فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۶۲۴۰۲۰

نتیجه بحران اوکراین و روسیه چیست؟/ عصر تغییرات در جهان شروع شده است؟

نتیجه بحران اوکراین و روسیه چیست؟/ عصر تغییرات در جهان شروع شده است؟

صدای طبل جنگ در اوکراین بلندتر از هر زمان دیگری به گوش می‌رسد و شاید حتی بتوان گفت که «غرب» و «شرق» در چند دهه گذشته تا به حال هیچ‌گاه تا به این اندازه به جنگ نزدیک نبوده‌اند. به گزارش تجارت‌نیوز، بسیاری از تحلیل‌گران روابط بین‌الملل حتی حاضرند روی حمله نظامی روسیه به اوکراین شرط

صدای طبل جنگ در اوکراین بلندتر از هر زمان دیگری به گوش می‌رسد و شاید حتی بتوان گفت که «غرب» و «شرق» در چند دهه گذشته تا به حال هیچ‌گاه تا به این اندازه به جنگ نزدیک نبوده‌اند.

به گزارش تجارت‌نیوز، بسیاری از تحلیل‌گران روابط بین‌الملل حتی حاضرند روی حمله نظامی روسیه به اوکراین شرط هم ببندند. از طرف دیگر، سطح تهدیدات دو طرف (روسیه از یک سو و «ناتو» از سوی دیگر) دهه‌ها است که به این‌اندازه نبوده است.

اما چه جنگ بشود و چه نه، این قطعی است که بسیاری از روندها در روابط میان روسیه و «ناتو» دیگر به وضعیت تعادلیِ پیشین باز نخواهد گشت. روسیه حالا دست‌کم ۱۰۰ هزار سرباز و هزاران دستگاه ادوات جنگی در مرز خود با اوکراین مستقر کرده و آمریکا و متحدان اروپایی‌اش هم صحبت از اعمالِ «مادر همه تحریم‌ها» (Mother of all sanctions) علیه روسیه به میان آورده‌اند.

از آن‌سویِ جهان، چین با دقت بسیار بالا وضعیت را رصد می‌کند و نتیجه سرشاخ‌شدنِ روسیه و «ناتو»، به شکلی مستقیم بر عملکرد آینده چینی‌ها در قبال «تایوان» هم اثرگذار خواهد بود. این دومی هم بحرانی است که در ۴۰ سال گذشته سابقه نداشته است. اما در موردِ وضعیت جدید در ژئوپولتیکِ جهانی و چشم‌انداز آن چه می‌توان گفت؟

«خرس روسی» عصبانی است

غربی‌ها و روس‌ها، صدها سال است که با یکدیگر مشکل دارند و این معضل به دیروز و امروز بر نمی‌گردد. امپراتوریِ روسیه (در مقاطع مختلف، در کنار بریتانیا، فرانسه، آلمان، ژاپن و آمریکا) در چند قرن گذشته همواره یکی از قدرت‌های تراز اول جهانی بوده است.

غربی‌ها، روس‌ها را با نماد « خرس » به تصویر می‌کشند که در واقع، یک «خرس قهوه‌ای اوراسیایی» (Eurasian brown bear) است. (همان‌طور که «عقاب» یا « عمو سام » نماد آمریکا است و «اژدها» نماد چین).

russian native breed

«خرس قهوه‌ای» نمادی از روسیه است.

اما «خرس روسی» حالا به شدت عصبانی شده و برای آمریکا و متحدانش مشکل‌ساز. اما این روند، در چند دهه گذشته همواره به این‌شکل نبوده است. در واقع، پس از فروپاشی «اتحاد جماهیر شوروی» و پایان «جنگ سرد»، روسیه به شدت تضعیف شد و در لاک دفاعی فرو رفت و این آغاز ماجرا بود.

بهترین دفاع، حمله است

آمریکا و متحدان اروپایی این کشور، بلافاصله از این ضعف استفاده کردند و شروع به گسترش «ناتو» در میان کشورهایی کردند که زمانی حیاط‌خلوت روسیه (یا اساسا عضوی از «اتحاد جماهیر شوروی») بودند.

کشورهایی همچون «مجارستان»، «لهستان»، «رومانی» و «استونی»، همگی در فاصله سال‌های ۱۹۹۹ میلادی تا ۲۰۰۵ میلادی به عضویت «ناتو» درآمدند. «مقدونیه شمالی» در سال ۲۰۲۰ عضو «ناتو» شد و «قطر» هم همین هفته گذشته، به عنوان یکی از متحدانِ غیر عضو «ناتو» برای آمریکا انتخاب شد.

53931837 303

«ناتو» و روسیه بر سر بحران اوکراین به مرز تقابل نظامی رسیده‌اند.

این روندها، روس‌ها را آشفته کرده و آنها به شدت روی گسترش «ناتو» به سمت شرق حساس هستند. حالا اما پس از نزدیک به ۳ دهه از پایان جنگ سرد، این روسیه است که می‌خواهد ابتکار عمل را در دست بگیرد و به سمت غرب گسترش پیدا کند. ظاهرا به نظر «ولادیمیر پوتین»، بهترین دفاع، حمله است.

معضل اوکراینی روسیه و آمریکا

بر پایه همین منطق، «اوکراین» حالا به مرز تقابل روسیه و «ناتو» (بخوانید اتحاد نظامیِ جهانِ «غرب») بدل شده است. اوکراین البته سال‌ها است که محل نزاع است: در « انقلاب نارنجی » در سال ۲۰۰۴ میلادی، غرب‌گرایانِ اوکراینی دست بالا را در مقابل منافع روسیه در این کشور پیدا کردند.

در سال ۲۰۱۴ میلادی هم انقلاب دیگری در این کشور به وقوع پیوست که باز هم موضوع آن تقابل منافع روسیه و «ناتو» بود و ظاهرا، بار دیگر روس‌ها شکست خوردند. این بار «پوتین» اما ساکت ننشست و با ایجاد یک بحران نظامی و سپس برگزاری یک همه‌پرسی، شبه‌جزیره « کریمه » در اوکراین را در مقابل چشمان حیرت‌زده جهان، به خاک خود منضم کرد.

article 2565995 1BC277A500000578

صحنه‌ای از انقلاب سال ۲۰۱۴ میلادی در اوکراین

بحران کنونی، در واقع ادامه همان بحران سال ۲۰۱۴ میلادی است، با این تفاوت که این‌بار، روسیه شمشیر را از رو بسته و آمریکا و اروپا در موضع ضعف شدید هستند. همزمان، نتیجه این بحران می‌تواند نتیجه یک بحران دیگر در آن‌سویِ دنیا را هم روشن کند: تصمیم چین در مورد «تایوان».

«تایوان»: جزیره‌ای که چین می‌خواهد قورتش بدهد

پیش از آنکه به سراغ حدس و گمان‌هایی در مورد آینده برویم، بد نیست موضوع «تایوان» را نیز با هم مرور کنیم. بحران اوکراین موجب شده چینی‌ها هم به فکر تصمیمی مشابه بیفتند: چین ممکن است به طمع بیفتد که تایوان را به خاک خود ضمیمه کند.

تایوان از پس از جنگ جهانیِ دوم، در واقع یک مرز نامحسوس میان بلوک‌های سوسیالیستی و کاپیتالیستی در شرق آسیا بوده است. چین اکنون نزدیک به ۷ دهه است که کج‌دار و مریز با تایوان کنار آمده، اما تایوان در عمل استقلال کامل ندارد.

در ماه‌های گذشته، چین بارها جنگنده‌های نظامی خود را بر فراز تایوان به پرواز درآورده و کار به جایی رسیده که گفته می‌شود تنش‌ها میان چین و تایوان (که چین آن را یکی از استان‌های جدا شده خود می‌خواند) به بالاترین سطح در طول ۴۰ سال گذشته رسیده است.

نگرانی‌های چین را می‌شود درک کرد: آمریکا از زمان «باراک اوباما»، دکترین سیاست خارجی خود را تغییر داده و به جای تمرکز بر «خاورمیانه» (غرب آسیا)، بر «دریای جنوبی چین» (South China Sea) در شرق آسیا تمرکز کرده است. در واقع، آمریکا حالا چین را هماورد خود می‌داند.

از زیردریایی‌های هسته‌ای تا «جاده ابریشم جدید»

آمریکا این بازی را چند سالی هست که شروع کرده است. در سال ۲۰۰۷ میلادی، «آمریکا»، «استرالیا»، «هند» و ژاپن وارد معاهده‌ای شدند که هدف اصلیِ آن، محدود کردن چین بود. نام این معاهده، «گفت‌وگوی چهارجانبه امنیتی» (Quadrilateral Security Dialogue) یا به صورت مخفف QUAD است.

دومین اهرم فشار هم خیلی جدید است و به چند ماه گذشته بر می‌گردد. چند ماه پیش، قراردادی سه‌جانبه موسوم به «آکوس» (AUKUS)، میان «آمریکا»، «بریتانیا» و «استرالیا» منعقد شد که بر اساس آن، آمریکا و بریتانیا توافق کردند به استرالیا زیردریایی‌های اتمی بفروشند. هدف باز هم چین بود.

چینی‌ها به سیاق معمول، موضع‌گیریِ آتشینی در این موارد نداشتند، اما واضح است که نمی‌توانند ساکت بمانند. چین کار خود را با توسعه مراودات تجاری به پیش برده و قصد دارد آمریکا در زمین تجارت شکست بدهد.

20220129 wwd000 1

کارتون نشریه «اکونومیست» در مورد بحران اوکراین و احتمال تسری آن به بحران در روابط چین و تایوان

چین حالا شریک نخست تجاری در میان بخش عمده کشورهای جهان است. کشورهای اروپایی به قدری با چین روابط تجاری دارند که تحریم چین بیشتر به ضرر خودشان است. علاوه بر این، چین از جای خالیِ آمریکا در غرب آسیا استفاده کرده و از «امارات متحده عربی» گرفته تا «پاکستان»، «ایران»، «عربستان» و حتی «اسرائیل»، حالا به متحدان تجاریِ نزدیک چین بدل شده‌اند.

با تکمیل شبکه تجاریِ «جاده ابریشم جدید»، چین ممکن است جهان را وارد دوره یا عصری تازه بکند که شاید نزدیک به یک هزاره پیش تنها نمونه‌ای از آن تجربه شده بود: جریان‌یافتنِ کالا از شرق به غرب. در این میان، «تایوان» و معضل آن، تنها یک کارت کوچک در یک بازی بزرگ خواهند بود.

تحریم روسیه تا چه حد شدنی است؟

و حالا نتیجه‌گیریِ اخلاقی ماجرا: معضل «اوکراین» و معضل «تایوان» را نمی‌توان رخدادهایی تصادفی و منفرد در قلبِ یک داستان بزرگ به شمار آورد، بلکه این‌ها، تنها نشانه‌هایی از شدت‌گرفتن بازی قدرت در سطح بین‌المللی هستند. این بار اما چین و روسیه می‌خواهند قدرت آمریکا و اروپا را به شکلی جدی به چالش بکشند.

در این میان، زمزمه تحریم‌هایی به شدت سنگین علیه روسیه به میان آمده که گفته می‌شود حتی شامل قطع دسترسی روسیه به شبکه « سوئیفت » هم هست. اگر حمله نظامی به اوکراین به وقوع بپیوندد و چنین تحریمی هم اجرایی بشود، اقتصاد روسیه ممکن است متلاشی شود، اما اقتصاد جهانی هم وارد بحرانی بی‌سابقه خواهد شد.

سرنوشت روسیه پس از پوتین

جهان حالا با یک «ولادیمیر پوتینِ» جدی‌تر از همیشه مواجه شده است.

اقتصاد روسیه با تولید ناخالص داخلی (GDP) حدود ۱٫۵ تریلیون دلاری، یازدهمین اقتصاد بزرگ در جهان است و در دو دهه آینده، به جمع ده اقتصاد بزرگ جهان خواهد پیوست. با این ابعاد و با سطح نفوذ ژئوپولتیک و ژئواکونومیک روسیه، قطع دسترسی این کشور به شبکه «سوئیفت»، خودِ این شبکه و کارکرد آن را زیر سوال خواهد برد.

نظم جهانیِ فرو می‌پاشد؟

این هم هست که چنین اقدامی، جرقه کنار گذاشته‌شدنِ کامل «دلار» به عنوان ارز واحد جهانی را می‌زند. در واقع، چین و روسیه همین حالا گفت‌وگوهایی داشته‌اند که در مبادلات دوجانبه، دلار را کنار بگذارند.

اختلافات کنونی آمریکا و اروپا بر سر کنش‌های نظامی در جهان را هم در همین راستا می‌توان دید: پس از «جنگ عراق» در سال ۲۰۰۳ و به ویژه پس از حمله نظامیِ محدود به «لیبی» در سال ۲۰۱۱ میلادی، اروپا دیگر به ساز آمریکا نمی‌رقصد. اروپا مدتی است به دنبال احیای «ارتش واحد اروپایی» (European army) است تا مستقل از آمریکا و «ناتو»، عملیات نظامی داشته باشد. ( اینجا را ببینید.)

16globalization facebookJumbo

آیا نظم جهانی در آستانه پوست‌اندازی است؟

روس‌ها و چینی‌ها هم بر سر همین شکاف‌ها نشسته‌اند و در آتش این اختلافات می‌دمند. در سناریوهای حدی (extreme) می‌توان به فروپاشی «حوزو یورو» هم فکر کرد. در واقع، به نظر می‌رسد که سیاست جهانی در حال پوست‌اندازی است. به «عصر تغییرات» خوش آمدید!

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.