وقتی رئیستان دروغ میگوید
شش ماه قبل، رئیستان با درخواستتان برای ثبت نام شما در شغلی که بهطور مستقیم با مدیرعامل مرتبط بود، موافقت کرد. بعد از چند هفته، خبری نشد. سپس متوجه شدید که آن شغل به فرد دیگری رسیده است. وقتی از رئیستان علت را جویا شدید، او توضیح طولانی و خستهکنندهای درباره اینکه چرا با وجود
شش ماه قبل، رئیستان با درخواستتان برای ثبت نام شما در شغلی که بهطور مستقیم با مدیرعامل مرتبط بود، موافقت کرد. بعد از چند هفته، خبری نشد. سپس متوجه شدید که آن شغل به فرد دیگری رسیده است. وقتی از رئیستان علت را جویا شدید، او توضیح طولانی و خستهکنندهای درباره اینکه چرا با وجود اینکه مدیرعامل شما را گزینه مناسبی میدید اما فرد دیگری را انتخاب کرد، میدهد.
هفته قبل، در سالن شرکت با مدیرعامل روبهرو شدید. مدیرعامل شما را کناری کشید و به شما گفت وقتی شغلی را میخواهی، چرا دستت را بلند نمیکنی و اعتراف کرد که اصلا راضی نیست که فرد دیگری آن شغل را برعهده گرفته است. وقتی که مدیرعامل با شما صحبت میکند، درباره یک چیز مطمئن میشوید: رئیستان به شما دروغ گفته است. حالا چه کار میکنید؟
دو راه برای مقابله با دروغ وجود دارد: واکنشی یا پیشگیرانه. اگر مدل واکنشی را انتخاب کردهاید، آرام باشید و منتظر فرصت بمانید. خدشهدار کردن اعتماد باعث عصبانیت میشود و زیانبار است، اما این اجازه را به شما نمیدهد که داغ کنید، همه چیز را به هم بریزید و یا پردهدری کنید. سعی کنید خشم و غیضتان را کنترل کنید.
فعالیتهای واکنشی
سود و زیان را بسنجید
وقتی که متوجه دغلکاری میشوید، باید کمترین ضرر و زیان را انتخاب کنید. اگر با رئیستان مقابله کنید، برای همیشه رابطهتان را خدشهدار کردهاید و اگر به سراغ یکی از افراد شرکت مانند رئیس منابع انسانی یا رئیس رئیستان بروید هم رابطهتان ازدسترفته خواهد بود. قبل از هر حرکت، حرف یا توضیحی، فکر کنید. با خودتان یک صحبت جدی داشته باشید. آیا میخواهید سر کارتان بمانید؟ رو در رو شدن یا هشدار دادن راه خوبی برای حفظ شغلتان نیست. اما اگر پرسش شما از خودتان درباره تغییر شغل نیست، میتوانید پته رئیستان را روی آب بریزید.
وضعیت دور و برتان را تغییر دهید
قبل از اینکه یک صحبت جدی داشته باشید، سعی کنید بفهمید چرا رئیستان این کار را انجام داده است. آیا سعی داشته در مورد این ادغام قابل انتظار محتاط باشد (که اخلاقا قابل درک است)، یا سعی داشته یک سری رشوههای غیرقانونی را لاپوشانی کند (که اخلاقا کار قبیحی است)؟ شاید کاری که از نظر شما دروغ و کلک به نظر برسد، کاری بوده که رئیستان برای محافظت از شما انجام داده است. اگر شک دارید که قانونشکنی انجام شده، هیچ وقت به تنهایی با رئیستان مقابله نکنید، اول از همه، همیشه با یک وکیل مشورت کنید.
اگر با همکارانتان روابط حسنهای داشته باشید و شما را به عنوان کسی که همیشه به جزئیات توجه میکند و پیگیر است، بشناسند، برایشان سختتر خواهد بود که در روی شما دروغ بگویند و رفتار ناپسندی انجام دهند.
یک صحبت جدی داشته باشید
هیچ وقت برای رئیستان کمین نکنید یا او را گوشهای گیر نیندازید. اگر میخواهید فضا را عوض کنید، مثبت باشید. انگ و برچسب نزنید و کسی را متهم نکنید. حس کنجکاویتان را قلقلک دهید، به یاد داشته باشید، شاید چیزی یاد بگیرید. از جملاتی مثل «به نظرم این روش اشتباه است» یا «فکر میکنم این شرایط اجازه نمیدهد کل جزئیات را با من در میان بگذارید.» استفاده کنید. از مافوقتان بخواهید توضیحاتی بدهد درباره اتفاقات اخیری که باعث ایجاد این تصور برای شما شده که اخبار درستی از آنچه رخ داده، دریافت نمیکنید.
با بازگشت به مثال ابتدای مقاله، بعد از اینکه مدیرعامل شما را کناری کشید، شاید بخواهید این گفتگو را به رئیستان ربط دهید و درباره مافوقتان به مدیرعامل بگویید که از هر بحثی درباره فرصتهای قبلی اجتناب کردهاید و با این حال اشتیاقتان را برای داشتن فرصتهایی در آینده برای کمک به مدیرعامل نشان دادهاید.
فعالیتهای پیشگیرانه
در مورد کد اخلاقیتان صریح باشید
دن اریلی، نویسنده پرفروش و استاد دانشگاه دوک، تحقیقی را انجام داد درباره اینکه از دانشجویان خواسته شد مسائل ریاضی را حل کنند و به خودشان نمره دهند. تعدادی از دانشجویان تقلب کردند. در مراحل پایانی تحقیق، پژوهشگران از دانشجویان خواستند ده فرمان موسی را پیش از شرکت در آزمایش، به یاد بیاورند. در این مرحلهها هیچ کس تقلب نکرد. اریلی دریافت که «این نتیجه خیلی جالب بود، به نظر میرسد که سعی در یادآوری اصول اخلاقی برای بهبود رفتار اخلاقی کافی باشد.»
به نظر میرسد که سعی در یادآوری اصول اخلاقی برای بهبود رفتار اخلاقی کافی باشد.
در مثال مشابه دیگری، سیرداری دسای، از آموزشگاه کسبوکار کنان فلاگر در دانشگاه کارولینای شمالی، در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که نشان دادن یک نقل قول خردمندانه میتواند فرصتهایی که از شما خواسته میشود تا کار بدی را انجام دهید، کاهش دهد. پس این گام ساده را تصور کنید. یک نقل قول اخلاقی مثل «موفقیت بدون افتخار بدتر از یک نیرنگ است.» را به امضای ایمیلتان اضافه کنید یا آن را چاپ کنید و روی میزتان قرار دهید. هر چه بیشتر درباره اصولتان صحبت میکنید و بیشتر بر اساس اصولتان زندگی میکنید، برای دیگران سختتر خواهد بود تا با شما بر اساس یک روش مبهم اخلاقی رفتار کنند.
روابط مستحکم بسازید
اگر با همکارانتان روابط حسنهای داشته باشید و شما را به عنوان کسی که همیشه به جزئیات توجه میکند و پیگیر است، بشناسند، برایشان سختتر خواهد بود که در روی شما دروغ بگویند و رفتار ناپسندی انجام دهند.
توجه کنید
به دقت یادداشتها و بخشنامههایی را که رئیستان و دیگران به اشتراک میگذارند، بخوانید و از خودتان بپرسید آیا اصولتان با پیامهایی که رئیستان به شما میدهد متناسب است. با بذل توجه، قادر خواهید بود که دروغ و فریب را زودتر کشف کنید. اگر به دروغ و کلکی مشکوک شدید، آن را مستند کنید. نمونههای خاص را مکتوب کنید، کپی اسناد و مدارک را ذخیره کنید و ببینید که نیروی غریزهتان درباره لیست خوبها و بدها چه میگوید. اما هیچ چیزی را رو نکنید… تا هنگامی که زمانش فرا برسد.
نقصی در این استراتژی وجود دارد: اگر خیلی سخت بگیرید و یا کل روز را با یک دفترچه کارآگاهی سر کنید، ممکن است به عنوان فردی شناخته شوید که کار کردن با او میتواند بهشدت خستهکننده باشد. اما در این بین فضاهایی وجود دارد. آگاهی وضعیتی مهارتی است که تمرین، دیدن و شنیدن طلب میکند. روی مزایای بهبود مهارت تمرکز کنید، نه روی مچگیری از رئیستان.
پس از طی این مراحل، اگر دوباره فهمیدید که رئیستان به شما دروغ میگوید، شاید زمان آن رسیده باشد که شغلتان را عوض کنید.
یکی از دوستانم، زمانی فهمید که رئیسش جلوی رویش از او تعریف میکند اما پشت سرش بد او را میگوید. در یک لحظه، رئیس دوستم دشمنش بود و درباره دوستم دروغ میگفت. زمان زیادی طول نکشید که تصمیم گرفت که ارزش ندارد تا جلوی رئیسش بایستد یا او را متهم کند، پس بیسروصدا و با فکر و اندیشه نقشه ترک شرکت را کشید و نه ماه بعد کار بهتری در شرکت رقیب پیدا کرد.
در حالی که تصمیمگیری شغلی بهخاطر یک رئیس بیاخلاق عادلانه نیست، برخی اوقات تغییر شغل میتواند شما را در مسیر درستی قرار دهد، هرچند رئیستان به شکل دیگری تصمیمگیری شغلی را کمی سریعتر از شما انتخاب کرده است.
نویسنده: پاملا مهیر (Pamela Meyer)
مترجم: میلاد قزللو
عنوان اصلی مقاله: What to Do If You Catch Your Boss in a Lie
نشریه: Harvard Business Review
نظرات