فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۲۴۵۶۱۷

اکونومیست بررسی کرد:

بهای سنگین پاره کردن برجام

بهای سنگین پاره کردن برجام

اکونومیست در مطلبی به موضوع خروج آمریکا از برجام پرداخته و معتقد است، دیگر طرف‌های توافق هسته‌ای باید برای حفظ این توافق تلاش کنند تا برای ترامپ و حامیانش مشخص شود که قواعد بین‌المللی اهمیت دارند. اتحادیه اروپا همچنین باید به طور رسمی در برابر تحریم‌های آمریکا علیه شرکت‌هایش به سازمان تجارت جهانی اعتراض کند.

الهام میرمحمدی: اکونومیست در تازه‌ترین شماره خود در مطلبی عنوان کرده که پاره کردن توافق هسته‌ای به نفع هیچ‌کس نیست.

به گزارش تجارت‌نیوز ، در هشتم ماه می ترامپ فرمان رسمی خروج از برجام را داد. برنامه جامع اقدام مشترک، در واقع توافقنامه‌ای بود میان ایران و 1+5 که در ازای محدود شدن فعالیت‌های هسته‌ای ایران و انجام بازرسی از سوی آژانس بین‌المللی انرژی، تحریم‌ها علیه این کشور از ابتدای سال 2016 لغو شدند.

ترامپ که این توافقنامه را پوسیده و با ساختاری فاسد خوانده بود، حالا با خروج از آن بار دیگر با افتخار به حامیانش ثابت کرد که وعده‌هایش را عملی می‌کند. با این حال، این اقدام رئیس‌جمهور آمریکا تنها بازگرداندن تحریم‌های پیشین نیست و دستور افزایش تحریم‌ها را صادر کرده و همچنین برای هر شرکتی در هر نقطه از جهان که با ایران تجارت می‌کند هم مجازات در نظر گرفته است.

از آنجا که سازمان ملل و حتی منتقدین حکومت ایران اعلام کرده‌اند که این کشور به تعهدات خود در قبال برجام پایبند بوده این اقدام نابجای ترامپ تنها وجهه بین‌المللی این کشور را خدشه‌دار می‌کند و بیش از هر زمان دیگری نشان می‌دهد که آمریکا کشوری غیرقابل اعتماد است و قوانین بین‌المللی را زیر پا می‌گذارد.

در حال حاضر، پرسش سایر امضاکنندگان این توافق یعنی روسیه، چین، آلمان، انگلیس، فرانسه و اتحادیه اروپا این است: چه اتفاقی خواهد افتاد؟ سوالی که از سوی جهان و به‌ویژه خاورمیانه مطرح می‎شود این است که چنین اقدامی در مورد توانایی دسترسی ایران به بمب هسته‌ای به چه معناست؟

دونالد ترامپ در بیانیه روز سه‌شنبه خود به این سوال پاسخ داد. وی اعلام کرد تمایل و آمادگی لازم را برای انعقاد توافقنامه جدید که نفوذ ایران و فعالیت‌های هسته‌ای ایران را محدود کند، دارد. اما به نظر می‌رسد، او هیچ برنامه مشخصی برای این اقدامات در نظر نگرفته است.

نخستین هدف دونالد ترامپ این است که با اعمال تحریم‌های سنگین اقتصادی علیه ایران، این کشور دیگر قادر به تامین مالی ادوات جنگی در عراق، سوریه، لبنان و یمن نخواهد بود.

دوم آنکه او قصد دارد با اعمال فشار اقتصادی، ایران را هم همچون کره شمالی پای میز مذاکره بکشاند. او معتقد است تحریم‌های سنگین، رهبران سرسخت دنیا را از پا درمی‌آورد.

به عقیده نویسنده این نشریه انگلیسی، تحریم‌های سنگین می‌تواند حکومت‌ها را ناچار به مذاکره کند؛ همان‌طور که ایران در سال 2015 حاضر شد توافقی را امضا کند که حالا ترامپ از آن خارج شده است.

اما ترامپ به این موضوع فکر نکرده که چطور می‌تواند رهبرانی را که به تازگی تعهدش در قبال آنها را زیر پا گذاشته‎، تسلیم و به مذاکره مجدد مجبور کند. او نمی‌تواند حتی تصور کند که آنها ممکن است از تمامی خواسته‌های او صرفنظر کنند و به فعالیت‌های خود ادامه دهند.

نکته مهم این است که ترامپ به این موضوع امید بسته که تحریم‌ها چنان فشاری را ایجاد کنند که به تغییرات اساسی منجر شود، اما او فراموش کرده که کاستروها در کوبا دهه‌ها در برابر تحریم‌ها ایستادگی کردند.

در حال حاضر، اقدامات ترامپ از آنجا که به پیامدهایش توجهی ندارد، تنها با تکیه بر یک آرزو و بر پایه ظن و گمان است و نوعی سیاست تلقی نمی‌شود.

اکونومیست معتقد است، طرف‌های قرارداد هسته‌ای باید برای حفظ این توافق تلاش کنند تا برای ترامپ و حامیانش مشخص شود که قواعد بین‌المللی اهمیت دارند. به عنوان مثال، اتحادیه اروپا باید به دیدارهای خود با مقامات ایرانی ادامه دهد و به طور رسمی، در برابر تحریم‌های آمریکا علیه شرکت‌هایش به سازمان تجارت جهانی اعتراض کند. همان‌طور که 20 سال پیش و در زمان تحریم‌های ثانویه آمریکا در مورد کوبا، چنین اقداماتی کردند. از سوی دیگر هدف آنها باید این باشد که ایران بار دیگر فعالیت‌های هسته‌ای خود را از سر نگیرد.

با نگاهی واقع‎بینانه اما به نظر نمی‌رسد که چین و روسیه بخواهند ترامپ را از چاله‌ای که خود برای خود کنده است، درآورند و از سوی دیگر اتحادیه اروپا هم نمی‌تواند به تنهایی برجام را حفظ کند. دلار همچنان ارز غالب جهان است. علی‌رغم اینکه اقدامات ترامپ فرا رسیدن روزی را که چین معاملات جهانی را به یوآن انجام می‌دهد، تسریع کرده اما شرکت‌ها در انتخاب برای فعالیت میان آمریکا یا ایران، بدون شک بازار بزرگ‌تر را انتخاب خواهند کرد.

بنابراین دستاوردهای یک توافق ناقص و نیمه‌کاره، قابل چشم‌پوشی است و ایران دیر یا زود برنامه‌ هسته‌ای خود را از سر خواهد گرفت.

بدون برجام، ایران به همان نظام پیشین بازرسی‌های محدود بر می‌گردد و ساخت سانتریفیوژهای جدید و غنی‌سازی اورانیوم را در سطح بالا انجام خواهد داد. اگر برنامه ایران به شکل زیرزمینی ادامه یابد، هیچ‌گونه اطلاعات کافی برای ارزیابی میزان تهدیدهای ایران برای غرب وجود نخواهد داشت.

همچنین، با افزایش تحریم‌ها، ترامپ و روسای‌جمهور بعدی دامنه عمل محدودی برای متوقف کردن ایران در اختیار خواهند داشت و ناچار می‌شوند به اقدام نظامی متوسل شوند.
سوال اما این است که آیا ترامپ بر سر ساخت سانتریفیوژهای بیشتر با ایران خواهد جنگید؟

تصور اینکه یکی از روسای‌ دولت آمریکا یک توافق بین‌المللی را تنها بر پایه چند دلیل ضعیف و با چنین بهای سنگینی نابود کرده، بسیار دشوار است.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.