سیاست خارجی ترامپ در سایه یک خشم پوشالی
یک سال از ریاستجمهوری دونالد ترامپ میگذرد، ولی سیاستهای خارجی او در قبال سایر کشورها به هیچوجه مشخص نیست و پرسش غرب هنوز پابرجاست: رئیسجمهور آمریکا دقیقا چه میخواهد؟
الهام میرمحمدی: یک سال از ریاستجمهوری دونالد ترامپ میگذرد، ولی سیاستهای خارجی او در قبال سایر کشورها به هیچوجه مشخص نیست و پرسش غرب هنوز پابرجاست: رئیسجمهور آمریکا دقیقا چه میخواهد؟
به گزارش تجارتنیوز ، به نقل از سیانان، سیاستهای او در مورد ایران، کره شمالی، روسیه، آغاز جنگ تجاری با چین و… تنها در حد حرف باقی مانده و پوپولیستهای راست در سایر کشورها همچون نایجل فراژ در انگلیس و مارین لوپن در فرانسه که اوایل سال 2017 از اهمیتی ویژه برخوردار بودند دیگر مهم نیستند.
او پیش از آغاز ریاستجمهوری بارها گفته بود، آمریکا خود به دفاع نیاز دارد و دیگر برای دفاع از سایر کشورها وارد عمل نخواهد شد. همچنین دیگر اجازه سوءاستفاده جهان از آمریکا را نمیدهد.
در این میان، کشورهای اروپایی بارها به ترامپ هشدار دادهاند که با اتخاذ سیاستهایی از این دست، آمریکا ناچار خواهد بود انزواطلبی را در پیش بگیرد.
اما واقعیت این است که پس از یک سالِ پرپیچوخم، هنوز مشخص نیست سیاست خارجی دونالد ترامپ دقیقا چیست.
رابطه چین و آمریکا بسیار پیچیده است، اما باید گفت این نوع روابط از زمان ریاستجمهوری اوباما تاکنون تفاوت چندانی نداشته است.
اگر بخواهیم با ایران شروع کنیم، او بارها توافق هستهای را «بدترین توافق» خواند و تهدید کرده بود که از آن خارج میشود. با این حال تاکنون دو بار تعلیق تحریمهای هستهای علیه ایران را تمدید کرده است.
به نظر میرسد، او قصد دارد با اعمال تحریمهای یکجانبه فشارها بر تهران را افزایش دهد و در این مدت با به دست آوردن متحدان اروپاییِ بیشتر، راه را برای بازنگری این توافق باز کند.
اما در حال حاضر، این توافق دستنخورده باقی مانده و امضاکنندگان اروپایی همچون گذشته به آن پایبند هستند و شعارهای ترامپ مبنی بر تهدید نیز عملی نشده است.
از سوی دیگر، ترامپ وعده داده بود خود برای آنچه بحران خاورمیانه مینامد، حضور یابد و به حل مشکلات بپردازد.
اما در نهایت دامادش را برای انجام مذاکرات خصوصی فرستاد. این در حالی است که به تازگی اعلام کرده بیتالمقدس را پایتخت رژیم صهیونیستی میداند.
اگرچه او پیش از انتخابات وعده داده بود که به روند صلح میان فلسطینیان و رژیم اشغالگر کمک کند، اما با تغییر نگرش حتی شهرکسازی یهودیان در منطقه را نیز متوقف نکرد.
با ایجاد اختلال در روند صلح، حالا به نظر میرسد فلسطینیها ایالات متحده آمریکا را صدایی میدانند که دیگر نیازی به شنیدنش نیست. این دوگانگیها در نهایت منجر به خدشهدار شدن وجهه بینالمللی آمریکا شده است.
شاید شعارهای آمریکا در دولت جدید تغییر کرده و توانایی دولت برای جنگ و دفاع افزایش یافته اما رویکرد دولت ترامپ نسبت به دولتهای گذشته متفاوت نیست.
اما مهمترین چالش در حال حاضر، آسیاست. هر دو کره پیش از آغاز بازیهای المپیک زمستانی و به منظور برقراری امنیت بر سر میز مذاکره حاضر شدهاند.
ترامپ معتقد است که فشار او باعث شده تا دو کره مذاکرات را آغاز کنند. اما جالب است بدانید، اگرچه روند گفتگوها ادامه دارد، اما کره شمالی حاضر نیست از مواضع خود کوتاه بیاید و این تنها یک پیغام را میرساند: یک پیروزی بزرگ برای کره شمالی.
رئیسجمهور ایالات متحده در حالی که گزینههای نظامی تهدیدآمیز و مخوفی دارد، وعده داده که به این مسئله رسیدگی کند. اما هنوز مشخص نیست چطور این کار را انجام خواهد داد.
بنابراین پس از بازیهای المپیک ممکن است در نهایت آمریکا با کشوری جنگجو مواجه باشد که معتقد است، به جای اینکه از فرصتهای پیشآمده استفاده کند و امتیازاتی را بدهد، میتواند مطابق میل خود رفتار کند و تصمیم بگیرد.
و اما چین، ترامپ در یکی از توئیتهای اخیرش نوشته بود: «باید با چین برخوردی سختگیرانهتر داشته باشیم، پیش از آنکه چین ما را نابود کند.» اما پس از سفرش به این کشور، با تملقگوییهای رئیسجمهور چین مواجه شد و بارها به صورت آشکار از فشارهای واردشده از سوی چین به کره شمالی دفاع کرد.
رابطه میان این دو کشور بسیار پیچیده است، اما باید گفت این نوع روابط از زمان ریاستجمهوری اوباما تاکنون تفاوت چندانی نداشته است.
سیاست خارجی تیم ترامپ در قبال سایر کشورها نیز تعریف چندانی ندارد. به عنوان مثال، رکس تیلرسون اخیرا اعلام کرده، سیاستهایی که در مورد سوریه اتخاذ شده ادامه خواهد داشت و تا زمانی که اهداف دولت آمریکا محقق نشود، حضور نیروهای آمریکایی در سوریه الزامی است.
بنابراین انتظار میرود، نیروهای آمریکا چند ماه و یا شاید چند سال دیگر در سوریه بمانند. این اقدامات با تمایلات آمریکا برای رسیدگی به وضعیت داخلی خود و درگیر نشدن در کشورهای دیگر کاملا در تضاد است.
با به وجود آمدن هر چالش سیاسی، ترامپ رویکردی خشمگین و چندگانه پیشه میکند، اما واکنشها همگی مشابه یکدیگر هستند.
نیروهای آمریکایی پیش از آغاز دولت ترامپ در سوریه مستقر بودند و همچنان در آنجا باقی ماندهاند. بنابراین باز هم باید گفت، تغییر چندانی حاصل نشده است.
در افغانستان هم اوضاع به همین منوال است. فرمانده ارشد نیروهای آمریکا به شکلی آشکار در مورد استراتژی مورد نظر خود، یعنی پیروزی در جنگ صحبت میکند. و سیاستهای آمریکا در قبال افغانستان چندان با سیاستهای این کشور در 16 سال گذشته تفاوت نکرده است.
در حقیقت میتوان گفت، شاید شعارهای آمریکا در دولت جدید تغییر کرده و توانایی دولت برای جنگ و دفاع افزایش یافته اما رویکرد دولت ترامپ نسبت به دولتهای گذشته به هیچوجه متفاوت نیست.
بنابراین، چه چیزی در دولت جدید تغییر کرده است؟ واقعیت این است که این تغییرات بسیار اندک است. خشم ترامپ همچنان به راه است اما خبری از آتش نیست.
با به وجود آمدن هر چالش سیاسی، ترامپ رویکردی خشمگین و چندگانه پیشه میکند، اما واکنشها همگی مشابه یکدیگر هستند. و گزینههای مورد نظر ترامپ تنها شعار است و در واقعیت رخ نمیدهد.
نظرات