اصطلاحات استارتاپی را با تجارتنیوز بشناسید:
مقیاس پذیری چیست؟/ رشد بزرگ در راه است
استارتاپها و سایر کسبوکارهای نوپا اگر بتوانند از مراحل اولیه رشد فراتر بروند و در گسترده بزرگتری به تقاضاهای بیشتری از سمت بازار و مشتریان پاسخ دهند، اسکیل آپ کردهاند یا به تعبیر دیگر مقیاس پذیر شدهاند.
به گزارش تجارتنیوز ، مقیاس پذیری یا Scalability یا اسکیل کردن، به توانایی یک سازمان یا یک سیستم برای عملکرد خوب در زمینه رشد کار و افزایش گستره کسبوکار اشاره دارد. سیستمی که به خوبی مقیاس پذیر باشد، میتواند سطح عملکرد خود را حفظ کرده یا افزایش دهد؛ حتی زمانی که با نیازهای عملیاتی بزرگتر روبهرو میشود.
مقیاس پذیری شرکتها و تجربه رشد بالا
در بازارهای مالی، مقیاس پذیری توانایی یک موسسه را برای رسیدگی به تقاضاهای افزایشیافته بازار توصیف میکند. در دنیای شرکتها، یک شرکت مقیاسپذیر شرکتی است که میتواند حاشیه سود خود را حفظ یا بهبود بخشد درحالیکه حجم فروشش افزایش مییابد. در حقیقت مقیاس پذیری ظرفیت سازمان را برای انطباق با افزایش حجم کاری یا تقاضاهای بازار توصیف میکند.
یک شرکت مقیاس پذیر میتواند به سرعت تولید را برای پاسخگویی به تقاضا افزایش دهد و در عین حال از صرفهجویی در مقیاس بهرهمند شود. مقیاس پذیری در سالهای اخیر بهطور فزایندهای اهمیتش بیشتر شده زیرا فناوری کسب مشتریان بیشتر و گسترش بازارها را در سطح جهانی آسانتر کرده است.
درک درست از مقیاس پذیری
اینوستوپدیا در این زمینه آورده است: مقیاس پذیری، چه در یک زمینه مالی و چه در چارچوب استراتژی کسبوکار، به توانایی یک سازمان برای رشد اشاره میکند. بدون اینکه این رشد تحت تاثیر کمبود منابع یا ساختار غیرمنعطف قرار بگیرد. درواقع یکی از زمینههایی که برای رسیدن به اسکیل آپ لازم است، بهبود ساختار کسبوکار و رسیدن به حاشیه سود مناسب در کسبوکار است.
این مفهوم ارتباط نزدیکی با اصطلاح صرفهجویی در مقیاس دارد، که در آن یک شرکت قادر است هزینههای تولید خود را کاهش داده و سودآوری خود را افزایش دهد که محصول بیشتری تولید کند. در واقع هزینههای تولید را بر تعداد بیشتری از واحدها تقسیم میکند و تولید هر یک از آنها را ارزانتر میکند. در مقابل، اگر افزایش تولید منجر به هزینههای بیشتر و سود کمتر شود، بهعنوان عدم صرفهجویی در مقیاس شناخته میشود.
براساس مطالعهای که توسط موسسه مک کنزی انجام شد: درحالیکه بیشتر شرکتها تمایل دارند بر راهاندازی مشاغل جدید تمرکز کنند، ارزش واقعی از تواناییشان برای افزایش رشد ناشی میشود. براساس تجزیه و تحلیل دادههای سرمایه گذاری خطرپذیر ایالات متحده، دو سوم ارزش، زمانی ایجاد میشود که یک شرکت برای نفوذ به بخش قابلتوجهی از بازار هدف، رشد مییابد.
نمونهای از مقیاس پذیری در بخش فناوری
برخی از شرکتهای فناوری توانایی شگفتانگیزی برای مقیاسپذیری سریع دارند و آنها را در رده شرکتهای با رشد بالا قرار میدهند. دلیل آن می تواند عدم تمرکز بر دارایی فیزیکی و مدل نرمافزار بهعنوان سرویس (SaaS) برای تولید و ارائه کالا و خدمات باشد. شرکتهایی که سربار عملیاتی کمی دارند و بار کم یا بدون بار انبارداری یا نگهداری موجودی دارند، برای رشد سریع به منابع یا زیرساخت زیادی نیاز ندارند.
حتی شرکت هایی که ارتباط مستقیمی با صنعت فناوری ندارند، با بهرهگیری از فناوریهای روز، توانایی بیشتری برای افزایش مقیاس دارند.
جذب مشتری از طریق استفاده از ابزارهایی مانند تبلیغات دیجیتال بسیار آسانتر و بسیار ارزانتر شده است. بهعنوان مثال، بانکها میتوانند از استراتژیهای تبلیغات دیجیتال برای افزایش ثبتنام در خدمات بانکداری آنلاین، گسترش پایگاه مشتری و پتانسیل درآمد خود استفاده کنند.
فناوریهای دیگری که به مقیاس پذیر ش کسبوکارها کمک میکنند شامل نوآوریهایی جهت صرفهجویی در استفاده از نیروی کار مانند سیستمهای مدیریت خودکار انبار است که توسط خردهفروشهای بزرگ مانند آمازون و والمارت استفاده میشود.
چه چیزی یک شرکت مقیاس پذیر را متمایز میکند
یک کسب و کار مقیاس پذیر، کسبوکاری است که بر اجرای فرآیندهایی تمرکز میکند که منجر به یک عملیات کارآمد میشود. گردش کار و ساختار کسبوکار امکان مقیاس پذیری را فراهم میکند.
شرکتهای مقیاسپذیر تمایل دارند گروهی از رهبران مستقر از جمله مدیران سطح C، سرمایهگذاران و مشاوران داشته باشند تا استراتژی و جهتگیری برای رشد موفق ارائه کنند. کسبوکارهای مقیاسپذیر همچنین پیامهای برند ثابتی در بخشها و مکانهای خود دارند. عدم کارکرد درست برند، گاهی اوقات باعث میشود شرکتها ارزش اصلی خود را از دست بدهند و در نتیجه مقیاس پذیری را کاهش میدهند. یاهو یک نمونه از این موارد است. پس از اینکه شرکت به سرعت رشد کرد، از تجارت اصلی خود غافل شد و در نتیجه آسیب دید.
یک شرکت مقیاس پذیر نیز ابزارهای موثری برای اندازهگیری دارد؛ بنابراین کل کسبوکار را میتوان در هر سطحی ارزیابی و مدیریت کرد. این مدیریت منجر به عملیات کارآمد توصیفشده در بالا میشود و به شیوه درست تخصیص سرمایه کمک میکند.
نظرات