فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۶۲۱۴۳

رضا نصری، کارشناس حقوق بین‌الملل در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

در رابطه با آمریکا سیاست منفعلانه نداشته باشیم/ عاملانه در فرایند شکل‌دهی به مناسبات و نظم جدید منطقه و جهان مشارکت کنیم

ترامپ رئیس جمهور اولین‌هاست و امکان وقوع هر رخدادی میان ایران و آمریکا محتمل است

در رابطه با آمریکا سیاست منفعلانه نداشته باشیم/ عاملانه در فرایند شکل‌دهی به مناسبات و نظم جدید منطقه و جهان مشارکت کنیم

تحرکات ترکیه در شکل‌گیری نظام جدید سوریه با اهداف و منافع خاص این کشور انجام می‌شود. ترکیه به‌دنبال افزایش نفوذ خود در سوریه و مقابله با تهدیدات امنیتی، به‌ویژه از سوی گروه‌های کُرد بود. کاهش سطح ارتباط میان ایران و حزب‌الله از عوارض جانبی اقدامات ترکیه است، نه هدف اصلی آن. تعلل بشار اسد در تعامل با ترکیه نیز به تشدید تنش‌ها میان این دو کشور کمک کرد.

به گزارش تجارت نیوز،

دونالد ترامپ روز دوشنبه با ادای سوگند کار خود را با یک وقفه چهار ساله برای دوره دوم ریاست جمهوری ایالات متحده آغاز کرد. دوره‌ای که تاثیر آن بر ایران یکی از مهم‌ترین مسائل مورد بحث در حوزه سیاست خارجی است.

رضا نصری، کارشناس حقوق بین‌الملل در گفت‌وگو با تجارت‌نیوز در رابطه با مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا معتقد است: «باید از شرایط و اهرم‌هایی که امروز در دسترس است بدون فوت وقت استفاده کرد. ممکن است یک سال دیگر شرایط منطقه و جهان به‌گونه‌ای متحول شده باشد که اهرم‌ها وابزارهایی که امروز در اختیار داریم، سال آینده کارکردی نداشته باشند.»

او همچنین در رابطه با جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ می‌گوید: «جریان‌هایی در دولت ترامپ – که اتفاقا در مناصب کلیدی سیاست خارجی قرار گرفته‌اند – سال‌هاست قائل به حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران هستند. جریانی هم در حلقه نزدیک ترامپ وجود دارد که مداخله‌گری آمریکا را نمی‌پسندد و قائل به نوعی انزواگرایی است. این دو جریان در واشنگتن برای تعیین رویکرد ترامپ نسبت به ایران رقابت خواهند کرد. اسرائیل هم طبیعتاً در پی حمایت و تقویت جریانی است که به دنبال جنگ است. حال، ایران می‌تواند در فرایند این رقابت ایفای نقش کند. در هر حال، ایران – به عنوان موضوع این کشمکش – عاملیت دارد و می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای داشته باشد.» متن این گفت و گو بدین شرح است.

***

ایران می‌تواند با کنش‌گری و هوشمندی به رفتارها و سیاست‌های طرف مقابل جهت دهد

*این باور وجود دارد که ماه‌ها و یا شاید هفته‌های پیش‌رو آخرین فرصت ایران و آمریکا برای برگزاری مذاکراتی است که با دستیابی به یک توافق بتوانند از بروز جنگ همه جانبه جلوگیری کنند. ریچارد نفیو که از او به عنوان یکی از معماران طرح تحریم‌های ایران یاد می‌شود اخیرا در «فارین افریز» نوشته است: «آمریکا تمایل دارد تا توجه خود را معطوف به نقطه دیگری از جهان - احتمالا مناطق نزدیک به چین - کند؛ بنابراین ایالات متحده باید یک تلاش نهایی و با حسن نیت برای مذاکره درباره توقف برنامه هسته‌ای تهران در اوایل دولت ترامپ انجام دهد. اما اگر آماده نباشد با ایران هسته‌ای مواجه شود، ممکن است چاره‌ای جز حمله به ایران وجود نداشته باشد.» دیدگاه جنابعالی در رابطه با این تحلیل چیست؟

من به نگاه جبرگرایانه در روابط بین‌الملل باور ندارم. معتقدم می‌شود با کنش‌گری و هوشمندی به رفتارها و سیاست‌های طرف مقابل جهت داد و بر محاسبات آن اثر گذاشت. حداقل، ایران امروز در جایگاهی است که می‌تواند چنین نقشی ایفا کند.

اما در عین حال، معتقدم باید از شرایط و اهرم‌هایی که امروز در دسترس است بدون فوت وقت استفاده کرد. ممکن است یک سال دیگر شرایط منطقه و جهان به‌گونه‌ای متحول شده باشد که اهرم‌ها وابزارهایی که امروز در اختیار داریم، سال آینده کارکردی نداشته باشند.

آمریکا قصد دارد توجهش را به شرق آسیا معطوف کند

اینکه آمریکا قصد دارد توجهش را به شرق آسیا معطوف کند نکته درستی است. اما آنچه مهم است این است که چگونه و با چه کیفیتی قرار است آمریکا حضورش را در منطقه ما کمرنگ کند؟ آیا ایران باید منفعلانه صبر کند تا مناسبات و نظم جدید منطقه بر پایه «پیمان‌های ابراهیم» شکل بگیرد و سپس آمریکا از منطقه خارج شود؛ یا اینکه خود عاملانه در فرایند شکل‌دهی به مناسبات و نظم جدید مشارکت کند تا اطمینان حاصل کند که در نظم جدید منافع امنیتی و اقتصادی‌اش تأمین خواهد شد؟

دو جریان در واشنگتن برای تعیین رویکرد ترامپ نسبت به ایران رقابت خواهند کرد

*می توانید در این رابطه بیشتر توضیح دهید؟ و بعد من هنوز پاسخ خود را دریافت نکرده‌ام. آیا آمریکا به ایران حمله می‌کند؟

جریان‌هایی در دولت ترامپ – که اتفاقا در مناصب کلیدی سیاست خارجی قرار گرفته‌اند – سال‌هاست قائل به حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران هستند. جریانی هم در حلقه نزدیک ترامپ وجود دارد که مداخله‌گری آمریکا را نمی‌پسندد و قائل به نوعی انزواگرایی است. این دو جریان در واشنگتن برای تعیین رویکرد ترامپ نسبت به ایران رقابت خواهند کرد. اسرائیل هم طبیعتاً در پی حمایت و تقویت جریانی است که به دنبال جنگ است. حال، ایران می‌تواند در فرایند این رقابت ایفای نقش کند. در هر حال، ایران – به عنوان موضوع این کشمکش – عاملیت دارد و می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای داشته باشد.

ترامپ قصد دارد در دور آخر ریاست‌جمهوری‌اش یک یا چند میراث و دستاورد تاریخی به اسم خودش ثبت کند/ ممکن است ترامپ رویه خود در  رابطه با کره شمالی را در مورد ایران هم دنبال کند

*با توجه به تجربه چهارساله ایران از دولت پیشین ترامپ می‌توان همچنان به تاجر مسلک بودن رئیس‌جمهور منتخب آمریکا امیدوار بود و یا باید برای مواجه با این فرد و دولت او برنامه‌ریزی کرد؟

به نظرم ویژگی بارز ترامپ «تاجر مسلک» بودن او نیست. ویژگی بارز او این است که قصد دارد در دور آخر ریاست‌جمهوری‌اش یک یا چند میراث و دستاورد تاریخی به اسم خودش ثبت کند. اظهارات او در مورد ضمیمه کردن کانادا به خاک آمریکا یا تصاحب گرینیلند را هم باید در همین راستا بررسی کرد. او خود را رئیس‌جمهوری معرفی می‌کند که توانایی انجام کارهایی را دارد که سایر روسای‌جمهور آمریکا در آن ناکام بوده‌اند.

در نتیجه، ممکن است به حل‌وفصل اختلافات تاریخی میان ایران و آمریکا نیز – که از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شکل گرفت و از انقلاب تاکنون به صورت فزاینده‌ای تشدید شده - از همین منظر نگاه کند. در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش نسبت به کره شمالی نیز چنین رویکردی داشت. برای او آنچه اهمیت داشت این بود که گفته شود نخستین رئیس‌جمهور آمریکاست که پا به خاک کره شمالی گذاشته است! ممکن است در مورد ایران نیز به دنبال این باشد که در آینده بگویند او توانست در دوره خود مشکلی را که در ده دوره ریاست‌جمهوری قبل لاینحل مانده بود، حل‌وفصل کند.

هدف ترامپ مدیریت تنش با ایران است نه عادی‌سازی روابط

*یعنی دیداری میان مقامات ایران و آمریکا انجام شود و یا حتی به پایتخت‌های یکدیگر سفر کنند؟

خیر، هدف مدیریت تنش است، نه عادی‌سازی روابط. بنا نیست از دل مذاکرات، معاهده مودت بیرون بیاید. مذاکره به معنی آشتی نیست.

برخی موضوعات میان ایران و آمریکا ذاتاً قابل مذاکره نیستند

*از دیدگاه جنابعالی ایران باید علاوه بر موضوعات هسته‌ای و منطقه‌ای، در کدام موارد دیگر پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند؟ آیا رایزنی‌های آتی با کشورهای اروپایی می‌تواند منتج به برگزاری مذاکراتی هدفمند میان ایران با آمریکا و اروپا شود؟

برخی موضوعات میان ایران و آمریکا ذاتاً قابل مذاکره نیستند. برای مثال، ایران به‌ دلیل اصول بنیادین خود، هرگز اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت و آمریکا نیز به‌ دلیل ماهیت نظام سیاسی‌اش، هرگز از حمایت از اسرائیل دست برنخواهد داشت. همچنین، ایران هرگز امنیت و توان نظامی خود را معامله نمی‌کند و آمریکا نیز از سیاست سلطه‌گری خود عقب‌نشینی نخواهد کرد. بنابراین، در موضوعاتی که ریشه در ماهیت دو نظام سیاسی دارند، اساساً جای هیچ مذاکره‌ای وجود ندارد.

با این حال، دسته‌ای از موضوعات وجود دارد که ایران و آمریکا – به دلایل متفاوت و حتی متضاد – در کوتاه‌مدت بر سر آن‌ها منافع مشترک دارند. به‌عنوان مثال، ثبات عراق و افغانستان یا مهار تروریسم تکفیری برای هر دو کشور – هرچند از منظرهای مختلف – حائز اهمیت است. در این موارد می‌توان بدون تبادل امتیاز، نوعی همکاری یا هماهنگی موردی ایجاد کرد.

دسته سوم موضوعاتی هستند که امکان توافق بر سر آن‌ها با تبادل امتیاز وجود دارد. برای نمونه، ایران می‌تواند در ازای رفع نگرانی آمریکا در حوزه هسته‌ای، امتیازات اقتصادی دریافت کند. به نظرم لازم است این موضوعات به‌طور شفاف روی میز مذاکره قرار گیرند، این تفکیک به‌دقت انجام شود و در چارچوب سیاست «مدیریت تنش»، هرجا که می‌توان منافع کشور را تأمین کرد اقدامات لازم صورت گیرد.

در این میان، اروپا نقش تعیین‌کننده‌ای ندارد اما برای جلوگیری از کارشکنی‌های احتمالی آن – مانند اعمال مکانیسم موسوم به ماشه – لازم است که او نیز وارد گفت‌وگو شد.

کاهش تنش میان ایران و آمریکا به حفظ و تثبیت روابط ایران و چین کمک خواهد کرد

*این تهدید وجود دارد که با آغاز مجدد دولت ترامپ، حتی چینی‌ها نیز مشتری نفت ایران نباشند. در این صورت ما باید چه راهکار و راهبردی را در دستور کار خود قرار دهیم؟

ایران و چین روابطی راهبردی با یکدیگر دارند و حتی سند همکاری ۲۵ ساله‌ای نیز در همین راستا به امضا رسانده‌اند. برخلاف آمریکا، چین نقش سازنده و مثبتی در منطقه ایفا کرده که از جمله نمونه‌های آن می‌توان به میانجی‌گری برای آشتی ایران و عربستان اشاره کرد. بنابراین، حفظ و تقویت روابط میان ایران و چین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

معتقدم اقدام برای مدیریت و کاهش تنش میان ایران و آمریکا به حفظ و تثبیت روابط ایران و چین کمک خواهد کرد. نباید چین را در موقعیتی قرار داد که مجبور شود میان منافع اقتصادی خود با آمریکا و منافع راهبردی‌اش با ایران، یکی را انتخاب کند.

رویکرد ایران باید به نحوی باشد که چین را مقید به انتخاب نکند

*اما همین چینی‌ها به دلیل واهمه‌ای که از تحریم‌های آمریکا دارند از اجرای توافق 25 ساله با ایران سرباز زده‌اند؟

تحریم‌های آمریکا مانع گسترش روابط تجاری و اقتصادی ایران و چین شده است. برای همین عرض کردم مدیریت تنش – که رفع تحریم‌ها بخشی از آن است – به تعمیق روابط ایران و چین کمک می‌کند. یعنی رویکرد ایران باید به نحوی باشد که چین را مقید به انتخاب نکند.

تحرکات میدان در کنار یک دیپلماسی قدرتمند معنا پیدا می‌کند

*جایگاه میدان و دیپلماسی در سیاست خارجی ایران همیشه یکی از موضوعات مناقشه‌برانگیز بوده است. آقای عراقچی اخیرا در یکی از سخنرانی‌های خود به این موضوع اشاره کرده است که میدان همواره راه را برای دیپلماسی ما باز کرده است. آیا در شرایط فعلی سیاست خارجی کشور، ما می‌توانیم همچنان بر نقش مثبت مقوله میدان برای اهداف دیپلماسی تاکید کنیم؟

میدان همواره زمینه را برای پیشبرد دیپلماسی فراهم می‌کند، اما دیپلماسی نیز با کاهش و مدیریت تنش می‌تواند هزینه‌ها و مخاطرات میدان را کاهش دهد. به بیان دیگر، موفقیت دیپلماسی به معنای کاهش فشارها و هزینه‌های انسانی و مالی میدان است. بنابراین، میدان و دیپلماسی رابطه‌ای متقابل و مکمل دارند که هر یک می‌تواند زمینه‌ساز تقویت دیگری باشد.

اتفاقاً، خانم کاندالیسا رایس – وزیر امور خارجه اسبق آمریکا – در کتاب خاطرات خود به این موضوع اشاره دارد. او می‌گوید نظامیان آمریکا در پنتاگون از افزایش بودجه وزارت امور خارجه در کنگره حمایت می‌کردند چون معتقد بودند تقویت دستگاه دیپلماسی، زحمت و هزینه آن‌ها را کم‌تر خواهد کرد. در ایران نیز – مانند اغلب کشورها - میان میدان و دیپلماسی همین رابطه برقرار است.

مواضع تند نسبت به برجام و ظریف بیش‌تر از سوی رسانه‌های «منتسب» به نیروهای میدان مطرح شده تا خود فرماندهان

*اما مردان میدان ایران معمولا منتقد دستگاه سیاست خارجی کشور بوده‌اند. انتقاد از عملکرد محمدجواد ظریف و برجام بارها موضوع سخنرانی‌های این افراد بوده است.

البته مواضع تند و انتقادی نسبت به برجام و دکتر ظریف بیش‌تر از سوی برخی رسانه‌های «منتسب» به نیروهای میدان مطرح شده تا توسط خود فرماندهان و شخصیت‌های کلیدی. یکی از دستاوردهای برجام خارج کردن برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران از زیر ضرب شورای امنیت بوده و قطعاً نیروهای اصلی میدان به این امر واقف هستند.

از طرف دیگر، دستاوردهای میدان هم در دوره مذاکرات برجام پشتوانه مذاکره‌کنندگان بوده و قطعا دستگاه دیپلماسی نیز قدردان این حمایت است. برخلاف القائاتی که صورت می‌گیرد، دکتر ظریف و شهید سلیمانی نیز همواره روابط خوب و صمیمانه‌ای داشته‌اند. اگر از همه این‌ها هم بگذریم، در هر حال امروز سیاست دولت و حاکمیت مبتنی بر «وفاق» است که بخشی از آن ابهام‌زدایی از مواضع بازیگران مختلف در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی است.

سقوط دولت بشار اسد محصول مستقیم اشتباهات خود اوست

*آقای نصری تلقی شما از آنچه در سوریه صورت گرفت چیست؟ آیا تغییرات صورت گرفته در این کشور در راستای ایجاد خاورمیانه بزرگ مورد نظر غرب و اسرائیل است؟

باور ندارم آمریکا و اسرائیل این توانایی را داشته باشند تا یک ابر پروژه را بیست سال پیگیری و به منطقه تحمیل کنند. این یعنی قابلیت‌ها و توانایی‌ آن‌ها را مطلق فرض نکنیم و هیچ مسئولیت و عاملیتی برای سایر بازیگران منطقه قائل نباشیم. سقوط دولت بشار اسد محصول مستقیم اشتباهات خود اوست. اگر او مرتکب این اشتباهات نمی‌شد،‌ صد مورد سند «خاورمیانه بزرگ» نیز نمی‌توانست او را سرنگون کند.

کاهش ارتباط ایران و حزب‌الله هدف اصلی ترکیه در حمایت از مخالفان اسد نبود/ تعلل بشار اسد در تعامل با ترکیه نیز به تشدید تنش‌ها میان این دو کشور کمک کرد/ 

*تحرکات ترکیه و روسیه در روی کار آمدن نظام جدید در سوریه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این همکاری در راستای خواست غرب و برای حذف ارتباط ایران با جریان مقاومت صورت گرفته است؟

تحرکات ترکیه در شکل‌گیری نظام جدید سوریه با اهداف و منافع خاص این کشور انجام می‌شود. ترکیه به‌دنبال افزایش نفوذ خود در سوریه و مقابله با تهدیدات امنیتی، به‌ویژه از سوی گروه‌های کُرد بود. کاهش سطح ارتباط میان ایران و حزب‌الله از عوارض جانبی اقدامات ترکیه است، نه هدف اصلی آن. تعلل بشار اسد در تعامل با ترکیه نیز به تشدید تنش‌ها میان این دو کشور کمک کرد.

روسیه با توجه به درگیری‌های نظامی در اوکراین تصمیم گرفت حمایت خود را از اسد کاهش دهد/ روسیه منفعتی در کاهش ارتباط میان ایران و حزب‌الله ندارد

روسیه نیز با توجه به درگیری‌های نظامی در اوکراین و نیاز به تمرکز منابع در آن جبهه، تصمیم گرفت حمایت خود را از اسد کاهش دهد. این تصمیم – بیش از هر چیز - نشان‌دهنده اولویت‌دهی روسیه به منافع استراتژیک خود در اوکراین است. گمان نمی‌کنم روسیه منفعتی در کاهش ارتباط میان ایران و حزب‌الله داشته باشد.

احتمال تجزیه سوریه توسط گروه‌های کُرد بسیار کم است

*آیا تغییر نظام سیاسی سوریه می‌تواند به تغییرات بزرگ‌تری در منطقه منجر شود؟ برخی به امکان جدایی بخش‌های کردنشین کشورهای ترکیه، سوریه، ایران و عراق با حمایت‌های کشورهای غربی و اسرائیل اشاره می‌کنند.

با توجه به نفوذ ترکیه در سوریه، احتمال تجزیه این کشور توسط گروه‌های کُرد بسیار کم است. در عراق نیز زمینه معناداری برای جدایی اقلیم کردستان وجود ندارد. در ایران، حتی با حمایت‌های غرب و اسرائیل، بستر مناسبی برای چنین طرح‌هایی فراهم نیست. کُردهای ایران همواره با گروه‌های تروریستی جدایی‌طلب مقابله کرده‌اند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.