چرا زنها در محیط کار باید از هم حمایت کنند؟
در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم و هنوز تعداد زنانی که مناصبی چون رهبری سیاسی یا مدیریت کسبوکارها را در اختیار دارند، بسیار اندک است. آمارها دروغ نمیگویند، مردها همچنان در راس بسیاری از امور قرار دارند. بهطور ناخودگاه، وقتی متوجه میشویم که تعداد موقعیتهای شغلی در سطوح بالا برای ما زنها محدود است،
در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم و هنوز تعداد زنانی که مناصبی چون رهبری سیاسی یا مدیریت کسبوکارها را در اختیار دارند، بسیار اندک است.
آمارها دروغ نمیگویند، مردها همچنان در راس بسیاری از امور قرار دارند. بهطور ناخودگاه، وقتی متوجه میشویم که تعداد موقعیتهای شغلی در سطوح بالا برای ما زنها محدود است، بهجای حمایت از یکدیگر در مقابل همدیگر میایستیم. خوب بهتر است بدانیم، این راهحل مقابله با مردسالاری در جوامعی که مردها در موردِ «تقریبا» همه امور، حتی میزان دستمزد ما تصمیمگیری میکنند، نیست. در واقع ادامه این روند موجب میشود ما به همان تعدادِ اندک موقعیتهای شغلیِ سطح بالا قانع باشیم و برای بهدست آوردنشان با هم بجنگیم؛ و این یعنی چرخه معیوب.
شاید شما هم این جمله را از خیلی از خانمها شنیده باشید: «دوست ندارم مدیرِ زن داشته باشم.» چه بسیار داستانها و خاطرات بهاصطلاح «وحشتناکی» از زنانی شنیدهایم که تجربیاتشان از یک مدیر زن را بهاشتراک گذاشتهاند. در همه این خاطرهها یک نکته مشترک شنیده میشود: «بهجای در اختیار گذاشتن راهنماییهای لازم، با تذکرات پرخاشگرانه، تهاجمی و تحقیرآمیز مواجه شدم.»
جالبتر آنکه گاهی حتی از زنان جوانِ فیمینیست هم اظهارنظرهایی از این دست میشنویم: «در کمال تاسف، ترجیح میدهم برای یک مرد کار کنم. دستکم با رفتارهای توهینآمیز کمتری مواجه میشوم و زودتر ترفیع شغلی میگیرم.»
خوب است بدانید، این یک مشکل جهانی است و زنان تنها در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه رقابت ناسالم ندارند.
سندرم ملکه زنبور عسل
این سندرم اولین بار در سال 1973 تعریف شد. در این پدیده زنانی که در محیط کارشان از موقعیت شغلی بالاتری برخوردارند، با زنان زیردست خود رفتار خوبی ندارند. آنها همچنین از بهاشتراک گذاشتن دانش و مهارتهای خود با زنان دیگر خودداری میکنند و برای کسب موفقیتهای شخصی و شغلی از آنها حمایت نمیکنند.
بعدها در دانشگاه تورنتو مطالعه دیگری در این زمینه انجام شد. دانشمندان این تحقیق را بر روی هزار و 800 کارمند انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که بیشتر زنان موفق، دوست ندارند در حلقه رقبای زن قرار بگیرند.
در فضای کسبوکار ملکه زنبورها، زنان دیگر را رقیب تلقی میکند و از کمک کردن به آنها برای پیشرفت در زندگی حرفهایشان امتناع میورزد.
این محققان میگویند، زنان بهطور سنتی نقش رهبری را از آنِ مردان میدانند و تمایل دارند تا با روسای مرد کار کنند.
بر اساس این مطالعه، زنانی که رئیس زن داشتند، با استرسهای بیشتری مواجه بودند. از آنجا که تنوع شغلی زنان در مقایسه با مردان کمتر است، در اکثر موارد سطح استرس هم برای رئیس و هم برای کارمندانِ زن بالا بود.
سطح استرس مردان با داشتن رئیسِ زن اما تفاوت چندانی نمیکرد. با این حال، علاقه آنها به تیم مدیریتی متشکل از زنان و مردان بیشتر بود.
نتایج مطالعه دیگری که در مجله Development and learning in organizations منتشر شده، نشان میدهد که 70 درصد از مدیران اجرایی زن احساس میکنند که روسای زن در مقابل آنها قلدرمآبی میکنند و در نتیجه آنها به رشد حرفهای لازم دست نیافتهاند.
در سندرم ملکه زنبور عسل، زنانی که در محیط کارشان از موقعیت شغلی بالاتری برخوردارند، از بهاشتراک گذاشتن دانش و مهارتهای خود با دیگر زنان خودداری میکنند.
شاید بتوان گفت، ملکه زنبورها همان نسخه بالغ دختران نوجوان در مدرسه است که حالا بزرگتر شدهاند و بدخواهِ دیگر زنان در محیط کارشان هستند. آنها در فضای کار بهشکلی بیرحمانهتر در مقایسه با مدرسه، با رفتارهایی چون شایعهپراکنی و ایجاد محرومیتهای اجتماعی، مانع پیشرفت همکارانِ زن میشوند.
ظاهرا در فضای کسبوکار ملکه زنبورها، زنان دیگر، بهویژه جوانترها را رقیب تلقی میکند و از کمک کردن به آنها برای پیشرفت در زندگی حرفهایشان امتناع میورزد.
تحلیلگران میگویند، این پدیده بهشکل قابل توجهی بر شغل تکتک افراد و کاهش عملکرد سازمانی تاثیرگذار است.
این دشمنی از کجا نشات میگیرد؟
اگر شاغل هستید یا اگر بهدنبال شغل میگردید، به این پرسشها با دقت فکر کنید: دوست دارید مدیرتان مرد باشد یا زن؟ ترجیح میدهید با مردها برای تکمیل پروژههایتان همتیمی باشید یا زنها؟ یا فارغ از زن یا مرد بودن مدیرتان، ویژگیهای شخصیتی او برایتان مهم است و ترجیح میدهید در محیطی سالم کار کنید؟
خوب حالا پاسخهایتان را ریشهیابی کنید. چرا زنها یا مردها را انتخاب کردید؟
شاید این مسئله که زنان فکر میکنند همیشه و در همه عرصهها رقیب هم هستند یا از در کنار هم بودن احساس ناامنی میکنند، ریشه در دوران کودکی ما داشته باشد.
این یکدیگر را دوستنداشتنها، احتمالا از همان خانواده و از توجه بیشترِ پدر و مادرها به برخی فرزندان شروع میشود. تبعیضهایی که از ابتدا والدین میان فرزندان دختر و پسر قائل میشوند، عرصه را برای دخترها تنگتر و در نتیجه آنها را در مقابل هم قرار میدهد.
محیط کار ممکن است بهشدت رقابتی باشد؛ با این حال، این مسئله نباید ما را از حمایت از زنانی که چند گام عقبتر از ما هستند، بازدارد.
و این داستان ادامه دارد. در مدرسه، در محیط کار و در اجتماع، نبودِ فرصتهای برابر باعث میشود ما مدام در رقابتهای ناسالم با یکدیگر باشیم. حتی گاهی در مقام مادرِ شاغل و مادر خانهدار همدیگر را فارغ از آنکه مطالعات و تحقیقات چه میگویند، قضاوت میکنیم.
باید در نقطهای این چرخه معیوب را متوقف کنیم. یادمان نرود، ما در یک تیم هستیم و تنها افرادی که درک درستی از تجربیات یک زن دارند، زنها هستند. بنابراین ما به حمایت یکدیگر نیازمندیم. هرچه فرصتهای بیشتری برای همدیگر فراهم کنیم، در جهت رشد و ارتقای جامعه زنان و خودمان گام برداشتهایم.
هرچه بیشتر در کنار هم بایستیم و حامی هم باشیم، بیشتر شنیده خواهیم شد.
چطور به توانمندسازی زنان در محیط کار کمک کنیم؟
شکاف جنسیتی و موانع نامرئی، بهخودی خود پیشرفت در شغل و حرفه را برای زنان دشوار کرده؛ چه کنیم تا از رقابتهای ناسالم در جامعه زنان بپرهیزیم و در جهت توانمندسازی یکدیگر گام برداریم؟
1- بازخوردهای سازنده ارائه دهیم
وقتی اشتباهی در یک پروژه رخ میدهد، بهجای تخریب یکدیگر، انتقاد سازنده ارائه دهیم. زمانی را برای صحبت کردن در مورد موضوعهایی از این دست اختصاص دهیم و بحث را با جملات مثبت شروع کنیم.
جمله «پروژه بهخوبی پیش نرفت» آن هم در ابتدای مکالمه، سنگبنای رقابت ناسالم است. در این جلسات بهتر است تصویر واضحی از هر آنچه که «باید» یا «نباید» انجام شود، ارائه دهیم.
2- دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم
محیط کار ممکن است بهشدت رقابتی باشد؛ با این حال، این مسئله نباید ما را از حمایت از زنانی که چند گام عقبتر از ما هستند، بازدارد.
بهتر است با در اختیار گذاشتن دانش خود با زنانی که بهتازگی حرفه خود را آغاز کردهاند، حمایت خود را از آنها نشان دهیم.
3- زنان دیگر را تحسین کنیم
همکارانمان را بهخاطر سختکوشیهایشان تحسین و در مورد موفقیتهایشان با آنها صحبت کنیم. خوب است پس از اتمام هر پروژه موفقیتآمیز جشنی کوچک برگزار کنیم.
از لباس زیبایی که بهتن کردهاند تا دستاوردهای شغلیشان، از بهزبان آوردن نکات تحسینآمیز در مورد آنها نگریزیم.
4- از شایعهسازی خودداری کنیم
مطالعات نشان میدهد، فرهنگ شایعهسازی و شایعهپراکنی بهشدت میتواند برای محیطهای کاری مخرب باشد و اعتبار و اعتماد همکارانمان را تضعیف کند.
بهتر است مراقب جملاتی که در مورد همکارانمان میگوییم، باشیم. نه شایعهپراکنی کنیم و نه در جمعهایی که بحثهای اینچنینی میشود، شرکت کنیم.
5- برای برابری مبارزه کنیم
آخرین آمار و ارقام نشان میدهد که هنوز زنان 28 درصد کمتر از مردان درآمد دارند. البته این متوسط نرخ دستمزد در جهان است و این شکاف در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، عمیقتر است.
برای از میان برداشتن شکاف جنسیتی باید در کنار هم بایستیم و نه در مقابل هم.
در مورد تبعیضها، عدم تعادلها، پیامدهایش و لزوم برقراری عدالت سکوت نکنیم و در مورد این مسائل با مدیرانمان با صراحت صحبت کنیم.
6- تجربیات خود را با دیگر زنها به اشتراک بگذاریم
داستانهای مربوط به مسیر شغلیمان را با تمام فرازوفرودهایش تعریف کنیم. در مورد پیروزیها و دستاوردهایمان صحبت کنیم و در عین حال از اشتباهاتمان بگوییم.
قابل اعتماد و صادق باشیم و بگذاریم افسانه «زنها نمیتوانند» برای همیشه از ذهنها پاک شود.
7- یکدیگر را تشویق کنیم
بسیاری از زنها مدام خود را زیر سوال میبرند و نداشتن اعتمادبهنفس کافی، بزرگترین مانع بر سر راه پیشرفت آنهاست.
گفته میشود، کشف ظرفیتها در دیگران در مقایسه با یافتن استعدادهای خودمان سادهتر است. اگر استعداد یا مهارتی را در همکارمان میبینیم، ترغیب آنها برای کسب فرصتهای جدید در جهت ارتقا، از ضروریترین وظایف ما محسوب میشود.
به این زنان شجاعت لازم را بدهیم و آنها را برای یادگیری و آموزشهای لازم تشویق کنیم.
یادمان نرود، لازم نیست حتما در نقش یک مدیر زن این کار را انجام دهیم. به همکارانمان توجه کنیم و نقاط قوتشان را به آنها یادآور شویم.
8- شبکهسازی کنیم
زنان مصمم، مثبت و قدرتمند را بیابیم. در محل کار و خارج از آن شبکهای بزرگ تشکیل دهیم و با یکدیگر در ارتباط باشیم. همه ما به تجربیات و حمایتهای یکدیگر نیازمندیم.
خلاصه کلام آنکه، هرچه بیشتر در کنار هم بایستیم و حامی هم باشیم، بیشتر شنیده خواهیم شد. سن، نقش و تجربههایمان را کنار بگذاریم و اجازه ندهیم هیچ عاملی ما را عقب نگه دارد.
زمانیکه در محیط کار از دیگر زنان حمایت میکنیم و الگو میسازیم، در نهایت با همان رفتارها و رویکردهایِ نسبت به زن مواجه خواهیم شد که خواهانش هستیم.
نظرات