نظارتهای هولناک چین به روایت اکونومیست
اکونومیست در تازهترین شماره خود به چهار موضوع استفاده حکومت چین از جدیدترین فناوریها برای نظارت هر چه بیشتر بر افراد، به روی کار آمدن دولت پوپولیست در ایتالیا و چالشهای پیش روی اتحادیه اروپا، ناپدید شدن استارتآپها به دلیل انحصار غولهای تکنولوژی در آمریکا و دلیل بزرگتر بودن مغز انسان در مقایسه با سایر حیوانات پرداخته است.
الهام میرمحمدی: اکونومیست سرمقاله جدیدترین شماره خود را به نظارت دولت چین بر حوزه فناوری اختصاص داده است.
به گزارش تجارتنیوز ، نویسنده مقاله معتقد است که شناسایی چهره از طریق دوربینهای مداربسته، گوشیهای همراه که همواره ردپای دیجیتال از کاربران به جا میگذارند، دوربینهایی که در حین رانندگی پلاک خودروها را میخوانند و تجزیه و تحلیلی که بر اساس وبگردیهای افراد انجام میشود، دادههایی را در اختیار دولت چین قرار میدهد که میتواند تبدیل به فیلمی از زندگی آنها شود.
از سوی دیگر، حکومت چین از هوش مصنوعی و نظارت همگانی به عنوان ابزاری برای کنترل اقلیت مسلمان استفاده میکند. اقداماتی از این دست کنترل دیجیتال دولت را به نظارتی کاملا هولناک بدل کرده است.
در حکومتهای غربی هم پلیس و آژانسهای اطلاعاتی از چنین ابزارهای نظارتی برای پیشگیری از جرایم مربوط به تروریسم استفاده میکنند. نتایج موثری هم از این نظارت حاصل میشود اما این موضوع به شدت نگرانکننده است.
فناوریهایی که زمانی به مخالفان حکومتهای دیکتاتور اجازه میداد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، حالا خود تبدیل به ابزاری شدهاند که مستبدان را قادر میسازند، مردم را به راحتی رصد کنند.
به عنوان مثال سینکیانگ (منطقه خودمختار در غرب چین)، نمونهای هولناک از یک حکومت پلیسی نژادپرست در این زمینه محسوب میشود. حکام چین که نگران شورش جداییطلبان هستند، از تکنیکهای کنترل مستبدانه بهره میبرند. به عنوان مثال اویغورها (اقلیت مسلمان که در شمال غرب چین ساکن هستند) را از تحصیل برای یادگیری مهارتهای مرتبط با فناوریهای دیجیتال منع میکنند. در این استان در هر 100 تا 200 متر یک دوربین وجود دارد که چهره راننده و شماره پلاک خودروها را ثبت میکنند. یکی دیگر از قوانین این مطنقه این است که موبایلهای اویغورها باید به نرمافزار جاسوسی دولت مجهز باشند.
اطلاعات این افراد مثل اثر انگشت، اطلاعات خویشاوندان، گروه خونی، اطلاعات مربوط به دیانای، سوابق بازداشتها و… در یک سیستم به نام «پلتفرم عملیات مشترک جامع» جمعآوری میشود.
چنین الگوهایی در کشورهای مستبد دیگر چون روسیه و ترکیه هم دیده میشود و نویسنده در پایان هشدار میدهد که این فناوریها نباید به سادگی به این حکومتها فروخته شوند.
از سوی دیگر، در برخی از شهرهای آمریکایی نیز چنین پلتفرمهایی برای جمعآوری دادهها وجود دارد.
نویسنده در پایان اشاره میکند که اگرچه پلیس وظیفه دارد برای برای حفظ جان شهروندان آنها را مورد نظارت قرار دهد، اما واقعیت این است که شهروندان نیاز به آزادی و حریم خصوصی دارند. بنابراین یکی از حقوق آنها هم این است که پلیس را مورد نظارت قرار دهند.
اتحادیه اروپا باید مراقب ایتالیا باشد
در مطلب دیگری این نشریه به مسائل داخلی ایتالیا و به روی کار آمدن پوپولیستها پرداخته است.
در انتخابات ماه مارس، نیمی از رایدهنگان ایتالیایی به دو حزب رادیکال -جنبش پنج ستاره و حزب لیگ شمال- رای دادند که وعده انتخاباتی هر دو جدایی از اتحادیه اروپا بود. پس از ماهها بیثباتی سیاسی، هفته گذشته در نهایت دولت جدید ایتالیا که سومین قدرت اقتصادی اتحادیه اروپا شناخته میشود، تشکیل شد.
در 27 ماه مارس، رئیسجمهور پیشنهاد نامزدی پائولو ساوونا را به عنوان وزیر اقتصاد رد کرد. دلیل او برای وتوی این انتخاب،، حمایت ساوونا از جدایی ایتالیا از اتحادیه اروپا بود.
به دنبال این اقدامِ مارتالا، دیمایو، رهبر حزب پنج ستاره خواستار استیضاح رئیسجمهور شد.
اخبار مربوط به بحران اقتصادی، قانون اساسی و سیاسی، افزایش قیمت اوراق قرضه و به هم ریختن بازارهای جهانی را به دنبال داشت.
نویسنده معتقد است، به روی کار آمدن پوپولیستها در ایتالیا، دولت رفاه را در این کشور به دنبال خواهد داشت. طرحهایی نظیر مالیات ثابت و افزایش حقوق بازنشستگی میتواند، شش درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را در سال کاهش دهد. با توجه به بدهیهای ایتالیا که 132 درصد از تولید ناخالص داخلی ایتالیا را شامل میشود، مشکلات بسیاری بر سر راه دولت قرار خواهد گرفت.
پس از ژاپن و یونان، ایتالیا بالاترین میزان بدهی عمومی را دارد.
مشکل واقعی ایتالیا، ترکیب رشد اقتصادی پایین و بدهی عمومی بالا است. رشد پایین به این معناست که استانداردهای زندگی رو به زوال است و ایتالیا نمیتواند به راحتی از عهده بدهیهای خود بر بیاید و از طریق محرکهای مالی به تقویت اقتصاد کشور کمک کند.
با در نظر گرفتن رشد اقتصادی چشمگیر در کشورهای اروپایی، ایتالیا یکی از بدترین عملکردها را داشته است.
مشکل بزرگتر ایتالیا این است که پوپولیستها نمیدانند چطور با عوامل بیشماری که بهرهوری پایین و رکود را در این کشور به وجود آوردهاند، مقابله کنند. ضعف سیستم آموزشی، مشکلات بانکی، فرار مغزها، شرکتهای خانوادگی که رشد نمیکنند و بازار غیررقابی از مشکلات حال حاضر این کشور است.
رفع همه این مشکلات، مستلزم سالها اصلاحات ساختاری است که سالها طول میکشد.
نویسنده در پایان اشاره میکند که این مشکلات تهدیدی برای منطقه یورو است. اتحادیه اروپا خود سیستم بانکی کاملی ندارد و بازارهای سرمایه هم توسعهیافته نیستند. عمل نکردن به وعدهها برای حل بحران پناهجویان از سوی اتحادیه اروپا به این مشکلات افزوده است.
ایتالیا که خود زمانی یکی از بنیانگذاران اتحادیه اروپا بود، حالا خود به کشوری اروپاستیز تبدیل شده است.
با این حال پوپولیستهای روی کارآمده به خوبی میدانند که حتی ایتالیاییهایی که به آنها رای دادهاند، نمیخواهند با جدا شدن از اروپا و رد کردن ارز واحد -یورو- شغلهای خود را از دست بدهند و پساندازشان کاهش یابد. از همین رو آنها موضع ضدیورویی خود را تا حدی تغییر دادهاند.
از سوی دیگر اما آنها از این موضوع آگاه نیستند که داشتن ارز واحد مستلزم یک اقتصاد انعطافپذیر دارد.
اصلاحات نامناسب و چشمانداز ناهمگون از آینده یورو، ترکیبی سمی و غیرپایدار ایجاد کرده است. اگر آشفتگیهای اخیر ایتالیا و نگرانی بازارها، هشداری برای اتحادیه اروپا تلقی شود، میتوان امیدوار بود که نتایج خوبی حاصل شود. در غیر این صورت انجا اصلاحات نادرست و نامناسب، حل مسائل را به مراتب دشوارتر از گذشته خواهد کرد.
تاریخچه مغز انسان
اکونومیست در مطلب دیگری به پرسش «چگونه مغز انسان بزرگ شد؟» پاسخ میدهد.
با استناد به دو تحقیق متفاوت، این مقاله اشاره میکند که توسعه مغز انسان به ژنی به نام NOTCH2 مربوط میشود که همزمان با رشد مغز، موجب ایجاد نورونهای بیشتری میشود.
نورونهای بیشتر باعث میشوند که توانایی تفکر در انسان تقویت شود و در نهایت انسان مدرن ایجاد میشود.
از سوی دیگر، این نورونها به بزرگتر شدن اندازه بخش بیرونی مغز میانجامند.
محققان برای بررسی تئوریهای خود، مغز انسان را با خانواده میمونها مقایسه کردهاند. این بررسیها نشان میدهد هیچ نشانهای از وجود این ژن در میمونها -به جز گوریلها و شامپانزهها- دیده نمیشود تا به توضیح این حقیقت که چرا آنها مغز کوچکتری در مقایسه با انسانها دارند، پاسخ دهد.
این خانواده ژنی اگرچه در گوریلها و شامپانزهها کشف شده، اما کاملا غیرفعال است.
تکامل مغزهای بزرگ در سه میلیون سال گذشته، در توانایی ما به عنوان گونهای که دارای قوه تفکر، حل مساله و فرهنگسازی است، نقش مهمی داشته اما کشف تغییرات ژنتیکی هنوز بسیار دشوار است.
بازسازی تاریخ تکاملی ژنهای NOTCH2NL نشان داده است که فرآیندی به نام تبدیل ژن به احتمال زیاد مسئول بازسازی نسخه غیرفعالی از NOTCH2NL است و این بازسازی تنها در انسان اتفاق افتاده است.
پژوهشگران برآورد کردهاند که این رویداد در سه تا چهار میلیون سال پیش رخ داده است.
انحصار شرکتهای فناوری در سیلیکونولی
اکونومیست در مطلب دیگری به نفوذ غولهای تکنولوژی در آمریکا میپردازد. شرکتهای بزرگ فناوری با جمعآوری اطلاعات، به سرعت آنها را شناسایی میکنند و برای خریداری آنها اقدام میکنند.
نویسنده با معرفی چند استارتآپی که از طریق غولهای تکنولوژی کپی یا خریداری شدهاند، اشاره میکند که استارتآپها همچون گذشته به دنبال کسب اهداف خود نیستند و تنها هدف آنها این است که گرانتر خریداری شوند.
آمار و ارقام نشان میدهد که تعداد استارتآپهای مرتبط با حوزه فناوری در سال ۲۰۱۷ در مقایسه با سال ۲۰۱۲، حدود ۲۲ درصد کاهش یافته است.
نظرات