روایت اکونومیست از شکاف روبهرشد در غرب
تاکتیک «پیوند تجارت و امنیت»؛ زلزلهای که ترامپ به پا کرد
اکونومیست در تازهترین شماره خود که در هفتم جولای منتشر شده، به بررسی چهار موضوع شکاف روبهرشد میان اروپا و امریکا، افت مشارکت اقتصادی زنان در هند، رقابت غولهای تکنولوژی در امریکا و چین و روند خلع سلاح هستهای در کره شمالی پرداخته است.
اکونومیست سرمقاله تازهترین شماره خود را به شکاف روبهرشد میان اروپا و امریکا اختصاص داده است. آمریکا نقش مهمی در شکلگیری پیمان ناتو و اتحادیه اروپا پس از جنگ سرد داشت و بدون در نظر گرفتن منافع خود، موفق شد به رقابت فرانسوی-آلمانی در آن دوره پایان دهد و اتحادی را در مقابل تهدید شوروی به وجود آورد.
به گزارش تجارتنیوز ، اجلاس ناتو در یازدهم و دوازدهم جولای در بروکسل برگزار میشود. از یکسو دونالد ترامپ اروپاییها را متهم به بدعهدی میکند و از سوی دیگر اروپا اقدامات رئیسجمهور امریکا را خرابکارانه میداند.
نشست دوم هم در شانزدهم جولای میان ولادیمیر پوتین و ترامپ برگزار میشود که احتمالا در آن رئیسجمهور امریکا با رقیب روسی خود روابط بهتری در مقایسه با متحدان غربیاش دارد.
نویسنده معتقد است، حتی اگر این دو دیدار بدون تنش برگزار شود، اولویتهای متفاوت، باورهای مختلف و فرهنگهای سیاسیِ متضاد همچنان وجود خواهد داشت. از این رو اتحاد غربی در معرض خطر است.
تنشها میان اتحاد غربی در جبهههای مختلفی در حال افزایش است. تلاشهای ضعیف اعضای ناتو در عمل به وعده افزایش بودجه دفاعی تیم ترامپ را خشمگین کرده؛ همچنین جناح راست امریکا از اروپا به دلیل حمایتش از توافق هستهای ایران گلهمند است و آن را نوعی سوگیری علیه اسرائیل میداند.
در این میان خود اروپا هم دچار شکاف شده و با مشکلات بسیاری مواجه است. در ایتالیا یک ائتلاف پوپولیستی جدید شکل گرفته که طرفدار پوتین است. ترکیه هم به عنوان یکی از اعضای ناتو (که هنوز عضو اتحادیه اروپا نشده) همین سمتوسو را دنبال میکند. از سوی دیگر، حزب کارگر انگلیس به رهبری جرمی کوربین که سابقهای طولانی در مخالفت با استفاده غرب از تسلیحات دارد، ممکن است ناتو را ترک کند.
نویسنده اما بر این باور است که به هر شکل اگر این اتحاد غربی حفظ شود، بهتر است. از زمان سقوط شوروی، حس تهدید رو به کاهش بوده و موانع همکاری به شکل چشمگیری برداشته شده است.
در جهان امروز این اتحاد میتواند به عنوان یک منبع مهم امنیت و دموکراسی عمل کند. اما حیات این اتحاد همیشگی نیست و دائم باید برای حفظ جایگاهش تلاش شود. بنابراین اروپا باید هر کاری که میتواند انجام دهد تا در برابر پیوند زدن موضوع تجارت با امنیت از سوی ترامپ مقاومت کند؛ چرا که پیوند این دو با یکدیگر ناامنتر و فقیرتر شدن غرب را به دنبال دارد. از سوی دیگر حامیان اروپایی این اتحاد باید حمایت خود را در عمل ثابت کنند.
افت مشارکت اقتصادی زنان در هند
در مطلب دیگری این نشریه به مشارکت اقتصادی زنان در هند پرداخته و اشاره میکند که سهم بسیار کوچکِ زنان از نیروی کار یکی از دلایل عمده فقیر ماندن این کشور است.
با در نظر گرفتن نرخ رسمی و غیررسمی مشارکت اقتصادی زنان، گزارشها نشان میدهد که سهم زنان از نیروی کار، از 35 درصد در سال 2005 به حدود 26 درصد در حال حاضر کاهش یافته است. اگر نرخ اشتغال زنان با مردان به توازن برسد، هند 235 میلیون نیروی کارِ بیشتر خواهد داشت.
برآورد صندوق بینالمللی پول این است که اگر هند موفق شود بار دیگر نیروی کار خود را متوازن کند، بزرگترین دموکراسی جهان 27 درصد ثروتمندتر خواهد شد.
سهم مردان از 36 میلیون شغلی که از سال 2005 تاکنون در هند ایجاد شده، بیش از 90 درصد بوده است.
فراتر از منافع اقتصادیِ آشکارِ چنین مشارکتی، مزیتهای انسانی آن نیز قابل توجه است. در چنین شرایطی زنانی که کار میکنند بودجه بیشتری برای آموزش و تربیت فرزندانشان در نظر میگیرند و به طور کلی سطح زندگی آنها پیشرفت قابل ملاحظهای خواهد داشت.
اگرچه در برخی کشورها علت کاهش مشارکت اقتصادی زنان نشانهای از پیشرفت است که در نتیجه ادامه تحصیل دختران و ورودِ دیرتر آنها به بازار کار رخ میدهد، اما در هند سنتها و آداب و رسوم زنان را از فعالیتهای خارج از منزل دور میکند. این روند در بیشتر کشورهای در حال توسعه کاملا طبیعی است اما در مقایسه با کشورهای دیگر، هند در سطح بسیار پایینی در این زمینه قرار دارد.
آداب و رسوم در این کشور بهگونهای است که دختران باید خانواده خود را برای داشتن شغل متقاعد کنند. پس از ازدواج، حالا نوبت به خانواده همسر است که میخواهند او را از اجتماع دور نگه دارند.
براساس یک نظرسنجی که در سال 2012 انجام شد، 84 درصد بر این باور بودهاند که مردان حق بیشتری برای داشتن شغل دارند. سهم مردان از 36 میلیون شغلی که از سال 2005 تاکنون در هند ایجاد شده، بیش از 90 درصد بوده است.
همچنین، دادههای یک سرشماری نشان میدهد که یکسوم از زنان خانهدار گفتهاند، اگر شغلی وجود داشته باشد تمایل دارند کار کنند. بخش عمدهای از زنان هندی که عمدتا در زمینههایی نظیر کشاورزی فعالیت میکردند نیز به دلیل اتوماسیون مشاغل خود را از دست دادند.
در عین حال، بازارهای کاریِ غیرقابل اصلاح و انعطافناپذیر هند مانع از افزایش تولید و ارائه خدمات و به دنبال آن جذب بیشتر زنان شده است.
در بنگلادش که آداب و رسومی مشابه هند دارد، رونق در بخش پوشاک موجب شده مشارکت اقتصادی زنان از سال 2005 به بعد حدود 50 درصد افزایش یابد. در ویتنام نیز سهچهارم زنان مشغول به کارند.
در حال حاضر زنان هندی 90 درصد از کارهای خانه را انجام میدهند و این میزان در مقایسه با هر کشور بزرگ دیگری بسیار زیاد است. مطالعات بانک جهانی نشان میدهد که اگر مردان تنها دو ساعت در هفته را صرف فعالیتهای خانه کنند، مشارکت زنان ده درصد افزایش مییابد که این روند منجر به تولید ناخالص داخلی 550 میلیارد دلاری در هند خواهد شد.
بر اساس گزارش موسسه بینالمللی مککینزی، چنین اقداماتی شاید سادهترین راه برای افزایش نیم تریلیون دلاری به اقتصادِ یکی از فقیرترین کشورها و همچنین اقتصاد جهان باشد.
بزرگترین رقابت تجاری در جهان
اکونومیست در مطلب دیگری به رقابت میان غولهای تکنولوژی در امریکا و چین میپردازد.
در این نبرد، در یکسو غولهای فناوری گروه فانگ (فیسبوک، آمازون، اپل، نتفلیکس و آلفابت) قرار دارند و در مقابل آنها شرکتهای بزرگ چینی (بایدو، علیبابا و تنسنت) هستند. مجموع میزان سرمایه بازار در این شرکتها حدود 4 تریلیون دلار برآورد شده است.
رقابت غولهای تکنولوژی در جهان از نظر سیاسی حائز اهمیت است.
به جز آمازون و اپل، سه شرکت دیگر گروه فانگ در چین ممنوع هستند. در عین حال، امریکا به زودی موانعی را برای شرکتهای چینی ایجاد میکند. در هفتهای که گذشت، ترامپ اعلام کرد فعالیت شرکت موبایل چین (China Mobile) بزرگترین شرکت مخابراتی دنیا، یک تهدید بالقوه برای امنیت ملی امریکا محسوب میشود. همچنین محدودیتهای بیشتر در زمینه سرمایهگذاری در راه است. از این رو، بهترین و بزرگترین شرکتهای چینی و امریکایی رقابت خود را در کشورهای سوم نظیر برزیل، هند و اندونزی ادامه خواهند داد.
نویسنده معتقد است که نبرد و رقابت میان غولهای تکنولوژی مستلزم توجه دقیقتر است. چرا که رقابتِ مناسب شرکتهای تکنولوژی در شرق و غرب جهان، میتواند مزایای اقتصادی بزرگی به همراه داشته باشد.
رقابت غولهای تکنولوژی از نظر سیاسی هم حائز اهمیت است. به عنوان مثال، خدمات چینی بیشتر از سوی شرکتهایی که با مقامات دولتی در ارتباطند، فروخته میشود. این روند میتواند شاخصها را به نفع دولتها در کشورهایِ کمتر دموکراتیک تغییر بدهد.
همچنین میتوان گفت، ادامه نبرد شرکتها در کشورهای دیگر، ممکن است جهان را به دو بلوک تقسیم کند.
روند هستهایزدایی در کره شمالی
در مطلب دیگری این نشریه به مساله چگونگی روند خلع سلاح هستهای در کره شمالی پرداخته است.
مایک پومپئو وزیر امور خارجه ایالات متحده برای انجام مذاکرات هستهای به پیونگیانگ رفته است. از دیدگاه یکی از ماموران سازمان CIA که توصیههایی در این زمینه به وزیر امور خارجه امریکا کرده، دههها تلاش برای متوقف کردن برنامه هستهای در کره شمالی به ایالات متحده آموخته که این کشور همواره در مورد متوقف کردن فعالیتهای خود دروغ گفته است. اگرچه کیمجونگاون حاضر شده با امریکا مذاکره کند، اما ایالات متحده به توافقی نیاز دارد که به موارد زیر توجه کند:
- کره شمالی باید یک بیانیه باورپذیر ارائه دهد.
- گام نخست برای پایان دادن به آزمایشهستهای و رسیدن به یک توافقِ خوب باید از سوی این کشور برداشته شود. به این ترتیب آنها باید اجازه بازرسی کامل را به بازرسان بدهند. در صورتی که مقامات کره به وعدههای خود عمل نکنند، تحریمها قابل بازگشت هستند.
- مشارکت چین، کره جنوبی و ژاپن نیز باید بخشی از این توافق باشد.
- تفاهم انجامشده در سنگاپور به هیچ وجه قابل تایید نیست. توافق با کره شمالی باید بسیار دقیقتر از توافق هستهای با ایران و شامل نظارت مستمر از سایتهای غنیسازی باشد. اگرچه پیشبینی میشود چنین گزینهای توافق را به طور کامل از میان ببرد.
نظرات