ده دلیل که شبزندهداری شما را فقیر میکند!
آیا واقعا سحرخیز بودن و کامروایی ارتباطی با یکدیگر دارند؟ آیا این مرغ سحرخیز است که چاقترین کِرم را میخورد؟ آیا درست است که آدمهای خلاق و کارآفرین شبها تا صبح بیدارند و کار میکنند؟ آیا هنرمندان و نویسندهها دلیلی برای زود بیدار شدن ندارند؟ آیا زود بیدار شدن در حکم شکنجه نیروی کار است
آیا واقعا سحرخیز بودن و کامروایی ارتباطی با یکدیگر دارند؟ آیا این مرغ سحرخیز است که چاقترین کِرم را میخورد؟ آیا درست است که آدمهای خلاق و کارآفرین شبها تا صبح بیدارند و کار میکنند؟ آیا هنرمندان و نویسندهها دلیلی برای زود بیدار شدن ندارند؟ آیا زود بیدار شدن در حکم شکنجه نیروی کار است و از خلاقیت کم میکند؟
بررسی ساعت از خواب بیدار شدن ثروتمندترین آدمهای جهان نشان میدهد که بیشتر آنها صبح زود از خواب برمیخیزند؛ اما عکس این رابطه قطعا برقرار نیست. کارگرهای معدن هم خیلی زود از رختخواب بیرون میآیند؛ اما ثروتمند نمیشوند. بااینوجود اگر شغل تماموقت ندارید، دورکاری میکنید یا در صنعتی مثل هنر مشغولید باید بدانید دیر از خواب بیدار شدن کاملا بدون اشکال نیست.
1- مشکل ارتباطی
وقتی تا دیروقت خواب هستید و شب را تا صبح بیدار میمانید بهزحمت میتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید. صبح که آنها به سر کار میروند، شما خوابید و وقتی بیدار میشوید که دستکم نصف روز تمامشده است. از شما میخواهند فردا صبح زنگ بزنید اما خواب میمانید.
خیلی محتمل است که در طول کار نیاز داشته باشید به کسی زنگ بزنید؛ اما ساعت 12 شب خیلیها خواب هستند. دیر زنگ زدن به دیگران هم به دور از ادب است. اگر این کار را بکنید به اعتبار خود لطمه میزنید.
دیر پاسخ دادن پیامها و ایمیلها هم رفتهرفته تصویر شما را در چشم دیگران خراب میکند.
دیر پاسخ دادن پیامها و ایمیلها هم رفتهرفته تصویر شما را در چشم دیگران خراب میکند. بهخصوص اگر پیامی مهم و اضطراری را از دست بدهید.
برای شبزندهدارها تنظیم قرارهای حضوری هم کار سختی است. آنها مجبورند قرارهای خود را بعدازظهر بگذارند و در بخش زیادی از شبانهروز نمیتوانند کسی را ملاقات کنند.
2- مشکل برنامهریزی
من هر روز ساعت 7 صبح از خواب بیدار میشوم و حدود ساعت 1 شب میخوابم. راس ساعت ۱ بعدازظهر نهار میخورم و ساعت ۸ شب شام. به خاطر این برنامه منظم بهسادگی میتوانم درکی از زمانبندی وظایفم در روزهای بعدی داشته باشم.
اگر کسی بگوید فردا ساعت 13:30 همدیگر را ببینیم، میدانم در حال نهار خوردن هستم. پس میتوانم قرار نهار تنظیم کنم یا از او بخواهم یک ساعت دیرتر بیاید.
وقتی دقیقا نمیدانید کی خوابید و کی بیدار میشوید بهسختی میتوانید برنامهریزی کنید.
وقتی دقیقا نمیدانید کی خوابید و کی بیدار میشوید بهسختی میتوانید برنامهریزی کنید. نمیدانید ساعت 11 خیلی زود است یا خیلی دیر. نمیدانید ساعت 10 شب (تقریبا) در چه حالی هستید.
اگر روزی 6 تا 8 ساعت بخوابید، میدانید هر روز 16 تا 18 ساعت بیدار هستید. وقتی برای خواب برنامه ندارید نمیدانید در هر روز چقدر وقت دارید. برای همین برای سوال «فکر میکنی این کار چقدر طول بکشد؟» پاسخی روشن نخواهید داشت.
3- مشکل پزشکی
کاری با ساعت بیولوژیک، ترشحات هورمونی و مسائلی ازایندست ندارم. من پزشک نیستم و نمیدانم آیا هورمونها برنامه مشخصی برای ترشح دارند یا نه؛ اما مدتی مجبور بودم شبکاری کنم. در آن مدت مشکلات پزشکی متعددی برایم به وجود آمد.
اول آنکه شبزندهدارها خیلی بعید است از ساعت 12 تا 6 صبح خانه را ترک کنند. بعد هم که میخوابند شاید فقط عصر به یک قدم زدن کوتاه بروند. احتمال دارد که کمتحرکی برایشان مشکلاتی به وجود بیاورد.
شبزندهداری بههیچعنوان بهینه نیست.
از طرفی روزهای زیادی پیش میآمد که رنگ آفتاب را نمیدیدم. به همین دلیل به کمبود شدید ویتامین D۳ دچار شدم.
به خاطر بسته بودن مغازهها در شب و به خاطر نداشتن نظم در وعدههای غذایی، وضع تغذیهام هم بد شده بود. خیلی پیش میآمد که از بیرون غذا بگیرم یا غذای آماده بخورم.
4- مشکل کارایی
شبزندهداری بههیچعنوان بهینه نیست. حالا که خواب منظم دارم میدانم چه ساعتی باید مسواک بزنم و به تخت بروم. چند دقیقه بعد خواب هستم؛ اما وقتی بدون برنامه بخوابیم، ساعتها در تخت غلت میزنیم و خواب به چشممان نمیآید.
وقتی نمیدانید کی از خواب بیدار میشوید، تعداد زیادی از برنامهها بهروز بعد موکول میشود. تلنبار شدن وظایف انجامنشده بهشدت غیر بهینه است.
اگر در یک باشگاه ورزشی ثبتنام کنید و ندانید کی از خواب بیدار میشوید، ممکن است خیلی از روزهای ورزش را از دست میدهید.
اگر در یک باشگاه ورزشی ثبتنام کنید، نمیدانید چه ساعتی از روز در چه حالی هستید. برای همین خیلی از روزهای ورزش را از دست میدهید. بینظم شدن برنامه ورزش، کل هزینهای که برای باشگاه پرداخت کردهاید را تلف خواهد کرد.
مشکل بهینه نبودن شبزندهداری را میتوانیم در این کلید خلاصه کنیم «منظم بودن الزاما به موفقیت منتهی نمیشود، اما بینظمی حتما به شکست میرسد.»
5- مشکل اعتمادبهنفس
الف) دوستی میگوید ساعت 11 شب میآیم دیدنت. میگویید «من ساعت 11 خواب هستم؛ اما از شش صبح بیدارم.» ب) دوستی میگوید 11 صبح میآیم دنبالت. میگویید «من 11 صبح خواب هستم. تا شش صبح بیدارم.»
در حالت اول به شما احساس اعتمادبهنفس دست میدهد. صبح زود بیدار شدن، صبحانه خوردن، دوش گرفتن و شاید کمی ورزش صبحگاهی احساسی فوقالعاده دارد.
شبزندهداری گران است!
اما دیر بیدار شدن، صبحانه را به نهار وصل کردن، نداشتن وقت کافی برای استحمام و نداشتن فرصتی برای ورزش اعتمادبهنفستان را از بین میبرد.
شاید لازم نباشد توضیح دهیم چطور اعتمادبهنفس باعث میشود در کار خود پیشرفت کنید و چطور بدون اعتمادبهنفس شکست خواهید خورد.
6- مشکل هزینهای
شبزندهداری گران است! وقتی شب تا صبح بیدار میمانید برای کارهای ساده باید هزینهای بیشتر بپردازید. اولین هزینه اضافه تفاوت پولی است که برای برق میدهید.
از طرفی شما در مواقعی به غذا نیاز دارید که تمام رستورانها و فروشگاهها باز نیستند. بهسختی میتوانید گزینه خوب و ارزان پیدا کنید.
شبزندهداری گران است؛ مثلا نرخ کرایههای تاکسی شبها 20 درصد بیشتر میشود.
در مواردی فرصت کافی برای درست کردن غذا ندارید و باید از بیرون سفارش دهید. به خاطر تغذیه نامناسب، پول بیشتری برای بهداشت و درمان خواهید داد.
خیلی از خدمات، شبها گرانتر از روز هستند؛ مثلا نرخ کرایههای تاکسی شبها 20 درصد بیشتر میشود. البته در مواردی میتوانید از تخفیفهای شبانه مثل تخفیف اینترنت استفاده کنید؛ اما بهطورکلی سحرخیز بودن ارزانتر است.
7- مشکل خبری
روزنامهها صبح روی دکه قرار میگیرند. اخبار صبح منتشر میشود. اتفاقهای مهم در طول روز میافتد. وقتی یک حادثه شهر را بههمریخته شبزندهدارها خواب هستند. وقتی بیدار میشوند که ماجرا به انتها رسیده است.
چطور میتوانید در دنیای کسبوکار فعالیت کنید اگر اخبار را درنهایت سرعت دنبال نکنید؟ نمیدانید دلار چقدر بالا میرود، چقدر پایین میآید و چه کسی به این نوسانها چه واکنشی میدهد.
هنرمندی که کمکم از جامعه خود فاصله بگیرد بعد از مدتی متوجه میشود که جامعه هم از او فاصله گرفته است.
وقتی اخبار و حوادث را دنبال نکنید، وقتی از جامعه اطراف خود بیخبر باشید، وقتی ندانید اطرافیان و همشهریان شما در چه حالی هستند، خیلی بعید است بتوانید با جامعه ارتباطی سازنده برقرار کنید.
بسیاری از هنرمندان فکر میکنند دور بودن از اخبار به تمرکز و خلاقیت آنها کمک میکند؛ اما هنرمندی که کمکم از جامعه خود فاصله بگیرد بعد از مدتی متوجه میشود که جامعه هم از او فاصله گرفته است.
8- مشکل اجتماعی
گفتیم که شبزندهداری ارتباطات افراد را با مشکل مواجه میکند و باعث میشود فرد از جامعه دور شود. تنهایی و افسردگی هم از دیگر عوارض جانبی نداشتن برنامه منظم خواب است. همچنین بدون داشتن برنامهریزی مشخص، خوشقول بودن کار دشواری میشود.
دور از ذهن نیست که فکر کنیم تمام این مشکلات فرد را بهسوی بزهکاری و پرخاشگری هدایت کند. پژوهشهایی علمی وجود رابطه بین سحرخیزی و دور بودن از جرم و جنایت را تایید میکند.
کسی که در یک موقعیت شغلی ثابت قرار میگیرد، صبحها زودتر از تخت بیرون میآید.
البته ممکن است فرایند سحرخیزی باعث بهبود جایگاه اجتماعی نشود. بلکه جایگاه اجتماعی بهتر ساعت بیدار شدن افراد را تغییر دهد. کسی که در یک موقعیت شغلی ثابت قرار میگیرد، صبحها زودتر از تخت بیرون میآید.
بااینوجود اگر سحرخیز باشید جامعه اطرافتان شما را راحتتر میپذیرد. شاید شبزندهداری به ذات هیچ بدیای نداشته باشد؛ اما همینکه عموم مردم سحرخیز بودن را صفتی مثبت بدانند، قضاوت در مورد شما را تغییر خواهد داد.
9- مشکل موقعیت
یک موقعیت شغلی خوب از دست میرود چون نمیتوانید ساعت 9 صبح سر جلسه حاضر شوید. برای امتحان ساعت 8 سرحال نیستید. پذیرش شغلی که از ساعت 7 صبح شروع میشود برایتان غیرممکن است. تمام این موقعیتها به خاطر شبزندهداری از دست میروند.
تمام موقعیتهایی که از دست میروند به موقعیتهای شغلی و حرفهای محدود نمیشوند. فرض کنید فردی شبزندهدار بخواهد ازدواج کند. احتمالا میتواند با شخصی مثل خودش ارتباطی سازنده برقرار کند. کسی که تمام مشکلاتی که تا اینجا فهرست کردیم را دارد.
اگر میخواهید خانه اجاره کنید، ماشین بخرید یا حتی برای خرید سبزی و میوه، باید کار را از صبح زود شروع کنید.
اگر میخواهید خانه اجاره کنید، ماشین بخرید یا حتی برای خرید سبزی و میوه، باید کار را از صبح زود شروع کنید. شبیه به همان ضربالمثل انگلیسی که میگوید early bird takes the worm یا مرغ سحر است که کرم را میخورد، بیشتر موقعیتهای خوب برای ساعات اولیه روز هستند.
یکقدم روبهجلو برداریم. قرار نیست شما همیشه متقاضی موقعیت باشید. گاهی هم قرار است موقعیت عرضه کنید؛ یعنی موقعیتی استثنایی باشید برای دیگران. نکته مهم این است که در زمان عرضه این موقعیت، باید دیگران بیدار باشند.
10- مشکل مواجهه
آقای الف ساعت 5 صبح از خواب بیدار میشود. در آرامش دوش میگیرد، با نانوایی میرود و صبحانه میخورد. تا اولین قرار ملاقات او در ساعت 9، هنوز 4 ساعت وقت باقی است. دلیلی ندارد عجله کند. میتواند کمی مطالعه کند، قدم بزند یا با آرامش گلدانها را آب بدهد.
آقای ب ساعت 9 از خواب بیدار میشود. ساعت 10 قرار ملاقات دارد. مجبور است دوش گرفتن و صبحانه را فراموش کند. بهسرعت لباس میپوشد. لعنتی! پیراهنش اتو ندارد. باید تاکسی دربست بگیرد وگرنه دیر میرسد. چه ترافیکی!
آدمهای سحرخیز از استرس زمانی، استرش پیشگرا، استرس وضعیتی و استرس مواجهه در امان هستند.
آقای الف و ب هر دو برای یک موقعیت کاری به مصاحبه میروند. فرض کنید شرایط آنها کاملا شبیه هم باشد. کدامیک شانس بیشتری برای گرفتن کار دارند؟
آدمهای سحرخیز از چهار شکل اصلی استرس در امان هستند: استرس زمانی به خاطر عجله داشتن، استرش پیشگرا به خاطر ابهام در برنامههای آتی، استرس وضعیتی به خاطر احساس تحت کنترل نبودن شرایط و استرس مواجهه به خاطر اضطراب در مواجهه با موقعیتهای جدید.
سحرخیز باشید!
نرخ بیکاری در ایران بالا است. اگر با فوقلیسانس و 4 سال سابقه کار درخواست حقوق سه میلیون تومان بدهید، تعداد زیادی دکتر با 8 سال سابقه حاضرند جای شما کار کنند. در این فضای رقابتی شما باید به هر سلاحی مسلح باشید.
بازار کار در ایران آنقدر انعطافپذیر نیست که شما برای کارفرما شرط تعیین کنید. اگر بخواهید کاری پیدا کنید که از ساعت 6 عصر شروع شود، انتخابهای خیلی محدودی دارید. هستند کسانی که با دستمزد درخواستی شما، حاضر باشند کار را 6 صبح شروع کنند. مستقل از موارد دهگانهای که فهرست کردیم، فضای رقابتی حکم میکند که ساعت خود را کمی زودتر کوک کنید.
نظرات