خبر فوری:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۱۴۱۶۳۵

«استرس» این بلای جان

«استرس» این بلای جان

همه این‌ها ایجاد استرس می‌کند. در بیشتر مواقع استرس به علت فکرهایی که در ذهنمان داریم به وجود می‌آید. همه چیز به ذهن شما مربوط است؛ زیرا تا زمانی که ذهن شما قانع نشود شرایط بهتر شده است، همچنان استرس در شما وجود خواهد داشت. استرس یک مکانیسم طبیعی در بدن است. انسان در مواجهه

فردا مصاحبه کاری دارم. اگر در مصاحبه نتوانم قبول شوم چه می‌شود؟ هفته دیگر امتحان دارم اما احساس می‌کنم آماده نیستم. اگر نمره قبولی نیاورم دیگر درس نمی‌خوانم. اگر پروژه‌ای که انجام داده‌ام را رئیسم دوست‌ نداشته باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

همه این‌ها ایجاد استرس می‌کند. در بیشتر مواقع استرس به علت فکرهایی که در ذهنمان داریم به وجود می‌آید. همه چیز به ذهن شما مربوط است؛ زیرا تا زمانی که ذهن شما قانع نشود شرایط بهتر شده است، همچنان استرس در شما وجود خواهد داشت.

استرس یک مکانیسم طبیعی در بدن است. انسان در مواجهه با خطر، واکنش نشان می‌دهد و این همان استرس است. در این مقاله قصد داریم به موضوع استرس در محیط کار بپردازیم، علت‌های بروز آن را بیان و در انتها یک راه حل عملی معرفی کنیم.

از رنجی که می‌بریم

استرس در محیط کار ممکن است ناشی از شرایط شغلی یا محیط کاری باشد. اگر در هر لحظه از کار و کار کردن استرس دارید، آن کار استرس‌زا است.

ممکن است در مواقعی به فکر فرو بروید و به پروژه‌هایتان فکر کنید یا رفتار همکارانتان باعث ایجاد تنش شود و استرس بگیرید؛ اما اگر با شنیدن یک لطیفه یا شوخی یکی از همکاران از آن حالت خارج می‌شوید، پس شرایط محیطی کار شما باعث ایجاد استرس می‌شود.

ممکن است کار ما در فضایی قرار داشته باشد که سروصدایی غیرقابل تحمل ما را اذیت کند. شاید همکارانی داریم که کلنجار رفتن با آن‌ها باعث شود ما از کارمان عقب بیفتیم یا رفتارهای آن‌ها برای ما قابل تحمل نباشد. ممکن است در سازمانی کار کنیم که مدیر آن شخصی عصبی و بی‌منطق است و ما در تمام مدت نگران این هستیم که چه برخوردی با ما خواهد داشت. همه این موارد می‌توانند از جمله دلایل بروز استرس در محیط کار باشند.

استرس دقت در تفکر، یادگیری و یادآوری را پایین می‌آورد.

دو تفکر عمده در محل کار، باعث بروز استرس می‌شود.

1- هر مشکلی که در محل کار به وجود می‌آید به من ربط دارد.

اگر کسی اخراج می‌شود حتما به من هم ارتباط پیدا خواهد کرد. اگر قرار است کسی به گروه اضافه شود، بی‌ارتباط به من نیست. ارتباط داشتن نه از این بابت که بخواهیم به آن رسیدگی کنیم و از مسائل مطلع شویم، از این بابت که این اتفاق‌ها به عملکرد ما مربوط است.

باید با خود این را بگوییم که توانایی انجام کارها را داریم. بهترین عملکرد را داشته باشیم و بهترین کار را انجام دهیم. هر محصولی که در بازار وجود دارد مورد توجه گروهی قرار می‌گیرد و گروهی هم آن را دوست ندارند. پس دست‌کم، بهترین خود را برای گروهی که به کار شما علاقه دارند انجام دهید.

2- من می‌دانم چه کاری برای زندگی‌ام بهتر است.

نباید در مورد انجام کاری بیش از حد اصرار کنیم، به طوری که اگر آن کار انجام نشود نشان‌دهنده شکست ما خواهد بود.

تصور کنیم شما به عنوان نماینده یک شرکت با شخصی قرار ملاقات دارید و می‌خواهید او را جذب کنید. تصور نکنید که موفقیت شما تنها در جذب او است و اگر با آن شخص به توافق نرسیده‌اید، شکست خورده‌اید. ما از آینده خبر نداریم. ممکن است آن فرد از نظر کاری برای شرکت سودمند باشد اما از نظر اخلاقی شما و کل سازمان را دچار مشکل کند. ممکن است در آینده با افراد دیگری برخورد کنید که از فرد فعلی بسیار مفیدتر باشند.

یا تصور کنید در شرایط سختی کار می‌کنید و از اخراج شدن می‌ترسید. درست است که اخراج شدن واقعا ناخوشایند و در بسیاری از مواقع پیدا کردن یک کار جدید سخت است؛ اما باز هم تکرار می‌کنم «شما از آینده خبر ندارید.» شاید کار بهتری منتظر شما باشد یا فرصت‌های مناسب‌تری برایتان به وجود بیاید. پس با تجزیه‌ و تحلیل شرایط کاری بهترین گزینه ممکن (حتی ترک کار) را انتخاب کنید.

استرس را شکست دهید

اگر پدیده استرس درک شود، بهتر با آن کنار می‌آییم. منظور از درک، شناخت عواملی است که منجر به استرس می‌شوند.

در قدم اول شرایطی که برای شما استرس‌زا هستند را شناسایی کنید. ارتباط با همکاران، برخورد با مدیر، محل شما در شرکت یا میزان درآمد می‌تواند از جمله عوامل استرس‌زا باشد.

برای قدم بعد لازم است که بگوییم، هر فرد در مواجهه با مشکلات سه واکنش نشان می‌دهد:

1- شانه خالی کرده و موقعیت را ترک می‌کند.
2- سعی می‌کند شرایط را تغییر دهد.
3- احساس می‌کند کاری نمی‌تواند انجام دهد و شرایط را قبول می‌کند.

پس برای قدم دوم، جدولی سه ستونی ترسیم کنید و در هر ستون یکی از سه واکنش گفته‌شده را بنویسید. به عنوان مثال، مسئله حقوق برای شما یک پدیده استرس‌زا است. شما در این شرایط چه واکنشی نشان خواهید داد؟ ممکن است شرایط را قبول نداشته باشید و بخواهید از آن کار خداحافظی کنید. پس عکس‌العمل شما در دسته اول قرار می‌گیرد. البته ممکن است شما کارتان را دوست‌ داشته باشید و به خاطر همین تلاش کنید و شرایط را به شکل خوبی تغییر دهید. این واکنش شما جایی به غیر از گروه دوم ندارد. اگر با خودتان بگویید «همین هم زیاده است و خیلی‌ها ندارند» یعنی روش سوم را در این شرایط انتخاب کرده‌اید.

در قدم آخر برای هر کدام از موقعیت‌ها، راه حلی تعریف کنید. برای مثال اگر شما موضوع حقوق را در ستون دوم یعنی تمایل به ایجاد تغییر در موقعیت موجود نوشته‌اید، چه کارهایی برای تغییر شرایط می‌توانید انجام دهید؟ شاید بخواهید اضافه‌کاری بمانید یا با مدیرتان صحبت کنید و به توافق جدیدی برسید.

تمام راه‌هایی که به ذهنتان می‌رسد را یادداشت کنید.

سخن آخر

این استرس نیست که ما را نابود می‌کند، بلکه واکنش‌های ما به استرس عامل نابودی ما هستند. (هانس سایلی)

خب، ما در این مقاله به موضوع استرس در محیط کار پرداختیم و یک راه حل عملی نیز برای مقابله با آن ارائه کردیم. اما سه نکته‌ای که همواره به دور کردن استرس در هر شرایطی -محیط کار، تحصیل یا خانه- کمک می‌کند، این‌ها هستند:

1- به استرس فکر نکنید چون استرس، استرس‌زا است.

2- به اهمیت زمان توجه کنید. برنامه‌ریزی و زمان‌بندی نقش موثری در کاهش استرس دارد.

3- نفس عمیق بکشید. این کار به طور جدی به کنترل شما بر روی استرس کمک می‌کند. همان‌طور که گفتیم استرس موضوعی است که با ذهن شما در ارتباط است. تنفس عمیق، این امکان را به ذهنتان می‌دهد که بهتر کار کند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.