کارگران بازنشسته در انتظار افزایش مستمریها
علی دهقانکیا با بیان اینکه بایستی مستمری بازنشستگان در سریعترین زمان ممکن افزایش یابد، میگوید: «معیشت» به قهقرا رفتهاست. یک بازنشستهی حداقلبگیر با یک میلیون و صد هزار تومان چطور از پس هزینههای زندگی بربیاید؟
عد از مدتها انتظار، سهشنبه هفته جاری، جلسه شورای عالی کار با موضوع « ترمیم دستمزد »برگزار خواهد شد. امیدواری کارگران این است که حداقل همان ۸۰۰ هزار تومانی که به عنوان «مبلغ ترمیمی» در نیمه شهریورماه توسط کمیته دستمزد محاسبه شد، تایید و به حداقل مزدِ یک میلیون و چهارصد هزارتومانی افزوده شود؛ اما بازنشستگان نیز خواستهها و امیدواریهایی دارند.
به گزارش تجارتنیوز،طبق ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی، حداقل مستمری بازنشستگانِ این نهاد بایستی براساس نرخ تورم و هزینههای زندگی تعیین شود؛ ماده ۱۱۱ همین سند قانونی نیز بر لزوم تبعیتِ «حداقل مستمری» از «حداقل مزد» تاکید دارد و به صراحت میگوید: حداقل مستمری بازنشستگان نباید از حداقل مزدِ کارگران شاغل کمتر باشد.
حال، بازنشستگان نیز منتظر نتایج این جلسه هستند و امیدوارند که یک «افزایش حداقلی» بتواند مشکلات معیشتی آنها را تا حدودی مرتفع نماید.
«معیشت» به قهقرا رفتهاست
علی دهقانکیا (رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران) در این رابطه به نرخ بالای «تورم» اشاره میکند و میگوید: در کمیتهی دستمزد که شهریور ماه برگزار شد، دولتیها و کارفرمایان بر کاهش ۴۸ درصدی قدرت خرید کارگران صحه گذاشتند و تاکید کردند که بایستی مزد به میزان ۸۰۰ هزار تومان تایید شود؛ صورتجلسههای آن جلسهی سهجانبه موجود است و بایستی نتایج آن در مذاکرات شورای عالی کار مورد توجه قرارگیرد. این را هم باید در نظر بگیریم که از نیمه شهریور تا امروز، معیشت کارگران و بازنشستگان بازهم سیر نزولی داشته است؛ اکنون میتوان گفت که «معیشت» به قهقرا رفتهاست.
آیا پذیرش کارفرمایان و دولت، منجر به نتیجه خواهد شد؛ دهقانکیا با تاکید بر لزوم اعمال افزایش دستمزد میگوید: کسری دستمزدی باید هرچه سریعتر جبران شود. بایستی قبل از پایان سال، در واقع در همین ماه آینده، مزد کارگران و به تبع آن، مستمری بازنشستگان زیاد شود.
حداقل مستمری، یک میلیون و صد و بیست هزار تومان است
وی با بیان اینکه حداقل مستمری، یک میلیون و صد و بیست هزار تومان است، میافزاید: ۶۰ درصد مستمریبگیرانِ تامین اجتماعی، همین «حداقلبگیران» هستند، ده، پانزده درصد نیز، مستمریبگیرِ زیر حداقلی داریم که میزان دریافتیشان کمتر از حداقل مستمریست. این طیف وسیع، با این وضعیت، قادر به ادامه حیات نیستند؛ حتی نمیتوانند نیمی از نیازهای حداقلی خود را تامین کنند.
دهقانکیا بر این باور است که حدود هفتاد تا هفتاد و پنج درصدِ مستمریبگیران تامین اجتماعی، زیر خطِ گرسنگی مطلق قرار دارند و اگر قدرت خرید از دست رفتهی آنها احیا نشود، نمیتوانند «بحران معیشتی» را پشت سر بگذارند.
او به گرانی هزینههای مسکن و باقی هزینههای زندگی اشاره میکند و میگوید: الان نرخ اجاره خانه در حاشیههای فرودستِ تهران به ماهی ششصد هزار تومان رسیده؛ حال یک بازنشستهی حداقلبگیر با یک میلیون و صد هزار تومان چطور از پس هزینههای مسکن بربیاید؟ فرض کنید که بازنشسته، فرزند دانشجو داشته باشد یا خود و یا همسرش بیمار باشد؛ چگونه باید یک میلیون و دویست هزار تومان را «مدیریت» کند تا بتواند از پس این هزینهها بربیاید؟!
کارگران بازنشسته را به چشم صدقه بگیران بهزیستی یا کمیته امداد نبینند
دهقانکیا ادامه میدهد: فقط بگویم؛ انتظارمان از دولت این است که ما کارگران بازنشسته را به چشمِ صدقهبگیرانِ بهزیستی یا کمیته امداد نبینند. ما سی سال یعنی به اندازه یک عمر، پول بیمه ریختیم و امروز باید مستمری واقعی و عادلانه دریافت کنیم. دولت باید به کارگر بازنشسته، توجه خاص داشته باشد نه اینکه او را رها کند.
از نگاه دهقانکیا، بیتوجهی به کارگرِ شاغل و بازنشسته و نادیده گرفتنِ دشواریهای معیشتی، تبعات خواهد داشت؛ او بازهم تاکید میکند: ما صدقه نمیخواهیم.
وی میافزاید: دستمزدمان را متناسب با حقوق شهروندی و صنفیمان به ما بپردازند. سی سال جان کندیم و حق بیمه واریز کردیم برای اینکه در دوران بازنشستگی، از آسودگی و فراغت بهرهمند باشیم نه اینکه بازهم گرفتار معاش و دشواریهای آن باشیم و نتوانیم نفسی از سرِ آسودگی بکشیم.
امروز هرچه بخواهیم بخریم باید نرخ آن را با دلار بپردازیم
دهقانکیا در پاسخ به این سوال که چقدر افزایش در مستمریها کافیست؛ میگوید: نمیدانم؛ راستش را بخواهید صد درصد افزایش مستمریها هم کافی نیست؛ چه برسد به ۳۰ یا ۴۰ درصد. امروز هرچه بخواهیم بخریم باید نرخ آن را با دلار بپردازیم حتی میوه و سبزی هم با افزایش قیمت دلار، گران شده؛ در این وانفسا چقدر باید بپردازند که بتوانیم بدون دغدغه امرار معاش کنیم؟
«حقوق ریالی» و «خرجهای دلاری» از نگاه دهقانکیا یک فاجعه است. او معتقد است: هیچ عرصهای از عرصههای معاش از تهاجم دلار در امان نماندهاست و این نگرانی وجود دارد که در آینده اوضاع بدتر هم بشود.
دولتیها باید بگویند چطور میخواهند این «بیعدالتی» را توجیه کنند؟
او باز هم تاکید میکند: دولت باید به «هر نحو ممکن» با افزایش دستمزدها و مستمریها موافقت کند؛ الان فاصله دریافتیها با تورم بسیار زیاد شده؛ این فاصله را دیگر نمیتوان اندازه گرفت.
او ادامه میدهد: قیمت اقلام و کالاها از ۶۰ تا ۳۰۰ درصد زیاد شده؛ حقوقِ ما اما ثابت مانده؛ در حالیکه سهم دستمزد در قیمت تمام شده کالا بین هشت تا ده درصد است که میانگین آن، ده درصد میشود؛ چطور است که حقوق ثابت مانده، در حالیکه اگر دستمزدها، صد درصد هم زیاد شود، فقط ده درصد اثر تورمی خواهد داشت؟!
اگر دستمزد بخواهد ده درصد افزایش یابد، همه معترض میشوند و میگویند «وامصیبتا تولید خوابید»
این فعال صنفی بازنشستگان میگوید: به نظر میرسد فقط «دستمزد نیروی کار» خارج از عرصه اقتصاد قرار دارد وگرنه همه چیز همگام با دلار گران شده؛ دولتیها باید بگویند چطور میخواهند این «بیعدالتی» را توجیه کنند؟ چرا باید نرخ همه چیز زیاد شود به جز دستمزد؟! چرا وقتی اجناس و کالاها، ۶۰ درصد گران میشود، کسی اعتراض نمیکند اما اگر دستمزد بخواهد ده درصد افزایش یابد، همه معترض میشوند و میگویند «وامصیبتا تولید خوابید»؟!
دهقانکیا تاکید میکند: دولت اگر میخواهد نظامِ «عرضه و تقاضا» را متوازن نگاه دارد، باید قدرت خریدِ کارگر را بالا ببرد. پایین بودن قدرت خرید کارگران روی تولید ملی، اثرات مخرب خواهد داشت. همین مساله خود به افزایش نرخ بیکاری میانجامد؛ لذا همه ارکان اقتصاد باید با هم همخوانی داشته باشد؛ نمیشود چند ده میلیون مزدبگیر را از عرصه اقتصاد خارج کرد و ادعا داشت که اقتصاد «سالم» میماند.
رئیس کانون بازنشستگان تهران در پایان میگوید: باید «به سرعت» مزد و مستمری افزایش یابد و این امر را نباید به آخر سال حواله دهند. همین امروز هم دیر است؛ باید بسیار پیش از اینها جلسه شورای عالی کار برگزار میشد و کاهش قدرت خرید کارگران جبران میشد؛ دیگر بیش از این تاخیر نورزند.
منبع:ایلنا
نظرات