حیدر مستخدمین حسینی، اقتصاددان، در گفتوگو با «تجارتنیوز» مطرح کرد:
اقتصاد در زندان سیاست/ تصویب FATF برای بهبود وصول درآمد نفتی ایران؛ ضروری اما ناکافی!
با روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و زمزمههای تصویب FATF در کشور، این پرسش مطرح میشود که وضعیت آینده صادرات نفت ایران چگونه میشود؟ حیدر مستخدمین حسینی، اقتصاددان، عنوان کرد: تصویب افایتیاف در کشور به این معنا نیست که بلافاصله صادرات نفت به طور عادی و بدون مشکل پیش رود.
صادرات نفت ایران همواره موانع بزرگی پیش روی خود داشته است؛ از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF و تشدید تحریمهای بینالمللی گرفته تا موانع و قوانین داخلی، همگی سدی در برابر صادرات نفت ایران شدند.
صادرات نفت، بزرگترین درآمد ارزی ایران را شکل میدهد و اکنون در پی قرار گرفتن ایران در فهرست سیاه FATF و تشدید تحریمها، بخشی از آن به شکل تهاتری و بخش دیگر از کانالهای غیررسمی انجام میشود. حال با توجه به روی کار آمدن دوباره دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، باید دید خروج ایران از لیست سیاه افایتیاف امکانپذیر است؟ آیا این اقدام در کنار تشدید تحریمها میتواند منجر به افزایش صادرات نفت ایران شود؟
در همین زمینه، تجارتنیوز با حیدر مستخدمین حسینی، اقتصاددان و از تئوریسینهای اقتصادی دولت یازدهم، گفتوگویی ترتیب داده است که در ادامه میخوانید.
*****************************
تصویب FATF لزوماً به معنای عادی شدن صادرات نفت نیست
*خروج ایران از لیست سیاه FATF چه تأثیری بر افزایش صادرات نفت ایران دارد؟
مجموعه FATF الزاماتی را به سازمانها و نهادهای مالی توصیه میکند که بر مبنای آن، این نهادها و سازمانها باید چارچوبهای استاندارد بینالمللی را رعایت کنند. به عبارت دیگر، تصویب افایتیاف در کشور به معنای این نیست که بلافاصله صادرات نفت به طور عادی و بدون مشکل پیش رود. بلکه پس از آن، کشورها به نهادهای مالی یادآوری میکنند که چارچوبهای استاندارد نظام بانکی هم باید با استانداردهای جهانی تطبیق یابد.
نظام بانکی ایران با بانکهای بینالمللی ارتباط حداقلی داشته و از چارچوبهای استاندارد بانکی فاصله بسیاری گرفته است. این مجموعه استانداردها شامل موارد مختلفی است که باید رعایت شود. از جمله آنها موضوعاتی چون کفایت سرمایه، نظام حسابرسی و قوانین مربوط به تهیه صورتهای مالی است که باید با استانداردهای بینالمللی همخوانی داشته باشد.
به عبارت دیگر، ایران باید این فرایندها را با استانداردهایی که نظام بانکی جهانی در حال حاضر از آن تبعیت میکند تطبیق دهد. در حال حاضر، بانکهای ایران ارتباط محدودی با بانکهای بینالمللی و فاصله زیادی با چارچوبهای استاندارد بینالمللی دارند.
از این رو، نباید تنها به تصویب FATF بسنده کرد، بلکه نظامها و نهادهای مالی ایران باید هرچه سریعتر خود را به استانداردهای روز بینالمللی نهاد مربوط به خود تجهیز کنند. در رأس این نهادها، بانکها قرار دارند که باید توجه ویژهای به این موضوع داشته باشند و خود را با استاندارد جهانی تطبیق دهند.
ایران باید قوانین و استانداردهای خود را با نظام بانکی جهان تنظیم کند
*نکته مغفول در موضوع تاثیر تصویب FATF بر وصول درآمدهای نفتی کجاست؟
در حال حاضر، بانکهای ایرانی به سوئیفت وصل نیستند و حتی برقراری ارتباطات جدید با سوئیفت هم در دو دهه اخیر بارها مطرح شده، اما همچنان نظام بانکی ایران با آنها فاصله زیادی دارد. بنابراین، اگر کشور عزم جدی برای پذیرش افایتیاف و سازوکارهای آن داشته باشد، باید در کنار این اقدام، نهادهای مالی و بانکها خود را به قواعد و استانداردهای بینالمللی تجهیز کنند.
در غیر این صورت، حتی تصویب FATF نیز کارساز نمیشود چراکه بانکهای بینالمللی برای برقراری ارتباط با بانکهای ایرانی الزام دارند که طرف مقابل، ضوابط و چارچوب استانداردهای بانکی بینالمللی را پذیرفته باشد. از این رو، بسنده کردن به تصویب افایتیاف کارساز نیست و این واقعیتی است که کمتر به آن توجه شده و بیان نشده است.
در واقع، تصویب افایتیاف فقط یک مرحله از کار است. مرحله بعدی و اصلیتر تجهیز نظام بانکی ایران با استانداردهای بینالمللی روز دنیاست.
بانکهای چین و روسیه هم نمیتوانند با بانکهای ایرانی همکاری کنند
*چرا فروش نفت ایران از طریق مبادلات تهاتری یا غیررسمی انجام میشود و ضرورت تطبیق نظام بانکی با استانداردهای بینالمللی در خصوص فروش نفت چیست؟
منابع مالی حاصل از فروش نفت باید از طریق سیستم بانکی منتقل شود. به عبارت دیگر، نمیتوان در قبال نفت فروشرفته به صورت فیزیکی در عرشه کشتی از طریق چمدان یا ساک، پول دریافت کرد! فروش نفت و انتقال منابع حاصل از آن باید از طریق سیستم بانکی صورت بگیرد. در این فرایند، بانکی که با ایران ارتباط دارد، ضوابط و استانداردهای بینالمللی را رعایت میکند. زیرا هرگونه معامله با بانکهای خارجی باید بر اساس این استانداردها انجام شود.
در واقع بانک کشور خریدار نفت، کارگزاری را میپذیرد که استانداردهای بینالمللی را رعایت کند. اگر ایران هم نهایتاً افایتیاف را بپذیرد، باید معاملات را با کشوری انجام دهد که بانکهای آن با استانداردهای بینالمللی تطبیق داشته باشد. در صورتی که این تطابق وجود نداشته باشد، نمیتوان از آن بانک خدمات دریافت کرد.
این موضوعات، الزامات دوطرفه افایتیاف برای واردات و صادرات است. در دو دهه گذشته، به دلیل تحریمها، این الزامات بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند و بانکها در مجموعه کشورهای مختلف باید این موارد را جدی بگیرند.
*چین بزرگترین خریدار نفت ایران است؛ آیا مبادلات نفتی با این کشور از طریق سازوکارهای رسمی بانکی انجام میشود؟
در حال حاضر، حتی نظامهای بانکی کشورهایی مانند چین و روسیه هم که با ایران مبادلاتی دارند، ملزم به رعایت افایتیاف و در حال رعایت این استانداردها هستند. به همین دلیل، بانکهای آنها نمیتوانند با بانکهای ایران همکاری کنند زیرا چارچوب نظام بانکی ایران اشکال دارد.
در حال حاضر، موضوع افایتیاف در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شده و اگر دولت و بانک مرکزی کشور تصمیم جدی برای پذیرش افایتیاف داشته باشند، باید از همین حالا اقدامات لازم برای تطبیق سیستم بانکی کشور با استانداردهای جهانی را آغاز کنند. این شامل تطبیق حسابرسی، نظارت و کفایت سرمایه با چارچوبهای بینالمللی است.
حوزه اقتصاد باید از اسارت حوزه سیاست خارج شود
*با توجه به روی کار آمدن ترامپ، وضعیت آینده صادرات نفت ایران در کنار موضوع تصویب افایتیاف چگونه میشود؟
اقتصاد کشور در حال حاضر در چنبره و محاصره سیاسی قرار دارد و از خود هیچ اختیاری ندارد. مگر اینکه حوزه سیاسی دستهای خود را از حوزه اقتصاد بردارد. در این شرایط، اقتصاد میتواند یک نفس راحت بکشد.
باید ابتدا حوزه سیاسی کشور اصلاح شود تا حوزه اقتصادی بتواند در ادامه اصلاح شود. بنابراین، صرف اینکه تاثیر ترامپ بر اقتصاد نفتی ایران چیست نباید توجه کرد. مهم آن است که ایران بتواند در حوزههای سیاسی و اقتصادی، تفکیک قائل شود. حوزه سیاسی خود را مانند بختک روی اقتصاد انداخته و عمده اقتصاد نمیتواند نفس راحتی بکشد.
حوزه اقتصاد کشور از علم اقتصاد فاصله بسیاری گرفته است و این موضوع باید اصلاح شود. موضوع ترامپ نیز در همین راستاست. اگر در ادامه راه مذاکرهای صورت بگیرد، این مذاکره در حوزههای سیاسی است و با توافق در حوزه سیاسی، بحثهای رقابت جهانی در اقتصاد هم کارکرد خود را نشان میدهد.
حوزه اقتصاد اسیر حوزه سیاست شده است. بنابراین، ایران ابتدا باید تصمیم بگیرد که اقتصاد را از چنبره و اسارت زندانی که در آن قرار گرفته خارج کند تا بتواند نفس راحت بکشد. در ادامه، سازوکارهای اقتصاد میدانند چگونه راه خود را پیدا کنند.
برای مطالعه بیشتر صفحه سوخت و انرژی را دنبال کنید.
نظرات