اگر مبلغ ورودی 8 هزار تومان باشد، بازی نکردن انتخاب معقولتری است.
اما این بار برنده میشوم!
دوباره به مثال جعبهها باز میگردیم. اگر تعداد جعبهها 300 عدد باشد و جایزه 3 میلیون تومانی را تنها در یکی از جعبهها گذاشته باشند، طبق قاعده برنولی پرداخت کمتر از 10هزار تومان برای ورود به بازی منطقی است. اما چه میشود اگر تعداد جعبهها را به ما نگویند؟ در این حالت مسئله به این شکل خواهد شد:
تنها با پرداخت 15 هزار تومان در قرعهکشی یک انگشتر طلا به ارزش 3 میلیون تومان شرکت کنید!
ممکن است فقط شما یک نفر مبلغ ورودی را پرداخت کرده باشید و شانس بردتان 100% باشد. اما شاید هزار نفر برای شرکت در قرعهکشی ثبتنام کنند و شما شانس زیادی نداشته باشید. یک تصمیم مطمئن آن است که از خیر انگشتر بگذریم و پول خود را برای خودمان نگه داریم. اما چرا مردم وارد این بازی میشوند؟
خودم در تلویزیون دیدهام
تصور کنید میخواهیم به مدت 2ساعت در یک جلسه حضور داشته باشیم و قرار است در این مدت فرزند خود را در یکی از مکانهای زیر قرار بدهیم. کدام تصمیم امنتر به نظر میرسد؟
بیشتر مردم در بین این چهار گزینه، استخر شنا را انتخاب میکنند. در واقع والدین زیادی هستند که فرزند خود را تنهایی به « استخر » میفرستند. اما همین والدین به فرزندان خود اجازه نمیدهند که تنهایی به « شهربازی » بروند، در مراسم « چهارشنبهسوری » شرکت کنند یا در « مسابقات رالی » بر روی صندلی امن شاگرد بنشینند.
این وحشت تنها یک دلیل دارد. در تلویزیون و روزنامهها، اخبار زیادی در مورد حادثه در شهربازی یا مسابقات رالی پخش میشود. اما از نظر آماری، استخر شنا حتی برای کسانی که شنا بلد هستند خیلی کشندهتر و خطرناکتر از مجموع خطر مسابقات رالی، شهربازی و یا آتشبازی است.
دلیل خوبی وجود دارد که ما سه مورد دیگر را خطرناکتر تصور میکنیم. چون خبر حادثه در شهربازی بیشتر از خبر غرق شدن در استخر خواننده دارد، روزنامهها به چاپ این اخبار علاقه بیشتری دارند. اگر کلمه چهارشنبهسوری را در اینترنت جستجو کنید با عکسهای زیادی از موارد سوختگی و حادثه مواجه خواهید شد. اما در بین نتایج جستجوی استخر تقریبا هیچ مورد دلخراشی نخواهید دید.
از نظر روانی چون غرق شدن در استخر بیشتر رخ میدهد، کمتر از دیگر موارد جلب توجه میکند. همان طور که خبر انفجار بمب در نیویورک مهمتر از انفجار در بغداد به نظر میرسد، حتی اگر تعداد کشتههای بغداد 100 برابر باشد. به همین ترتیب مصاحبه با برندههای قرعهکشی بانک قرار است شانس پیروزی شما را بزرگتر از چیزی که هست نشان بدهد.
هر روز هزار تومان کرایه میدهم!
مغازهداری یک بطری نوشابه گازدار معمولی را به قیمت 20هزار تومان میفروشد. در چه شرایطی ممکن است از این مغازهدار نوشابه بخرید؟
در هیچ شرایطی!
در کویر لوت، در زیر تابش شدید آفتاب، در حالی که منابع آب شما تمام شده است، لبهایتان از خشکی ترک برداشته و تا اولین منبع آب بعدی یک روز فاصله است، مغازهای وجود دارد که یک بطری نوشابه خنک را به قیمت 20هزار تومان میفروشد، آیا حاضرید از او نوشابه بخرید؟
قطعا!
قبل از توصیف شرایط کویر لوت قیمت 20 هزار تومانی یک بطری نوشابه گازدار غیرقابلقبول بود. همچنین در مثال قطع شدن دست راست، اگر به ما بگویند عفونت ممکن است جانمان را به خطر بیندازد، ممکن است خودمان حاضر شویم برای قطع کردن دستمان مبلغی بیش از یک میلیون تومان پرداخت کنیم. در تمامی این مثالها ارزش قطع شدن دست و یک بطری نوشابه خنک بسیار کمتر از چیزی که هست در نظر گرفته شدهاند.
رنگ این یکی بهتر است، ولی آن یکی…
در مثال نوشابه نامعقول بودن قیمت از آنجا ناشی میشودکه ما قیمت نوشابه را با قیمتی که در گذشته پرداخت میکردهایم مقایسه میکنیم. فرض کنید در یک شرکت با حقوق ماهیانه 3 میلیون تومان استخدام شدهاید. اگر متوجه شوید تمام همکاران شما ماهی یک میلیون حقوق میگیرند احساس خوبی پیدا خواهید کرد. اما اگر بفهمید حقوق همه آنها ماهی 6 میلیون تومان است احساس میکنید که ضرر کردهاید. در هر دو حالت حقوق شما ریالی کم یا زیاد نخواهد شد و مخارج روزانه شما نیز تغییر نخواهد کرد.
درست به همین دلیل است که پیشنهاد 50 هزارتومانی برای شیشه عطری که پیش از تخفیف 200 هزار تومان قیمت داشت، پیشنهادی فوقالعاده به نظر میرسد. در این حالت حتی ممکن است بدون آن که از بوی عطر خبر داشته باشیم آن را بخریم.
به همین ترتیب ممکن است در هنگام خرید، ویژگیهای یک تلفن همراه را با دیگر گزینههای موجود در فروشگاه مقایسه کنیم و نه با نیازهای خود. به همین دلیل تلفن همراهی که میتواند ده ساعت در یک لیوان آب بماند و خراب نشود گزینه جذابی است و ممکن است حاضر باشیم برای خرید این محصول پول بیشتری پرداخت کنیم. اما آیا همه ما معمولا پیش از خواب، تلفن همراه خود را در یک لیوان آب میاندازیم؟ حتی اگر به روزی در گذشته فکر کنیم که تلفنمان در آب افتاد و خراب شد، باز هم دچار خطای مقایسه با گذشته شدهایم. اما همین تلفن همراه با نیازهای یک نجات غریق همخوانی دارد.
تصمیم نهایی، میخواهم زنده بمانم
تخمین ارزش یک تصمیم، به شرایط و نیازهای ما بستگی دارد. اگر تلفنی یک میلیون تومانی برای ما گران است، عرضه شدن تلفنهایی به قیمت سه میلیون تومان نه پول ما را بیشتر میکند و نه باعث میشود ارزش یک میلیون تومان کاهش یابد. پس تلفن یک میلیون تومانی نباید به نظرمان ارزانتر از قبل بیاید.
برای آن که بتوانیم به درستی تصمیمگیری کنیم به جای مقایسه بهتر است در مورد نیازهای خود و ارزش واقعی گزینههای موجود به اندازه کافی تحقیق کنیم.
توجه کنید که ضرری بزرگ در آینده بیارزشتر از ضرری کوچک در زمان حال نیست. دقیقا به همین دلیل است که مردم سیگار میکشند، در حالی که تردیدی ندارند مصرف سیگار باعث سرطان و مرگ خواهد شد. آنها درد سرطان در آینده و احتمال ابتلا به این بیماری به خاطر مصرف سیگار را کوچکتر از چیزی که هست تخمین میزنند. هر چند تمامی سیگاریها مصرف مادهای که به طور قطع منجر به مرگ میشود را تصمیمی نامعقول میدانند. درست مانند مثال قطع شدن یک دست.
تصمیمگیری کار دشواری نیست. بلکه تخمینی صحیح، از احتمال و ارزش پیشامدها دشوار است
همان طور که گفتیم تصمیمگیری به هیچ عنوان کار دشواری نیست. بلکه تخمینی صحیح از احتمال و ارزش پیشامدها دشوار است. اگر به درستی بدانیم کدام گزینه مطلوبتر است، ارزش این مطلوبیت چه قدر است و چه قدر احتمال دارد که این رخداد پیش بیاید، هر عقل سلیمی میتواند به سادگی بهترین تصمیم را بگیرد.
زمانی برای تصمیمگیری
اگر میخواهید در مورد خطاهای تصمیمگیری بیشتر بدانید، یک « تصمیم خوب » آن است که به سخنرانی بینظیر Dr. Dan Gilbert با عنوان Why we make bad decisions گوش دهید یا متن فارسی این سخنرانی را بخوانید. این سخنرانی زیرنویس فارسی نیز دارد.
نظرات