نفت در برابر آب / افغانستان و ترکیه شمشیر را از رو بستهاند؟
بحران آب در ایران تنها به کاهش بارندگی و سومدیریت منابع آبی محدود نمیشود. افغانستان از شرق و ترکیه از غرب با ساخت سدهایی روی دجله و فرات و هیرمند، ایران را به کانون گرد و غبار تبدیل کردهاند. نواحی مرکزی از کمبود باران رنج میبرد و نواحی مرزی شرقی و غربی از بسته شدن
بحران آب در ایران تنها به کاهش بارندگی و سومدیریت منابع آبی محدود نمیشود. افغانستان از شرق و ترکیه از غرب با ساخت سدهایی روی دجله و فرات و هیرمند، ایران را به کانون گرد و غبار تبدیل کردهاند. نواحی مرکزی از کمبود باران رنج میبرد و نواحی مرزی شرقی و غربی از بسته شدن منابع آبی توسط کشورهای همسایه.
به گزارش تجارتنیوز ، کشاورزان ایرانی، بهتر از هر کسی در ایران میدانند که وضعیت منابع آبی در کشور به سمت فاجعه حرکت میکند: سطح آب در چاههایِ زیرزمینی هر سال پایینتر میرود و روستاهای بسیاری (از جمله در استان خراسان شمالی و اصفهان) به دلیل تمامشدن منابعِ آب زیرزمینی متروکه شدهاند.
جدیدترین برآوردها (از جمله در مقالهای علمی که در مجله معتبر «نیچر» منتشر شده)، نشان میدهند که ایران در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی، حدود ۷۴ کیلومتر مکعب از آبهای زیرزمینی خود را استخراج کرده است. هر کیلومتر مکعب آب، معادل یک تریلیون لیتر آب است و ۷۴ کیلومتر مکعب، معادل ۷۴ تریلیون لیتر آب است، یعنی معادل عددی که ۱۲ صفر دارد.
چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن
با این همه، وقتی که از بُعدِ کلان به تصویر کمبود آب در ایران نگاه میکنیم، وضعیت حتی وخیمتر هم به نظر میرسد. مصطفی فداییفرد، رییس کمیته ارزیابی سیلاب کمیته ملی سدهای بزرگ ایران، در اردیبهشتماه امسال به ایلنا گفته بود که ایران از مرحله «بحران آبی» عبور کرده و به مرحله «ورشکستگیِ آبی» رسیده است.
منظور این مقامِ مسئول از «ورشکستگیِ آبی»، با اعداد و ارقامی که به آنها اشاره کرده، کاملا واضح است: سالانه حدود ۹۶ میلیارد متر مکعب آب در ایران مصرف میشود و این در حالی است که کلِ منابعِ آبِ تجدیدپذیر کشور حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب است. به عبارت ساده، خرج بیشتر از دخل است و این (چه در اقتصاد، چه در تجارت و چه در مدیریت منابع آب) یعنی «ورشکستگی».
رییس کمیته ارزیابی سیلاب کمیته ملی سدهای بزرگ ایران اما در مصاحبه مورد اشاره در بالا، این را هم اضافه کرده بود که بحران آب در ایران، به دلیل کمآبی و خشکسالی بروز نکرده، بلکه دلیل اصلی، سوءمدیریتِ منابعِ آب است.
«جنگ آب» در منطقه شروع شده است؟
اما مشکل بحران آب در ایران به داخل محدود نمیشود. از یک سو ایران و افغانستان مدتهاست که بر سر حقابه هیرمند با هم درگیرند و این مشکلات ابعاد تازهای هم یافته است. همین چند ماه پیش، مقامات افغانستان و از جمله رییسجمهوری این کشور، از سد «کمالخان» در ولایت نیمروز در نزدیکی مرز این کشور با ایران رونمایی کردند.
محمد اشرف غنی، رییسجمهوری افغانستان، در مراسم افتتاح این سد گفت که از این پس، فارغ از سهم تعریف شده ایران از حقآبه «هیرمند»، در مقابل درخواست آبِ مازاد از سوی ایران، از ایران نفت میگیرد. نفت در برابر آب!
این اما در حالی است که رودخانه هیرمند دارای یک رژیم حقوقیِ تعریف شده است و بر اساس قراردادی که در سال ۱۳۵۱ خورشیدی بین ایران و افغانستان به امضا رسیده، حقآبه ایران کاملا مشخص بوده و دولت افعانستان هم به این حقآبه متعهد است.
سالانه حدود ۹۶ میلیارد متر مکعب آب در ایران مصرف میشود و این در حالی است که کلِ منابعِ آبِ تجدیدپذیر کشور حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب است. به عبارت ساده، دخل بیشتر از خرج است.
ترکیه شمشیر را از رو بسته است
با این همه، نگرانیِ اصلیِ ایران از ساخت سد در کشورهای همسایه، بیش از آنکه متوجه افغانستان باشد، باید متوجه ترکیه باشد. ترکیه در چند دهه اخیر دستکم ۲ سد بسیار بزرگ بر سر منشا رودهای «دجله و فرات»، بزرگترین رودهای جاری در کشور عراق ساخته است. (تعداد سدها با احتساب سدهای کوچکتر، در مجموع ۲۲ مورد گزارش شده است.)
ترکیه از سدسازی بر سر منشا دجه و فرات به دو شکل سود میبرد: نخست تامین میلیاردها مترمکعب آب برای مصارف کشاورزی و تامین برق و دوم، در دست داشتن اهرمی برای فشار به عراق.
سد «آتاتورک» (Atatürk) در سال ۱۹۹۲ میلادی افتتاح شد و سد «ایلیسو» (Ilısu) هم همین اواخر و در سال ۲۰۱۸ میلادی. اولی حدود ۵۰ میلیارد مترمکعب، برابر با ظرفیت بیش از ۶۵۰ سد در ایران و معادل حدود نیمی از ظرفیت تمامِ آبِ مصرفی در ایران در طول یک سال، ظرفیت آبگیری دارد و ۱۶ برابر بزرگتر از بزرگترین سدِ ایران (سد کرخه) است. دومی هم حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب ظرفیت آبگیری دارد که به تنهایی، حدود ۳ برابر بیش از ظرفیت سد کرخه است.
تخمینها نشان میدهند که این دو سد میتوانند جلویِ روانشدنِ حدود ۶۰ درصد از میزان آب ورودی به عراق را بگیرند و برای کشوری که همین حالا هم با بحران ریزگردها و کمبود آب شرب مواجه است، این یعنی فاجعه.
ترکیه از این اقدام به دو شکل سود میبرد: نخست تامین میلیاردها مترمکعب آب برای مصارف کشاورزی و تامین برق و دوم، در دست داشتن اهرمی برای فشار به عراق. ترکیه علاوه بر منافع سیاسیِ گستردهای که در مناطق کردنشین عراق دارد، نیاز به اعمال کنترل سیاسی بر این همسایه جنوبی خود را هم احساس میکند و البته فکر ادامه کار را هم کرده است: اردوغان چند سال پیش اعلام کرد که در مرز خود با ایران و عراق، همچون مرز این کشور با سوریه، دیوار خواهد کشید.
ایران در ریزگرد غرق میشود
داستانِ اختلافاتِ ژئوپولتیک به جای خود، اما احداث چنین سدهایی بر سر راه ورود آب به عراق، با وجود اعتراضاتی که ایران و عراق به این موضوع داشتهاند و حتی کار را به سازمان ملل متحد هم کشیدهاند، همچنان پشتوانه محکمی همچون « نوعثمانیگرایی » در ترکیه دارد.
کارشناسان محیطزیست میگویند آبگیریِ این سدها، بحران ریزگردها در عراق و ایران را تشدید خواهد کرد و آن را به مرزهای غیرقابل تحملی خواهد کشاند. صحنههای جهنمگونه هوایِ شهرهایی همچون اهواز که غرق در ریزگردها شدهاند، هنوز هم از ذهن ایرانیها پاک نشده است.
با این همه، تلاشهای ایران برای جلوگیری از این وضعیت، هنوز محدود به اقدامات دیپلماتیک و انتقاداتِ کمرمق بوده است. به عنوان نمونه، در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ایران تلاش کرد قطعنامهای برای مقابله با ریزگردها (به صورت کلی و بدون انتقاد جدی از ترکیه) در سازمان ملل متحد به تصویب برساند.
این قطعنامه، بالاخره در آذرماه سال ۱۳۹۵ و در کمیته دوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید، اما کشمکشهایِ سیاسیِ داخلیِ ایران و کاهش تعداد موارد حادِ بحران ریزگرد در شهرهای جنوبی و مرکزی ایران، ظاهرا از شدت توجهها به این موضوع در ساختار مدیریتیِ ایران هم کاسته است.
وضعیتِ جهنمگونه هوایِ اهواز و شهرهایی دیگر در جنوب و غرب ایران، با کاهش ورودی آب به سدهای عراق مرتبط است.
انتقاد نرم ایران و پاسخ سخت ترکیه
در تیرماه سال ۱۳۹۶ اما کنفرانسی در ایران برگزار شد که قرار بود با حضور برخی مهمانان خارجی، موضوع قطعنامه پیشنهادی ایران در سازمان ملل متحد در آن به شکلی دقیقتر مطرح شود. حسن روحانی، رییسجمهوری ایران، در این همایش گفت که ریزگردهای آوار شده بر سر ایران، ۲۰ درصد منشا داخلی و ۸۰ درصد منشا خارجی دارند.
روحانی منشا خارجی این ریزگردها را هم مشخص کرد و گفت: «کشورهای عراق، سوریه، اردن، کویت، عربستان، پاکستان، افغانستان و ترکمنستان جزو کشورهایی هستند که گرد و غبار از آنها به داخل ایران سرازیر میشود.»
اشاره رییسجمهور ایران به ترکیه (که در آن زمان در اوج روابط گرمِ سیاسی با ایران بود) بسیار نرمتر از اینها بود و در واقع، نامی از این کشور برده نشد. روحانی از سدسازی ترکیه هم انتقاد کرد و گفت که یکی از دلایل افزایش گرد و غبار در ایران سدسازیها در کشورهای همسایه است.
او گفت:«طرح ایجاد ۲۲ سد بزرگ در «یکی از کشورهای همسایه»، میتواند تاثیرات بسیار مخربی بر فرات و دجله بگذارد. نمیتوان در برابر آثار مخرب این اقدامات بیتفاوت بود. کشورهای منطقه و سازمانهای بینالمللی در این زمینه مسئولیت دارند.»
ترکیهایها البته سریع و صریح جواب دادند. «فضلی چورمان»، معاون وقتِ وزیر امور خارجه ترکیه درباره درخواست مقامهای ایرانی از جمله معصومه ابتکار ( رئیس وقتِ سازمان محیطزیست ایران)، مبنی بر اینکه «ترکیه تضمین دهد که حقآبه رودخانههای پاییندست و تالابها با این سدها از بین نمیرود»، گفت: «معنی اینکه ایران میگوید ما تضمین بدهیم را نمیدانیم. آیا ایران در زمان سدسازی با کشور دیگری مشاوره و همکاری میکند و یا تضمینی میدهد؟ در حال حاضر هم ایران نباید درباره سدسازی ترکیه تضمین بخواهد.»
رئیس هیات ترکیهای در کنفرانس بینالمللی گرد و غبار در تهران هم گفت: «اگر ترکیه مشکلی با عراق داشته باشد، این دو کشور میتوانند با یکدیگر مذاکره کنند و نیازی به دغدغه و نگرانی ایران برای عراق نیست.»
رسیدن «آب» به سطح «امنیت»
این اما در حالی است که زنگ هشدارِ برخی پیشبینیها در مورد بروز درگیری و آشوب بر سر منابع آب در قسمتهایی از جهان، همین حالا هم بلند شده و متاسفانه، دستکم یک مورد از این هشدارها، به ایران مربوط میشود.
«موسسه منابع جهان» (World Resources Institute) که اندیشکدهای واقع در آمریکا است، در سال ۲۰۱۹ در یک بررسی به پیشبینی مواردی پرداخت که درگیری بر سر منابعِ آبی در آنها (به ویژه در مرز میان کشورها) میتواند به درگیری میان کشورها و آشوبهای داخلی در آنها ختم شود.
در این گزارش که با استفاده از «یادگیری ماشین» (machine learning) و جمعآوریِ دادههای محیطزیستی، سیاسی و اقتصادی و مدلسازی بر اساس آنها صورت گرفته، به ۵ نقطه در جهان اشاره شده که مستعد بروز درگیری بر سر منابع آب هستند. این ۵ نقطه، شامل شهر «بصره» در عراق، کشورهایِ «مالی» و «نیجریه» در قاره آفریقا، مرز هند و پاکستان، و نوار مرزیِ ناحیه جنوبغربی ایران هستند.
اعتراضات خونین عراقیها در سالهای اخیر، به کمبود شدید آب و برق در این کشور بی ارتباط نبوده است.
نکته جالب این است که کمی پیش و پس از این پیشبینی، آشوبهایِ شهری در «بصره» واقع در عراق، عملا به وقوع پیوستند و حتی به دیگر شهرهای عراق هم گسترش پیدا کرده و علاوه بر موضوع کمبود آب و برق، نظام سیاسی عراق را هم نشانه گرفتند. تخمین زده میشود که حدود هزار و صد نفر بر اثر درگیری با نیروهای امنیتی در عراق کشته شدند و تعداد مجروحین نیز به چندین هزار نفر میرسید.
کمی پیش از نگارشِ گزارشِ مورد اشاره در بالا، دو شهر آبادان و خرمشهر در جنوبغربی ایران هم صحنه اعتراضاتی اجتماعی بودند که جرقه آنها را کمبود منابع آبی در این مناطق زده بود. موضوع آب در این منطقه (که از قضا یکی از بزرگترین حوضههای آبریز در ایران هم هست) به سفر استانی محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی هم کشیده شد که به تلویح گفته بود وضعیت آب و فاضلاب در استان خوزستان فاجعهبار است.
نظرات