چرا باید به اتحادیههای کارگری بیشتر اهمیت بدهیم
در حال حاضر، کارگران بیشتر از هر زمان دیگری تحت فشار هستند. شرایط کاری، قابلیت رشد و روزهای مرخصی تنها بخش کوچکی از مشکلات کارگران را شامل میشوند. در این رابطه، همواره این بحث وجود داشته است که آیا تشکلهای کارگری و اتحادیهها قادر به بهبود شرایط هستند؟ در طی این مقاله با بررسی پتانسیل اتحادیهها
در حال حاضر، کارگران بیشتر از هر زمان دیگری تحت فشار هستند. شرایط کاری ، قابلیت رشد و روزهای مرخصی تنها بخش کوچکی از مشکلات کارگران را شامل میشوند. در این رابطه، همواره این بحث وجود داشته است که آیا تشکلهای کارگری و اتحادیهها قادر به بهبود شرایط هستند؟
در طی این مقاله با بررسی پتانسیل اتحادیهها در ایجاد تغییرات و همچنین مروری بر تجربههای گذشته در این زمینه، قصد داریم بفهمیم که آیا اتحادیهها واقعا توانایی بهبود شرایط کارگران را دارند؟ و اگر اینطور باشد، مسیر موفقیت کارگران به چه شکل است؟
اتحادیه و تشکلهای کارگری
ابتدا باید بدانیم که تشکلهای کارگری در معنای اصلی خود چه هدفی دارند: اتحادیهها سازمانهایی هستند که از طرف اعضای اتحادیه و کارگران با کسبوکارها و شرکتها مذاکره میکنند. هدف آنها بهبود موقعیت، حقوق و شرایط استخدامی کارگران است.
انواع مختلفی از سازمانهای کارگری وجود دارد ازجمله سازمانهای حرفهای، صنعتی، عمومی و کارگاهی؛ که هرکدامشان با توجه تعداد و تخصص کارگران در یک شرکت و حتی برای یک صنعت شکل میگیرند.
بهطور کلی، اتحادیهها به اقتصاد قدیمی ربط داده میشوند؛ یعنی در زمان گذشته، اتحادیهها برای کارگران معدن یا پالایشگاههای نفتی و محیطهایی مانند آن شکل میگرفت. اما با گذشت زمان، اتحادیهها در صنعتهای دیگری هم ایجاد شدهاند. از بارزترین نمونهها، میتوان شرکتهای وابسته به دولت مانند شرکت حملونقل و یا ارگانهای دولتی را نام برد.
در شرایط فعلی جهانی، هر روزه شرایط برای کارگران سختتر شده و در این حین اکثر دولتها و سازمانها شرایط را برای ایجاد تشکل و اتحادیه کارگری نیز سختتر میکنند. کمپینهای ضد اتحادیهای توسط شرکتها با پشتیبانی مالی زیاد، همواره در تلاشاند تا حقوق کارگران را حد ممکن پایین بیاورند. برای مثال در میان سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ در آمریکا، ۱۵ ایالت قوانینی را وضع کردند که به میزان زیادی حق و توانایی اتحادیههای کارگری برای اعلام کردن درخواستهایشان را محدود میکرد.
چنین مقاومتهایی تنها در آمریکا نیست، بلکه با تغییراتی که در شکل شغلهای مدرن صورت گرفته است، تمامی قدرتهای جهانی سعی بر کاهش توانایی اتحادیه و تشکلهای کارگری دارند.
به همین علت است که در حال حاضر، ما بیشازپیش به شکلگیری اتحادیهها نیازمندیم؛ تا بتوانیم استانداردهای شرایطی کاری را برای همه یکسان کرده و با اختلاف طبقاتی شدیدی که مواجه آن هستیم، مقابله کنیم.
چه هنگامی به اتحادیهها نیازمندیم؟
نیاز به تشکلهای کارگری زمانی ایجاد میشود که بازار در فراهم کردن شرایط مناسب برای کارگران ناموفق است. بهطور کلی در نظام سرمایهداری، کارگران کار خود را همانند یک کالا میفروشند. حالا اگر این افراد قیمت بالاتری برای کار خود پیشنهاد دهند، تولیدکنندگان مجبورند درازای پرداخت بیشتر دستمزد قیمت کالای خود را افزایش دهند. در چنین حالتی تولیدکننده علاوه بر پرداخت بیشتر دستمزد، به علت قیمت بالاتر در یک بازار رقابتی فروش کمتری را نیز تجربه کرده و در نهایت سود کمتری را تجربه خواهد کرد.
نیاز به تشکلهای کارگری زمانی ایجاد میشود که بازار در فراهم کردن شرایط مناسب برای کارگران ناموفق است.
در این شرایط تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات انگیزه پیدا میکنند تا با کاهش حقوق افراد، هزینهها و قیمت کالاها سود بیشتری را تجربه کنند؛ پس، برای ایجاد شرایط مناسب برای کارمندان و کارگران نمیتوان به بازار و مکانیسم آن اتکا کرد.
در قدم بعدی برای برطرف کردن این مشکل، چشمها به سمت دولت دوخته میشود. در حالت عادی، از آنجایی که دولت در بازار سهمی ندارد و فقط نقش ناظر و قانونگذار را بر عهده میگیرد، انتظار داریم تا دولت بتواند با وضع سیاستهای مناسب وضعیت بهتری را برای کارگران فراهم کند.
اما در اکثریت مواقع این اتفاق رخ نمیدهد. دلیل اصلی آن نیز تقابل منافع است، زیرا دولت حجم زیادی از کارمندان و کارگران را تحت استخدام خود دارد و افزایش حقوق آنها به معنی افزایش هزینههای دولت خواهد بود. در نتیجه، ایجاد کردن چنین سیاستهای از طرف دولت و اعمال آنها بر روی بازار با موانع داخلی همراه خواهد شد.
در چنین شرایطی است که نیاز به تشکلها و اتحادیههای کارگری احساس میشود.
در ادامه تاثیرات مثبت تشکلها و همچنین چگونگی اجرای این سیاستها توسط اتحادیهها را بررسی خواهیم کرد.
پتانسیل تشکلها برای تغییر
به دلیل شکلگیری اتحادیه و تشکلها توسط کارگران مشغول به کار در یک شرکت یا صنعت خاص، هدف اصلی، بهبود شرایط کارمندان و کارگران است. و از آنجایی که اتحادیهها وابستگی دولتی یا بازاری ندارند، تضاد منافعی وجود نداشته و سرپرستان آنها میتوانند بدون مقاومت داخلی برای ایجاد شرایط بهتر کاری مذاکره کنند.
در اینجا چند مورد از تواناییها و پتانسیلهای اتحادیه کارگری را مطرح میکنیم و میبینیم که تشکلها از چه راههایی میتوانند شرایط بهتری کاری را به وجود بیاورند.
-
یگانگی قدرت است؛ با تشکیل اتحادیه، کارگران بهصورت جمعی مشکلات خود را بیان میکنند
وقتی کارمندان و کارگران یک شرکت در کنار هم جمع میشوند، به معنی این است که در هنگام مذاکره قدرت بیشتری برای اعلام درخواستهای خود دارند. در نتیجه کارگران میتوانند تقاضای محیط کاری مناسبتر، بیمه، ساعات کاری بهتر و… را داشته باشند. بهطور کلی با پیشروی بهصورت تشکل، اختلافات با دردسرهای کمتری حل شده و در بلندمدت آسیب کمتری به دو جبهه مذاکره وارد خواهد شد.
-
تعداد مرخصیهای سالانه کارگران افزایش مییابد
در تعدادی از کشورها، اتحادیهها موفق شدهاند تا تعداد مرخصیهای با حقوق خود را افزایش دهند. برای مثال، در انگلیس اعضای اتحادیه به مقدار ۲۵ درصد بیشتر از کارگرانی که عضو اتحادیهای نبودهاند، مرخصی با حقوق دریافت کردند.
-
افزایش امنیت شغلی
بهطور میانگین، اعضای اتحادیهها پنج سال بیشتر از کارگران دیگر در موقعیت شغلی خود باقی میمانند. از لحاظ امنیت در محیط کار ، در محیطهای کاری دارای اتحادیه، حوادث به میزان ۵۰ درصد کمتر است؛ نمایندگان امنیت کارگران در اتحادیهها با مشکلاتی ازجمله خطرات فیزیکی و شیمیایی و همچنین خطرات روانی محیط کار، مقابله میکنند.
-
کارگرانی که در شرکتهای دارای اتحادیه کار میکنند، حقوق بالاتری دارند
اتحادیهها سعی میکنند تا از طریق شفافسازی حقوق کارمندان، برطرف کردن ناهماهنگی میان حقوق افراد و کار انجامشده، و همچنین شفافسازی فرایند ارتقای شغلی عدالت در پرداخت حقوق کارگران را افزایش دهند. علاوه بر اینها اتحادیهها سعی دارند تا اختلاف حقوقی میان زن و مرد یا افراد با نژادهای مختلف را از بین ببرند.
انتقادات وارد بر اتحادیهها
منتقدان اتحادیهسازی عقیده دارند که تغییرات دستمزد کارگران سبب تغییر در میزان بازدهی و ایجاد یک بازار کار رقابتیتر خواهد شد. اگر عرضه نیروی کار دارای رشد سریعتری نسبت به تقاضای نیروی کار داشته باشد، سبب در دسترس بودن تعداد زیادی نیروی کار برای کارفرماها و شرکتها خواهد شد که منجر به کاهش حقوق پرداختی از طرف شرکتها میشد.
منتقدان اتحادیه سازی عقیده دارند که تغییرات دستمزد کارگران سبب تغییر در میزان بازدهی و ایجاد یک بازار کار رقابتیتر خواهد شد.
همچنین افزایش حقوق کارگرانی که عضو اتحادیه هستند میتواند به ضرر افراد غیر اتحادیهای تمام شود، زیرا افرادی که در اتحادیهها عضو نیستند از توانایی ارتباط با مدیران سطح بالاتر برخوردار نخواهند شد. همچنین زمانی که یک اتحادیه توسط دولت به رسمیت شناخته شود، تمامی کارگران اعم از عضو و غیر عضو، زیرمجموعه اتحادیه محسوب میشوند. علاوه بر این، اتحادیهها توانایی کسر مبلغی بابت خدمات خود، بدون نیاز به تایید کارگران، از حقوق آنها خواهند داشت.
از طرف دیگر قرار گرفتن مدیریت مجموعهای از افراد در دست یک نفر برای مذاکره به نمایندگی از آنها، پتانسیل فساد را نیز افزایش میدهد. در قدم اول ممکن است یک شرکت با پیشنهاد رشوه، یک اتحادیه را از اهداف اصلی خود دور کرده و در نتیجه شرایط کاری کارگران بدون تغییر باقی بماند.
حالت دیگری که ممکن است رخ بدهد، سوءاستفاده از قدرتهای یک اتحادیه در جهت ایجاد بیثباتی در مناطق مختلف است. هنگامی که یک جمعیت منسجم برای دریافت حقوق خود شروع به اعتراض میکند، قدرت مضاعفی نیز در دست رهبران اینگونه اتحادیهها قرار میگیرد و همانند مثال قبلی ممکن است نیروهای خارجی با پرداخت رشوه سعی در تغییر اهداف جمعی کارگران به سمت اهداف سیاسی و ضد دولتی کنند.
اما این دلایل به هیچوجه چیزی از اهمیت و کاربرد تشکلهای کارگری کم نمیکنند. اگر اتحادیهها توانایی بیان نیازها و مشکلات خود را در چارچوب قانونی داشته باشند، وجود آنها میتواند کمکهای شایانی برای طبقه کارگری و کارمندی در کشور باشد.
چرا بیشتر از همیشه به آنها احتیاج داریم
اتحادیهها میتوانند اختلاف طبقاتی را کاهش داده و سهم بیشتری از رشد اقتصادی را برای افراد طبقه پایین و طبقه متوسط به همراه بیاورند. هنگامیکه کارگران بیشتری عضو اتحادیهها باشند، رشد اقتصادی نیز افزایش پیدا میکند. همچنین شکلگیری اتحادیهها نهتنها بر روی حقوق عضوهای خود تاثیرگذار است، بلکه پتانسیل کمک به وضعیت شغلی افراد غیر عضو را نیز داراست.
در حال حاضر، اندازه طبقات کمدرآمد و بهخصوص طبقات با درآمد متوسط، در حال کوچک شدن است. اتحادیهها و تشکلهای کارگری اما میتوانند با کاهش اختلاف طبقاتی و بهبود شرایط کارگران، شرایط اقتصادی را بهتر کرده و از رکودی که با آن در اقتصاد فعلی مواجه هستیم، جلوگیری کنند.
نظرات