چگونه یک نفر بهتنهایی قیمت نفت خام را بالا برد؟
آدمها وقتی حالشان خوب نیست ممکن است کارهای نهچندان جالبی انجام دهند. ممکن است زمانی که تحتفشار روانی هستند یا دلشان تنگ است، پیامی ارسال کنند که از آن پیشمان شوند. ممکن است به کسی پیام بدهند که نباید. ممکن است به علت ذوقزدگی ناشی از اینکه کمی پول دستشان آمده، کالایی را بخرند که
آدمها وقتی حالشان خوب نیست ممکن است کارهای نهچندان جالبی انجام دهند. ممکن است زمانی که تحتفشار روانی هستند یا دلشان تنگ است، پیامی ارسال کنند که از آن پیشمان شوند. ممکن است به کسی پیام بدهند که نباید. ممکن است به علت ذوقزدگی ناشی از اینکه کمی پول دستشان آمده، کالایی را بخرند که هم گران است و هم بهدردنخور.
کلا آدمها میتوانند کارهای احمقانه و اشتباه انجام دهند. اثرات کار بسیاری فقط روی خود آنها یا چند نفر افراد نزدیک آنهاست؛ اما کارهای بعضی از آدمها میتواند رو کل دنیا تاثیر بگذارد. مثل کسی که هنگام مستی نفت معامله میکند.
معامله آتی نفت وقتی حالش خوب نیست
استفان پرکینز (Stephen Perkins)، کارمند شرکت لندنی PVM Oil Futures بود. همانطور که از نامش نیز پیداست کار این شرکت معاملات آتی نفت است. استفان پرکینز در ۲۹ ژوئن سال ۲۰۰۹، پس از یک برنامه گلف که توسط شرکت خود او ترتیب داده شده بود، به لندن بازگشت.
پس از بازی گرانقیمت گلف و برنده شدن در انداختن توپهای کوچک گلف در سوراخهای زمین مسابقه و در دست گرفتن چوبهای گلف گرانقیمتی که با چوب معمولی ساخته شدهاند و جنس لوکس نام داشتند، استفان پرکینز برای حسن ختام این آخر هفته دلانگیز با دوستان خود دور هم جمع شدند.
از جمله چیزهایی هم که این مراسم مصرف میشود، مشروبات الکلی است. استفان پرکینز نیز از این قضیه مستثنا نبود و در نتیجه شب حالش سر جایش نبود. او مست بود.
صبح که از خواب بیدار شد، در کنار حس خستگی و بدندرد سختی که انگار ناشی از تصادف با یک کامیون بود، او متوجه شد، در دنیای مستی یک اشتباه بزرگ مرتکب شده است.
آدمهای مست ممکن است کارهای اشتباه کوچکی انجام دهند اما استفان پرکینز در ساعات مستی شروع به کاری کرده بود که تاجران مست در آن بهترین هستند. آن کار چه بود؟ معامله نفت. بهطور خاص معامله آتی نفت؛ و بهطور خاص خرید نفت برنت دریای شمال.
نفت خام شیرین و سبک دریای شمال
نفت خام برنت دریای شمال، یک نفت شیرین و سبک است. شیرین به این معنی است که غلظت گوگرد در آن کمتر از ۰٫۵ درصد است. سبک هم بدین معنی است که ویسکوزیته آن زیاد نیست و راحتتر از بقیه نفتها جاری میشود.
استفان پرکینز در آن شبی که حالش سر جایش نبود، بین ساعت ۱:۲۲ تا ۳:۴۱ بامداد، ۷ میلیون بشکه نفت برنت دریای شمال را خریده بود. ارزش این ۷ میلیون بشکه نفت در آن روز حدود ۵۰۰ میلیون دلار بود. البته این خرید نفت آتی بود. بگذارید نفت آتی را توضیح دهیم.
معامله آتی نفت
معامله آتی یک ابزار مالی است که به شما اجازه میدهد یک کالا مثل گندم، برنج، دستمالکاغذی، نفت، طلا یا هر چیز دیگری را با قیمت ثابتی در آینده بخرید.
معاملات آتی یک ابزار خوب برای تولیدکنندگان است که اولا تضمین کند محصول آنها بهطورقطع فروخته میشود. از آنسو تولیدکنندگان مطمئن میشوند که محصول آنها با قیمت مشخصی بهدوراز نوسانهای بازار فروخته خواهد شد.
مثل هر معامله دیگری یکطرف قرارداد آتی، فروشنده و یکطرف قرارداد آتی، خریدار است.
فرض کنید شما یک خریدار در یک قرارداد آتی گندم هستید. شما با یک کشاورز قرارداد آتی میبینید که مثلا ۱۰ تن از گندم تولیدی او را به قیمت کیلویی ۱۰۰۰ تومان بخرید.
این کشاورز پس از برداشت محصول به شما زنگ خواهد زد که قرارداد را جاری کنید. در این زمان شما باید پول گندمها را بدهید تا او گندمها را تحویلتان دهد.
قراردادهای آتی یا آینده برای مصرفکنندگانی که دائما کالای خاصی را استفاده میکنند بسیار جذابیت دارد؛ مثلا اگر کارخانه شما برای تولید محصولات خود گندم نیاز دارد، با قرارداد آتی خرید گندم شما مطمئن هستید که مستقل از نوسان قیمت در بازار همواره میتوانید گندم موردنیاز خود را داشته باشید و تولید خود را ادامه دهید.
در این حالت حتی اگر قیمت گندم آنقدر بالا برود که باعث شود تولید بهصرفه نباشد، شما همچنان گندم موردنیاز خود را با قیمت ارزانتری دارید و همچنان میتوانید محصول تولید کنید. از آنسو هم جنس ارزانی خریدهاید و عملا در سود هستید.
اگر هم قیمت گندم در زمانی که شما قرار است جنس را تحویل بگیرید ارزانتر از قیمتی باشد که شما پرداخت کردهاید، در نهایت اندکی هزینه بیشتری میدهید اما این هزینه در عوض پایداری و اطمینانی است که از قرارداد آتی به دست آوردهاید.
در این میان شرکتهایی که دائم نفت نیاز دارند و از آن برای تولید بنزین، پلاستیک یا هر ماده دیگری نفت استفاده میکنند، در بازار آتی، نفت میخرند تا همواره نفت موردنیاز خود را تامین کنند.
خریدوفروش قراردادهای آتی
در سوی دیگر قضیه آدمهای فعال در بازار همواره هر ایدهای میزنند که پول دربیاورند. یکی از همین ایدهها خریدوفروش قراردادهای آتی است. قراردادی که در آن کالایی وجود ندارد. ولی خود قرارداد (حق خرید) معامله میشود. معاملهگران با قراردادهای آتی نیز مثل سهام برخورد میکنند. سعی میکنند آن را ارزانتر بخرند و گرانتر بفروشند.
اگر یک معاملهگر قرارداد آتی گندم را مثلا بهاندازه ده میلیون تومان بخرد و هیچوقت آن را نفروشد، در نهایت در زمان برداشت محصولات کشاورزی، یک کشاورز همین مقدار گندم به او خواهد داد.
معاملهگر مست
استفان پرکینز با خریدن ۷ میلیون بشکه نفت برنت دریای شمال، بهصورت تصنعی تقاضا برای نفت (آتی) را بالاتر برد. هر وقت هم تقاضا بالا برود، قیمت بالا میرود. لااقل تا زمانی که عرضه تغییر افزایش نیابد، بالا بردن تقاضا، قیمت را بالا میبرد.
در این مورد وقتی استفان پرکینز بهصورت تصادفی ۵۰۰ میلیون دلار نفت آتی خرید، قیمت جهانی نفت را یکتنه بالا برد.
در ۲ ساعتی که استفان پرکینز مستانه نفت آتی معامله میکرد، قیمت هر بشکه نفت از ۷۱٫۴۰ دلار به ۷۳٫۵۰ دلار رسید. افزایشی که شاید برای بازارهای غیر متعادل مثل بازار ایران کوچک به نظر بیاید اما در قیاس با بازارهای جهانی، رشد بسیار زیادی بهحساب میآید. این قیمت ۷۳٫۵۰ دلار در هر بشکه، بیشترین قیمت نفت در ۸ ماه منتهی به زمان انجام این معاملات بود.
ازآنجاییکه در آن ساعت، معاملات استفان پرکینز شامل ۶۹ درصد کل معاملات آن دو ساعت بود، ۱٫۵ دلار از این افزایش قیمت ۲٫۱ دلاری، مستقیما ناشی از معاملات مستانه وی بود.
چنین تغییرات شدیدی در قیمت نفت معمولا رخ نمیدهد. تنها در حالتی ممکن است قیمت نفت اینچنین تغییر کند که یک رویداد چشمگیر و بسیار مهم در سمت تامین کننده رخ دهد. اتفاقی مثل وقوع یک جنگ در خاورمیانه. در غیر این صورت قیمت نفت نمیتواند اینقدر بالا برود.
اما در این مورد، معاملههای مستانه استفان پرکینز تاثیر مشابهی در بازار جهانی نفت داشتند.
جالب و خطرناک
نوشتن و خواندن در این مورد برای مایی که تصویر ذهنی دقیقی از این تغییر قیمت نداریم، شاید بیشتر جذاب و خندهدار به نظر بیاید؛ اما در چشم متخصصین و دستاندرکاران این حوزه، چنین اتفاقی بهخصوص معامله ۷ میلیون بشکه نفت در زمانی که هوش و حواس معاملهگر سر جایش نیست و معاملهاش هم روی همه دنیا تاثیر میگذارد، نهتنها جذاب نیست، بلکه فاجعه است.
از جمله جاهایی که این اتفاق را نه جذاب بلکه فاجعه تلقی کردند، مرکز نظارت بر خدمات مالی بریتانیا (Financial Services Authority) یا FSA بود.
مرکز نظارت بر خدمات مالی بریتانیا، این نوع معامله استفان پرکینز را دستکاری غیرقانونی بازار تلقی کرده و او را ۷۲ هزار دلار جریمه کرد. علاوه بر آن او حداقل به مدت ۵ سال از کار کردن بهعنوان یک معاملهگر منع شد.
اما مسیر حرکت در بازارهای مالی همواره رو به بالاست. به همین دلیل هم بهمحض اینکه استفان پرکینز از معاملهگری منع شد، به او شغل جدیدی دادند. شغل جدید او تولید محتوای آموزشی برای کارآموزان و کارمندان جدید یک شرکت سوئیسی معاملهگری سوخت زیستی (Biofuel) بود. احتمالا هم او در این مطالب آموزشی میتوانست رمز و راز معاملات مستانه را به تازهواردها یاد بدهد.
نظرات