تجارتنیوز گزارش میدهد:
شبکه غیرمتمرکز برای دنیایی آزادتر/ بلاکچین چگونه قدرت را کنترل میکند؟
شبکه غیرمتمرکز، نیاز به واسطهها را حذف میکند و از این طریق احتمال سلطه دولتها و قدرت نامقید شرکتها را از بین میبرند. تمرکززدایی میتواند مردم را آزاد و خودمختارتر کند و ابزاری برای رسیدن به آزادی باشد.
امیرمحمد شریفی/ به گزارش تجارتنیوز ، ما در دنیایی از واسطهها زندگی میکنیم. ممکن است، این گزاره برای برخی قابلپذیرش نباشد، اما واسطهها در تمام جنبههای زندگی اقتصادی و اجتماعی ما ریشه دواندهاند و امروزه بسیاری از امور زندگی بدون حضور آنها غیرممکن است. اما بیشتر واسطههای فعلی در جوامع کنونی اصولاً کارآمد نیستند. شبکه غیرمتمرکز قصد دارد، در نگاهی کلی، ناکارآمدی آنها را کاهش دهد.
دو دلیل اصلی ناکارآمدی واسطههای فعلی
به طور کلی، برخی از واسطهها کارآمد هستند، بهعنوان مثال موتور جستجوگر گوگل. قبل از ظهور موتورهای جستجو، افرادی که به دنبال اطلاعات بودند باید از منابعی مانند دایرهالمعارفها، کتابها و راهنماهای دیگر استفاده میکردند. در این فرایند، آنها همیشه با خطر یافتن اطلاعات قدیمی، ناقص یا مغرضانه روبهرو بودند. اما قضیه بعد از پیدا شدن سروکله موتورهای جستجو از جمله گوگل فرق کرد. آنها دسترسی به صدها هزار مرجع مستقل را در یک مکان فراهم کردهاند و نتایج جستجوها با اطلاعات جدید بهصورت آنی بهروزرسانی میشوند.
هر چند برخی واسطههای قدیمی و ناکارآمد با واسطههای کارآمد جدید جایگزین شدند، بااینوجود، هر واسطهای در دنیای امروز بهصورت بالقوه عامل ضعف سیستمهای اجتماعی-اقتصادی است. برای مثال، رسانهها میتوانند به عنوان یک واسطه، اخبار جعلی یا نزدیک به منافع خود را منتشر کنند. یا شبکههای اجتماعی ممکن است به محلی برای پژواکهای ایدئولوژیک و انتشار اخبار تحریکآمیز تبدیل شوند.
جدای از ضعفهای سیستمی، هر واسطهای در برابر نفوذ دولت آسیبپذیر است. بانکها، چه بخواهند و چه نخواهند، باید اطلاعات فراوانی را از مشتریان خود جمعآوری کنند و این اطلاعات میتواند در دست دولتها قرار گیرد. یا چنانچه، بانک مرکزی مستقل نباشد، دولت میتواند با دخالت خود، این نهاد را به دستگاه چاپ پول تبدیل و بر مردم مالیات پنهان تحمیل کند.
واسطههای امروزی، بهدلیل ضعفهای سیستمی و دخالت بیش از حد دولتها، شکننده هستند. در نتیجه نیاز به راهی برای تبدیل شکنندگی آنها به ضدشکنندگی، برای جلوگیری از بحرانها روزافزون است.
شبکههای غیرمتمرکز: بلاکچین وارد میشود
واسطهها به امکان زندگی اقتصادی مدرن کمک میکنند. اما برخی بر این باورند که فناوری جدید میتواند همزمان با کاهش خطرات و بهبود کیفیت مبادلات، دنیایی بدون واسطه را نیز خلق کند. شبکهای که این افراد در ذهن دارند، کاملاً غیرمتمرکز است: شبکهای که هیچ کاربری (شخص ثالث) آن را کنترل نمیکند، اما برای تشویق همه کاربران به رفتار سازنده طراحی شده است؛ به گونهای که هر فردی با توجه به انگیزه و منفعت خود در آن مشارکت میکند.
تا همین اواخر، شبکه غیرمتمرکز بیشتر در ذهن حامیان آن وجود داشت. اما در سال 2008، ساتوشی ناکاموتو، «یک سیستم نقدی الکترونیکی همتابههمتا» را پیشنهاد و آرزوی حامیان شبکههای غیرمتمرکز را به واقعیت تبدیل کرد.
تولد بیت کوین، به تدریج صدها شبکه غیرمتمرکز دیگر را ایجاد کرد. با خواندن مقاله اصلی ناکاموتو، بسیاری متوجه شدند که نسخه او را میتوان برای مواردی فراتر از پرداختها به کار برد. یکی از این خوانندگان ویتالیک بوترین، اعجوبه روسی-کانادایی بود که در سال 2014 اتریوم را ایجاد کرد، پلتفرمی که او آن را «کامپیوتر جهانی» توصیف کرد: «مکانی که هر کسی میتواند برنامههایی را آپلود و اجرا کند که تضمین شدهاند دقیقاً همانطور که روی یک شبکه بسیار قوی متشکل از هزاران رایانه در سراسر جهان نوشته شدهاند، اجرا شوند.»
چرا لیبرتارینها از شبکه غیرمتمرکز حمایت میکنند؟
شاید بتوان گفت بین مکاتب فکری، لیبرتارینها بیش از دیگران از سیستمهای غیرمتمرکز حمایت میکنند. لیبرترینیسم اندیشهای سیاسی است که هدف اصلی خود را «آزادی» بیان میکند. لیبرترینها خواهان بیشینهسازی آزادیهای فردی، خودمخ تاری ، آزادی سیاسی، انجمن و انتخاب هستند.
با تعریف کوتاهی که از لیبرتارینها ارائه شد، میتوان دلیل حمایت آنها از سیستمهای غیرمتمرکز را اینگونه خلاصه کرد:
۱) از سلطه دولتها میکاهد؛
۲) قدرت بازاری بنگاههای اقتصادی را کنترل و رقابت را ترویج میکند.
شبکه غیرمتمرکز برای کاهش سلطه دولت
برای همگان مشخص است که لیبرتارینها نسبت به قدرت دولت مشکوک هستند. آنها هراس دارند که قدرت مشروع دولت در دست افراد ناخلف بیافتد و مورد سوءاستفاده آنها قرار گیرد. دولتها باید در قید و محدودیت به حیات خود ادامه دهند تا خیر جمعی ایجاد کنند. بدون قید و محدودیت، اولین چیزی که زیر پا له میشود، آزادی است. بهعنوان مثال، قانون اساسی ایالات متحده یکی از نمونههای تاریخی موفقترین تلاش جوامع آزاد برای محدودکردن قدرت دولتی است.
در جوامعی که فاقد حمایتهای قانون اساسی هستند، سیستمهای غیرمتمرکز امکان نزیستن زیر سلطه قدرت را قدری مهیا میکند. شبکههای غیرمتمرکز میتوانند به مردم کمک کنند تا از یوغ استبداد فرار کنند. برای مثال، مردم ونزوئلا در سالهای اخیر بهطور فزایندهای به بیتکوین متوسل شدهاند تا هم از کاهش سریع ارزش پول ملی خود و هم از کنترلهای سرمایهای که پسانداز مردم را در داخل مرزهای ونزوئلا به دام میاندازد، اجتناب کنند.
شبکه غیرمتمرکز برای کنترل قدرت بازاری بنگاهها و ترویج رقابت
رقابت معمولاً کنترلی قوی در برابر تقلب و سوءاستفاده شرکتی است. با وجود رقابت، مشتریان، تامینکنندگان و کارگران ناراضی میتوانند به راحتی به گزینههای جایگزین روی بیاورند.
اما در شرایط خاصی، از جمله وجود اطلاعات ناقص، وجود موانع برای ورود به صنعت و نیاز به سرمایه اولیه (ازدسترفته) بالا، ممکن است شکلهایی از انحصار شکل گیرد.
بههنگام انحصار، شرکتها ممکن است تلاش کنند تا با دولت علیه منافع عمومی همدستی کنند. یا دولت ممکن است شرکتهای بزرگ را برای استثمار افراد هدف قرار دهد، چرا که میداند شرکتهای انحصاری با امتناع از موافقت، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند.
اقتصادهای بازار معمولاً مکانیسمهای نهادی بسیاری برای مبارزه با اشکال انحصار دارند؛ از جمله: قوانین ضدانحصار (antitrust)، اساسنامه حقوقی برای جلوگیری از رشوهدادن به مقامات دولتی و حمایتهای قانون اساسی، مانند متمم چهارم قانون اساسی ایالات متحده، به منظور محافظت از شهروندان در برابر نظارت غیرمجاز شرکتها. با این حال، بسیاری از مردم استدلال میکنند که انحصار، اختلاس، و نزدیکی رهبران دولت و شرکتها همچنان مشکل است و نهادهای فعلی کارساز نیستند.
شبکه غیرمتمرکز با حذف نیاز به واسطه، احتمال سلطه دولتها و قدرت نامقید شرکتها را از بین میبرند. بنابراین، آزادیخواهان بر این باورند که تمرکززدایی میتواند افراد را آزاد و خودمختارتر کند و ابزاری باشد برای رسیدن به آزادی.
نظرات