توسعه پتروشیمی به قیمت جنگ آب
سهم صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی از مصرف آب 40 درصد است. صنایع غذایی و تولید فلزات اساسی نیز مجموعا حدود 40 درصد آب مصرفی کل صنایع را مورد استفاده قرار دادهاند.
پانیذ نوربخش: یکی از مهمترین مخاطراتی که در آیندهای نه چندان دور مجبوریم با آن دست و پنجه نرم کنیم، بحران آب است. رسانهها اخیرا این موضوع را در بوق و کرنا کردهاند در حالی که سالهای سال است اساتید این حوزه چنین روزی را اخطار دادهاند. با وجود قطعی بودن وقوع این اتفاق، هنوز شاهد هدررفت آب در صنایع اصلی کشورمان هستیم.
بحران آب در جهان و بالاخص در ایران مدتی است یکی از بحثهای مهم رسانهها شده است. اخیرا رونامه تایمز لندن مقالهای با موضوع «ایران خشک خواهد شد» منتشر کرده است. در این مقاله آمده است: ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭﺳﺎﻟﻪ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺑﯽﺁﺑﯽ ﻭ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺠﺎﯼ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﯿﺎﻩ ﻭ جاﻧﺪﺍﺭﯼ توان ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ. در ادامه این مقاله، تایمز شرکای جرم این واقعه تلخ را سه مورد عوامل طبیعی (خشکسالی)، مردم و سیاستهای حکومتی دانسته است.
مورد اول تا حدود زیادی گریز ناپذیر است و نگاهی به تاریخ نشان میدهد که در دورههای مختلف زمانی بروز پیدا میکند؛ البته این در شرایطی قابل قبول است که مورد گرم شدن کره زمین بدلیل دستکاری بشر را در نظر نگیریم. اما دو مورد بعدی با فرهنگسازی و سیاستگذاری صحیح قابل بهبود هستند.
پرمصرفهای بیخاصیت!
آب علاوه بر اینکه مایه حیات بشر است، عامل بسیار بااهمیتی در ایجاد رشد و توسعه اقتصادی نیز میباشد. یکی از شاخصهای مهم اقتصادی، سرانه مصرف آب است. سرانه مصرف آب، حاصل میزان مصرف آب در هر گروه صنعت تقسیم بر تعداد شاغلین آن صنعت است.
به گواه آمار منتشر شده، بیشترین میزان مصرف سرانه آب کارگاهها در صنایع کشورمان، در بخش صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی استفاده میشود. صنايع مواد غذايي و آشاميدني، توليد فلزات اساسي، توليد كاغذ و محصولات كاغذي و صنايع توليد زغال كك ـ پالايشگاههاي نفت و سوختهاي هستهاي در ردیفهای بعدی صنایع پرمصرف آب ایران قرار گرفتهاند.
بر اساس آخرین آمار سرشماری منتشر شده از مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران، سهم صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی از مصرف آب 40 درصد است؛ صنایع غذایی و تولید فلزات اساسی نیز مجموعا حدود 40 درصد آب مصرفی کل صنایع را مورد استفاده قرار دادهاند.
بدین ترتیب این سه گروه فعالیت مجموعا حدود 80 درصد آب کل صنایع ایران را مورد استفاده قرار میدهند. نکته تاسف برانگیز این است که دقیقاً همین 3 صنعت که بیشترین میزان آب کشورمان را مصرف میکنند، کمترین میزان بهرهوری را در مقایسه با سایر صنایع داشتهاند.
نکته دیگری که قابل تأمل است، مناطقی است که این صنایع پرمصرف در آن واقع شدهاند.
میزان مصرف آب سرانه کارگاههای بوشهر بیش از سایر استانها است. پس از بوشهر، خوزستان، اصفهان، خراسان شمالی، یزد، فارس و مرکزی بیشترین مصرف سرانه آب کارگاههای کشور را داند.
نگاه به اسامی این استانها به سرعت این فکر را به ذهن متبادر میکنند که چرا این مناطق خشک که سفرههای آب زیرزمینی کمی نیز دارند باید در صدر لیست مصرف آب قرار گیرند؟! 72 درصد سرانه آب کارگاهها در بخش صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی واقع در بوشهر است.
25 درصد این سرانه در خوزستان، 2 درصد در خراسان شمالی و یک درصد در سایر استانهای کشور واقع شده است و جالب اینجاست که این مناطق دقیقا مناطقیاند که مشکل کمآبی در آنها جدیتر است. این موضوع متاسفانه نشان میدهد که توسعه صنعتی کشور ما با بحث کمآبی انطباق نداشته است.
همان گونه که اشاره شد، صنايع توليد زغال كك - پالايشگاههاي نفت و سوختهاي هستهاي در سالهای گذشته سرانه مصرف بسیار بیشتری داشته و همواره به عنوان رتبه اول در سرانه مصرف آب در بخش صنعت حضور داشته است.
اما در سال 90 و پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها به میزان چشمگیری شاهد کاهش مصرف آب در این صنعت بودهایم. به گونهای که در سال 86 سرانه مصرف آب در این صنعت 16.8 هزار متر مکعب بر نفر بوده که در سال 90 به 1.9 هزار متر مکعب بر نفر رسیده است. از جمله دلایل عمده کاهش مصرف سرانه آب در این صنعت استفاده از چاههای آب اختصاصی در کارگاههای مربوط به این صنعت بوده است.
از نازلترین بهرهوریها
بهرهوری آب به نوعی شاخص اقتصادی منابع آب محسوب میشود. بر اساس گزارش جدیدی که از سوی بانک جهانی منتشر شده است، بهرهوری آب ایران (که همان سرانه آبی تولید ناخالص داخلی است) در مقایسه با خاورمیانه و شمال آفریقا بسیار کم و یکی از پایینترین شاخصهای بهرهوری آب است.
این در حالی است که از آب در منطقه خاورمیانه به عنوان رقیب نفت یاد میشود و برخی حتی شروع نزاع و جنگهای داخلی در این منطقه را در بحران آب و کمآبی میبینند.
بهرهوری آب در ایران همچنین در مقایسه با میانگین جهانی نیز بسیار پایین است. بر اساس اطلاعات موجود شاخص بهرهوری آب ایران طی سال 2014 در حالی در سطح 5 بوده که این متوسط این شاخص در جهان 13.3 بوده است.
بانک جهانی در گزارش اخیر در مورد تامین مالی بخش آب عنوان کرده است، به منظور دستیابی به «اهداف توسعه پایدار»، نیاز است تا سال 2030، سالانه حدود 114 میلیارد دلار در زمینه خدمات آب و فاضلاب سرمایهگذاری شود. این مقدار بیشتر از آن چیزی است که در طول تاریخ در این بخشها سرمایهگذاری شده است.
به منظور دسترسی و مدیریت جهانی منابع آبی و زیرساختهای باثبات، بسیار بیشتر از چنین مبالغی نیاز است. در این رابطه اتخاذ روش دوجانبه ضروری است؛ ابتدا بهبود شرایط مالی بخشهای آبی به منظور تحقق شعار آب میتواند هزینههای آب را بپردازد و دوم استفاده از منابع مالی تجاری و غیردولتی.
نظرات