یک تحلیلگر مسائل چین در گفتگو با «تجارتنیوز»:
رابطه ایران با چین در دولت سیزدهم به امان خدا رها شد / پس از لاریجانی، نه مخبر و نه صفری توجهی به توافق ۲۵ ساله ایران و چین نداشتند
سفیر ایران در چین شناخت چندانی از این کشور ندارد / صبر استراتژیک ایران بازارهای انرژی را مدیریت میکند/ «زمستان سخت» حرف دقیقی نبود / چینیها طی ۱۰ سال گذشته سرمایهگذاری خاصی در ایران انجام ندادهاند
مجید رئوفی گفت: برخلاف آنچه بعضاً در رسانهها تبلیغ میشود ما در دولت قبل، کشور چین را که میتوانست بسیار برایمان مهم باشد، تقریباً به امان خدا رها کردیم و کار ویژهای در رابطه با این کشور انجام ندادیم. تنها تغییر مهم افزایش صادرات نفت ما به تیپاتهای چینی بود که فضایی برای کنترل نسبی قیمت ارز فراهم آورد.
مجید رئوفی، کارشناس مسائل چین، در گفتگو با تجارتنیوز میگوید: سفیر فعلی ایران در چین شناخت مناسبی از این کشور ندارد و به جای آنکه تمرکز خود را بر بهبود روابط تهران و پکن و شناسایی و ایجاد ارتباط میان شرکتهای چینی و ایرانی معطوف کند، از بازدیدهای خود در چین یا قطار باری از چین به ایران و مسیر ارتباطی ریلی دو کشور (چین و ایران) که بارها افتتاح شده است در شبکه ایکس اطلاعرسانی میکند.
این کارشناس مسائل چین در بخش دیگری از این مصاحبه معتقد است: «آقای علی لاریجانی فردی در اِشل و پرستیژ متناسب با ارتقای روابط تهران و پکن بود؛ روابط خوبی با رئیسجمهور وقت داشت و نماینده رهبری هم به شمار میرفت که بعد از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری دور گذشته از نمایندگی ایران در توافق 25 ساله ایران و چین هم استعفا داد.»
وی با اشاره به اینکه پس از لاریجانی، محمد مخبر به عنوان معاون اول دولت سیزدهم مامور پیگیری توافق 25 ساله ایران و چین شد، میافزاید: «ایشان نیز به جهت مشغله کاری فراوان دولت، فرصت نگاه راهبردی و عملیاتی به مسائل ایران و چین را نداشت و آقای صفری معاون اقتصادی وزارت امورخارجه برای این سمت انتخاب شد که او نیز با وجود اینکه برای مدتی سفیر ایران در چین بود اما کارها را آنطور که باید و شاید دنبال نکرد و به طور کلی توافق 25 ساله ایران و چین برخلاف آنچه گفته میشود، در دولت قبل به حال خود رها شد.»
متن کامل گفتوگوی تجارتنیوز با مجید رئوفی را در ادامه میخوانید.
***
اتحادیه اروپا میزان مصرف گاز خود را در حدود 110 میلیارد مترمکعب کاهش داده است
*حضور آقای پزشکیان در رأس دولت چهاردهم تأثیر مثبتی بر بازارها داشت اما تحولاتی چون ترور آقای هنیه یا خبر ارسال موشکهای بالستیک ایران به روسیه در خلال جنگ اوکراین - هرچند هنوز صحت و سقم این خبر تأیید هم نشده است - که در عرصه سیاست خارجی ایران به وقوع پیوست موجب شد که برخی از بازارها مانند بازارهای انرژی از آن تأثیر پذیرند؟ با توجه به نزدیک شدن به فصول سرد سال و امکان اثرگذاری تنشهای منطقه خاورمیانه بر قیمت انرژی، آیا باید منتظر افزایش قیمت طلای سیاه در ماههای آینده باشیم؟ آیا باز هم بحثهایی مثل زمستان سرد اروپا محتمل است؟
اتحادیه اروپا میزان مصرف گاز خود را طی سالهای اخیر به میزان قابل توجهی کاهش داده است. میزان مصرف گاز طبیعی کل اروپا از بیش از 570 میلیارد مترمکعب در سال 2021 به حدود 460 میلیارد مترمکعب در سال 2023 رسید. یعنی کاهشی در حدود 110 میلیارد مترمکعب. این اقدام در پی آغاز جنگ روسیه با اوکراین و تحریمهایی که به شکل غیررسمی از سوی اروپا بر صادرات گاز روسیه اعمال شد، صورت گرفت. کشورهای اروپایی بخشی از نیاز خود به مصرف انرژی را با محصولات تجدیدپذیر جبران کردند. یک مقدار دیگر را با بهرهوری و ذخیرهسازی گاز طبیعی و با واردات LNG از آمریکا. کاهش واردات گاز از روسیه نیز از میزان گاز در دسترس آنها کاست.
«زمستان سخت» حرف دقیقی نبود / قطع صادرات گاز از روسیه مشکل بزرگی برای مردم اروپا ایجاد نکرد
البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که قطع واردات گاز از روسیه تا حدودی بر صنایع اروپا تأثیرگذار بوده است. یعنی برخی از صنایع انرژیبَر که با سوخت گاز کار میکردند تا حدودی میزان تولیدشان کاهش پیدا کرده است و در برخی از موارد که به صرفه نیست تقریباً رو به تعطیلی رفته است. اما در هر صورت مقامات اتحادیه اروپا اجازه ندادهاند این اقدام اثری بر زندگی مردم اروپا باقی بگذارد. زمانیکه موضوع «زمستان سخت» مطرح شد، مشخص بود که حرف دقیقی نبوده است و اروپاییها کاری خواهند کرد که با مشکلی مواجه نشوند. میخواهم بگویم با تدابیر صورتگرفته مقداری از تنشهای قیمتی این موضوع از سر گذرانده و حل شد و در مجموع قطع صادرات گاز از روسیه مشکل بزرگی برای مردم اروپا ایجاد نکرد.
کشورهای اروپایی در سال 2023 نسبت به ده سال گذشته، کمترین میزان مصرف انرژی را ثبت کردند
البته که نمیتوان گفت این تأثیرگذاری صفر بوده است؛ اگر شما آمار کل مصرف انرژی در کل اتحادیه اروپا را ملاحظه کنید مشاهده میکنید که از میزان مصرف اروپا کم شده است. کشورهای اروپایی در سال 2023 نسبت به ده سال گذشته، کمترین میزان مصرف انرژی را ثبت کردند. البته براساس آمار منتشرشده همین حالا گفته میشود که عمده مخازن ذخیره گاز اروپا تقریباً به میزان بسیار بالایی، بیش از ۹۵ درصد تکمیل شده است و بنابراین باز هم مشکل خاصی در مصرف عمومی گاز اروپا و بخشی از صنایع مهمشان نخواهد بود. اما قطع صادرات گاز روسیه اثر خود را بر بخشی از صنعت این کشورها چون صنعت پتروشیمی اروپا باقی میگذارد و مقداری افت در صنعت پتروشیمی کشورهایی اروپایی بروز داده شده است. بنابراین، موضوع زمستان سخت مثل سالهای گذشته، منتفی است.
صبر استراتژیک ایران بازارهای انرژی را کنترل میکند
*در مورد افزایش تنشهای اسرائیل و ایران و تاثیر تلاطمات منطقه خاورمیانه بر بازار نفت چه دیدگاهی دارید؟
به هر حال ریسکها که افزایش پیدا کند بر قیمت نفت تأثیر میگذارد، اما خویشتنداری و صبر استراتژیک ایران در وقایع اخیر مؤثر عمل کرد و ما شاهد افزایش مداوم قیمت نفت، به شکلی که تأثیر آنی و سریع و بلندمدت داشته باشد، روبهرو نشدیم. همین فضای مبهمی که ایران ایجاد کرده است اثر خود را بر اسرائیل گذاشت و به نظر میرسد اوضاع به شکلی پیش نخواهد رفت که بازارهای انرژی با یک تنش بزرگ مواجه شوند.
در نیمه اول سال 2024 رشد مصرف انرژی جهان کمترین مقدار پس از شیوع کووید-19 بوده است
باید به چند نکته دیگر هم درباره قیمت نفت توجه داشت. اول اینکه، سهم ایران در بازار نفت به طرز قابل ملاحظهای کاهش پیدا کرده است و عمده صادرات ما نیز به چین است. از سویی ونزوئلا با حذف برخی تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا به بازار نفت بازگشته و افزایش تولید و صادرات محسوسی داشته است. همچنین توافقات اوپکپلاس مبنی بر افزایش پلکانی تولید اعضا بر بازار نفت اثرگذار بوده و زمزمههای افزایش عرضه نسبت به تقاضا را بلندتر کرده است. از سوی دیگر، چین کمی از میزان واردات نفت خود کاسته است. آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی میگوید در نیمه اول سال 2024 رشد مصرف انرژی جهان کمترین مقدار پس از شیوع کووید-19 بوده است. بنابراین عوامل ساختاری زیادی بر کاهش قیمت نفت مؤثر بودهاند.
تنش نفتی رخ نمیدهد
حوادثی که در نقاط مختلف دنیا رخ میدهند، قطعاً در افزایش قیمت نفت تأثیرگذارند، اما سهم آنها در برابر عوامل کاهنده بازار، معمولاً خیلی زود تعدیل میشود. به نظر میآید با شروع به کار دولت آقای پزشکیان و تأکیدات رهبری بر اینکه اولویت دولت، حتماً باید امور اقتصادی باشد، ایران سعی میکند سطح تنش را کنترل و از تند کردن فضا همانطور که هفتههای گذشته شاهد بودیم به طرز کاملاً آگاهانه و مدبرانهای جلوگیری کند. به طور کلی معتقدم وقوع تنش نفتی بنا بر دلایلی که گفته شد صورت نمیپذیرد.
پس از لاریجانی، نه مخبر و نه صفری توجهی به توافق 25 ساله ایران و چین نداشتند
*با وجود اینکه آقای عراقچی وزیر خارجه جدید ایران اعلام کرده است که ما حسن رابطه را با روسیه و چین حفظ میکنیم اما هر دو این کشورها در تلاطمات سیاسی و اقتصادی ایران، ما را تنها گذاشتند. حتی روسیه یک گام به جلو برداشت و ایران را شریک جنگافروزیهای خود در اوکراین نشان داد. این اقدام با انتشار برخی اخبار درباره ارسال پهپاد و موشکهای بالستیک از سوی ایران به مقصد روسیه صورت پذیرفت. موضعگیری مقامات چینی نسبت به جزایر سهگانه ایرانی و خودداری شرکتهای بزرگ چینی نسبت به همکاری با ایران به بهانه تحریمهای آمریکا مواردی است که در روابط پکن با تهران میتوان به آنها اشاره کرد. البته غیبت مقامات عالیرتبه این کشورها در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان هم امری بود که با ناخشنودی مقامات ایران همراه شد. آیا رفتار این کشورها میتواند از ناخشنودی آنها نسبت به امکان نزدیکی دولت جدید به غرب سرچشمه گرفته باشد؟
به هر حال این نگاه نهتنها در روسیه و چین بلکه در بیشتر کشورهای جهان وجود دارد که بخشی از حاکمیتی که حالا دولت ایران را در دست گرفته است، بیشتر متمایل به روابط گستردهتر با غرب هستند و از هر فرصتی برای بهبود روابط با غرب استفاده میکنند. اما همانطور که شما اشاره کردید طی همه این سالها ما با روسیه و چین روابط نزدیکی داشتهایم و تلاش کردهایم این روابط را در اوج تحریمها حفظ کنیم و فضایی برای همکاری با این کشورها داشته باشیم.
سفیر ایران در چین شناخت چندانی از این کشور ندارد
انتظار ما هم این بود که استقبال گستردهتری از پیروزی آقای پزشکیان از سوی روسیه و چین به عمل آید و در مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران در سطح بالاتری حاضر شوند. این نقدی است که به روسیه و چین وارد است. اما یک نکته کلیدی را فراموش نکنید و آن این است که برخلاف آنچه بعضاً در رسانهها تبلیغ میشود ما در دولت قبل، کشور چین را که میتوانست بسیار برایمان مهم باشد، تقریباً به امان خدا رها کردیم و کار ویژهای در رابطه با این کشور انجام ندادیم. تنها تغییر مهم افزایش صادرات نفت ما به تیپاتهای چینی بود که فضایی برای کنترل نسبی قیمت ارز فراهم آورد.
آقای بختیار سفیر فعلی ما در کشور چین که معاون وزارت نیرو بود و در این عرصه میتوانست به کشور کمک کند، متأسفانه شناخت چندانی از این کشور نداشت و به عنوان سفیر ایران به چین رفت. شما حتی از توییتهای ایشان ملاحظه میکنید که فضایی برای کسب دستاوردهای قابل لمس و قابل قبول در رابطه با چین نداشته است و تنها مطالبی بر پایه بازدیدهای خودش از نقاط مختلف توییت میکند. یعنی دستاوردهای ایشان عموماً محدود به بازدید از فلان مزرعه خورشیدی یا قطاری که از چین به ایران میآید بوده است که ما بارها افتتاح آن را جشن هم گرفتهایم.
در صورتی که ما باید روابط ایران و چین را به صورت ویژه دنبال میکردیم به خصوص بعد از امضای توافق همکاریهای ۲۵ ساله دو کشور. در طرف مقابل ملاحظه کنید که چین آقای سونگ پیوو را به عنوان یکی از قدیمیترین و باتجربهترین دیپلماتهای خود بعد از آقای چانگ خوا به ایران فرستاد که سفیر قبلی هم یکی از متخصصان آسیای غربی است.
ما در سال ۲۰۲۰ زمانی که آقای لاریجانی به عنوان نماینده ایران برای پیگیری موضوعات سند ۲۵ سال انتخاب شد، یک پیام روشن به چینیها دادیم که شخصی معتمد نظام که هم با رئیسجمهور وقت و هم با رهبری نظام روابط نزدیکی دارد، برای این سمت انتخاب شده است. اما بعد از رد صلاحیت آقای لاریجانی و استعفای او از این سمت، تا مدتها مشخص نبود نماینده ایران برای پیگیری موضوعات توافق ۲۵ ساله ایران و چین چه فردی است. بعدها اعلام شد این مسئولیت به آقای مخبر محول شده است که امور دولت نیز در اختیارش بود و اساساً به دلیل مشغله فراوان دولت، فرصت نگاه راهبردی و عملیاتی به مسائل ایران و چین را نداشت.
توافق 25 ساله ایران و چین که قرار بود بر اساس آن ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه چینی وارد ایران شود، عملاً نتیجه ملموسی به همراه نداشت
به دلیل مشغلههای بسار زیاد مخبر، آقای صفری معاون اقتصادی وزارت امورخارجه برای این سمت انتخاب شد. ایشان نیز با وجود اینکه پیشتر سفیر ایران در چین بوده، اما کارها را آنطور که باید و شاید دنبال نکرد. بنابراین توافق بزرگی که قرار بود بر اساس آن ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه چینی وارد ایران شود، عملاً نتیجه ملموسی به همراه نداشت.
این در حالی است که چینیها از سال ۲۰۱۳ که آقای شی جین پینگ «ابتکار کمربند و راه» را به دنیا معرفی کرد تا سال ۲۰۲۴ در قزاقستان در حدود 25 میلیارد دلار در حوزههای زیرساختی، انرژی، تجاری و آیتی سرمایهگذاری انجام دادند. این سرمایهگذاری در کشور پاکستان و در مدت ۱۰ساله حدود ۶۰ میلیارد دلار بود که توسط چینیها در بخشهای زیرساختی، انرژی و نیروگاهی انجام شد. من تنها دو کشور تقریباً همسایه ایران را مثال زدم که ببینید ما در این بخش چقدر عقب افتادیم.
چینیها طی ۱۰ سال گذشته سرمایهگذاری خاصی در ایران انجام ندادهاند
این در حالی است که طی ۱۰ سال گذشته چینیها سرمایهگذاری خاصی در ایران انجام ندادهاند. بهاصطلاح دیگر همکاری در بین نبوده است. کدام پروژه ملموسی را ما با چین پیش بردیم؟ تنها بهسازی پالایشگاه آبادان فقط در یک فاز در همکاری مشترک ایران و چین صورت گرفت و بقیه پروژه هم فعلاً متوقف مانده است.
رابطه با چین را در شرکتهای بزرگ خلاصه نکنیم
*این چینیها بودند که به بهانه تحریمها از حضور در پروژههای صنایع ایران کنار کشیدند. همین حالا چینیها سرمایهگذاری هنگفتی در امارات و عربستان انجام دادهاند. حتی در عراق.
این حرف درستی است. به هر حال تحریم موجب میشود شرکتهای چینی با رغبت به ایران نیایند، اما فراموش نکنیم که توافق ۲۵ ساله را در شرایط تحریم ایران با چین امضا کردیم و چین این شرایط را پذیرفت. چینیها پس از پایان دوره فشار حداکثری ترامپ با ایران توافق کردند. به این نکته هم توجه کنید رئیسجمهور چین در سفر به ایران در سال 2016 و پس از توافق برجام، جمله معروفی گفته که ایران و چین همکاری در بعضی بخشها را در زمان تحریم هم خواهند داشت، بعضی همکاریها در زمان رفع تحریمها قابل انجام است و در بعضی حوزهها حتی با وجود رفع تحریمها هم امکان عملی شدن ندارد.
شرکتهایی که سهامداران غیرچینی دارند، ریسک همکاری با ایران را به جان نمیخرند
اما باید این را در نظر داشته باشیم که در وضعیت فعلی، بخش عمده محصولات پتروشیمی و نفت خام ایران به چین فروخته میشود. فضای تنفس اقتصاد ایران توسط چینیها برای ما ایجاد شده است، اما ما انتظار سطح بالاتری از همکاریها را داریم. در رابطه با عدم تمایل برخی از شرکتهای چینی به همکاریهای اقتصادی و تجاری با ایران نیز باید گفت تحریمها هم در روند این همکاری قطعاً تأثیرگذار بودند. در کدام مرحله؟ در این مرحله که وقتی شرکتهای چندملیتی چینی که در بورسهای اروپایی و آمریکا حضور دارند یا شرکتهایی که سهامداران غیرچینی دارند، ریسک همکاری با ایران را به جان نمیخرند. تا جایی با ایران کار میکنند که مشمول تحریمهای غرب نشوند. نمونهاش شرکت ملی نفت چین و ساینوپک و شرکت ملی نفت فلات قاره. حتی لنوو که زمانی در بازار آیتی ایران حضور گستردهای داشت، بعد از تحریمهای ترامپ از ایران رفت.
اما چین شرکتهای بسار زیادی دارد که همکاری خاصی با آمریکاییها ندارند و میتوانند با ایران کار کنند که متأسفانه در مورد آنها نیز کاری انجام نگرفته است. انتظار ما از سفارت ایران در چین، شناسایی و معرفی و ایجاد فرصت همکاری میان شرکتهای ایرانی و آنها بود. ما آنقدر در سه سال گذشته در مورد شکل همکاری با چینیها تعلل کردیم و آنقدر تعارض منافع در بخشهای مختلف اجرایی کشور داشتیم که باعث شد زمان زیادی بگذرد و اتفاق ویژهای رخ ندهد. مشخصاً ما یک نگاه راهبردی در تعامل با چین نداشتهایم که کار را پیش ببرد و به همین دلیل در سه سال گذشته، فرصت همکاری مناسب و متناسب با چین را از دست دادیم. اما با روی کار آمدن آقای پزشکیان امیدوارم در دولت جدید چهره معتبری از ایران و شخصی در اشل آقای لاریجانی به عنوان نماینده ایران در پیگیری سند همکاریهای 25 ساله ایران-چین معرفی شود.
نظرات