۸ اشتباه مالی بزرگ در شرکتهای کوچک
اینترنت پر است از مطالبی با عنوان اشتباههای مالی شرکتها که به مواردی مثل خرید لوازم اضافه یا کمالگرایی افراطی اشاره میکنند. اما در کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) با مطالعه شرکتهای شکستخورده، هشت مورد بهعنوان بزرگترین اشتباههای مالی شرکتها معرفی شد. ممکن است شما مالک شرکت یا یک بنگاه اقتصادی کوچک باشید.
اینترنت پر است از مطالبی با عنوان اشتباههای مالی شرکتها که به مواردی مثل خرید لوازم اضافه یا کمالگرایی افراطی اشاره میکنند. اما در کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) با مطالعه شرکتهای شکستخورده، هشت مورد بهعنوان بزرگترین اشتباههای مالی شرکتها معرفی شد.
ممکن است شما مالک شرکت یا یک بنگاه اقتصادی کوچک باشید. لازم است که از این اشتباههای مالی اجتناب کنید. اگر قصد دارید بر روی شرکتی سرمایهگذاری کنید میتوانید با بررسی این موارد از مشکلات مالی شرکت موردنظر اطمینان حاصل کنید.
1- دستمزدهای خیلی زیاد، خیلی کم
شرکتها و سازمانهایی وجود دارند که به کارمندان خود دستمزدی بیاندازه کم میدهند. این کارمندها قطعا در شرکت دوام نمیآورند. به این ترتیب شرکت مجبور میشود که بارها و بارها هزینه آموزش منابع انسانی جدید را پرداخت کند. حداقل برای روزهای اول که کارمندان میخواهند با کار جدید آشنا شوند.
درست در نقطه مقابل این وضعیت، شرکتهایی قرار میگیرند که دستمزدهایی نامتعارف و نجومی میدهند. طبیعی است که این پولها از سود شرکت (سرمایه شما) میکاهد. البته ممکن است عدد دستمزد معقول باشد اما تعداد بالای کارمندان باعث بالا رفتن دستمزدهای یک سازمان شود.
ممکن است عدد دستمزد معقول باشد اما تعداد بالای کارمندان باعث بالا رفتن دستمزدهای یک سازمان شود.
در صورتهای مالی یا در گزارش هیئتمدیره میتوانید این موضوع را بررسی کنید. شرکتی که زیان انباشتهاش رشد کرده و تعداد کارمندانش کم شده، اما رقم پرداختی دستمزدها افزایش داشته، از این اشتباه مالی رنج میبرد.
برای بررسی این موضوع میتوانیم از نرخ بهرهوری منابع انسانی استفاده کنیم. این نسبت برابر است با جمع کل دستمزدهای پرداختی تقسیم بر درآمد ناخالص شرکت قبل از کسر مالیات. این نسبت نباید خیلی کوچک (نزدیک به صفر) یا خیلی بزرگ (نزدیک به یک) باشد.
2- خویشاوندسالاری در استخدام
در برخی شرکتها و سازمانهای کوچک میتوانید رد اقوام مدیران ارشد را پیدا کنید. مثلا ممکن است در یک رستوران، پسر مدیر، سرآشپز باشد. چقدر اطمینان دارید که او بهترین آشپز ممکن است؟
برای سرمایهگذاری بر فیلمی که فیلمبردارش پسر کارگردان است، تیم فوتبالی که پسر مربی در دروازه میایستد و شرکتی که دختر مدیرعامل طراحی گرافیک را انجام میدهد تردید کنید.
اگر گرافیست پسر مدیر باشد، توانایی انتقاد از او را نخواهید داشت.
نمیخواهم بگویم که محال است دختر مدیرعامل گرافیست فوقالعادهای باشد. همین طور بعید نیست که مدیرعامل با گرافیست مجموعه (بهترین گزینه ممکن) ازدواج کرده باشد. فقط لازم است که در صورت مواجهه با این وضعیت، از صلاحیت فرد مورد نظر اطمینان حاصل کنید.
رقم دستمزد این فرد را با دیگر نیروهای سازمان مقایسه کنید. از داشتن تخصص کافی مطمئن شوید. امکان جایگزین کردن او با گزینهای بهتر را بررسی کنید. آیا میشود از این فرد انتقاد کرد؟ آیا در صورت لزوم قدرت اخراج او را دارید؟
3- دستکم گرفتن هزینهها
تمام شرکتها شاخصهای اقتصادی پیش رو را پیشبینی میکنند. آنها با توجه به نرخ ارز، تورم و رشد دستمزدها، به پیشبینی سود میپردازند.
معمولا دو سناریوی خوشبینانه و بدبینانه در نظر گرفته میشود. میانگین این دو سناریو به واقعیت نزدیک خواهد بود. اما شرکت آماده مواجهه با سناریوی بدبینانه نیز میشود.
یکی از اشتباههای مالی مهلک اتکا به سناریوی خوشبینیانه، یا خوشبینی بیشازاندازه به دو سناریوی احتمالی است. شرکتی که نرخ ارز را بسیار پایین تخمینزده است بهاحتمال زیاد در تخمین هزینههای دیگر هم دچار خطا شده است.
در صورت مشاهده این اشتباههای مالی در پیشبینی، امکان تعدیل را بررسی کنید. اگر مدیران بر خوشبینی خود اصرار دارند میتوانید از آشنایی با آنها اعلام خوشحالی کنید، از اینکه برایتان وقت گذاشتند تشکر کنید و پرونده سرمایهگذاری را ببندید.
4- دستبالا گرفتن تخمین رشد
«دوره بازگشت سرمایه، سه ماه» «رشد 300 درصدی فروش در یک سال آینده» «ده برابر کردن شعب فروش» اگر فکر میکنید مدیران یک شرکت بیش از اندازه به کسبوکار خود ایمان دارند، در مورد آنها تردید کنید.
البته با توجه به شرایط تورم ایران، رشد حدود 30% چندان بلندپروازانه نیست. از طرفی کسبوکارهای نوپا رشدی سریعتر از شرکتهای کهنسال دارند.
مهم این است که شرکت بتواند برای امکان تحقق رشد مدارک و شواهد کافی ارائه دهد. عبارتهایی مثل «تردید نکنید»، «اطمینان دارم» یا «خودتان خواهید دید» عبارتهایی مشکوک هستند.
چرا تخمین رشد از مهمترین اشتباههای مالی است؟ چون شما بهره انتظاری سرمایهگذاری خود را بر مبنای این پیشبینی سود تنظیم میکنید. همچنین پیشبینی بلندپروازانه میتواند هزینههای سنگین را موجه جلوه دهد. هزینهای که از جیب شما میرود.
5- دستپایین گرفتن چرخه فروش
برای درست کردن یک فنجان قهوه، به 10 گرم پودر قهوه نیاز است که حدود هزار تومان قیمت دارد. فرض کنید آب، گاز، برق و استهلاک قهوهجوش هم هزار تومان باشد. اگر هر فنجان 10 هزار تومان قیمت داشته باشد آیا میتوانیم بگوییم که هر قهوه 400% سود دارد؟
مردم وقتی به رستوران میروند قیمت مواد اولیه غذا را حساب میکنند و سریع نتیجه میگیرند که فروش غذا، سود خالص است. اما این محاسبات درست نیست.
فروش یک کالا به تبلیغ، بازاریابی، پیگیری، ثبت سفارش، رسیدگی به شکایتها و درخواستها، بستهبندی، تحویل، خدمات پس از فروش، مالیات و غیره نیاز دارد. هیچکدام از این مراحل رایگان نیستند.
برای محاسبه بهای تمامشده یک پرس غذا لازم است به اجاره سالن، پول آب، برق، تلفن، اینترنت، وقت صرفشده برای خرید و درست کردن غذا، نیروی کاری که خرید، خرد کردن، شستن، پختن، سفارش گرفتن و تحویل غذا را انجام میدهند، شستن ظروف، نظافت سالن، صندوقدار، استهلاک میز و صندلی و بقیه هزینههای فروش فکر کنید.
6- دستکم گرفتن رقابت
نوکیا معروفترین مثال برای نادیده گرفتن رقبایی مثل سامسونگ، الجی، اپل و گوگل است. همچنین کسی فکر نمیکرد که شرکت سونی بازنده دنیای رقابت لپتاپ (VAIO) باشد.
دستکم گرفتن رقابت از مهمترین اشتباههای مالی است. شرکتهایی که باور دارند محصولشان بیش از اندازه منحصربهفرد و غیرقابل کپیکردن است، دچار اشتباهی مهلک شدهاند.
دستکم گرفتن رقابت از مهمترین اشتباههای مالی است.
داشتن یک پیشنهاد متمایز در فروش (USP) خیلی خوب است. اما پرسش اینجا است که چقدر زمان میبرد تا پیشنهاد متمایز کپی شود؟ مثلا «برش پنجرهای پیتزا» پیشنهادی متمایز نیست و بهسادگی میشود از آن تقلید کرد.
اگر شرکت به وجود رقبا فکر نکرده یا هیچ برنامهای برای رقابت ندارد، باید در مورد آن تردید کنید.
7- توسعه بسیار سریع
هر مدیر در نهایت بتواند 10 نفر را مدیریت کند. شرکتی با 150 کارمند به 15 مدیر میانی نیاز دارد. اگر قرار است یکباره تعداد نیروها دو برابر شود، باید 15 مدیر جدید استخدام شوند. این 15 مدیر، خود به مدیر ارشد جدید نیاز دارند.
بعید است که یک شرکت بتوانید این تعداد مدیر جدید را بهسادگی در خود جای دهد و برای آنها برنامهریزی کند. اگر طرح توسعه محتاج استخدام نیرو، بیش از 20 درصد نیروهای موجود است، احتیاط به خرج دهید.
رشد سریع میتواند خبر از مرگ سریع بدهد.
این موضوع را میشود به افزایش تعداد شعب، افزایش تولید یا افزایش تنوع محصول هم تعمیم داد. اگر قرار است ظرفیت تولید دو برابر شود، آیا تمام امکانات لازم برای مدیریت اوضاع را در اختیار دارید؟
بسیاری از شرکتها و سازمانهای کوچک، رشد سریع را نقطه قوت خود میدانند. اما درخواست سرمایه برای رشد بسیار سریع یکی از بدترین اشتباههای مالی مرسوم است.
8- برای همه، همهکار کردن
واقعیت تلخی است، اما همیشه باید یکچیز فدای چیز دیگر شود. این قانون اقتصاد است. انتخاب هر گزینه یعنی رد کردن بینهایت گزینه دیگر. از منظر علم اقتصاد، بهای هر انتخاب برابر است با ارزش گزینههایی که انتخاب نمیشوند.
اینکه تلاش کنید همه را راضی نگه دارید، تمام کارمندها را خوشحال کنید، رضایت سهامدارها را جلب کنید، تمام مشتریهای ناراضی را به خرسندی کامل برسانید و هیچکس به هیچوجه دلخور نباشد، یکی از اشتباههای مالی بزرگ است.
شرکتهایی هستند که در صورت عدم رضایت مشتری کالا را پس میگیرند، تعویض میکنند، جریمه نقدی یا کد تخفیف میدهند.
مشتریهای این شرکتها یاد میگیرند که در صورت ناراضی بودن پاداش دریافت میکنند. این موضوع برای شرکت هزینه دارد. بهخصوص اگر هنوز هم برنامه شرکت، جلب رضایت همه باشد.
این اشتباهات، مهمترین و مهلکترین اشتباههای مالی شرکتها هستند. پرهیز از آنها شاید راه نجات کسبوکار شما باشد.
نظرات