پیشبینی اکونومیست از آینده آمریکا پس از انتخابات
با مشخص شدن نتایج انتخابات میاندورهای آمریکا هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات اعلام پیروزی کردند. اکونومیست در سرمقاله تازهترین شماره خود مینویسد: این موازنه قدرت برای آمریکا و هر دو حزب زیانبار است.
نتایجی که برای انتخابات میاندورهای آمریکا انتظار میرفت، سرانجام به دست آمد. دموکراتها پیروز مجلس نمایندگان در انتخابات ششم نوامبر بودند و حالا میتوانند بر برخی از تصمیمات کاخ سفید نظارت کنند. در مجلس سنا اما جمهوریخواهان اکثریت کرسیها را به خود اختصاص دادند و از ماه ژانویه فعالیت خود را شروع میکنند. با تعداد بیشتر جمهوریخواهان در مجلس سنا، کار برای رئیسجمهور آمریکا در زمینه عزل و نصبها آسانتر میشود. هر دو حزب پس از مشخص شدن نتایج اعلام پیروزی کردند. میتوان گفت کشوری که در آن تقسیمبندیهای زیادی وجود داشت حالا دولت ازهمگسیختهای هم دارد.
در کشوری چون ایالات متحده آمریکا که در آن یک نهاد قانونگذاری بر اساس جمعیت انتخاب میشود و دیگری بر اساس وسعت سرزمین، این گسستگی میتواند نشاندهنده حاکمیت ضعیف و بیعلاقگی به نظام سیاسی موجود باشد.
به گزارش تجارتنیوز به نقل از اکونومیست، نتایج این انتخابات نشان میدهد که عمیقتر شدن تغییرات ساختاری در سیاستهای آمریکا اداره این کشور را در آینده دشوارتر میکند. دموکراتها اکثریت رایدهندگان آمریکا را تشکیل میدهند اما جمهوریخواهان به لحاظ جغرافیایی سلطه بیشتری دارند.
دموکراتها حزبی هستند که بیشترین حمایت را در میان مردم آمریکا و رایدهندگان در مراکز شهری دارند. در این انتخابات اما موقعیت آنها با افزایش حمایتها از مناطق حومهنشین تقویت شد. این مساله نشان میدهد که میزان محبوبیت ترامپ در میان آمریکاییهای حومهنشین دچار تغییراتی شده است. در همین حال، حزب جمهوریخواه توانسته قدرت خود را در ایالتهای با جمعیت کمتر و روستایینشین افزایش دهد و به سادگی سناتورهای دموکرات را در ایالتهای ایندیانا، میسوری و داکوتاری شمالی شکست دهد. در کشوری چون ایالات متحده آمریکا که در آن یک نهاد قانونگذاری بر اساس جمعیت انتخاب میشود و دیگری بر اساس وسعت سرزمین، این گسستگی میتواند نشاندهنده حاکمیت ضعیف و بیعلاقگی به نظام سیاسی موجود باشد.
وسعت این گسستگی هم قابل توجه است. 10 سال پیش 17 ایالات در آمریکا وجود داشتند که در آنها یک سناتور جمهوریخواه و سناتور دموکرات حضور داشت. از ژانویه 2019 و با انتخابات جدید تعداد این ایالتها به هفت کاهش مییابد. به این ترتیب به نظر میرسد، در انتخابات فدرال هیچ کاندیدایی نمیتواند در قلمروی حزب مخالف باقی بماند. تنها شش سناتور دموکرات، پیروزِ انتخابات در ایالتهایی شدند که در سال 2016 به ترامپ رای داده بودند. از ماه ژانویه به بعد، ایالت مینهسوتا تنها ایالتی خواهد بود که در آن یک نهاد تحت کنترل دموکراتهاست و سایر ایالتها تحت کنترل جمهوریخواهان است. آخرین باری که چنین وضعیتی در سال 1914 در آمریکا به وجود آمده بود.
اگرچه به دست آوردن اکثریت آرا در نیویورک و کالیفرنیا نتیجه خوبی برای دموکراتها محسوب میشود اما به تنهایی نمیتواند منجر به پیروزی و به دست آوردن اکثریت حاکم شود.
این موازنه قدرت ممکن است پایدار باشد اما برای کشور ایالات متحده و هر دو حزب زیانبار است. برای جمهوریخواهان این مساله یک خطر بلندمدت تلقی میشود. در حال حاضر آنها در کاخ سفید حضور دارند و بیشتر کرسیهای سنا را از آنِ خود کردهاند. در یک نظام دوحزبی، حزب غالب که مدام در به دست آوردن اکثریت آرا شکست میخورد در نهایت در موقعیتی قرار میگیرد که اکثریت رایدهندگان از آن به عنوان حزبی که قدرت قانونی و مشروع ندارد یاد میکنند.
دموکراتها اما در حال حاضر با چالش مواجهند. آنها از نظامی گلایه میکنند که حزبشان را به دلیل روشهای ساختاری موجود در وضعیت نامساعدی قرار میدهد. تا زمانی که دموکراتها بتوانند راهی برای پیروزی بر جمهوریخواهان بیابند، نمیتوانند این سیستم را تغییر دهند. اگرچه به دست آوردن اکثریت آرا در نیویورک و کالیفرنیا نتیجه خوبی برای دموکراتها محسوب میشود اما به تنهایی نمیتواند منجر به پیروزی و به دست آوردن اکثریت حاکم شود.
راه خروج از این بنبست چیست؟
واقعیت این است که در حال حاضر مسئولیت بیشتری بر دوش دموکراتهاست. آنها -البته برای خودشان و نه برای کشور- باید راهی بیابند و اقداماتی انجام دهند که به مذاق آمریکایی مقیم مناطق مرکزی و مهم آمریکا خوش بیاید.
دموکراتها باید از اکثریت آرای خود در مجلس برای نظارت هر چه بیشتر بر رئیسجمهوری که به معیارهای روسایجمهور پیشین هیچ توجهی ندارد، استفاده کنند. دموکراتها باید دقت و توجه بیشتری به آنچه که در آژانسهای فدرال میگذرد، داشته باشند و از سوءاستفادههای احتمالی رئیسجمهور در جهت افزایش قدرت شخصی جلوگیری کنند. با این حال هدف دموکراتهای مجلس نمایندگان نباید انتقامگیری از حزب جمهوریخواه باشد. پیشتر و در زمانی که نوت گینگریج ریاستمجلس نمایندگان را به عهده داشت، با همکاران جمهوریخواهش اقداماتی در جهت تضعیف قدرت بیل کلینتون و با هدف انتقامگیری انجام داده بود. اما واقعیت این است که پیگردهای قانونی باید به دادستانها سپرده شود.
در حال حاضر اقدامات بسیاری در زمینه زیرساختها، قیمت دارو و کنترل مهاجران وجود دارد که هر دو حزب در کنار یکدیگر میتوانند به آن بپردازند.
دومین اولویت دموکراتها باید این باشد که نشان دهند، ایدهها و اقداماتی برای حکمرانی دارند که برای طیف گستردهتری از رایدهندگان اهمیت قائل میشوند. یکی از این اقدامات این است که در کنار رئیسجمهور و جمهوریخواهان فعالیتهایی را انجام دهند. در حال حاضر اقدامات بسیاری در زمینه زیرساختها، قیمت دارو و کنترل مهاجران وجود دارد که هر دو حزب در کنار یکدیگر میتوانند به آن بپردازند.
در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما در سال 2010، مجلس نمایندگان به دست جمهوریخواهان افتاد. در آن زمان اکثریت جمهوریخواه مجلس مانع تمامی اقداماتی که دموکراتها میخواستند انجام بدهند، شد. کاخ سفید در آن زمان اعلام کرد اینکه نیمی از دولت فدرال بخواهد در برابر تمامی تلاشهای دولت بایستد، کاملا ناعادلانه است. این استدلال کاملا درست بود، اما باید پذیرفت که حالا هم چنین استدلالی صحیح است. دموکراتهای مجلس نمایندگان نباید با هر آنچه که رئیسجمهور قصد انجامش را دارد، مخالفت کنند. بهتر است انتقامجویی که در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما از سوی جمهوریخواهان مجلس صورت گرفت، بار دیگر تکرار نشود.
اما بسیاری از دموکراتها مخالف این استدلال هستند و بر این باورند که اقدامات جمهوریخواهان در آن زمان برای حزبشان مفید بود و جواب داد. بنابراین چرا حالا که نوبت به آنها رسید باید مصالحه کنند؟ آن هم مصالحهای که در نهایت به نفع دولتی که مخالف آنهاست، تمام میشود؟
نویسنده در پایان مینویسد: حزب دموکرات باید بداند که این مسئولیتپذیری آنهاست که در بلندمدت به نفعشان خواهد بود. بنابراین مهم است که اعتماد رایدهندگان را بار دیگر به دست آورند.
واقعیت این است که دموکراتها چه این موضوع را دوست داشته باشند و چه دوست نداشته باشند، باید بپذیرند که عملکرد اشتباه دموکراتها بیش از اشتباهات جمهوریخواهان آنها را دچار آسیب و زیان میکند.
نظرات