رونمایی از جدیدترین مدیوم کارلوس کیروش: برد-برد با بیلبورد!
کارلوس کیروش یک مدیر راهبر است؛ او اصولی را دنبال کرده است که تمامی رهبران و انسانهای راهبر و موفق در اقتصاد، سیاست، علم، ورزش و… دنبال کردهاند.
چندی پیش بود که اتوبانها و بزرگراههای پایتخت به یک بیلبورد خاص منقش شده بود. بیلبوردی غیرمنتظره از تصویر سرمربی تیم ملی فوتبال ایران به همراه یک نوشته: «مربی، سفیر شد»
به گزارش تجارتنیوز ، در نگاه اول خیلیها گمان کردند این یک حقه رسانهای است و سرمربی پرتغالی تیم ملی که مشغول نهایی کردن کمپ تیم ملی در روسیه به سر میبرد به محض مطلع شدن از این ماجرا برخورد قاطعی را انجام میدهد اما هیچوقت این اتفاق رخ نداد؛ چراکه واقعا اتفاقی در راه بود.
دیده شدن کیروش در مِدیومی غیرمعمول
حدود یک ماه قبل بود که سرمربی تیم ملی در هتل المپیک در نقش یک سفیر، در یک سمینار برای حضار درباره رهبری منابع انسانی صحبت کرد. او رسما با مجموعه سامان قراردادی را به امضا رسانده بود. قراردادی که به اولین همکاری تبلیغاتی سرمربی مشهور تیم ملی ایران در دوران مربیگریاش تبدیل شد.
کارلوس هیچگاه در هیچیک از کشورهای دیگری که در آن حضور داشت در این امور دخالتی نداشت. اما این اتفاق برای نخستین بار رخ داد و واکنشهای متفاوتی را هم به خود دید.
واکنشهای متفاوت به جدیدترین چهره کارلوس
برخی این انتقاد را وارد کردند که چرا در سال جام جهانی سرمربی تیم ملی باید چنین کاری را انجام بدهد و اصلا چرا مرد پرتغالی باید بیزینس دیگری را داشته باشد؟ عدهای دیگر با کنایه اشاره کردند به عدم حضور آقای سرمربی در ورزشگاهها و حضور پیدا کردن در سمینارهای سامان و البته بودند گروهی که این پروژه جدید کیروش را با استقبال خود مواجه کردند.
در اینکه کیروش در 7 سال حضورش به خاطر سوء مدیریت موجود در فدراسیون توانسته امتیازات زیادی را متوجه خود کند هیچ شکی نیست. اینکه او خیلی اوقات خواستههای غیر منطقی داشته و مرخصیهای زیادی را طلب کرده اما هیچ ورود ممنوعی، روبرویش قرار نگرفته است، اما این بار قضیه متفاوت است.
کیروش مانند هر سلبریتی دیگری حق دارد در چنین اموری شرکت داشته باشد و درآمدزایی کند. مگر او اولین نفر است که چنین کاری را انجام میدهد؟ به نمونههای خارجیاش ورود نمیکنیم؛ در همین کشور خودمان مربیان، شغلهای دوم و سوم ندارند؟
نکته جالب این است که کیروش تنها به عنوان یک سفیر و در یک کار شبه تبلیغاتی شرکت کرده و نمیتوان ادعا کرد که او شغل دومی دارد و زمانش به کلی گرفته شده است. مثلا مانند آقای X رستوران زنجیرهای k دارد یا در کار پوشاک و ساختوساز نیست یا …
در درجه دوم باید به این نکته اشاره داشته باشیم که قطعا، حضور سرمربی تیم ملی ایران در ورزشگاهها میتواند به دوچندان شدن انگیزه بازیکنان اضافه کند و خواه ناخواه کیفیت مسابقات را هم بالا ببرد. اما آیا کیروش فقط در این چند ماه در ورزشگاه حاضر نمیشود؟ پیش از این شاهد غیبت او در استادیومها نبودیم؟ اصلا در همین ورزشگاه آزادی، تصاویر تلویزیونی خواب و خمیازههای او را شکار نکردهاند؟
درثانی بازهم، همه اطلاع داریم که او انتخابهایش را برای جام جهانی کرده و حضور دستیارانش فقط برای مواقع و موارد خاص است.
استفاده از کارلوس در فضایی دیگر
کیروش پیش از آغاز رسمی فعالیتش با سامان ، یکی از بهترین کمپهای روسیه را برای تیم ملی مهیا کرد. بازیهای دوستانهای را هم ترتیب داد و حالا تجربیات رهبریاش را در اختیار علاقمندان میگذارد. فراموش نکنیم همین کار تبلیغاتی هم میتواند تاثیرات زیادی در بدنه مدیریتی ما داشته باشد؛ ولو در سطحی نه چندان وسیع.
کیروش هفت سال است که در فوتبال ایران فعالیت دارد و حاصل تفکرات او بود که الان روز به روز شاهد لژیونر شدن بازیکنان زیادی از کشورمان هستیم.
دقت کنید که چقدر ذهن فوتبالیستهای نسل جدید ما با تغییر روبرو شده است. آنها دیگر پول برایشان در اولویت نیست و به پیشرفت فکر میکنند. اصلا به داخل زمین رجوع کنید؛ صعود به چنین سهولتی امکانپذیر نبود مگر با همبستگی فوقالعاده و یکپارچگی بینظیر تیم کارلوس کیروش. اتفاقی که پیش از این هیچگاه ندیده بودیم. در تیم کیروش همه برای تیم بازی میکنند. حالا چه عیبی دارد معجزه مدیریتی کیروش در ژانری دیگر هم به کار گرفته شود.
همراه با «مدیر کیروش»
برای او هیچچیز و هیچکس بالاتر از منافع و کارکرد کل تیم نیست. وفاداری و همبستگی تیمی برایش خط قرمز هستند و اجازه نمیدهد عضوی این فضا را مسموم کند.
اهل رشد دادن مستمر خود و دیگران است. به کیفیت اهمیت میدهد. از خود و دیگران سوالات خوب میپرسد. واقعبین است و با خود و دیگران صادق است. شجاع است و از چالشها نمیترسد و آنها را فرصت و هدیه میداند.
کیروش گفت که در بدو ورود به ایران یک واقعیت درباره رفتار بازیکنان ایرانی او را بسیار شوکه کرد. او متوجه شد که بازیکنان ایرانی پس از باختن یا نتیجه نگرفتن، عادت به افسردگی پس از باخت، بهانه آوردن و تقصیر را گردن دیگران انداختن و قربانیگری دارند. او اولین هدفش این بود که ذهنیت و شیوه نگرش بازیکنان تیمش را تغییر بدهد و به آنها کمک کند که یادبگیرند و رشد کنند.
او گفت که اگر بازیکنی هم پس از همه فرصتهایی که به او داده شود نتواند نگرشش را تغییر دهد باید او را از تیم کنار گذاشت. گرچه این کار سختی است اما باید کار درست را بخاطر کل تیم انجام داد.
در این راستا، او از بازیکنان تیمش خواست که به جای افسردگی، از بازی لذت ببرند و به جای بهانه و قربانیگری، شجاعانه مسئولیت بپذیرند و بیشتر تلاش کنند و بهتر بشوند. از آنها خواسته در طی بازی بهترین تلاششان را بکنند و پس از بازی سرشان را بالا بگیرند و احساس افتخار کنند. او از آنها خواست در هر بازی کاری کنند که ارزش پیراهن ملی آنها بیشتر و جایگاهشان بالاتر برود. از آنها خواسته تا در هر لحظه و هر بازی بهتر از قبل باشند و فقط به این وسیله است که میتوان از دیگران احترام کسب کنند.
او به عنوان یک رهبر، برای تیمش اهداف کوچک و بزرگ گذاشته. اهداف کوچک شامل ذرهذره بهتر شدن و هر روز بهتر شدن بوده و اهداف بزرگتر، تبدیل شدن به بهترین تیم آسیا، و بهترین تیم آسیا ماندن بوده و صعود مطمئن به جام جهانی و در نهایت با همه وجود تلاش کردن برای صعود کردن از مرحله گروهی جام جهانی. او هدفش صعود مستمر و پلهبهپله به سطوح بالاتر در دنیا بوده.
او مدام از خود سوال میپرسد که «از کجا میخواهم به کجا بروم؟» سپس منابعش را بررسی میکند و محدودیتها و موانعش را نیز بررسی میکند. در نهایت بدون آنکه دیگران را سرزنش کند با همان امکاناتی که دارد و میتواند داشته باشد، سعی میکند بهترین عملکرد را خلق کند. او میگوید هر بار باید از بهترین موقعیتی که داریم بهترین استفاده را ببریم. او میگوید رویا باید با تعهد همراه باشد تا بتوان به سمت جلو حرکت کرد. فقط خواستن و رویا داشتن کافی نیست، بلکه باید برای انجامش تعهد داشت.
در آخر…
به تعبیری، کارلوس کیروش یک مدیر راهبر است. او اصولی را دنبال کرده است که تمامی رهبران و انسانهای راهبر و موفق در اقتصاد، سیاست، علم، ورزش و… دنبال کردهاند.
موفقیتها و جایگاه فعلی او در دنیا و کشورمان، اصلا تصادفی نبوده و همگی برآیند رفتارها و نگرش علمی و اصولی وی بوده است. او یک انسان و رهبر اصولمحور است.
پس بیاییم در ماههای باقیمانده تا آغاز جام جهانی به معضلات جدیتر فوتبال بپردازیم و به جای راه انداختن بحثهای مغرضانه و تشویش اذهان عمومی به اعتلای فوتبالی کشورمان و تمرکز تیم ملی کمک کنیم. بیاییم در فضایی دیگر از این مربی گرانقیمت استفاده کنیم.
نظرات