پشت صحنه علاقه روسها برای همکاری در صنعت نفت ایران
سوال روز: چرا روسها علاقمند به همکاری در صنعت نفت ایران هستند؟
کارشناس: محمود خاقانی، مدیرکل پیشین امور خزر و آسیای میانه وزارت نفت ایران
با دستوریکه اخیرا رجب طیب اردوغان برای مقامات ترکیهای صادر کرد که حسب توصیه پوتین، ترکیه باید محور و هاب انرژی منطقه باشد، به نظر میرسد که از روسیه به ایران سودی نمیرسد.
اکنون این موضوع با دالان زنگزور نیز در حال پیگیری است. در این پروژه، ترکیه، جمهوری آذربایجان و اسرائیل در قالب یک مثلث ضدایرانی با هدف حذف ایران از صحنه انرژی منطقه آسیای مرکزی و قفقاز وارد عمل شدهاند.
این موضوع البته محدود به روسیه نیست و چین نیز زمانی چنین اقدامی در مواجهه با ایران کرده است.
در دولت هفتم و هشتم، دیپلماسی انرژی در ایران تعریف شد و از شورای عالی امنیت ملی با ریاست حسن روحانی، وزارت نفت وزارت وقت مصوبه گرفت که بتوانیم پروژههایی را تعریف کنیم که در منطقه خزر استراتژیک و راهبردی است و نه اقتصادی. علت آن بود که دولت آمریکا و کشورهای اروپایی، هنگام راهاندازی خط لوله گاز جنوب قفقاز (بیپیسی)، آشکارا اعلام کردند که این پروژهها اقتصادی نبوده و راهبردی است. این خط لوله هنوز هم اقتصادی نشده است. در مقابل این اقدام، ایران تلاش کرد تا محور صادرات نفت و گاز آسیای مرکزی، دریای کاسپین و قفقاز باشد.
در آن زمان چین فکر میکرد که باید از ایران برای صادرات نفت و گاز منطقه آسیای مرکزی و دریای کاسپین به مقصد پکن استفاده کند، به همین خاطر در پروژه بندر نفتی نکا سرمایهگذاری کردند و مقرر شد تا نفتی که به این بندر میرود در چند پالایشگاه مشخص که با همین هدف طراحی شده یا همکاری میکردند، پالایش شود. در همین راستا نیز بورس انرژی در جزیره کیش افتتاح شد تا فرآوردههای حاصل از پالایش این نفت برای صادرات به آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان و قفقاز برای فروش عرضه شود و ظرفیت ۵۰۰هزار بشکه در روز نیز برای آن اختصاص داده شد.
از آنجاکه بندر نفتی نکا نمیتوانست نفتکشهایی با ظرفیت بیش از پنج هزار تنی را پذیرا باشد، شرکت ملی نفتکش ایران با مشارکت شرکای خارجی، نفتکشهای ۱۲هزار تنی را مدنظر قرار داد، اما باوجودیکه ورقهای بدنه برای ساخت این کشتی به ایران وارد شد، با یکسری سنگاندازیهایی که هرگز مشخص نشد از کدام سو انجام گرفته، به سرانجام نرسید.
اما باوجودیکه این کارشکنیها روشن نشد، شاهد بودیم که بلافاصله چین تغییر موضع داد و به جای آنکه گاز ترکمنستان را از مسیر ایران به چین ببرد، با سرمایهگذاری هنگفت، این گاز را از مسیر استان اورومچی به چین وارد کرد.
براساس پروژهای که با چین در نظر داشتیم، مقرر شده بود تا از قزاقستان روزی ۲۰هزار بشکه نفت خام با قطار وارد بندر نفتی نکا ایران شود و پس از رویگردانی عجیب چین، پکن میدان نفتی کاشاقان قزاقستان را خرید و بدین ترتیب صادرات آن به ایران متوقف شد. علاوه بر آن، چین در یک کنسرسیوم مشترک با روسیه و آمریکا در قزاقستان، مشارکت کرد و اجازه نداد نفتی به سوی ایران صادر شود.
این در حالی بود که مطالعات دقیق و گستردهای در سطح انتخاب نوع آلیاژ خط لوله متناسب با نفت میدان کاشاقان قزاقستان، تعیین شده بود، اما با حذف ایران از معادله انرژی این منطقه کارآیی خود را از دست داد.
به این ترتیب به نظر میرسد روسیه و چین با همکاری یکدیگر توانستند ایران را از معادله انرژی در آسیای مرکزی و قفقاز حذف کنند.
این گمانه در شرایطی تقویت میشود که اخیرا رجب طیب اردوغان به مقامات ترکیهای اعلام کرد که حسب توصیه پوتین در ملاقات دوستانه این دو رئیسجمهور، ترکیه باید محور و هاب انرژی منطقه باشد.
از سویی، در صحنه سیاست بینالمللی این موضوع مطرح است که اگر کشوری بخواهد کشور رقیب خود را از برخی بازارهای هدف، حذف کند و در عین حال اجازه ندهد سایر کشورها در کشور رقیب سرمایهگذاری کنند، خود برای سرمایهگذاری در کشور رقیب ابراز تمایل میکند. این اتفاق دقیقا با ابراز تمایل روسیه (گازپروم) برای مشارکت در توسعه ۶ میدان نفتی و دو میدان گازی ایران رخ داده است. در چنین شرایطی حتی اگر برجام به نتیجه برسد و حتی اگر روابط سیاسی دولت سیزدهم با غرب ترمیم شود و غرب بتواند در ایران سرمایهگذاری کند، کشورهای اروپایی با حضور روسیه در ایران برای سرمایهگذاری در میادین نفت و گاز، بسیار محتاط عمل خواهند کرد.
بنابراین آنچه یک ضرورت است آن است که مسئولان در ایران نسبت به همکاری روسیه در میادین نفت و گاز تأمل بیشتری داشته باشند.
نظرات