معاملات پشتپرده برای پیروزی طالبان / بنیادگرایان چگونه افغانستان را تصرف کردند؟
طالبان حالا دیگر یک گروه تروریستی نیست که سرانِ آن این سو و آن سویِ جهان پنهان شده باشند. آنها اکنون کنترل دستکم ۷۰ درصد از خاک افغانستان را در دست دارند و تا اشغال کامل افغانستان تنها چند قدم فاصله دارند. به گزارش تجارتنیوز، تا لحظه تنظیم این گزارش، طالبان موفق شده «قندهار» و
طالبان حالا دیگر یک گروه تروریستی نیست که سرانِ آن این سو و آن سویِ جهان پنهان شده باشند. آنها اکنون کنترل دستکم ۷۰ درصد از خاک افغانستان را در دست دارند و تا اشغال کامل افغانستان تنها چند قدم فاصله دارند.
به گزارش تجارتنیوز، تا لحظه تنظیم این گزارش، طالبان موفق شده «قندهار» و «هرات»، به ترتیب دومین و سومین شهر بزرگ در افغانستان را هم اشغال کند و در ۵۰ کیلومتری کابل هستند. طالبان کنترل راهها و جادههای مهم را در دست گرفتهاند و دولت افغانستان را به حاشیه بردهاند.
دولتی که اکنون هیچ حامیِ بینالمللیای ندارد. چراکه آمریکا از افغانستان خارج شده، پاکستان آماده سقوط دولت «غنی» است، چین به طالبان چراغ سیز نشان داده، ایران با سران طالبان دیدار کرده و کشورهای عرب خلیج فارس و روسیه هم ساکتند تا طالبان کل افغانستان را اشغال کند.
اما طالبان چگونه در افغانستان قدرت گرفت و حالا چگونه توانسته اینگونه در خاک افغانستان پیشروی کند؟ آیا پشت پردهای در کار است؟
وقتی از «طالبان» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
در مورد طالبان، تقریبا همه چیز به اشغال افغانستان از سوی شوروی در دهه ۱۹۷۰ میلادی بر میگردد. در آن زمان، پاکستان که نگران بود شوروی علاوه بر افغانستان به خاک این کشور هم نفوذ کند، با همکاری عربستانسعودی و آمریکا، گروهی از شبهنظامیان موسوم به «مجاهدین افغانستان» را تامین مالی کرد و آموزش داد تا با نیروهای شوروی درگیر شوند.
با خروج نیروهای شوروی از خاک افغانستان، از دل «مجاهدین» گروه تازهای به نام «طالبان» ظهور کرد که عقاید افراطی اسلامی داشت و از آنجا که به دلیل مبارزه با نیروهای شوروی از سطحی از مقبولیت عمومی هم برخوردار بود، خیلی زود در بخشهایی از خاک افغانستان پا گرفت.
طالبان به زودی بر بخش اعظم افغانستان تسلط پیدا کرد و یکی از تاریکترین دورههای تاریخ این کشور را رقم زد. این گروه تروریستی، در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی، در عمل بر افغانستان حکومت میکرد. این در حالی است که تمام آنچه که در سالهای اخیر از جنایات داعش در رسانهها و شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد، پیش از این به اشکال مختلف توسط طالبان در افغانستان اجرا شده بود.
شکلگیری طالبان به اشغال افغانستان از سوی شوروی در دهه ۱۹۷۰ میلادی بر میگردد. در آن زمان، پاکستان با همکاری عربستان و آمریکا، گروهی از شبهنظامیان موسوم به «مجاهدین افغانستان» را تامین مالی کرد و طالبان از دل این گروه ظهور کرد.
افغانستان سالهاست که درگیر جنگ داخلی است.
فهرست جنایتهای طالبان کاملا تکاندهنده هستند: زنان حق بیرونآمدن بدون پوشش «برقع» را نداشتند؛ زنان حق تحصیل نداشتند و قتلهای ناموسی و بریدن بینی و گوشهای آنها رواج داشت؛ مردان باید ریش میگذاشتند و تماشا کردن تلویزیون حرام اعلام شده بود. طالبان با هرگونه هنر تجسمی هم مشکل داشت و یکی از بزرگترین تندیسهای بودا در منطقه «بامیان» در این کشور که ارزش تاریخی بینظیری داشت، توسط طالبان به طور کامل ویران شد.
«شیطان» شهر به شهر پیشروی میکند
با حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی، طالبان هم در کنار «القاعده» در فهرست دشمنان «ناتو» قرار گرفت و خیلی زود متلاشی شد. با این همه، این دو گروه هرگز از بین نرفتند. در طول ۲۰ سال گذشته، طالبان خود را بازآرایی کرده و حتی بارها علیه دولت مستقر در افغانستان دست به حملات تروریستی زده است.
حالا اما ماجرا فرق میکند و طالبان، تا اشغال کامل خاک افغانستان و بازگشت به دهه ۱۹۹۰ میلادی در این کشور، تنها چند قدم فاصله دارد. تا لحظه تنظیم این گزارش، طالبان موفق شده «قندهار» و «هرات»، به ترتیب دومین و سومین شهر بزرگ در افغانستان را هم اشغال کند.
برخی گزارشها از تصرف شهر «لشگرکاه» در ولایت «هلمند» توسط نیروهای طالبان و نزدیک شدن نیروهای این گروه به کابل، پایتخت افغانستان هم خبر میدهند. این در حالی است که طالبان از «اشرف غنی»، رییسجمهور افغانستان خواسته استعفا بدهد تا این گروه وارد گفتوگوهای صلح با دولت افغانستان شود.
طالبان شهر به شهر در حال تصرف افغانستان است.
«غنی» اما در مراسمی که در کاخ ریاستجمهوری افغانستان برگزار شده بود، تاکید کرد که «تعیین جانشین» او باید توسط مردم افغانستان انجام شود و «فرد دیگری» نمیتواند برای افغانستان «زعیم ملی» تعیین کند.
نیروهای دولتی و ارتش ملی افغانستان، حالا عمدتا در شهرهای «کابل»، «بلخ» و «مزار شریف» گرد هم آمده و آماده شدهاند تا جلوی پیشروی طالبان را بگیرند. با این همه، طالبان حالا علاوه بر اشغال بسیاری از شهرها و استانها (به ویژه در جنوب و مرکز افغانستان)، کنترل بسیاری از جادهها را هم در دست دارد و این، کار را برای دولت و ارتش افغانستان سخت میکند.
از طرفی، دولت کنونیِ افغانستان تقریبا هیچ حامیِ بینالمللیای ندارد: آمریکاییها با خروج از افغانستان به دولتی که در واقع خودشان در این کشور بنیان گذاشته بودند، پشت کردند؛ پاکستان آماده سقوط دولت «غنی» است؛ سران طالبان در ایران با مقامات ایرانی دیدارهای رسمی داشتهاند و کشورهای عرب خلیج فارس و روسیه هم ساکتند تا طالبان کل افغانستان را اشغال کند.
چین، مشتاقِ سقوط کابل
تنها استثنا شاید ترکیه باشد، کشوری که باز هم در حال «بازی دو طرفه» با دولت رسمی افغانستان از یک سو و طالبان از سوی دیگر است. ترکیه از سوی «ناتو» مامور شده تا امنیت فرودگاه کابل را تامین کند. با این همه، طالبان ترکیه را تهدید کرده که باید هرچه زودتر نیروهایش را از افغانستان خارج کند و در غیر این صورت، مورد هجوم عملیات تروریستی قرار خواهد گرفت.
«رجب طیب اردوغان»، رییسجمهور ترکیه، که به دنبال گسترش نفوذ خود در هر جایِ ممکن در جهان است، ابتدا مقاومت کرد، کمی بعد اما گفت که حاضر است با رهبر طالبان دیدار کند. اما در دیدار دو رهبر سیاسی (رییس یک دولتِ عضو «ناتو» و رهبر یک گروهک تروریستی و شورشی) چه چیزی به جز رایزنی بر سر تقسیم غنائم سیاسی و اقتصادی در فردای سقوط افغانستان میتواند در دستورِ گفتوگو باشند؟
دولت کنونیِ افغانستان تقریبا هیچ حامیِ بینالمللی ندارد: آمریکاییها به دولتی که خودشان در این کشور بنیان گذاشتند، پشت کردند؛ پاکستان آماده سقوط دولت «غنی» است؛ سران طالبان در ایران با مقامات ایرانی دیدارهای رسمی داشتهاند و کشورهای عرب خلیج فارس و روسیه هم ساکتند تا طالبان کل افغانستان را اشغال کند.
نکته جدید در مورد طالبان، رایزنیهای دیپلماتیک آنها است که از استانبول و دوحه گرفته تا تهران، در حال انجام است.
از آن سو، چین به طور رسمی اعلام کرده که آماده است تا در صورت سقوط کابل، دولت ایجاد شده توسط طالبان را به رسمیت بشناسد. موضع چین در مقابل پیشروی طالبان، در واقع تا حد زیادی روشن است: دو کشور در منطقه «بدخشان» در افغانستان مرز مشترکی دارند که به شدت صعبالعبور است و به همین دلیل، تاکنون، به یک گذرگاه ترانزیتی بدل نشده است.
با این همه، چینیها همین اواخر برنامهریزی کرده بودند که این مرز را به عنوان یک گذرگاه ترانزیتی باز کنند و حالا که زمینِ بازی در حال تغییر است و طالبان در آستانه فتح قدرت به جای دولتِ دموکراتیک افغانستان است، چه کاری بهتر از اینکه پیشاپیش به فاتحان جدید چراغ سبز نشان بدهند؟!
تبعات سقوط افغانستان برای ایران و جهان
در مورد رنج مردم افغانستان که اکنون چند دهه است درگیر جنگ خارجی و درگیریهای داخلی هستند، میتوان هزاران هزاران کلمه نوشت. با این همه، سقوط احتمالی افغانستان به دست یک گروه تروریستی، عواقب بسیاری هم برای ایران و جهان خواهد داشت. به طور مشخص، افغانستان که در مسیر توسعه اقتصادی و سیاسی قرار گرفته بود، حالا به یک منطقه بحرانزده بدل شده و این یعنی به زودی موج مهاجران افغانستانی روانه ایران و کشورهای اطراف خواهند شد.
چین به طور رسمی اعلام کرده آماده است تا در صورت سقوط کابل، دولت ایجاد شده توسط طالبان را به رسمیت بشناسد. چراکه دو کشور در منطقه «بدخشان» در افغانستان مرز مشترکی دارند که به شدت صعبالعبور است و به همین دلیل، تاکنون، به یک گذرگاه ترانزیتی بدل نشده است.
کشت و صادرات تریاک، اصلیترین محل درآمد طالبان است.
ترکیه، پیشدستی کرده و تکمیل دیوار مرزی این کشور با ایران در هفتههای اخیر، گواه روشنی است بر اینکه مقامات ترکیه نمیخواهند بعد از پذیرش موج پناهندگان سوری، حالا موج پناهندگان افغانستانی که از خاک ایران وارد خاک ترکیه میشوند را پذیرا باشند.
افزایش کشت و صادرات غیرقانونی مواد مخدر از خاک افغانستان به خاک ایران هم پیامد بعدی است که میلیاردها دلار خسارت مادی بر جای خواهد گذاشت و متاسفانه جانهای بسیاری را هم خواهد گرفت. از حاکم شدن یک گروهک تروریستی بر یک سرزمین، انتظار هیچ پیامد مثبتی را نمیتوان داشت.
نظرات