«ترکیه» از «آفریقا» چه میخواهد؟/ حضور چراغخاموشِ «ایران» در «کنیا» برای چیست؟
آفریقا اکنون فقیرترین قاره در جهان است و بخشی از کشورهای جنوب «صحرای آفریقا»، به قدری فقیرند که درآمد یک سال شهروندان آنها کمتر از هزار دلار است. (یک شهروند «قطر»، به طور متوسط در کمتر از ۲ روز این میزان درآمد را کسب میکند.) به گزارش تجارتنیوز، دادههای سایت «استاتیستا» (statista) در سال ۲۰۱۹
آفریقا اکنون فقیرترین قاره در جهان است و بخشی از کشورهای جنوب «صحرای آفریقا»، به قدری فقیرند که درآمد یک سال شهروندان آنها کمتر از هزار دلار است. (یک شهروند «قطر»، به طور متوسط در کمتر از ۲ روز این میزان درآمد را کسب میکند.)
به گزارش تجارتنیوز، دادههای سایت «استاتیستا» (statista) در سال ۲۰۱۹ میلادی نشان میدهند که شهروندان برخی کشورهای آفریقایی، در واقع در شرایطی زندگی میکنند که متعلق به قرن بیستویکم نیست. مثلا، در کشورهایی مانند «سودان جنوبی» (که تازه در سال ۲۰۱۱ میلادی تاسیس شده)، کمتر از ۷ درصد از مردم به برق دسترسی دارند.
قاره آینده
بر اساس همین گزارش، این نسبت در زمان بررسی، برای شهروندان «چاد» حدود ۸ درصد، در «بروندی» و «مالاوی» حدود ۱۱ درصد و حتی برای کشوری مانند «روآندا» (که یکی از امیدهای اقتصادی آفریقا است و رشد اقتصادی ۲ رقمی دارد)، تنها حدود ۳۸ درصد بوده است.
«ترکیه» حالا ۴۳ سفارتخانه در کشورهای آفریقایی دارد و اعلام کرده که قرار است تعداد نمایندگیهای دیپلماتیک خود در آفریقا را به زودی به ۵۰ مورد برساند، که در واقع یعنی تقریبا تمام قاره آفریقا. (۵۴ کشور آفریقایی در «سازمان ملل متحد» نماینده رسمی دارند.)
با این همه، آفریقا آینده درخشانی خواهد داشت. نخست اینکه تا ۳ دهه آینده، یک نفر از هر ۴ نفر جمعیت جهان آفریقایی خواهد بود، چرا که این قاره بالاترین نرخ رشد جمعیت را دارد و این نسبت تا مدتی حفظ هم خواهد شد. (دو گزارش اختصاصی «تجارتنیوز» از قاره آفریقا را در آفریقا-بخش اول و آفریقا- بخش دوم بخوانید.)
وجود منابع معدنی گسترده، جمعیت جوان و بازارهای مصرفیِ رو به رشد هم مزایای دیگر آفریقا هستند که در صورت رفع موانع (سطح پایین سواد، مشکلات بهداشتی و خشونتهای سیاسی)، میتوانند آفریقا را به موتور توسعه جهان در دهههای آینده بدل کنند.
با وجود تمام مشکلات، آفریقا میتواند در دهههای آینده موتور رشد اقتصاد جهانی باشد.
علاوه بر این، در سطوح کنونیِ توسعه در این قاره، سرعت رشد بسیار بالاتر است. به عنوان نمونه، برخی پژوهشهایِ اقتصادی نشان میدهند که فقط و فقط گسترش دسترسی به برق در کشورهای آفریقایی، میتواند تولید ناخالص داخلی آنها را چند ده درصد رشد بدهد. این در حالی است که اقتصاد کشورهایی مانند «آلمان»، در مقیاس طولانی مدت، سالانه تنها یک درصد رشد میکند.
ترکیه، «آفریقا» را میخواهد
در این میان، برخی کشورهای جهان از همین حالا خیز برداشتهاند تا از آینده اقتصادی آفریقا منتفع بشوند. «چین» بزرگترین و قابل توجهترین نمونه است. دادههای وزارت بازرگانی چین نشان میدهد که حجم مبادلات اقتصادی میان چین و کشورهای آفریقایی، در سال ۲۰۲۱ میلادی به حدود ۱۳۹ میلیارد دلار رسیده است. (در سال ۲۰۰۰ میلادی، همین شاخص حدود ۱۰ میلیارد دلار بود.)
«ترکیه» اخیرا در جریان «عید قربان»، در میان شهروندان برخی کشورهای مسلماننشین در آفریقا، گوشت قربانی توزیع کرده بود. مشکل بتوان تصور کرد مردمی که شکمشان سیر میشود، نامِ نیکی از شما به یاد نداشته باشند.
چینیها شرکتهای بسیاری هم در آفریقا تاسیس کردهاند. گزارش موسسه «مکنزی» نشان میدهد که در سال ۲۰۱۷ میلادی، حدود ۱۰ هزار شرکت چینی در سرتاسر آفریقا مشغول به فعالیت بودهاند. عجیبتر از همه هم اینکه نظام معروف «وام-بدهیِ» چینیها در آفریقا هم به شکلی گسترده عمل کرده و تخمین زده میشود که اکنون چین مطالبهگرِ حدود ۲۱ درصد از تمام بدهیهای خارجی کشورهای آفریقایی باشد.
اردوغان در سالهای اخیر سفرهای بسیاری به کشورهای آفریقایی داشته است.
اما جدایِ از «چین» که یک قدرت جهانی است، قدرتهای منطقهای هم به سمت آفریقا خیز برداشتهاند و از قضا، «ترکیه» یکی از آنها است. شواهد متعددی نشان میدهند که «ترکیه» در طول دو دهه گذشته، به صورت تدریجی در حال گسترش نفوذ خود در قاره آفریقا بوده است.
«قدرت نرم» ترکیه در آفریقا: از زبان ترکی تا واکسن و گوشت قربانی
«ترکیه» در سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر «اتحادیه آفریقا» (African Union) انتخاب شد و از آن تاریخ (که تقریبا همزمان با برآمدن «حزب عدالت و توسعه» در «ترکیه» هم بود)، نفوذ در آفریقا را کلید زد.
«ترکیه» از دهه ۱۹۲۰ میلادی با «مصر» ارتباط دیپلماتیک داشت و این کشور، اساسا زمانی جزئی از خاک «امپراتوری عثمانی» بود. با این همه، دور جدید گسترش روابط دیپلماتیک «ترکیه» با کشورهای آفریقایی، همین اواخر شروع شده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری «آناتولی»، «ترکیه» در سال ۲۰۱۰ میلادی سفارتخانههایی در «آنگولا»، «غنا»، «ماداگاسکار»، «مالی»، «جزایر موریس»، «اوگاندا» و «کامرون» افتتاح کرد. یک سال بعد، سفارتخانههای «ترکیه» در «سودان جنوبی»، «موریتانی»، «موزامبیک»، «زامبیا»، «زیمبابوه» و «گامبیا» افتتاح شد.
در سال ۲۰۱۲ میلادی، «ترکیه» سفارتخانههای خود در «گابون»، «نامیبیا» و «نیجر»، در سال ۲۰۱۳ در «جیبوتی»، «چاد»، «اریتره» و «گینه» و در سال ۲۰۱۴ میلادی در »بنین»، «بوتسوانا»، «بورکینافاسو»، «کنگو» و «رواندا» را افتتاح کرد.
بنیاد «یونس امره»، توسط ترکیه در کشورهای مختلف (از جمله در ایران) شعبه دارد تا به بسط زبان و فرهنگ ترکی بپردازد.
«ترکیه» حالا ۴۳ سفارتخانه در کشورهای آفریقایی دارد و اعلام کرده که قرار است تعداد نمایندگیهای دیپلماتیک خود در آفریقا را به زودی به ۵۰ مورد برساند، که در واقع یعنی تقریبا تمام قاره آفریقا. (۵۴ کشور آفریقایی در «سازمان ملل متحد» نماینده رسمی دارند.)
اما این تنها تلاشهای «ترکیه» برای نفوذ در قاره آفریقا نیستند. «ترکیه» همپای گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در کشورهای آفریقایی، شروع به بسط «قدرت نرم» در این منطقه از جهان هم کرده است.
«قدرت نرم» (Soft power) اصطلاحی به نسبت جدید در حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل است که مقصود از آن، به دستآوردن برتری و کنترل بر سایرین، با استفاده از ابزارهای صلحآمیز است. اگر «قدرت سخت» ما را یاد بمب، موشک و یا سازمان «ناتو» میاندازد، «قدرت نرم» را میتوانیم با «موسسه گوته»، «هالیوود»، «لیگ قهرمانان اروپا» یا حتی سریال «بازی تاج و تخت» به یاد بیاوریم.
«ترکیه» موسسهای با نام «بنیاد یونس امره» (Yunus Emre Institute) دارد که به نام یکی از شاعران این کشور نامگذاری شده و وظیفه آن بسط فرهنگ و زبان ترکی در جهان است. گزارش خبرگزاری «آناتولی» نشان میدهد که اکنون ۱۰ شعبه از این موسسه در کشورهایی همچون «نیجریه»، «مصر» و «تونس» مشغول فعالیت هستند. (این موسسه شعبهای هم در تهران دارد.)
از آن سو، «ترکیش ایرلاینز»، بزرگترین شرکت هواپیمایی «ترکیه»، اکنون ۶۱ مقصد در ۴۰ کشور آفریقایی را پوشش میدهد (مقایسه کنید با خطوط هوایی ایران که میزان پوششدهی کشورهای آفریقایی در آنها نزدیک به صفر است).
«ایران» هم مدتی است که به صورت نامحسوس در حال گسترش نفوذ خود در قاره آفریقا است. به عنوان نمونه، «ایران» حدود دو دهه پیش نمایندگی «هلال احمر» را در «کنیا» افتتاح کرد و همین اواخر، همکاری در زمینه فناوری را هم (با محوریت «معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری») در این کشور کلید زد.
«ترکیه» همچنین در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ میلادی، حدود ۲٫۵ میلیارد دلار کمک بلاعوض مالی به کشورهای آفریقایی اعطا کرده و در بحران کرونا هم مراکز واکسیناسیون رایگان در برخی کشورهای آفریقایی دایر کرده بود.
اما شاید مورد آخر جالبتر هم باشد: «ترکیه» اخیرا در جریان «عید قربان»، در میان شهروندان برخی کشورهای مسلماننشین در آفریقا، گوشت قربانی توزیع کرده بود. مشکل بتوان تصور کرد مردمی که شکمشان سیر میشود، نامِ نیکی از شما به یاد نداشته باشند.
نفوذ نامحسوس ایران در «آفریقا»؟
«ایران» در زمینه همکاری با کشورهای آفریقایی بسیار عقبتر از «ترکیه» است و ظاهرا تمام توجه ایران به اموری دیگر معطوف بوده، تا آنجا که حتی از «منطقه قفقاز» هم غافل بودهایم و تنشهای امروز با «جمهوریآذربایجان» را به موقع پیشبینی نکردیم.
اما «ایران» دستکم تلاش خود را کرده است. تا همین چند سال پیش، «ایران» و «سنگال» همکاریهایی در زمینه تولید خودرو داشتند و حتی کارخانه «ایران خودرو» در «سنگال» هم شروع به کار کرد. با این همه، روابط میان «ایران» و کشورهای آفریقایی هرگز در سطح بالا نبوده است.
«کنیا» (به عقیده برخی)، تنها انتخابِ ایران برای داشتن یک ساحل در مجاورت «اقیانوس هند» است.
اما «ایران» مدتی است که به صورت نامحسوس در حال گسترش نفوذ خود در قاره آفریقا است. به عنوان نمونه، «ایران» حدود دو دهه پیش نمایندگی «هلال احمر» را در «کنیا» افتتاح کرد و همین اواخر، همکاری در زمینه فناوری را هم (با محوریت «معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری») در این کشور کلید زد.
نظرات