نقش آب در اقتصاد اجتماعی و سیاسی ایران
بیش از نود درصد آب در ایران به بخش کشاورزی اختصاص مییابد. دغدغهمندان آب از نیاز به تعطیلی یا کوچک شدن بخش کشاورزی در ایران سخن میگویند و در مقابل دغدغه مندان غذا بر ضرورت استمرار کشاورزی برای تامین امنیت غذایی تاکید میکنند. آنچه کمتر از آن سخن به میان میآید، نقش آب در اقتصاد اجتماعی و سیاسی ایران است.
در اقتصاد معیوب ایران، بخش کشاورزی تامینکننده شغل برای بخش قابل توجهی از جمعیت است. به عبارت دیگر، در نبود غیاب بخشهای قوی صنعت و خدمات، از آب (و خاک) کشور برای اشتغالزایی استفاده میشود.
به گزارش تجارتنیوز، در این وضعیت، ایران مانند فرد تنبلی است که کسب و کار درست و حسابی ندارد اما ارث زیادی به او رسیده است. در نبود درآمد، این فرد برای امرار معاش، مال و اموال به ارث رسیده را میفروشد و به قولی از جیب میخورد و تا زمانی که آه در بساطش مانده و مالی برای فروش دارد برای ایجاد کسبوکاری مناسب و پایدار به تکاپو نمیافتد.
هیچکس نمیتواند منکر نیاز کشور به تامین امنیت غذایی (نه خودکفایی غذایی) باشد. اما در حالی که ایران میتواند با کشاورزان کمتر، آب کمتر و سطح زیر کشت کمتر محصول بیشتر تولید کند، کوچک کردن بخش کشاورزی به منزله افزایش بیکاری در قشر آسیبپذیر و بیکار شدن تعداد زیادی کشاورز در کشور است که فرصتهای شغلی جایگزین در بخشهای خدمات و صنعت در انتظار آنها نخواهد بود.
بیکاری قشر آسیبپذیر اقتصادی، مهاجرت، تنش و بحرانهای اجتماعی و امنیتی را به دنبال خواهد داشت. پس تا زمانی که فرصتهای شغلی جایگزین برای کشاورزان موجود نیست، سیاستمداران ادامه روند موجود را ترجیح میدهند که روندی مغایر با اصول توسعه پایدار است و نابودی آب و خاک و محیط زیست و در نتیجه آن بدتر شدن وضعیت اقتصادی و معیشتی کشاورزان و سایر اقشار را به دنبال خواهد داشت.
بنابراین در حالی که دستاندرکاران همچنان در صدد پیدا کردن راهکارهای حل مشکل ورشکستگی آبی ایران در بخشهای آب و کشاورزی هستند و مخالفان و موافقان اصلاح کشاورزی درگیر بحث تقابل آب و غذا هستند، ریشهها و راه حل های اصلی حل مشکل آب کشور در حوزه آب و کشاورزی نیستند.
مادامی که اقتصاد کشور تنها به نفت وابسته بماند و بخش های صنعت و خدمات گسترش نیابد، ایران از جیب خواهد خورد. آب و خاک و منابع طبیعی و محیط زیستی و نفت و گاز که از اجدادمان به ارث رسیده فروش میرود و فدای اقتصاد میشود تا مملکت بتواند سرپا بماند.
در نتیجه رفته رفته منابعتر میکشند و سرزمین نابود خواهد شد و به همراه آن بیکاران و فقیران زیادتر میشوند و شاید وقتی کفگیرها بر ته دیگ میخورد، دیگر برای اصلاح مدل اقتصادی کشور خیلی دیر شده باشد. بله، اصلاح آب و کشاورزی ایران بدون درمان ریشهای اقتصاد آن، به نوعی آب در هاون کوفتن است!
منبع: خبرآنلاین
نظرات