چطور شغل خود را دوست داشته باشیم؟
چه دستاوردی بزرگتر از اینکه بتوانیم روزی کسبوکار خودمان را راه بیاندازیم؛ یکی از شگفتانگیزترین تجربیات دنیا. اما باید واقعیت را هم قبول کنیم: همه توانایی، شرایط و سرمایه شروع کسبوکار خودشان را ندارند و برخی باید تا زمان بازنشستگی برای دیگران کار کنند. هرازگاهی در توییتر، اینستاگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی تصاویر یا جملاتی
چه دستاوردی بزرگتر از اینکه بتوانیم روزی کسبوکار خودمان را راه بیاندازیم؛ یکی از شگفتانگیزترین تجربیات دنیا. اما باید واقعیت را هم قبول کنیم: همه توانایی، شرایط و سرمایه شروع کسبوکار خودشان را ندارند و برخی باید تا زمان بازنشستگی برای دیگران کار کنند.
هرازگاهی در توییتر، اینستاگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی تصاویر یا جملاتی از دوستانی میبینیم و میخوانیم که خبر از راهاندازی یک کافیشاپ، کتابفروشی کوچک، فروشگاه اینترنتی یا شرکت خودشان را میدهند و تصاویری از این تجربه منحصربهفرد به اشتراک میگذارند. برعکس کمتر کسی را میبینیم که کارمند باشد و با اشتیاق از محیط کارش و همکاران در شبکههای اجتماعی صحبت کند. بهندرت پیش میآید فردی بنویسد هر روز صبح خوشحال از خواب بیدار میشود و خانه را به قصد کار ترک میکند.
چند هفته پیش مطلبی با عنوان « علائم هشداردهندهای که میگوید از کارتان استعفا دهید » نوشتم. واکنشها به این مطلب کاملا متفاوت بود. عده قابل توجهی به شرایط سخت کاری در ایران اشاره کرده بودند. برخی نوشته بودند این مطلب کاملا درست است اما هیچگاه نمیتوان یک محیط کار ایدهآل یافت؛ آن هم در شرایط کرونازده حال حاضر که هر شغلی با هر دستمزدی پیشنهاد میشود، باید پذیرفت.
در میان کامنتها اما دوستی به نوع نگرش افراد اشاره کرده و نوشته بود افرادی که چنین نشانههایی را میبینند و با محیط کارشان مشکل دارند، حتی اگر استعفا دهند و این محیط و همکارانشان را تغییر دهند، فقط مشکلات را از یک شرکت به شرکت دیگر حمل میکنند. باید ریشهیابی کرد و این مسئله را بهشکلی اساسی -که در واقع تغییر نگرش است- حل کرد.
ده دقیقه به خود زمان بدهید و هر آنچه را که درباره شغلتان دوست ندارید، یادداشت کنید.
اظهارنظر این دوست عزیز باعث شد مطلبی را که در حال خواندن آن هستید، بنویسم. اما چطور میتوانیم نگرشمان را نسبت به شغلمان تغییر دهیم؟ آیا راهحلی وجود دارد؟ اگر فرض را بر این بگیریم که ما در حال اغراق کردن درباره تمامی آن نشانهها هستیم و اوضاع آنقدرها هم که فکر میکنیم بد نیست، چطور میتوانیم نگاهی به درون بیاندازیم و با در پیش گرفتن راهکارهایی، به سهم خود به مثبت کردن فضای کاریمان کمک کنیم؟ هر چه باشد ما عضوی از یک گروه، سازمان یا حتی یک شرکت کوچک هستیم و به طور قطع سهمی در بهتر کردن شرایط داریم.
چه کنیم تا شغل خود را بیشتر دوست داشته باشیم؟
روزی که شغل خود را پیدا کردید چه احساسی داشتید؟ آیا فکر میکردید بهترین شغل روی زمین را پیدا کردهاید؟ هیچوقت فکر میکردید، همین لذتبخشترین اتفاق دنیا روزی به چیزی بدل شود که بههیچوجه انتظارش را نداشتید؟
اگر واژه «عشق در نگاه اول» را شنیده باشید، احتمالا آن روز با شغلتان چنین برخوردی داشتید. اما رفتهرفته و به مروز زمان، همین شغل دوستداشتی به چالشی بزرگ تبدیل شد که حالا با آن دستبهگریبانید. آن را پذیرفتهاید چون به درآمدتان نیاز دارید، اما بهخوبی هم آگاه هستید که این وضعیت ایدهآل نیست.
با دیگران مشورت و درددل کنید. در دلگرم کردن دیگران و دلگرمی گرفتن انرژیهای مثبت زیادی ردوبدل میشود.
اما نگران نباشید، راهکارهایی وجود دارد که میتواند روابط شما با شغلتان را تا حدود زیادی احیا کند. همین که در حال خواندن این مطلب هستید، یعنی گام اول را برداشتهاید و در مسیر صحیح قرار دارید.
این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر نگرش شما به کار، کارفرما، همکاران و شرایط کاری منفی باشد، حتی اگر بهترین شغل دنیا را هم داشته باشید، باز هم اوضاع عالی بهنظرتان نمیرسد. بنابراین هر آنچه لازم است برای تغییر دیدگاهتان انجام دهید.
در این مقاله به مواردی اشاره شده است که میتواند به شما کمک کند شغل فعلی را بیشتر دوست داشته باشید و در جهت تغییر نگرش گام بردارید. در بهترین حالت، شغل شما به همان چیزی تبدیل میشود که در ذهنتان ساختهاید و در بدترین حالت، دستکم با خود میگویید: «تلاشم را کردم، اما آنچه میخواستم رخ نداد». در این صورت با اطمینان بیشتری برای تغییر شغل برنامهریزی خواهید کرد.
1- برای تعیین اهداف با مدیرتان صحبت کنید
کار میتواند به یک فرآیند بسیار کسلکننده و حتی زجرآور تبدیل شود، اگر احساس کنید کاری که انجام میدهید قرار نیست سرانجامی داشته باشد.
با مدیرتان صحبت کنید و اهدافی منطقی و در عین حال الهامبخش برای خود در نظر بگیرید. این کار به شما انگیزه میدهد و به ایجاد ساختار و افزایش تمرکز برای انجام کارهای روزانهتان کمک میکند.
در عین حال، دستیابی به این اهداف میتواند به اهرمی برای مذاکره در رابطه با ترفیع شغلی و افزایش حقوق در آینده تبدیل شود. یا شاید هم شرایطی فراهم آید که بتوانید در بخش دیگری از سازمانتان مشغول به کار شوید و نقش دیگری را برعهده بگیرید.
2- فهرستی از جنبههای بد شغلتان تهیه کنید
به هر آنچه که میخواهید در شغلتان بهترش کنید، فکر کنید و فهرستی از آن تهیه کنید. توجه داشته باشید، تا زمانیکه تعریفی از این مسائل ارائه ندهید، نمیتوانید فرآیند حل مسئله را آغاز کنید.
اگر احساس میکنید گیر افتاده و به فرسایش شغلی مبتلا شدهاید، از اینکه این موضوع را با یکی از همکاران قابل اعتمادتان در میان بگذارید، نترسید.
مدت زمانی را برای این کار در نظر بگیرید و ذهنتان را از هرگونه تعصب، سوگیری و انرژی منفی خالی کنید. به مدت ده دقیقه هر آنچه را که درباره شغلتان دوست ندارید یادداشت کنید. تا حد ممکن دقیق باشید و جزئیات را ذکر کنید. بهعنوان مثال، اشاره به پُرسروصدا بودن محیط یا همکاران بیملاحظه بهاندازه کافی روشن نیست. میتوانید با جملاتی مانند «چون میزم نزدیک آسانسور است، سروصدا آزارم میدهد» یا «مسئول بازاریابی همیشه ایدههایم را دستکم میگیرد» به روشنتر شدن مطلب و در عین حال مشخص کردن گامهای بعدی کمک کنید.
بهعنوان مثال، میتوانید در مذاکراتتان با مدیر یا سرپرست مربوطه درباره گزینه تغییر میز کار خود صحبت کنید و حتی پیشنهاد دهید، یک روز در هفته از منزل کار کنید.
3- کاری را که واقعا دوست دارید انجام دهید، کشف کنید
درباره شغلتان و اینکه چه بخشهایی از آن را دوست دارید، خوب فکر کنید. با تمام جزئیات شغل رویاییتان را برای خود شرح دهید. تعریفی از این شغل ارائه دهید. اگر قرار بود معجزهای رخ بدهد و شما میتوانستید هر شغلی که میخواهید، داشته باشید، آن شغل چه بود؟
حالا بهدنبال جنبههای مشترک شغل فعلی و شغل رویاییتان بروید. با سرپرست مربوطه یا مدیرتان صحبت کنید و از او بخواهید در طول روز وقت بیشتری را به بخشهای دوستداشتنی شغل شما اختصاص دهد.
اگر هیچ وجه مشترکی پیدا نکردید، میتوانید به گزینه انتقال به بخش دیگری از سازمان فکر کنید. ممکن است فرصتهایی وجود داشته باشد که شما را تا حدودی به شغل رویاییتان نزدیک کند.
اگر این مشاغل رویایی در شرکت شما وجود دارد اما شما واجد شرایط نیستید، باید گزینه آموزش را انتخاب کنید. اگر مدیرتان به شما اطمینان داشته باشد، آموزش در حین کار هم روش مناسب دیگری است.
یک نقل قول جذاب و الهامبخش از قهرمان یا الگویتان در زندگی روی دیوار بچسبانید. رنگ و انرژی را به میز کارتان هدیه دهید.
4- از کمک گرفتن نترسید
اگر احساس میکنید گیر افتاده و به فرسایش شغلی مبتلا شدهاید، از اینکه این موضوع را با یکی از همکاران قابل اعتماد یا مدیرانتان در میان بگذارید، نترسید.
راههایی برای دریافت حمایت پیدا کنید. با این افراد مشورت کنید، ببینید آیا آنها میتوانند در یافتن راهحل به شما کمک کنند.
برای انجام وظایف روزانهتان برنامهریزی کنید تا بهشکل متعادلتری آنها را انجام دهید. در عین حال، یافتن برخی منابع آموزشی یا شرکت در دورههایی برای یادگیری مهارتهای جدید میتواند شما را از این کابوس نجات دهد.
5- شبکه ارتباطات خود را گسترش دهید
احتمالا با خود فکر میکنید چالشهایی که با آنها مواجه هستید، مسائل شغلی شما یا صنعتی که در آن مشغول به کارید، کاملا منحصربهفرد است. این نکته را در ذهن داشته باشید که ممکن است افراد بیشماری به این مسائل دچار باشند.
با شرکت در جلسات، رویدادها و کنفرانسها، ارتباطات خود را گسترش دهید. این کار میتواند به ایجاد یک سیستم حمایتی در زمان سختتر شدنِ کارها کمک کند.
با این افراد مشورت و درددل کنید. در دلگرم کردن دیگران و دلگرمی گرفتن انرژیهای مثبت زیادی ردوبدل میشود.
توجه داشته باشید که شبکه ارتباطات لزوما نباید با افراد خارج از شرکت گسترش یابد. با همکاران سازمان خودتان ارتباط برقرار کنید. این کار منافع بیشماری دارد.
6- از مزایای شغلیتان نهایت بهره را ببرید
شاید شما عاشق شغلتان نباشید، اما احتمالا این شغل مزایای زیادی برای شما داشته باشد که با فکر کردن به آنها ماندن برایتان راحتتر میشود. برخورداری از بیمه تکمیلی، برنامههایی مانند عضویت رایگان در باشگاههای ورزشی، استفاده از برنامههای ماساژ یا حتی نزدیکی مسیر از جمله این مزایاست.
حتی ممکن است شغل شما مزیتهایی داشته باشد که شما از آنها کاملا بیخبرید. به این موارد فکر کنید و از آنها آگاه باشید و از مواردی که دوستشان دارید بهره ببرید.
7- حضور خود را ثابت کنید
دوست داشتن شغل قطعا کار بسیار سخت و تقریبا غیرممکن خواهد بود، اگر و اگر تمام روز در شبکههای اجتماعی، فروشگاههای آنلاین و وبسایتهای خبری میچرخید. سعی کنید حضور داشته باشید و این حضور را به اثبات برسانید.
روی پروژههایی که به شما سپرده میشود، متمرکز باشید. اگر کارتان زودتر تمام میشود، یک پروژه جانبی پیدا و روی آن کار کنید. چنین ابتکار عملی قطعا تاثیر مثبتی بر رویکرد مدیر شما در ارتباط با شما خواهد داشت.
به اولین باری که به پیشنهاد شغلی فعلی «بله» گفتید، فکر کنید.
اگر حجم کارتان بالاست و نمیتوانید برای شروع پروژههای جدید ابتکار عمل داشته باشید، میزان تمرکز خود را بالا ببرید و کاری بینقص به مدیرتان تحویل دهید. با هر بار تمرکز بیشتر، مدت زمان استراحت بیشتری را بهعنوان پاداش برای خود در نظر بگیرید.
8- به فضای کار خود انرژی ببخشید
تغییراتی هر چند اندک در محیط کار خود ایجاد کنید. از شر وسایل اضافی خلاص شوید. یک نقل قول جذاب و الهامبخش از قهرمان یا الگویتان در زندگی روی دیوار بچسبانید. یک خودکار یا دفتر یادداشت جدید برای خودتان بخرید. گلدانی زیبا روی میزتان بگذارید. اگر کارتان بهگونهای است که میتوانید در حین کار به موسیقی مورد علاقهتان گوش دهید، یک هدست رنگی و انرژیبخش تهیه کنید.
وقتی ارتباطاتتان با محیط کار را بهبود ببخشید و فضای مثبتی ایجاد کنید، با احساس بهتری سر کار میروید.
9- فهرستی از جنبههای شغلی که بابت آنها سپاسگزار هستید، تهیه کنید
تمام جنبههای کوچک و بزرگ در ارتباط با شغلتان که بابت آنها سپاسگزار هستید، یادداشت کنید. از کافیشاپی که در مسیر رفتوآمد هر روز از آن قهوه میخرید تا جنبههای مالی و دوستیهایی که در کار ایجاد شده، همه را بنویسید.
مطالعات نشان میدهد، تهیه چنین فهرستی به شما کمک میکند درباره شرایط فعلی خوشبین باشید و حال بهتری تجربه کنید.
10- به خودتان یادآوری کنید، چرا این شغل را انتخاب کردید
به اولین باری که به این پیشنهاد شغلی «بله» گفتید، فکر کنید. شاید آن موقع فکر میکردید، درآمدتان خوب است و این شغل مزایای بسیاری دارد. حتی اگر حالا شرایط تغییر کرده، به این موضوع فکر کنید که چرا روز اول این کار را پذیرفتید.
آنچه در آن زمان برای شما مهم بوده، حالا برای تصمیمگیری در مراحل بعدی کمککننده است؛ فرقی نمیکند مرحله بعد ماندن در همین شغل و بهبود شرایط باشد یا برنامهریزی برای تغییر مسیر و یافتن شغل جدید.
نظرات