محل کارتان چقدر به سلامت شما آسیب میزند؟ ۶ نشانه محیط کار مخرب و راههای مقابله با آن
همه ما به طور میانگین ۶ تا ۸ ساعت از شبانهروز را به خوابیدن میگذرانیم. به همین دلیل، کوچکترین مشکلاتی در محیط خواب ما مانند یک بالشت نامناسب یا سروصدای زیاد نهتنها کیفیت خواب را کاهش میدهد، بلکه کیفیت زندگی نیز به اندازه قابلتوجهی افت خواهد کرد. محیط کار سمی و نامناسب نیز از همین
همه ما به طور میانگین ۶ تا ۸ ساعت از شبانهروز را به خوابیدن میگذرانیم. به همین دلیل، کوچکترین مشکلاتی در محیط خواب ما مانند یک بالشت نامناسب یا سروصدای زیاد نهتنها کیفیت خواب را کاهش میدهد، بلکه کیفیت زندگی نیز به اندازه قابلتوجهی افت خواهد کرد.
محیط کار سمی و نامناسب نیز از همین قاعده پیروی میکند؛ شما حتی اگر به کار موردعلاقه خود مشغول بوده، اما توسط محیطی مخرب و سمی محاصره شوید، کیفیت زندگی بهشدت کاهش پیدا کرده و شاید فعالیت کاری شما ارزش هزینههایش را نداشته باشد.
نکتهای که بررسی این موضوع را جالب میکند، مسئله عادت است. محل کار جایی است که حجم اکثریت بیداری خود را در آن میگذاریم؛ درنتیجه، با این حجم زیاد از آشنایی، ذهن ما ممکن است به بسیاری از خصوصیتهای سمی محیط عادت کرده و از دوری از آن بپرهیزد.
در این مقاله قصد داریم تا به شش مورد از شاخصترین نشانههای یک محیط کار مخرب بپردازیم. شاید از این طریق و با یک ارزیابی مجدد محل کار، درک بهتری از ریشه استرسها و نارضایتیهای زندگی خود پیدا کنیم.
مکاتبات و ارتباطات بیکفایت
اولین و شاید رایجترین عامل (و درنتیجه نشانه) محیط کار مخرب، مکاتبات بد در محیط کار است.
منظور از ارتباطات و مکاتبات بد، زمانی است که شما بهعنوان یک کارمند احساس کرده که در جریان امور قرار ندارید؛ بازخورد مناسب و کاربردی از فعالیتهای خود دریافت نکرده و زمانی هم که موفق به دریافت بازخورد میشوید، معمولا نکات منفی به حالتی پرخاشگرانه اعلام میشوند. (که در اکثر اوقات بازخوردهای کارسازی نیز نیستند)
با وجود اینکه مهارتهای ارتباطاتی از اصلیترین عوامل موفقیت یک مجموعه بهحساب میآیند، در اکثر مواقع، بهراحتی توسط مدیران نادیده گرفته خواهند شد. اما وجود این مسئله در محل کار خود را چگونه تشخیص دهیم؟ در ادامه به تعدادی از مثالهای این مورد اشاره خواهیم کرد:
- نبود شفافیت کافی در ارتباط با پروژهها.
- کارمندان مختلف پیغامها و دستورات مختلف و متضادی دریافت میکنند.
- ارتباطات منفعلانه و حقبهجانبی.
- نبود توانایی گوش دادن.
- وجود دائمی مکاتبات و مکالمات خارج از ساعات کاری.
همان میزان که ارتباطات خوب به رشد مجموعه کمک میکنند، ارتباطات بد میتوانند با ایجاد گمراهی و بیهدفی برای کارمندان به سقوط مجموعه منجر شوند. اگر شما در حال فعالیت در یک مجموعه با مشکلات ارتباطی هستید، انتظار داشته باشید که با گذشت زمان نهتنها شرایط بدتر شده، بلکه با سرعت بیشتری به سمت اختلالات اساسی حرکت خواهید کرد.
غیبت میان کارمندان، رفتارهای گروهی و جداگانه و طرد کردن
حدس میزنم که تبدیلشدن محیط کار به محیطی مشابه مدارس ابتدایی، برای هیچ فردی ایدهآل نیست؛ اما وجود رفتارهای غیبتی، طردکننده و گروهی (بهمعنای جداسازی، نه همکاری) باعث میشود تا محیطهای کاری به اینگونه شرایط نزدیک شوند.
منظور از این گروهها، جمعهایی از افراد است که ارتباط خوبی با دیگران نداشته و تنها با افراد داخلی معاشرت میکنند، شایعهپراکنی کرده و معمولا دست به ایجاد تنشهای غیرضروری میزنند.
واضح است که وجود چنین گروههایی در محیط کار باعث آزار دیگر افراد شده و در پی سمی کردن محیط، بازدهی کارمندان را کاهش میدهد.
نکاتی که نشاندهنده وجود این نوع افراد در محل کار هستند عبارتاند از:
- حس دائمی خارج بودن از جمع.
- گروههای مشخصی که تمامی فعالیتهای روزانه مانند ناهار و صبحانه را با هم انجام داده و در پی آن، جشنهایی مختص به خود در محل کار برگزار میکنند.
- پروژهها تنها به یک گروه واگذار میشود؛ فارغ از تجربه و توانایی افراد آن.
- افراد گروه حجم زیادی از زمان کاری را به صحبت کردن و بحث راجع به موارد نامرتبط اختصاص میدهند.
- آنها معمولا توجهی نسبت به دیگران نشان نمیدهند؛ مگر آنکه به تنشها و شایعات محیط کار مربوط باشد.
درنتیجه بهتر است تا حد امکان از معاشرت با چنین افرادی در محیط کار بپرهیزید. بدانید که وجود این گروهها در محیطهای کاری بهکل مجموعه آسیبزده و به سمی شدن آن منجر خواهد شد.
مدیریت بد
ضربالمثلی قدیمی وجود دارد که میگوید: «شما شغلتان را ترک نمیکنید، بلکه یک مدیر بد را ترک میکنید».
رهبری بد یک مجموعه میتواند در تکتک اجزای آن نفوذ کند؛ و در اکثر اوقات، این سناریو به واقعیت تبدیل میشود. در برخی موارد، یک مدیر بد خود تحت مدیریت یک مدیر بد دیگر قرار دارد. این نوع چرخهها بیشتر در سازمانهای بزرگ و عظیم دیده میشود؛ بهعبارتدیگر مدیریت بد افراد راس شرکت به دیگران نیز منتقل شده و چرخهای از مدیریت سمی را در کل سازمان ایجاد میکند.
انواع مختلفی از مدیران بد وجود دارد، اما شاید شناختهشدهترین و سمیترین نوع آن مدیران ذرهبینی باشند. مدیران ذرهبینی کسانی هستند که در تمامی جزئیات کار شما دخالت کرده و نهتنها موجب آزردگی خاطر کارمندان خود میشوند، بلکه کارایی فعالیتها را نیز کاهش خواهند داد.
علاوه بر مدیران ذرهبینی، میتوان از مدیران سرزنشگر نام برد؛ کسانی که هیچگاه مسئولیت تصمیمات و اشتباهات خود را قبول نکرده و در هنگام بروز مشکل، به دنبال سرزنش کردن عوامل محیطی میگردند. خودنگرانی ناشی از مورد سرزنش قرار گرفتن به سمی شدن محیط کار و مخرب شدن مدیریت کمک میکند.
درنتیجه، به خاطر داشته باشید که ضعف مدیران در مدیریت اشتباهات خود، میتواند یک محیط کار آرام و خوشایند را بهسادگی به محیطی مخرب و سمی تبدیل کند.
محدودیت رشد
اگر شما در حال رشد کردن در محیط کاری خود نیستید، احتمالا در محیطی مخرب به کار مشغولید؛ حتی اگر مخرب بودن محیط تنها برای شما صدق کند.
اگر محل کار شما فرصتی برای جابهجایی، یادگیری مهارتهای جدید و یا رشد شخصی را فراهم نمیکند، احتمالا برای رشد شما ارزشی قائل نبوده و اهمیتی به پیشرفت نمیدهند. زمانی که شما به این نتیجه میرسید که جایی برای پیشرفت ندارید، شاید زمان تغییر شغل و محیط کاری باشد.
البته در نظر داشته باشید که ایجاد انگیزه برای رشد، همواره مسئولیت محل کار شما نیست. اما اگر احساس گیرکردن و نبود زمینه رشد در شغل خود را دارید، بهتر است که به محیطهای دیگری فکر کنید.
جابهجایی زیاد کارکنان
وقتی یک محیط کار منافع چندانی برای کارمندانش ایجاد نکرده و علاوه بر آن، مواردی مانند ناکارایی، روحیه ضعیف و بیماریهای روحی را به کارمندانش تحمیل میکند، همه افراد تا جای ممکن از آن فاصله میگیرند.
درنتیجه، اگر شاهد حجم زیادی از استعفا و خارج شدن از یک شرکت هستید، این اتفاق را به نشانه سمی بودن آن محیط بگیرید.
در نظر داشته باشید که این مورد تنها به استعفای کارمندان محدود نیست؛ تعداد بالای اخراج کارمندان نیز میتواند یکی از نشانههای محیط کار مخرب محسوب شود.
بهطورکلی، جابهجایی زیاد کارمندان یک نشانه بزرگ برای وخیم بودن اوضاع است. در چنین موقعیتی، اگر امکان آن وجود دارد، بهتر است با کارمندان سابقی صحبت کرده که بهتازگی استعفا داده یا اخراج شدهاند.
داشتن حس منفی نسبت به محیط کار
احساسات شما، چه منطقی باشند و چه غیرمنطقی، درهرصورت چیزهایی هستند که تجربه میکنید و نمیتوان با توجیه بر آنها غلبه کرد. البته در کوتاهمدت، نباید بر اساس احساسات تصمیم گرفت. اما اگر برای مدتزمان زیادی حس منفی نسبت به محیط کار خود دارید، احتمالا در محیطی مخرب و سمی مشغولید.
در نظر داشته باشید که حتی اگر این مورد صحیح نباشد، شما همچنان از کار خود لذت نمیبرید. درنتیجه، شاید بررسی مجدد هزینهها و منافع شغلتان به برنامهریزی برای آینده کمک کند.
۶ کاری که نباید اجازه رخ دادن آنها را بدهید
- مغلوب منفینگری شوید: پذیرفتن و کنار آمدن با یک محیط کاری بد باعث ماندگاری شما در یک ذهنیت منفی شده و از یافتن راهحلهای مقابله با آن جلوگیری خواهد کرد.
- در جنجالهای شرکت دخالت کنید: سعی کنید با افراد دلسوز و همدرد محل کار دوست شوید. تا حد ممکن از جنجالهای بیخودی و افراد سمی محیط کار فاصله بگیرید.
- حدومرزهای خود را زیر پا بگذارید: تا حد ممکن از زمانهای استراحت یا وقتهای نهاری که برای شما در نظر گرفتهشده استفاده کنید. از روزهای مرخصی خود بهره برده و برای کارهای پیشپاافتاده از نیازهای خود در محل کار رد نشوید.
- از خود دفاع نکنید: در مورد مقابله و تغییر وضعیت سمی محل کار خود خلاقیت به خرج دهید. برای مثال با مذاکره کردن، تغییر سرپرستها یا تغییر تیم، محیط بهتری برای خود پیدا کنید.
- در جمعآوری مدارک شک کنید: در صورت وقوع هرگونه اتفاق نامناسب یا سواستفادهگرانه در محیط کار مدارک جمع کنید تا در موقع درست آن را گزارش دهید.
- خودتان را کنار بگذارید: سعی کنید تا در کنار کار اصلی خود، یک تفریح پارهوقت نیز تعیین کنید تا لذت و روحیه بهتری از زندگی خود داشته باشید.
۶ کاری که به بهبود چنین وضعیتی کمک میکنند
- از این شرایط برای آزمایش تواناییهای خود استفاده کنید: در چنین موقعیتی، این امکان برای شما فراهم شده است تا تواناییهای خود مانند عملگرایی، حل اختلافات، داشتن مکالمات سخت و غیره را آزمایش کنید.
- از حمایت دیگران بهره ببرید: از افراد دلسوز و همدرد محیط کار خود کمک بخواهید. از حرفها و نصیحتهای آنها استفاده کرده تا از سمی بودن محیط کار مطمئن شوید؛ شاید در برخی موارد، شما در این مسئله اغراق کرده باشید.
- محیط کاری مثبتی ایجاد کنید: خودتان را با رنگها، عکسها و محیطی محاصره کنید که انرژی مثبتی به همراه میآورند.
- برای خروج از مجموعه برنامهریزی داشته باشید: انرژی خود را بر روی پیدا کردن کاری بهتر و محیطی سالمتر متمرکز کنید.
- مکالمات درونی خود را مدیریت کنید: به خودتان یادآوری کنید که این شرایط موقتی بوده و باید درک درستی از آن را حفظ کنید. این موقعیت یک بحران نیست؛ یک چالش است. رئیس شما فردی غیرقابلتحمل نیست؛ بلکه تنها از لحاظ احساسی نابالغ است.
- به خاطر داشته باشید که ارزش شما، به کارتان محدود نمیشود: ارزشهای خود را بازبینی کرده و بدانید که در خارج از محل کار خود، برای چه اهدافی تلاش میکنید.
نظرات