کمک ۴۰۰ میلیون دلاری شاه به سوریه
داوود هرمیداس باوند گفت: شاه با ملی شدن صنعت نفت مخالف بود چون بقای حکومتش را در حمایت از انگلستان میدانست و ملی شدن صنعت نفت منافع انگلستان را نفی میکرد.
این روزها برخیها تلاش دارند به تطهیر دوره پهلوی بپردازند اما یک پرسش ساده که باید به او پاسخ دهند چرا محمدرضا پهلوی با ملی شدن صنعت نفت همراهی نکرد به همین دلیل با داوود هرمیداس باوند استاد حقوق بینالملل و روابط بینالملل اهل ایران و از اعضای کادر رهبری جبهه ملی ایران به گفتوگو پرداختیم که در ذیل میآید.
به گزارش تجارتنیوز ، امیدوارم این تلاش مختصر مورد توجه علاقمندان قرار گیرد.
*چرا محمدرضا پهلوی با ملی شدن صنعت نفت همراهی نکرد؟
قرارداد دارسی یا امتیازنامه دارسی قراردادی است که ویلیام ناکس دارسی در سال 1901 با دولت ایران امضا کرد تا به اکتشاف و استخراج نفت در ایران بپردازد.
از طرف ایران مظفرالدینشاه، امینالسلطان، میرزا نصرالله مشیرالدوله و مهندسالممالک (نظامالدین غفاری) قرارداد را امضا کردند.
شرکت نفت دارسی، پس از هفت سال، سرانجام در 26 مه 1908 میلادی در منطقه مسجد سلیمان به نفت رسید
قرارداد دارسی در سال 1933 توسط رضاخان تمدید شد و 60 سال دیگر هم به این قرارداد اضافه شد.
امتیاز نفت ایران برای دولت انگلستان مسئله اساسی بود. انگلستان امنیت مناطق نفتخیز ایران را به وسیله شیخ خزعل و بختیاریها تامین و درصدی از درآمد نفت را به آنان پرداخت میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول اهمیت نفت ایران در انگلستان مسجل شد. تا قبل از این جنگ، حضور انگلستان در منطقه خلیج فارس برای تامین امنیت هندوستان و تجارت بود و بعد از استخراج نفت در ایران خلیجفارس اهمیت مضاف برای انگلستان پیدا کرد.
وزیر نیروی دریایی انگلستان در جنگ جهانی اول نفت را جایگزین سوخت ذغالسنگ در کشتیهای جنگی انگلستان کرد. بعد طرحی را در مجلس عوام برد و مجلس تصویب کرد که به موجب این طرح دولت انگلستان 51 درصد سهم نفت سهیم شد.
دولت انگلستان بعد از سهیم شدن در امتیاز نفت با شرکت دارسی گرفتن امتیاز در سال 1933 شعبات متعددی در هندوستان تاسیس کرد که هیچکدام از درآمد نفتی در دفاتر تجاری منعکس نمیشد.
حتی برای حفظ منافع نفتی در ساختار حکومتی ایران دخالت میکردند یعنی بر آن بودند که وضعیتی ایجاد شود که تهدیدی برای منافع آنان صورت نگیرد.
در سال 1945 کنفرانس انرژی در واشنگتن برگزار شد و در آن کنفرانس آمریکاییها معتقد بودند مالکیت انحصاری بر نفت پایان یافته است و آمریکا باید در نفت ایران شریک شود.
انگلستان این شرط را نپذیرفت ولی پذیرفت مقادیر قابل توجه نفت با قیمت ارزان به کمپانیهای آمریکایی بفروشد که این پیشنهاد انگلستان از سوی آمریکا پذیرفته نشد.
همزمان با این کنفرانس آمریکا با ونزوئلا قرارداد نفتی بست که در این قرارداد، درآمد نفت به صورت 50 ـ 50 تقسیم میشد. در عربستان و کویت هم چنین قراردادی بسته شد.
در همین تاریخ مجلس با مصوبهای از دولت ایران خواست حقوق ایران را در نفت مطالبه کند. دولت نیز قرارداد گس ـ گلشائیان را تنظیم کرد که بر اساس این قرارداد هر تن نفت ایران از قیمت 4 شلینگ به 6 شلینگ افزایش پیدا میکرد این درحالی بود که الگوی جدیدی در جهان که همان اصل 50 ـ 50 بود در حال شکل گرفتن بود و انگلستان برخلاف الگوی جدید این الگو را نپذیرفت.
قرارداد مورد نظر مورد پذیرش مجلس قرار نگرفت.در مجلس پانزدهم اقلیتی این قرارداد را خلاف مصالح ایران دانستند.
همچنین بعد از جنگ جهانی دوم دولت کارگری انگلیس برای توسعه اقتصادی اقدام به ملی کردن صنایع و بانکها کرده بود و به موازت آن دولت انقلابی فرانسه صنایع خود را ملی کرد.
ملی کردن صنایع عبارت از انتقال دارایی از بخش خصوصی به دولت برای تامین رفاه عمومی و توسعه اقتصادی بود.
در ایران دولت مصدق برای کوتاه کردن دخالت سنتی انگلستان در امور ایران دست به اقداماتی از جمله احیای اصول قانون اساسی مشروطه که معتقد بود شاه باید سلطنت کند نه حکومت، توسعه اقتصادی، ایجاد یک نظام دموکراتیک، آزادی مطبوعات و احزاب، پیگیر ملی شدن صنعت نفت زد خود مصدق از این اصلاحات به عنوان رنسانس سیاسی یاد میکرد.
شاه با ملی شدن صنعت نفت مخالف بود چون بقای حکومتش را در حمایت از انگلستان میدانست و ملی شدن صنعت نفت منافع انگلستان را نفی میکرد.
بنابراین نظر مساعدی نداشت و چون مجلس و دولت طرح ملی شدن صنعت نفت را تصویب کرده بود، شاه هم مجبور به توشیح آن شد.
* سلطنتطلبان ادعا میکردند در آن شرایط تاریخی ایران قادر به اداره کردن صنعت نفت نیست به همین دلیل شاه با ملی شدن صنعت نفت مخالفت کرد؟
رزمآرا گفت ما توان ساختن یک لولهنگ را نداریم چطور میخواهیم نفت را ملی کنیم در صورتی که ایران بعد از قرارداد 1933 انگلستان را مجبور کرد که مهندسان ایرانی را با صنعت نفت آشنا کند.
هر چند انگلیسها سعی میکردند بیشتر از هندیها استفاده کند اما تعدادی از ایرانیان با صنعت نفت آشنا شدند و ناآگاه هم نبودند به همین دلیل وقتی نفت ملی شد انگلیس مانع صدورش شد اما ایرانیان نفت را اداره کردند و چون قادر به صادر کردن آن نبودند مصدق شعار اقتصاد بدون نفت را مطرح کرده بود حتی ایران در آن دوره نفت را به صورت مخفی به ژاپن و ایتالیا صادر کرد.
* چگونه شاه به دلیل وابستگی به انگلستان مخالف ملی شدن صنعت نفت بود اما در جنگ اعراب و اسرائیل عامل افزایش قیمت نفت شد؟
قبل از تشکیل اپک در سال 1960 شرکت نفت انگلیسی تخفیف فاحشی از قیمت نفت میگرفتند. شرکت نفت انگلیس مالیاتهای 70 درصدی به دولت انگلستان پرداخت و مالیات را جز هزینه تولید محسوب میکردند.
حتی بعد از قرارداد 1955 با کنسرسیوم که 40 درصد آمریکا، 40 درصد انگلیس، 16 درصد شرکت شل و 4 درصد فرانسه شریک بودند نیز همین شرایط ایجاد شد.
رقم قابل توجهی تخفیف میگرفتند که جزو هزینه تلقی میشد وقتی اوپک تشکیل شد مسئله تخفیف فاحش را متوقف کرد و در اوپک تصویب شد که مالیاتها را باید شرکتهای غربی بر اساس 50 درصد سهم خود بپردازد.
میزان تولید را نیز اوپک تعیین میکرد و سابقا شرکتها به دلخواه خودشان تولید را افزایش یا کاهش میدادند. بنابر این وضع تغییر پیدا کرد.
در جنگ اعراب اسرائیلیها که هلندیها و آمریکاییها موضعگیری کردند کشورهای عربی از صدور نفت هلند و آمریکا خودداری میکنند این امر موجب بحران انرژی در جهان شد و قیمت نفت از حدود 2 دلار به 11 دلار تغییر کرد.
شاه بعد از بحران انرژی از قضیه تکمحمولی استفاده کرد،تکمحمولی عبارت از این است که شرایط بحرانی ادامه پیدا خواهد کرد و به همین دلیل شاه شروع به خرید نفت برای ذخیره آن در یک بازار آزاد کرد.
قرارداد تکمحمولی در شرایطی میتواند به نفع یا ضرر کشور باشد و کشورهای غربی بعد از بحران انرژی شروع به خرید نفت کردند. شاه هم نفت را به قیمت 19 دلار فروخت.
غربیها مسبب اصلی تورم و رکود اقتصادی را به بحران نفت نسبت دادند و شاه را مقصر میدانستند.
شاه هم به گناهی که به او تحمیل شده بود 2 میلیارد دلار برای بازسازی اسماعیلیه به مصر کمک کرد. 400 میلیون دلار به سوریه، 90 میلیون دلار به سودان، 70 میلیون دلار به پاکستان، یک میلیارد و 500 هزار دلار به شهرداری لندن، یک میلیارد دلار به فرانسه وام داد و یک میلیارد دلار سهام خریداری کرد و 2 میلیارد دلار به افغانستان تخفیف داد تا از زیر نفوذ ترانزیت شوروی خارج شوند.
غربیها شاه را متهم میکردند که عامل افزایش قیمت نفت است. درآمد نفت افزایش پیدا کرد شاه هم میگفت دوران چشم آبیها به سر رسیده است.
منبع: فارس
نظرات