تجارتنیوز گزارش میدهد:
ملاحظات قبل از اجرای مالیات بر عایدی سرمایه/ این طرح دارای چه اشکالاتی است؟
یکی از موضوعات مهم مالیاتی که از مدتها قبل در ایران مطرح بوده؛ مالیات بر عایدی سرمایه است. در حال حاضر هم این طرح در حال سپری کردن مراحل تصویب و تبدیل شدن به یک قانون مالیاتی در مجلس است.
به گزارش تجارتنیوز، چندی پیش مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران و کمیسیون مالیات، کار و تامین اجتماعی اتاق ایران در گزارشی به بررسی طرح اصلاح برخی احکام قوانین مالیاتی (مالیات بر عایدی سرمایه) اقدام کرد. در این گزارش با اشاره به شروط قبل از اجرای این طرح، تاکید شد که هنوز زمان اجرای آن فرا نرسیده است. حالا، این مرکز در گزارشی دیگر به ملاحظات مهم برای اجرای مالیات بر عایدی سرمایه اشاره کرده است.
مالیات بر عایدی سرمایه به چه معناست؟
اما مالیات بر عایدی سرمایه به چه معناست؟ اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار مطلبی تحت عنوان اظهارنظر کارشناسی درباره: «طرح اصلاح برخی احکام قوانین مالیاتی (مالیات بر عایدی سرمایه)» (شور دوم) (ویرایش اول)، این نوع مالیات را اینگونه تعریف کرده است: مالیات بر عایدی سرمایه با عمدتاً اهداف محدود کردن فعالیتهای سوداگرانه، ایجاد عدالت اجتماعی، افزایش منابع عمومی و افزایش کارایی اقتصادی از چند ده سال پیش در کشورهای مختلف دنیا وضع شده است.
در ادامه آمده است: مالیات بر عایدی سرمایه؛ مالیاتی است که بر عایدی به میزان مابهالتفاوت قیمت فروش و خرید یک دارایی در هنگام فروش آن به دست میآید. همچنین، کنترل سوداگری، افزایش درآمدهای دولت و بهبود عدالت مالیاتی از جمله مهمترین مزایای این پایه مالیاتی با تکیه بر تجارب دیگر کشورها عنوان شده است.
شروط مهم بری اجرای مالیات بر عایدی سرمایه
مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران میگوید تعریف هر پایه جدید مالیاتی، مستلزم توجه به سه اصل پایبندی به اصول علمی در طراحی و تعریف مالیات، تدارک بستر اجرایی مناسب و انتخاب زمان درست برای اجراست. در عین حال، ابزاری چون مالیات بر عایدی سرمایه به تنهایی مثمرثمر نخواهد بود اگر همزمان، محیط کسبوکار و سرمایهگذاری در کشور نیز بهبود نیابد.
از اینرو، ضروری است رفع موانع موجود بر سر راه فعالیتهای مولد و تولیدی در دستور کار قرار گیرد. در غیر اینصورت اجرای این پایه مالیاتی میتواند خروج سرمایه از کشور، افزایش فعالیتهای غیررسمی و بازارهای غیرشفاف را رقم بزند.
حالا این مرکز در گزارش جدید خود سه ملاحظه مهم برای اجرای مالیات بر عایدی سرمایه مطرح کرده است. بنا بر این گزارش، در اجرای مالیات بر عایدی سرمایه، حتماً باید ملاحظاتی نظیر «تمایز بین عایدی واقعی از عایدی غیرواقعی»، «تورم و عواید سرمایهای بلندمدت و کوتاهمدت» و «لحاظ زیانهای سرمایهای در محاسبه عایدی خالص» را در نظر گرفت.
مالیات بر عایدی سرمایه به چه معناست؟
اشکال اساسی طرح مالیات بر عایدی سرمایه
بهتازگی تیمور رحمانی، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در یادداشتی تحت عنوان « مالیات بر عقل» به اشکالات اساسی طرح مالیات بر عایدی سرمایه پرداخته است. در بخشی از این یادداشت که در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده، آمده است: «در حالت کلی، منظور از عایدی سرمایه افزایش ارزش یا قیمت داراییهای سرمایهای از قبیل مسکن، سهام، طلا و ارز بر اثر تحولات اقتصادی است. نمونه عایدی سرمایهای به مفهوم دقیق آن افزایش ارزش زمین در یک منطقه بر اثر اجرای پروژههای عمرانی توسط دولت و شهرداریها است.
اما آنچه در ایران بهعنوان طرح مالیات بر عایدی سرمایه مطرح بوده و ظاهرا دارد مراحل تصویب و تبدیل شدن به قانون را طی میکند، از مفهوم مالیات بر عایدی سرمایه سرچشمه نگرفته، بلکه از وجود تورم و افزایش ارزش اسمی داراییها بر اثر تورم سرچشمه گرفته است.
بنابراین اشکال اساسی در طرح مالیات بر عایدی سرمایه آن است که اساسا مبتنی بر تعریف نادرست از عایدی سرمایه است و تنها در صورتی طرح واقعا مبتنی بر مفهوم عایدی سرمایه خواهد بود که نرخ تورم از افزایش قیمت داراییها کنار گذاشته شود.
امید است که در مراحل تصویب این طرح به این نکته اساسی توجه شده باشد؛ گرچه در حدی که اطلاع دارم روح حاکم بر طرح مبتنی بر همان تعریف نادرست از عایدی سرمایه است. اما اگر فرض کنیم که طرح مالیات بر عایدی سرمایه آگاهانه به دنبال وضع مالیات بر افزایش قیمت داراییها متاثر از تورم به پیش رفته است، آنگاه میتوان این نوع مالیات را نوعی مالیات بر عقل توصیف کرد. چرا این نوع مالیات مفهوما نوعی مالیات بر عقل است؟ دلیل روشن است. تورم و تداوم آن در حال تحلیل بردن قدرت خرید اشخاص است و هر شخصی که عقل داشته باشد، به دنبال آن خواهد بود تا حفاظی برای خود فراهم کند و مانع کاهش قدرت خرید خود شود، همانطور که شخص عاقل در شرایط بمباران هوایی به پناهگاه امن پناه میبرد.
هنگامی که تداوم تورم، قدرت خرید هر کدام از ما شهروندان را تهدید میکند، بهطور طبیعی ما که میدانیم قیمت داراییها و قیمت کالاها و خدمات افزایش خواهد یافت، اگر بهجای آنکه سراغ خرید داراییهایی از قبیل مسکن و طلا و ارز برویم، سراغ نگهداری پول و اوراق بهادار دارای ارزش اسمی ثابت برویم، حتما از عقل پیروی نکردهایم و هنگامی که میدانیم خودداری ما از نخریدن مسکن و طلا مانع از افزایش قیمت آن در شرایط تورمی نمیشود، خودداری از خرید آنها صرفا به معنای واگذارکردن سود حاصل ازافزایش قیمت آنها به دیگران است که تداوم چنین رفتاری از سوی فرد سبب فقیر شدن او در طول زمان خواهد شد.»
نظرات