سوگیری منفیگرایی؛ اخبار بد چگونه به شما آسیب میرساند؟
در عصر اطلاعات و خصوصا شرایط ذهنی و خبری امروزه، فشارهای ذهنی ناشی از خبرهای بد به حداکثر خود رسیده است. بدیهیست که مقابله دائمی با این حجم از اطلاعات و اخبار منفی، آسیبهایی را بر ذهن افراد وارد میکند؛ اما حجم این آسیبها تا چه حد است؟ و اینکه چگونه باید با آنها مقابله
در عصر اطلاعات و خصوصا شرایط ذهنی و خبری امروزه، فشارهای ذهنی ناشی از خبرهای بد به حداکثر خود رسیده است. بدیهیست که مقابله دائمی با این حجم از اطلاعات و اخبار منفی، آسیبهایی را بر ذهن افراد وارد میکند؛ اما حجم این آسیبها تا چه حد است؟ و اینکه چگونه باید با آنها مقابله کنیم؟
در این مقاله، با توضیح مبحث سوگیری منفیگرایی، به نحوه واکنش مغز در ارتباط با انواع خبرها پرداخته و در ادامه، از اهمیت مقابله با اخبار ناراحتکننده و اثرات آن میگوییم.
سوگیری منفیگرایی
ذهن انسان بهطور کلی تمایل بیشتری به توجه و بررسی کردن اخبار بد دارد، به این جهتگیری ذهن به سمت اخبار منفی، سوگیری منفیگرایی گفته میشود. این سوگیری نوعی عدم تقارن در نحوه دید انسان به محیط اطرافش است؛ تحقیقات نشان دادهاند که واکنشهای نسبت به اخبار منفی بسیار مداومتر و سریعتر از واکنشهای مربوط به اخبار مثبتاند.
برای مثال، واکنشهای فرد نسبت به محرکهای مخالف، بسیار پرتعدادتر و ماندگارتر است. همچنین، ذهن برای مدت طولانیتری بر روی اتفاقات ناملایم و ناراحتکننده تمرکز میکند. یکی از مثالهای شناختهشده در این زمینه توسط اقتصاددان معروف و برنده جایزه نوبل، دنیل کانمن، صورت گرفت. در این آزمایش، شرایط ذهنی افراد در حالت ازدستدادن مبلغ 50 دلار و در حالت دیگر، دریافت 50 دلار، بررسی شد. نتایج نشان داد که وزن واکنش احساسی افراد در حالت ازدستدادن این مبلغ، بسیار سنگینتر از حالت دریافت آن بود.
تصور میشود که سوگیری منفیگرایی، واکنشی تطبیقی از ذهن است که در طول گذشت سالها و تکامل ذهن انسان شکل گرفته است؛ بهعبارت دیگر، این نوع واکنشهای ذهنی برای بقای انسانها ضروری بودهاند.
در دورههای ابتدایی زندگی انسان و خصوصا در زمان نوزادی، انسان اطلاعات بسیار محدودی نسبت به عوامل اطراف و محرکهای مخالف و موافق داشته و در نتیجه، سوگیری منفیگرایی شانس بقای او را افزایش میدهد. از لحاظ علمی منطقی است که این سوگیری را یک نکته مثبت در بقای خود بدانیم؛ اما با پیشرفت و توسعه جامعه در مسیر فعلی، اثرات منفی این سوگیری نیز بیشتر میشود.
دنیای امروز و محیط خبری
در شرایط امروزه، همواره با اتفاقات و حوادث جدید مواجه هستیم. البته این افزایش تعداد اخبار منفی تنها مختص ایران نیست؛ با توجه به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی، تعداد حوادث طبیعی در سرتاسر جهان نیز افزایش پیدا کرده است. به گزارش سازمان ملل متحد، تعداد فاجعههای رخداده در دنیا از سال 1970 تاکنون چهار برابر شده، و به میزان 400 حادثه در سال رسیده است.
همچنین علاوه بر رشد تعداد حوادث، با پیشرفت تکنولوژی و ظهور شبکههای اجتماعی، افراد بیشتر در معرض اخبار و اطلاعات مربوط به این حوادث قرار میگیرند. یکی از آمارهای جمعآوریشده توسط مرکز تحقیقاتی Pew، بیش از ۶۵ درصد بزرگسالان از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند که یک رشد ده برابری در دهه اخیر محسوب میشود.
دنیا همیشه در حال تجربه اتفاقات بد و خبرهای منفی بوده است، اما تجربه دردها و خبرهای منفی دیگر افراد (کسانی که شاید بدون تکنولوژی از حال آنها باخبر نمیشدیم) پدیده جدیدی است که ذهن ما توانایی مقابله با آن را در اختیار ندارد.
حال خود را چگونه با این شرایط وفق دهیم؟ آیا سلامت روانی ما در مقابله با این حجم از اطلاعات آسیب خواهد دید؟
اهمیت مدیریت ذهن
سوزان بابل، محقق روانپزشکی و بازیابی از حوادث، بیان میکند که ذهن انسان در هنگام مواجهه با آسیبهای روحی وارد حالت «درگیری، گریز، افسردگی» میشود تا پس از آن، به حالت آرامش قبلی بازگردد. با این وجود، مواجهه با آسیبهای روحی بهطور دائمی میتواند توانایی مغز برای مقابله با آنها را مختل کند و در نتیجه، بازگشت به حالت آرامش به کاری دشوار تبدیل خواهد شد.
وی در ادامه توضیح میدهد که در هنگام مواجهه با چنین اتفاقاتی، فرد وارد حالت اضطراب شده و در واکنش به آسیب روحی ممکن است حالت بیحسی یا واکنش ترس شدید را نسبت به خبر نشان دهد. بدن انسان در این مواقع، هورمونهای مربوط به استرس مانند کورتیزول و آدرنالین را ترشح کرده که باعث شکلگیری حس ترس و اضطراب خواهد شد.
در حالت عادی، این پروسه باعث میشود تا ذهن انسان به حالت تعادلی بازگردد، اما اگر فشارهای روانی چندین مرتبه رخ بدهد، ذهن با سرعت بیشتری این پروسه را تکرار کرده و در جریان رسیدن به آرامش اختلال ایجاد میکند؛ در طول زمان، غددهای مربوط به آدرنالین دچار خستگی شده و این خستگی به تمام بدن فرد انتقال پیدا خواهد کرد. همچنین اختلال خواب، اضطراب طولانیمدت و افسردگی نیز از دیگر نشانههای این اتفاق هستند.
تحقیق دیگری که در ارتباط با اثرات استرس در دانشگاه میامی انجام شد، نشان داد که واکنشهای نسبت به استرس در افراد جوانتر قابل مدیریت بوده و معمولا اثرات بلندمدتی را بر سلامتی فرد اعمال نمیکند؛ اما، اگر اینگونه استرسها برای مدت طولانی ادامه داشته باشند، خصوصا در افراد سنبالا یا دارای مشکلات سلامتی، آسیبهای جدی بر سلامت فرد وارد خواهد شد.
یکی دیگر از واکنشهای ذهن در برابر سیل اخبار بد، ایجاد حس «خستگی حوادث» است. این نوع خستگی باعث میشود تا فرد از شدت مواجهه با حوادث مختلف، حس نگرانی و اهمیت خود را نسبت به آنها از دست داده و انگیزه او برای حل مشکلات را کاهش میدهد.
این بیتفاوتی میتواند بسیار خطرناک باشد، زیرا نه تنها فرد از لحاظ ذهنی دچار آسیب شده، بلکه تلاش و بازدهی وی در مقابله با مشکلات نیز کاهش پیدا میکند.
روشهای آرامسازی ذهن
حال که اهمیت مدیریت ذهن و اثرات فشارهای ناشی از حادثه مشخص شد، به نحوه مدیریت آن و راهحلهای پیشنهادی میپردازیم.
یکی از راههای کنارآمدن با حجم زیادی از اخبارهای منفی و پرتعداد، کنترل مقدار زمانی است که برای خواندن این نوع از اخبار صرف میکنید. هر فردی تا حد مشخصی توانایی مقابله با آسیبهای روحی را دارد و در نتیجه، بسیار مهم است که شما حد خود را شناسایی کنید.
ذهن شما برای بازیابی شرایط عادی خود و آرامکردن سیستم عصبی شما، نیز به دورههایی استراحت در طول روز دارد. به همین دلیل، اگر اخیرا در کنترل استرسها و اضطراب خود دچار مشکل شدهاید، مقدار زمانی از روز را که به مطالعه اخبار میپردازید را محدود کرده و آن را به فعالیتهای آرامش بخشتری مانند خواندن کتاب اختصاص دهید.
برای اینکه تشخیص دهید که در چه مواقعی به حداکثر ظرفیت خود رسیدهاید، باید به نشانههای استرس خود بسیار توجه کنید. وقتی که استرس شما را فرا گرفته و در پی آن احساس بیحسی، کلافگی و یا حتی حسهای خارجی مانند درد عصبی به شما دست میدهد، در این زمان شما به حداکثر حد و ظرفیت خود رسیدهاید و در نتیجه، باید از خواندن اخبار بپرهیزید.
همه این اتفاقات نشانههایی است که از طرف مغز شما ارسال شده؛ و هر زمانی احساس میکنید که نسبت به اخبار بیتفاوت شدهاید، در همان لحظه است که باید آن را کنار بگذارید. در چنین مواقعی میتوانید با فعالیتهایی مانند ورزش و گذراندن وقت با خانواده، سیستم عصبی خود را آرام کنید.
سیستم عصبی شما در هنگام مواجه با وقایع منفی، تمامی قسمت منطقی ذهن شما را تحت کنترل میگیرد؛ در نتیجه، تنها با مدت کوتاهی استراحت یا صرفا تصمیمگرفتن برای کاهش نگرانی، موفق به بهبود شرایط نخواهید شد. تنها کاری که از دست شما بر میآید، آرامکردن سیستم عصبی به وسیله کنترل احساسات است.
با استفاده از عضلههای صورت خود یا تارهای حنجره، مانند نفس عمیق و آوازخواندن، میتوانید سیستم عصبی خود را آرام کنید. به همین علت است که سربازان معمولا در هنگام جنگ، آواز یا شعرهایی را بهطور هماهنگ میخوانند؛ آنها از این طریق با استرس مقابله میکنند.
انعطافپذیر باشید و به سلامت روحی خود اهمیت بدهید
حتی اگر مسائل فعلی اجتماع را نادیده بگیریم، با وجود شدیدترشدن گرمایش زمین و مشکلات ناشی از آن، اهمیت بازیابی از حوادث و آسیبهای روحی بیشتر از هر زمان دیگری است.
همان طور که در بحث سوگیری منفیگرایی مطرح شد، تاثیر اخبار منفی تا مدتها پس از رویداد حوادث نیز ادامه پیدا میکند. در نتیجه، حتی پس از حلشدن نگرانیهایی مانند نگرانی از جنگ، اثرات استرس آن بر فرد ادامه دارد. کریستی منینگ، یکی از استادیاران روانشناسی در دانشگاه مکلستر، این نکته را مقدمهای برای حس نادیدهگرفتهشدن دانسته و آن را به عنوان خطری جدی برای سلامت روحی معرفی میکند.
وی در ادامه بیان میکند که اثرگذارترین عامل برای مقاومت در برابر بیتفاوتی و احساس بیتوجهی، ارتباطات اجتماعی است. هر میزانی که شما با دیگر افراد اجتماع خود ارتباط داشته باشید و بتوانید از آنها کمک بگیرید، احتمال بقای جامعه نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
بیتفاوتی و بیتوجهی از جمله خطرناکترین اثرات ناشی از فشارهای روحی و روانی است.
در شرایط فعلی بسیاری از افراد تصور میکنند که اهمیتدادن به سلامت فردی و بهخصوص سلامت روحی، کاری خودخواهانه و نادرست است. مشکلات شخصی در مقایسه با مشکلات اجتماع و حوادث روزمره بسیار کوچک در نظر میآید؛ اما در مواقع بحران، حفظ سلامت فردی یکی از فداکارانهترین کارهایی است که میتوان انجام داد.
تمرین روشهای آرامکردن سیستم عصبی و کنترل کردن استرس بسیاری از اثرات منفی حوادث را خنثی کرده و به شما کمک میکند تا به دیگران کمک کنید.
تمرین تکنیکها و روشهای خودآرامی را میتوان به ساخت عضله تشبیه کرد؛ این کار باعث میشود تا در مواجهه با بحرانها، مقاومتر و قویتر عمل کنیم. همچنین کمکخواستن از دیگران در مواقع سختی، یکی از بهترین کارهایی است که میتوان انجام داد و برخلاف تصور عمومی، سختترین و تاریکترین شرایط میتوانند بهترین شخصیتهای افراد را نمایان کنند.
در مجموع پیداکردن ظرفیت ذهنی، کنترل حجم اخبار دیدهشده، ساختن ارتباطات اجتماعی و کمکگرفتن از دیگران میتواند سلامتی شما را تا حدودی در این شرایط حفظ کند. در این مقاله بیشتر سعی شد تا بر این نکته تاکید کنیم که در هنگام مواجهه با حوادث پرتعداد، لزوما گسترش اخبار و در جریان قرارداشتن بهصورت دائمی به دیگران کمکی نخواهد کرد؛ حتی ممکن است تا با آسیبزدن به سلامتی خود، از کمک به دیگران نیز باز بمانیم. در نتیجه، بهتر است که سلامت فیزیکی و خصوصا سلامت روحی خود را در اولویت قرار دهیم، شاید از این طریق بتوانیم خود را با اتفاقات پیش رو تا حدی آماده سازیم.
نظرات