نقش ارزانی در بحران کمآبی
آب، مایه حیات است و از همین رو، یک روز در جهان به نام روز آب در نظر گرفته شده است. روز جهانی آب یک رویداد بینالمللی است که در ۲۲ مارس هر سال برگزار میشود و بر مسایلی همچون توجه به اهمیت دسترسی جهانی به امکانات آب پاک، بهسازی و بهداشت آب و حمایت از مدیریت پایدار منابع آب شیرین را مورد توجه قرار میدهد. امسال یعنی سال 2018 شعار روز جهانی آب با شعار طبیعت برای آب یا «راهکارهای طبیعتمحور برای آب» برگزار شد و به استفاده از طبیعت برای فائق آمدن بر چالشهای بحران آب در قرن 21 تاکید دارد.
راهکارهای مبتنی بر طبیعت، پتانسیل حل بسیاری از مشکلات در خصوص کمبود منابع آبی است. در اینخصوص میتوان به ایجاد و توسعه جنگلهای جدید و مناسب با شرایط اقلیمی مناطق مختلف، بازگرداندن سیلابها به دشتهای سیلابی و احیای تالابها اشاره کرد. آنچه مسلم است از بین رفتن اکوسیستمها شامل دریاچهها و تالابهای طبیعی، رودخانهها، سیلاب دشتها و غیره همزمان با پدیدههای تشدید کننده مانند تغییر اقلیم و خشکسالی منجر به مخاطره افتادن کمیت و کیفیت منابع آب خواهد شد و به تبع آن همین موضوع باعث بکارگیری بیش از حد منابع آب زیرزمینی، منابع خاک، تغییر کاربری زمین و غیره و اثر مخرب آن بر طبیعت میشود.
این چرخه اثرگذاری، بین مساله آب و طبیعت ادامه خواهد داشت و مسایل موجود را شدت و عمق بیشتری میبخشد و از این رو نیازمند رویکرد مدیریت سیستمی به آب و طبیعت است. در حال حاضر، تخمین زده میشود 6/3 میلیارد نفر نزدیک به نیمی از جمعیت جهان، در مناطق دارای ظرفیت کمبود آب با حداقل یک ماه در سال زندگی میکنند و این جمعیت تا سال 2050 میتواند به 8/4تا 7/5 میلیارد نفر افزایش یابد.
جمعیتی که در حال حاضر تحت تاثیر تخریب زمین، بیابانزایی و خشکسالی قرار دارد، 8/1 میلیارد نفر برآورد شده است. این مساله برای کشور ما که دارای میانگین بارش کمتر از متوسط جهانی بوده و با کارایی و بهرهوری مصرف پایین آب روبروست اهمیت دو چندان پیدا میکند، به خصوص که در برخی حوضهها منجر به خشک شدن دریاچهها و تالابها و از بین رفتن جنگلها شده است.
اگر به این مسایل توجه شود کارشناسان ذیربط میتوانند «راهکارهای طبیعتمحور» برای آب را براساس شرایط کشور احصا و ارائه دهند اما آنچه در این میان میتوان به آن از نظر اقتصادی توجه کرد، در عرضه و تقاضای آب و قیمت آب است یعنی توجه به برداشت از منابع آبی و ذخایر آن و تقاضا برای حفاظت و مراقبت از آب و طبیعت.
در اقتصاد برای هر کالا و خدمتی، از تلاقی منحی عرضه و تقاضا، قیمت به دست میآید. با برابری تقاضا و عرضه، نقطه تعادلی تعیین شده که قیمت و مقدار تعادلی مشخص میشود. در طرف عرضه، هزینه نهایی تولید کالای مورد نظر، تعیینکننده قیمت عرضه آن است و در طرف تقاضا، بسته به نوع مصرف کالای مورد نظر، تمایل پرداخت یا توانایی پرداخت، تعیینکننده قیمت تقاضای کالاست. کالاها در اقتصاد به کالای نهایی و کالاهای واسطهای تقسیم میشوند.
کالاهای نهایی که توسط مصرف کننده نهایی تقاضا میشود و کالاهای واسطهای توسط تولید کننده برای تولید کالا و خدمات، مورد تقاضا واقع می شود. اگر بخش عمومی و دولتی بخواهد قیمتگذاری کند درخصوص کالاهای نهایی معیار، تمایل پرداخت کننده، و برای کالاهای واسطهای معیار، توانایی پرداخت در قیمتگذاری را مد نظر قرار میدهد. برای تعیین قیمت درخصوص هر دو معیار، روشهای مختلفی وجود دارد.
قيمتها در واقع بيانگر ارزش كالاها و خدمات هستند و از اين طريق امكان مبادلة آنها را فراهم میکنند. قيمتها در يك سيستم اقتصادي چند وظیفه مهم برعهده دارند:
1- هدایت مصرفکنندگان برای انتخاب میزان استفاده از کالاها
2- ایجاد انگیزه برای تولید کننده
3- ایجاد انگیزه برای سرمایهگذار
4- تخصیص منابع اقتصادی بر اساس مزیت که از اینرو میتواند عامل مهمی در بهینگی باشد. درخصوص آب نیز بازار آب وجود دارد که منابع آبی با توجه به ارزش اقتصادی آن بین خریداران و فروشندگان مبادله و قیمت آب مشخص میشود.
مطالعات جهانی نشان میدهد که قیمتگذاری آب به عنوان ابزاری برای کاهش مصرف آب در حالحاضر که جهان با کمبود آب روبه رو است، تاثیرگذار بوده است.
اینکه قیمت بتواند نقش خود را در بازار آب (طرف عرضه و تقاضا) ایفا کند به چند عامل بستگی دارد:
1- بازار رقابتی باشد و اخلال در بازار وجود نداشته باشد. در شرایط بازار رقابتی است که قیمت میتواند به وظایف خود و از جمله مهمترین آن که تخصیص بهینه منابع است عمل کند. در شرایط رقابتی کارایی مصرف اتفاق میافتد، چون مصرف کننده ناچار است کارایی و بهرهوری آب را حداکثر کند تا بتواند قیمت تعیین شده در بازار را برای آب بپردازند. اگر نتواند کارایی خود را بالا ببرد از گردونه بازار آب خارج میشود. این اتفاق باعث میشود که مصرف بهینه و کارآمد بهویژه در مورد مصرف آب به عنوان کالای واسطهای اتفاق بیافتد. از طرف دیگر بازار رقابتی موجب سرمایهگذاری بخشهای غیردولتی در بخش آب شده و به تدریج با افزایش فناوری، هزینه تامین و انتقال آب نیز کاهش خواهد یافت.
2- در بخش مصرف شرب به دلیل اهمیت آن برای حیات و سلامتی و بهداشت، نظام قیمتگذاری آب براساس تمایل پرداخت خانوار صورت گیرد. به طور کلی کشش قیمتی آب برای مصرف شرب بسیار پایین و حتی صفر است و توجه به این نکته در زمان تعیین قیمت توصیه میشود.
3- مهمترین نکته درخصوص نقش قیمت به عنوان ابزاری برای مدیریت آب، تعیین هزینه تمام شده واقعی (بدون یارانه یعنی تعیین قیمت واقعی آب در زنجیره تولید) و ارزش اقتصادی آب است. اطلاعات آماری قیمت آب حاکی از تفاوت قیمت در کشورهای مختلف است، به عنوان نمونه هر متر مکعب آب شرب در ایران ۴۵۰ تومان تخمین زده میشود، که این رقم در دانمارک برای هر متر مکعب آب ۲۷ هزار و ۶۰۰ تومان، در استرالیا قیمت هر متر مکعب آب ۲۴ هزار و ۸۰۰ تومان، در آلمان ۲۴ هزار تومان و در آمریکا ۲۳ هزار و ۶۰۰ تومان است. براین اساس قیمت آب شرب در کشورهای ذکر شده بیش از 50 برابر ایران است. اینکه قیمت آب براساس شرایط هر کشور و نوع مصرف و تقاضا متفاوت است.
براساس نوع و میزان منابع آبی و میزان تقاضا قیمت آب متفاوت است. در کشوری که وفور بارندگی و منابع آبی است به طور طبیعی قیمت آب با کشوری که با محدودیت منابع آبی روبروست متفاوت است. اینکه با چه مکانیزمی و با چه روشی بتوان قیمت مناسب و بهینه را برای آب انتخاب کرد که ضمن پایداری منابع آبی برای نسلهای آتی، نیازهای کنونی جمعیت را پاسخگو باشد، نیاز به مطالعه و تغییر و اصلاح نظام قیمتگذاری کنونی است. اصلاح نظام قیمتگذاری آب در شرایط کنونی میتواند اثرگذار بر مدیریت آب (هم طرف عرضه و هم تقاضا) باشد.
با این حال، قیمتگذاری آب به تنهایی نمیتواند ابزاری برای مدیریت بهینه آب بوده و تضمینی برای مصرف پایدارآب باشد. قیمت یکی از ابزارهای مدیریت بهینه آب است و درکنار آن توجه به سایر ابزارهای مدیریتی لازم است.
شاید مهمترین ابزار که اغلب نادیده گرفته شده است، رفتار مشتریان و متقاضیان و آگاهی آنها نسبت به ارزش واقعی آب مورد استفاده با توجه به کمبود آب باشد. هنوز درخصوص تغییر رفتار مشتری، سرمایهگذاری کافی نشده است.
در کنار این عامل مهم، بخش تولیدی هم نیاز است که در فرآیند تولید، ملاحظات آبی را مد نظر قرار دهد و استراتژی تولید کالاها براساس میزان مصرف آب بازنگری شود. درخصوص کالاهای آببر به دنبال راهکارهایی برای افزایش بهرهوری و کارایی آب بوده یا به دنبال راهکارهایی برای جایگزینی مصرف کالاهای آببر در سبد خانوار بوده یا به دنبال دیگر راهکارهای مناسب و مطابق با توسعه پایدار بود.
در این میان توجه به استفاده از آبسبز و خاکستری به جای آب آبی ضرورت مییابد. عموما در ایران آب شرب هم برای شرب و هم غیر شرب (از قبیل نظافت ،شستشو و …) استفاده میشود یا در بخش کشاورزی از آبسبز کمتر استفاده شده که همه این موارد نیازمند سرمایهگذاری است که در طرف عرضه بستر مناسب برای تفکیک مصرف مهیا شده و قیمت متناسب با نوع مصرف و نوع آب مصرفی در نظر گرفته شود.
نکته آخر که همواره برای مدیریت بهینه آب به آن اشاره شده مطالبهگری است. به نظر میرســد مساله آب هنوز به عنوان مطالبه مردمی در قالب نهادهای مردمی و تشــکلها درنیامده و به دلیل توجه ناکافــی به عمق فاجعه وآثار مخرب آن هنوز یک مطالبه عمومی منســجم نشده است.
به همین دلیل است که آب به جدیت وارد جامعه سیاسی نشده و تنظیم، تدوین و اجرای سیاستهای بهینه مدیریت آن در سطح ملی عملیاتی نشــده است. مدیریت مناسب آب نیازمند عزم ملی، مشارکت مردم، دولت و نظام است. به عبارت دیگر نیازمند رویکرد و نگاه نو و جدید به مســاله آب هستیم تا در سایه آن «مساله آب» به یک موضوع سیاســتی جدی و مهم 3 ارکان حکمرانی خوب یعنی دولت، حاکمیت و مردم درآید تا هم ارگانهای دولتی و هم سازمانهای مردممدار برای ایفای مسوولیت اجتماعی خود در قبال حفاظت و صیانت از «آب» برای حیات انســانی و جانوری فعلی و آینده بیش از هر زمان دیگری متعهد شوند. در این صورت است که 3رک ن حکمرانی خوب، سیاستگذاری و برنامهریزی کرده، سرمایهگذاری میکنند و آگاهی رسانی و تغییر رفتار را دنبال میکنند.
نظرات