۱۹۸۴: آمریکا. چرا زنان مهندس کامپیوتر نشدند؟
با وجود تمام تبعیضها، زنان در اقتصاد آمریکا بیشتر از هر کشور دیگری فرصت رشد و ترقی داشتند به شکلی که بیشتر زنان میلیونر جهان آمریکایی هستند. تا سال 1970 در آمریکا مشاغلی مثل هنر، زبانهای خارجی، روانشناسی و پرستاری بیشتر در اختیار زنان بود. (بیشتر از 50%) اما رشتههایی مثل تاریخ، کشاورزی، زیستشناسی، کسبوکار،
با وجود تمام تبعیضها، زنان در اقتصاد آمریکا بیشتر از هر کشور دیگری فرصت رشد و ترقی داشتند به شکلی که بیشتر زنان میلیونر جهان آمریکایی هستند. تا سال 1970 در آمریکا مشاغلی مثل هنر، زبانهای خارجی، روانشناسی و پرستاری بیشتر در اختیار زنان بود. (بیشتر از 50%)
اما رشتههایی مثل تاریخ، کشاورزی، زیستشناسی، کسبوکار، ریاضی، معماری و فیزیک در اختیار مردان بود. بااینحال، طی سالهای آتی زنان به این رشتهها وارد شدند. در سال 1970 کمتر از 5 درصد فعالان حوزه کشاورزی زن بودند. اما این رقم در 2010 به نزدیک نیمی از کشاورزان آمریکایی رسید.
منبع: NPR
این روند روبهرشد در تمام رشتهها وجود دارد به غیر از یک رشته: مهندسی کامپیوتر! در 1970 کمتر از 14% مهندسین کامپیوتر زن بودند. تا 1984 این رقم از 35% عبور کرد. اما به ناگاه ورق برگشت و مشارکت زنان کاهشی چشمگیر داشت. به شکلی که در 2010 تعداد مهندسین کامپیوتر کمتر از 18 درصد بود. چرا مهندسی کامپیوتر و چرا 1984؟
اولین نظریه: آیا زنان کمهوشتر هستند؟
اولین نظریهای که برای توضیح این نمودار شکل گرفت، چندان خوشایند نبود. این نظریه میگفت که از 1984 این صنعت با سرعتی به مراتب بیشتر از حقوق و پزشکی در حال رشد بود. رقابت شدید، سرمایههای خصوصی و نیاز شدید به نبوغ، جایی برای اشتباه باقی نمیگذاشت.
مدافعین این نظر باور دارند «درست است که اختلاف بهره هوشی بین مردان و زنان بسیار اندک و قابلچشمپوشی است، اما مهندسی کامپیوتر به دامنهای از هوش نیاز دارد که تجمع مردان در این ناحیه بیشتر است.» به همین دلیل تصور شد که کاهش زنان مهندس کامپیوتر، نشانی است از کمهوشی آنها.
اگر عامل تعیینکننده جنسیت باشد، باید در رشتههای دیگر هم این اثر دیده شود.
حتی برخی پا را فراتر گذاشتند و از تکامل حرف زدند. از اینکه چطور مردان کمهوشتر در نبرد و شکار تلف میشدند درحالیکه زنان کمهوشتر در خانههای امن میماندند و تکثیر میشدند. روایتی که با واقعیت تاریخ همخوانی ندارد و قادر نیست رشد مشارکت زنان در ریاضیات را توضیح دهد.
این نظریه قطعا اشتباه است. اولا حتی با پذیرش اختلاف بهره هوشی مردا ن وزنان، اختلاف 82 درصدی مهندسین کامپیوتر خیلی بیشتر از یک اختلاف جزئی در بهره هوشی است. در ثانی، چرا فقط مهندسی کامپیوتر؟ اگر عامل تعیینکننده جنسیت باشد، باید در رشتههای دیگر هم این اثر دیده شود.
روزی روزگاری در غرب
عدد جادویی 1984 بهسرعت ما را به یاد جورج ارول میاندازد. اما این سال برای فعالین حوزه فناوری یادمان دیگری هم دارد: سالی که اپل مکینتاش را معرفی کرد. آن سالها آبستن حوادث دیگری هم بود. مایکروسافت با همکاری IBM اولین PC را معرفی کردند و اختراع مایکروسافت اکسل بازی را برای همیشه تغییر داد.
کامپیوتر از یک ابزار نظامی، صنعتی و آزمایشگاهی به ابزاری خانگی تبدیل شد. اما نه ابزاری که مثل امروز بچهها هم از آن استفاده کنند. استفاده از کامپیوتر به آدمهایی محدود میشد که به آنها «نِرد» میگفتند.
نسل اول کامپیوترهای خانگی (عکس از NPR)
کار با کامپیوتر خیلی با تصور امروزی ما از PC فرق داشت. لازم بود دستوراتی پیچیده را تایپ کنید تا کارهایی انجام شود. افراد کمی بودند که بتوانند از این دستورها استفاده کنند. این افراد آینده جهان را در مهندسی کامپیوتر میدیدند. برای همین هرچه بیشتر میکوشیدند تا ماشین جادویی را درک کنند.
با وجود اختراع اولین رابطهای کاربری بصری (1984 و 1985) هنوز کدنویسی بخش مهمی از دانش کامپیوتر بود. روندی که تا 1995 نیز ادامه پیدا کرد.
کامپیوتر ابزاری مردانه
بعد از ورود کامپیوتر به خانهها به طرز اعجابآوری کامپیوتر به ابزاری مردانه تبدیل شد. این ماجرا هیچ دلیل خاصی نداشت. همانطور که از تفنگ، پیپ، دمبل و ماشین تعابیر مردانه میشد، چرا؟ هیچکس نمیداند.
اینطور نبود که خانمها به کامپیوتر علاقه نشان ندهند. رشد مشارکت زنان تا قبل از دهه 80 نشان میداد که زنان هم بدشان نمیآید پشت میز بنشینند و کد بزنند. اما به شکل اعجابآوری مردان به سمت کامپیوتر سوق داده میشدند. از همان سالهای اول دبستان.
دلایل اجتماعی این ماجرا به یک پژوهش عظیم جامعهشناختی نیاز دارد. برخی از نظریهها بهاینترتیب هستند:
- کامپیوتر خانگی خیلی گران بود. در جامعهای که مردان بهطور میانگین ثروتمندتر بودند شانس بیشتری برای خرید یک کامپیوتر خانگی داشتند. (به پول امروز 3 هزار دلار.)
- در ابتدا کار با کامپیوتر شغل نبود، تفریح بود. مردان از سر کار بر میگشتند و پای کامپیوتر مینشستند. اما زنان وقتی به خانه میآمدند، به شغل دوم خود یعنی خانهداری میپرداختند.
- استخدام در رشته کامپیوتر بیشتر از علوم مهندسی و ریاضیات صورت میگرفت. رشتههایی که در اختیار مردان بود.
- مشاغل مرتبط با کامپیوتر رشد سریع و چشمگیری داشتند. مردان معمولا در تصاحب مشاغل با امکان رشد سریع در اولویت قرار میگیرند که ناشی از تبعیض در کار است.
دقت کنید که تعداد زنان فعال در کامپیوتر بعد از دهه 80 کاهش نیافت. بلکه هجوم مردان بود که درصد مشارکت زنان را کاهش میداد. و این هجوم بیشتر از دلایل فیزیولوژیک، دلایلی اجتماعی داشت.
روایتی از مصر
نوحا الاریف، یکی از مهندسین زن از شرکت اچپی تعریف میکند که «وقتی در سال 2006 برای تحصیل در مقطع دکترا به آمریکا آمدم، تعجب کردم که چقدر تعداد زنان در کلاس کم بود. در مصر 40% دانشجویان این رشته زن بودند اما در آمریکا من تنها زن کلاس در بین 30 دانشآموز بودم.»
نوحا ریشه مشکل را در دبستان و دبیرستانهای آمریکا میداند. جایی که پسرها به کدنویسی مشغولاند اما دخترها چندان به سمت علوم کامپیوتر تشویق نمیشوند.
کامپیوترهای جنسیتزده
در دهه 60 و 70، فرض اساتید رشته کامپیوتر این بود که دانشجوها چیزی از کامپیوتر نمیدانند. اما در دهه 90 استاد گمان میکرد که نردهای کامپیوتری بلدند کد بنویسند. اما این قضیه بیشتر در مورد مردانی صدق میکرد که سرگرمی کودکیشان کامپیوتر بود. آنها از قبل آشنایی بیشتری با کامپیوتر داشتند.
این اثر هنوز هم وجود دارد. چرا پلیاستیشن بیشتر موردتوجه پسران قرار میگیرد؟ چون بیشتر بازیها پسرانه هستند. چرا بیشتر بازیها پسرانه هستند؟ چون پلیاستیشن بیشتر موردتوجه پسران قرار میگیرد! این چرخه معیوب باعث میشود که صنعت بازی هر چه بیشتر جنسیتی شود و همین موضوع میتواند زمینهساز آموزههای نادرست جنسی توسط صنعت گیمینگ باشد که بیشتر از آموزش به کسب سود فکر میکند.
هیچکس نمیتواند ادعا کند که کامپیوتر بیشتر از فیزیک و ریاضی به هوش نیاز دارد. دانشآموزانی به کدنویسی مشغول هستند که بهسختی میتوانند نظریه ریسمان را درک کنند. اما سهم زنان از علم فیزیک در حال رشد است. پس هرگز نمیشود ماجرای 1984 را به هوش نسبت داد.
چیزی که باید تغییر کند نگاه جنسیتی به این علم است. شغلی که اتفاقا با وضعیت اجتماعی امروز زنان همخوانی زیادی دارد. برای یک زن خانهدار دورکاری بهعنوان برنامهنویس سادهتر است تا وکیل، معلم و باستانشناس.
نظرات