خبر فوری:

کد مطلب: ۷۱۵۳۲۱

عبور از نظم «پساجنگ‌سرد»

پرسش روز: تقسیم‌بندی تاریخ به دوره‌‌‌هایی که نظم غالب جهانی در آن برقرار بوده، امری شناخته‌شده است؟

پاسخ کارشناس: در میان سیاستمداران و عالمان علم سیاست شناخته شده است. بسیاری فروپاشی دیوار برلین و سقوط شوروی را نقطه آغازی بر آخرین دوره نظم جهانی می‌دانند که مترادف با هژمونی مطلق ایالات‌متحده است. اکنون جو بایدن، رئیس‌جمهور این هژمون، از پایان این عصر سخن گفته و از تلاش کشورش برای سازگاری با محیط بین‌الملل جدید دم‌می‌زند. الکساندر وارد، پژوهشگر امنیت ملی ایالات‌متحده در یادداشتی در نشریه پلیتیکو، با مرجع قرار دادن متن سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در تلاش است نظم جدید را تشریح کند.

گذر از نظم پساجنگ‌سرد

دولت بایدن در جدیدترین سند استراتژی امنیت ملی ایالات‌متحده آمریکا، اعلام کرد که دوران پساجنگ‌سرد به‌طور قطعی به پایان رسیده است. این سند به طور جدی تاکید کرده است که تمرکز خود را بر رقابت شدید با چین و روسیه و در عین حال، همکاری با آنان در برابر تهدیدهای جهانی مانند تغییرات اقلیمی قرار داده است. استراتژی امنیت ملی که انتشار آن به دلیل جنگ در اوکراین به تعویق افتاده بود، در نهایت منتشر شد. این سند نقطه مرجعی برای مقامات دولت مستقر در واشنگتن است که هدف آن هماهنگ‌کردن سیاست‌ها در سراسر دولت است. سند استراتژی امنیت ملی، آینه‌ای است از اینکه رئیس‌جمهور ایالات‌متحده چگونه در باب وضعیت جهان می‌‌‌اندیشد و اینکه چگونه دولت وی بناست چالش‌‌‌های پیش‌روی کشور و نظم جهانی را مدیریت کند. جو بایدن در مقدمه این سند استراتژیک، این دهه را «دهه تعیین‌کننده برای پیشبرد منافع حیاتی آمریکا» می‌خواند. براساس این سند، ایالات‌متحده برای رسیدن به اهداف خود به سه‌طریق عمل خواهد کرد؛ سرمایه‌گذاری در داخل برای تقویت اقتصاد و جامعه، تقویت ائتلاف‌‌‌ها و در نهایت، نوسازی و تقویت ارتش.

تدوین این سند به ایالات‌متحده اجازه می‌دهد تا بنیادی‌ترین و برجسته‌ترین مساله را در استراتژی‌های خود روشن کند که این امر همان «حکومت‌‌‌های اقتدارگرا با سیاست خارجی تجدیدنظرطلب» یا همان چین یا روسیه است. تمرکز بر این امر مستلزم طراحی و اجرای مانورهای پیچیده از سوی دولت است. از سوی دیگر همچنان که در متن استراتژی به آن اشاره شده است، دولت در تلاش است همزمان با چین و روسیه و متحدانشان برای مهار چالش‌های جهانی مانند همه‌گیری، پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی و امنیت انرژی همکاری داشته باشد. به این ترتیب دولت امیدوار است که پارادایم جنگ سرد یا همان «با ما یا علیه ما» را حتی در شرایطی که قدرت‌های بزرگ در حال رقابت با یکدیگر هستند بشکند. در این سند تاکید شده است، کشورهایی که با ایالات‌متحده به طور جدی در حال رقابت هستند، همچنان می‌‌‌توانند به‌عنوان شریک با این کشور مشارکت و همکاری داشته باشند.

چین، تنها رقیب

دولت جو بایدن در سند استراتژی امنیت ملی تاکید کرده است، چین تنها رقیبی است که هم قصد دارد نظام بین‌الملل را تغییر دهد و هم به‌طور فزاینده‌ای امکانات اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیک و نظامی لازم برای انجام آن را در دست دارد. دولت بایدن بر این باور است که برای برنده‌شدن در این رقابت باید به کشورها کمک کرد که تا نیازهای خود را بدون واکنش متقابل چین، برآورده کنند. در این راستا، ایالات‌متحده باید برای حفظ صلح میان چین و تایوان تلاش کند رویکرد دیپلماتیک در قبال چین را با متحدان خود هماهنگ کند و با پکن در مناطقی که ایالات‌متحده و تایوان حضور دارند، همکاری کنند تا منافع چین با آنان همسو شود. در این سند آمده است که «نمی‌توانیم اجازه دهیم اختلاف‌نظرهایی که ما را از هم جدا می‌کند، ما را از حرکت رو به جلو در اولویت‌‌‌هایی که ایجاب می‌کند با هم، به نفع مردم و به نفع جهان در کنار هم قرار می‌دهد، باز دارد.»

روسیه موضوع دیگری است که در این سند به آن پرداخته شده است. روسیه در این سند این‌گونه تشریح شده که «سیاست خارجی امپریالیستی را با هدف واژگون‌سازی عناصر کلیدی نظام بین‌الملل، برگزیده است.» در این سند تاکید شده است که روسیه باید به دلیل تهاجم به اوکراین مجازات شود؛ اما همچون چین، دولت بایدن آماده همکاری با روسیه در زمینه‌هایی است که مشارکت در آن می‌تواند «به‌صورت متقابل مفید» باشد. جک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا تاکید کرده است که تهاجم روسیه به اوکراین، به‌طور قابل‌توجهی بر سیاست خارجی کلی ایالات‌متحده و دولت بایدن اثر‌گذار نبوده است.

زبان و لحن سند جدیدی که در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن منتشر شده، در واقع بازتاب‌دهنده استراتژی امنیت ملی دولت ترامپ است که تاکید می‌کرد «رقابت قدرت‌‌‌های بزرگ احیا شده است.» این سند همچنین مانند سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در دوره دوم ریاست‌جمهوری باراک اوباما بر احیای دموکراسی در داخل و در عین حال بر مشارکت با متحدان در سراسر جهان تاکید می‌کند. این شباهت منطقی به نظر می‌رسد؛ چرا که بایدن، سالیوان و آنتونی بلینکن به‌عنوان وزیر امور خارجه این کشور، بارها به دو زبان ترامپی و اوبامایی در مورد مسائل جهانی صحبت کردند. جک سالیوان پیش از این تاکید کرده بود که «ما باید روی منابع و ابزارهای زیربنایی قدرت و نفوذ آمریکا و به‌ویژه قدرت خود در داخل، سرمایه‌گذاری کنیم، همچنین به‌منظور رقابت موثر بر سر حل بحران‌ها و چالش‌های جهانی با سایرین همکاری داشته باشیم»

تهدیدهای فراملی

با این حال تمرکز بر چین و روسیه نمی‌تواند توجه‌ها را از تهدیدهای فراملی پیش‌روی ایالات‌متحده و بسیاری از کشورهای دیگر منحرف کند. در سند استراتژی امنیت ملی، این تهدیدهای شامل تغییرات اقلیمی، شیوع بیماری‌های عفونی و دفاع زیستی، ناامنی غذایی، اشاعه تسلیحات و تروریسم می‌شود. این نکته که موضوع تروریسم با فاصله در انتهای لیست تهدیدهای ایالات‌متحده قرار گرفته است، نشان می‌دهد که آمریکا تا چه حد از روزهای به‌اصطلاح «جنگ علیه تروریسم» فاصله گرفته است. در این سند ذکر شده است که برای مقابله با این چالش‌‌‌ها، دولت باید دو مسیر را به طور همزمان دنبال کند: نخست آنکه ایالات‌متحده با همه کشورها و نهادها برای حل مشکلات همکاری کند؛ دیگر آنکه واشنگتن روابط خود را با شرکای همسوی خود تعمیق کند.

مشاور امنیت ملی آمریکا در باب تهدیدهای فراملی نیز تاکید کرده بود که دولت جو بایدن با در نظر گرفتن همه تهدیدها قصد دارد قوانین قرن بیست‌ویکمی جدید را متناسب با شرایط حساسی که این تهدیدها به وجود می‌آورند، تببین کند. این قوانین در حوزه‌هایی همچون فناوری‌های نوظهور، فضای مجازی، تجارت و اقتصاد است. وی این تلاش را ادامه راه تلاش دولت‌های پیشین خواند. جک سالیوان به این نکته اشاره کرد که باید از مسائل سنتی گذر کنیم و تمرکز خود را بر آسیب‌‌‌هایی که ناشی از آسیب‌پذیری زنجیره تامین، امنیت انرژی، شیوع همه‌گیری کووید-۱۹ و جنگ در اوکراین به وجود آمده است، قرار دهیم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.