هاشمی گلپایگانی، دبیر سابق ستاد امر به معروف:
بهتر است ریاست ستاد امر به معروف به عهده رهبر انقلاب باشد
هاشمی گلپایگانی، دبیر سابق ستاد امر به معروف گفت: به نظر من برای اینکه ستاد قدرت اجرایی داشته باشد، بهتر است که ریاست ستاد بر عهده خود رهبر معظم انقلاب باشد، اگر این شدنی نیست باید مجلس خبرگان مسئول ستاد شوند.
به گزارش تجارتنیوز ، دبیر سابق ستاد امر به معروف میگوید: بررسیهای ما نشان میداد که مشکلات اقتصادی ربطی به بیحجابیها ندارد و بیشترین کشف حجاب در بالای شهر و در میان قشر متمول است. در عین حال در جنوب شهر، بیحجابی بسیار کمتر است.
دبیر ستاد امر به معروف استعفایش را نوشت و مورد موافقت آیتالله صدیقی، رئیس ستاد قرار گرفت. این استعفا سبب شد تا بسیاری از انتقادات بیپاسخ بماند. خبرگزاری فارس برای شنیدن پاسخ دبیر سابق ستاد به انتقادات و همچنین اطلاع از عملکردش در این نهاد با سید محمدصالح هاشمیگلپایگانی مصاحبهای انجام داد که قسمتی از آن را در این گزارش میخوانید.
شما در ستاد احیای امر به معروف با شعار تحقق عدالت کار را آغاز و اعلام کردید احیای امر به معروف یعنی پیشبردن جامعه به سمت عدالت. عرضههای مختلفی هم برای موضوع امر به معروف و نهی از منکر تعریف کردید. به نظر خودتان، چه میزان در تحقق عدالت در جامعه موفق بودهاید؟
یادمان باشد که معروف اصلی، عدالت است که ذیل توحید تعریف شده و برای رسیدن به توحید باید عدالت داشته باشیم و منکر اصلی هم ظلم است. عدالتی که معروف است، شامل همه عرصهها میشود و اگر میخواهیم امر به معروف کنیم باید در عرصههای مختلف عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، عدالت آموزشی، عدالت تربیتی، عدالت اخلاقی و… عدالت را محقق کنیم.
عدالت فقط در اقتصاد خلاصه نمیشود
ما حق نداریم عدالت را در اقتصاد خلاصه کنیم، زیرا عدالت باید در همه حوزهها باشد. امروز در کشور ظلمهای آموزشی زیادی رخ میدهد، مثلاً میخواهند سرنوشت نسل آینده کشور را دست کسانی بدهند که به خوبی گزینش نشدهاند. امسال ۲۵ هزار دانشجو معلم طی ۱۸ روز گزینش شدند. این اتفاق در کجای دنیا سابقه دارد، برخی کشورها برای استخدام معلم سابقه رانندگی افراد را هم بررسی میکنند. همچنین بسیاری از درسهای دانشآموزان بیفایده است، دولت برای هر دانشآموز سالانه ۹ میلیون تومان از بیتالمال پول میدهد اما سطح آموزش به بچهها در نازلترین حد ممکن قرار دارد.
ستاد با محوریت تحقق عدالت و مبارزه با ظلم امر به معروف و نهی از منکر را تعریف کرد و همه عرصههای عدالت را در دستور کار قرار داد، البته موضوعی که در جامعه بسیار صدا میکند عفاف و حجاب است و این اتفاق به دلیل برنامهریزی رسانهای است که دشمن انجام داده است. رسانههای خودمان هم به موضوعی مانند حجاب بیشتر اهمیت میدهند. البته رسانههای معاند به دنبال تخریب حجاب هستند. از این رو حساسیت روی اینگونه موضوعات بالا ست. اگر درباره عدالت آموزشی، اقتصادی و… صدها ساعت سخن بگوییم اتفاقی نمیافتد اما کافی است درباره سگگردانی یا حجاب دقایقی حرف بزنیم. از داخل و خارج به ما حمله میشود که آقا چرا مدام از حجاب حرف میزنید؟ مگر کارهای دیگر درست شده؟ مگر همه مشکلات کشور را حل کردهاید که سراغ حجاب و یا سگ آمدهاید؟
با قانون قبلی حجاب ۷۰ درصد خانمها باید بازداشت و مجازات میشدند
ما دیدیم بزرگترین مشکل بیحجابی قانون حجاب است، قانونگذار تعریف کرده حجاب یعنی حجاب شرعی، یعنی یک تار مو هم نباید بیرون باشد. بعد میگوید اینها همه مجرم هستند و باید دستگیر شوند، برای آنها پرونده تشکیل شود و بعد با زندان، شلاق یا جریمه و… مجازات شوند. اما سؤال اینجا بود که این قانون چقدر اجرا میشود؟ امروز حدود ۷۰ درصد افراد حداقل چند تار مویشان ممکن است بیرون باشد، حال ما با این قانون ۷۰ درصد جامعه را مجرم کردهایم و برای آنها مجازات هم تعیین کردهایم، هیچ کدام هم اجرا نمیشود و قابل اجرا هم نیست.
همه مباحث عفاف و حجاب را در ۱۱ عرصه استخراج کردیم و با دولت هم کار را شروع کردیم، یعنی گفتیم اول باید نهادها و دستگاههای دولتی اصلاح شوند بعد به سراغ عموم مردم برویم، نمیشود به مردم برای بدحجابی خرده گرفت اما همان مردم به ادارات دولتی بروند و با کارمندان بدحجاب مواجه شوند. نمیشود مردم را برای بدحجابی بازداشت کنیم بعد در دادگاه منشی دادگاه بد حجاب باشد. پس کار را باید از نهادهای دولتی و حکومتی شروع کرد. به جز نهادهای دولتی عرصههای دیگری مانند فضای مجازی، موضوعات اقتصادی، سگ گردانی، گشت و ارشاد مسئولان و سلبریتیها و… تدوین شد.
طرح عفاف و حجاب اول یقه مسئولان را میگرفت، اینگونه هجمهها آغاز شد
به نظر میرسید پس از تدوین طرح هجمهها به ستاد بالا گرفت و بسیاری از افراد و گروهها اعتقاد داشتند شما باید از مسئولیت ستاد امر به معروف کنار بکشید، علت چه بود و چه اتفاقی رخ داد که شما مسئولیت دبیری ستاد را واگذار کردید؟
فشارها درست از همین جا شروع شد، زیرا ما به سراغ مسئولان رفته بودیم. البته تا قبل از ماجرای مهسا امینی در برابر فشارها ایستاده بودیم و کارمان را با قوت پیش میبردیم و اجرای طرح در نهادهای دولتی آغاز شده بود، تا اینکه بعد از فوت مهسا امینی فشارها روی ستاد بسیار زیاد شد، تا جایی که برخی مسئولان به آقای صدیقی نامه نوشتند که دبیر ستاد را برکنار کن. در این بین تیم رسانهای مجلس بیشترین فشار و هجمه را علیه من وارد کردند، در حالی که ما حرف نامربوطی نزده بودیم، ما فقط گفتیم اگر میخواهید جامعه را اصلاح کنید باید اول مسئولان و خانواده آنها اصلاح شوند. اینگونه مردم وقتی ببینند حکومت از خودش شروع کرده، آنها هم حتماً همکاری میکنند. تخلفات افراد و نهادها را هم رک و بی پرده به آنها گفتیم.
طرح ستاد کاملاً کارشناسی بود اما همه نهادها به هم پاس میدادند
ما طرح را نوشتیم، آن را آسیبشناسی کردیم، اصلاحاتی که نیاز بود را انجام دادیم و نهایتاً آن را هم به مجلس و هم به دولت و هم به قوه قضاییه دادیم که تصویب و اجرا کنند، برای همه نمایندهها هم فرستادیم، اما متأسفانه همه قوا به هم حواله دادند و هیچ کدام دغدغهای برای تصویب و اجرای آن را نداشتند. حتی در شورای عالی امنیت ملی هم رفت آنجا هم اتفاقی نیفتاد، همه به هم پاس میدادند.
اغلب نمایندهها و مسئولان میگفتند که ما برای حجاب قانون داریم چرا همان را اجرا نمیکنید، یکی از سختیهای ما این بود که مسئولان و نمایندهها را قانع کنیم که قانون موجود اصلاً قابل اجرا نیست و اگر بخواهد اجرا شود باید میلیونها نفر از زنان کشور بازداشت، محاکمه و مجازات شوند. اما نه تنها حرف ما را گوش ندادند بلکه فشارها علیه ستاد و شخص من آغاز شد، زیرا وقتی مفاد طرح را خواندند، گویا خوششان نیامد و خیلی رک به ما میگفتند، طرح نوشتهاید که به نهادهای دولتی و حکومتی گیر بدهید.
بعد از ماجرای مهسا امینی همه نهادهای مسئول حتی رسانهها کار را زمین گذاشتند
بعد از ماجرای مهسا امینی و درست زمانی که جامعه دچار کشف حجابهای علنی شد و نیاز بود بیشتر کار کنید، به نظر میرسید که ستاد کار را رها کرده و به زمین گذاشته، علت این اتفاق چه بود؟
این موضوع فقط شامل ستاد امر به معروف نبود، بلکه همه نهادها کار را زمین گذاشتند، آن زمان نامهای از یکی از نهادهای امنیتی به ما رسید، مفاد این نامه مبهم بود، اما کلیاتش این بود که فعلاً کاری نکنید، گمانه زنی نکنید، حرفی نزنید و ساکت باشید، تا جایی که اطلاع دارم این نامه برای نهادهای دیگری هم رفته بود. حتی رسانهها هم تا مدتی ساکت بودند و حرفی درباره موضوع حجاب نمیزدند.
قبل از ماجرای مهسا امینی جز ما هیچ نهادی کار نمیکرد، فقط به ما حمله میکردند
بعد از ماجرای مهسا امینی مدتی همه ساکت بودند، اما به ناگاه همه فعال شدند و جلسات و صحبتها و مصوبات دوباره شروع شد، اما در این میان چندان نامی از ستاد امر به معروف به گوش نمیرسید و انگار نقشی برای ستاد در این فعالیتها دیده نشده بود و شما را کنار گذاشته بودند، آیا این موضوع صحیح است؟
خوشبختانه وزیر کشور برای مبارزه با بدحجابی و بیحجابیها بسیار انگیزه داشت و بعد از این جریانات کار را آغاز کرد و نهادهای مختلف را فراخواند تا برای وضع موجود فکری کنند. ما هم در جلسات حضور داشتیم و نظراتمان را در برنامهها اعلام میکردیم، اما اینکه ما دیده نمیشدیم دلیلش این بود که تا قبل از فوت مهسا امینی هیچ گروه و نهادی در حوزه عفاف و حجاب فعال نبود و فقط ما کار میکردیم، به همین خاطر هم دیده میشدیم و هم نوک پیکان حملات بودیم، اما بعد از اغتشاشات و ناآرامیها همه پای کار آمدند و فعال شدند، اینگونه کارهای ما کمتر دیده میشد. در کل ما از برنامهها کنار گذاشته نشدیم.
درباره فعالیت وزیر این نکته را هم بگویم که اتفاق خوبی بود که وزیر کشور انگیزه داشت، اما نباید کار وابسته به دولتها باشد، زیرا ممکن بود وزیری در رأس کار باشد که دغدغهای برای موضوع نداشته و کاری هم نکند، اینگونه کشور آسیب میبیند.
همکاری نهادهای مذهبی با ستاد امر به معروف بیشتر در حد تفاهمنامه بود
ستاد، کارهای مختلفی را برای خود چیده، آموزش، گشت و ارشاد مدیران، تشکیل شورای امر به معروف، طرح عفاف و حجاب و… اما توان، نیرو و بودجه اجرای این همه برنامه را ندارد. از طرفی نهادهای مذهبی مانند سازمان تبلیغات، حوزههای علمیه، وزارت ارشاد و… که وظیفه تبلیغ دارند، در موضوع امر به معروف مسئولیتی برای خود قائل نیستند، زیرا یک ستاد در این بین وجود دارد، آیا بهتر نبود ستاد به جای اینکه این همه بار را به دوش بکشد و به دلیل سنگینی نتواند بخشی از آن را به مقصد برساند، این نهادها را مجاب کند و پای کار بیاورد که بخشی از برنامههای امر به معروف را اجرا کند؟
این حرف درست است، ستاد واقعاً نمیتواند همه بار را تنهایی بر دوش بکشد، اما مسئولان زیاد به دنبال کار نیستند، نهایتاً یک تفاهمنامهای امضا میشود و یا کار آغاز نمیشود و یا به سرانجام نمیرسد، البته در این میان برخی کارها با مشارکت دیگر نهادها انجام میشد، اما زیاد محسوس نبود، در جلسات مدیران بسیار انقلابی و پای کار هستند، اما در اجرا پای کار نیستند، ما میگشتیم مسئولانی که همراه بودند را پیدا کنیم، ما به همه نهادها، وزارتخانهها، ریاست جمهوری، صدا و سیما و… نامه نوشتیم اما اتفاقی نیفتاد، البته رئیس جمهور یا وزیر و یا دیگر مسئول بالا دستی دستور پیگیری میدادند، اما در بدنه موضوع گم میشد، حال ستاد چقدر باید بدود تا بتواند دیگران را قانع کند که بیایند و کار کنند. ما باید مشکل را شناسایی کنیم، برای آن کار کارشناسی انجام دهیم و راهکار و برنامه استخراج کنیم، بعد آن را به دیگر نهادها بدهیم تا آنها اجرا کنند، آنها هم کار را اجرا نمیکنند، ما هم قدرتی نداریم که آنها را مجاب کنیم که باید و حتماً کار کنند و برنامهها را اجرا کنند.
ساختار ستاد امر به معروف نیاز به اصلاح و بازبینی دارد
مهمترین مشکل ستاد امر به معروف ساختار آن است، مجلس برای تشکیل ستاد قانونی تصویب کرده که یکی از ائمه موقت جمعه تهران رئیس ستاد باشد، ائمه جمعه استانها و شهرستانها هم رئیس ستادهای استانی و شهرستانی باشند، البته این ستاد ۱۹ عضو دارد که ۶ نفر از آنها وزیر هستند، اما در قانون ساز و کاری طراحی نشده که ۶ وزیر زا ملزم کند که پای کار باشند و مصوبات را اجرا کنند، وزرای عضو ستاد حتی در جلسات هم شرکت نمیکردند چه رسد ملزم به اجرای قوانین و مصوبات باشند، گاهی غیبت اعضای ستاد به قدری زیاد بود که جلسهها لغو میشد.
باید ستاد زیر نظر رهبر یا مجلس خبرگان اداره شود
ساختار ستاد نیاز به اصلاح دارد و برای این کار من سه پیشنهاد دارم. مرحوم امام خمینی(ره) همان سالهای اول انقلاب متنی به شورای انقلاب نوشت که باید ادارهای با عنوان امر به معروف مستقل از دولت تشکیل شود و در همه استانها و شهرستانها در آن عضو باشند و اگر رهبر هم مرتکب خطایی شد با او برخورد کنند. امام همچنین فرمود: باید یک وزارتخانه مستقلی هم برای امر به معروف تشکیل شود.
به نظر من برای اینکه ستاد قدرت اجرایی داشته باشد، بهتر است که ریاست ستاد بر عهده خود رهبر معظم انقلاب باشد، اگر این شدنی نیست باید مجلس خبرگان مسئول ستاد شوند. اگر یکی از اینها رخ دهد علاج است وگرنه دولت نمیتواند کاری کند.
رانندگان اسنپ میتوانند آمر به معروف شوند!
یکی از موضوعاتی که شما مطرح کردید و جنجال زیادی به پا کرد، موضوع اعمال جریمه برای رانندگان اسنپی بود که در خودروی آنها کشف حجاب شود، تا راننده مجبور شود به افراد بیحجاب تذکر بدهد. چرا در آن شرایط بحرانی، چنین سخنانی را مطرح کردید؟
این موضوع را من گفتم، هنوز هم میگویم، اما مشکل آنجا بود که جزئیات آن منتشر نشد و مورد حمله قرار گرفت. ما برای این کار تحقیقاتی انجام دادیم. بسیاری از رانندگان تاکسی میگفتند، ما اگر به مسافر بگوییم حجابت را رعایت کن، به حمله میکنند، اما وقتی میگوییم اگر شما حجابت را رعایت نکنی من را جریمه میکنند، فوراً گوش میدهند و حجابشان را درست میکنند، حال ما گفتیم اگر این اتفاق رخ دهد خود به خود بیش از ۴ میلیون راننده اسنپ آمر به معروف میشوند و مسافر هم وقتی بداند به دلیل کشف حجابش راننده بینوا جریمه میشود حتماً رعایت میکند.
اغلب طرحهای ما با کار و تحقیقات میدانی نگارش شده بود، مثلاً ما در محلات معتمدانی را شناسایی کردیم که در محل مظاهر فساد را شناسایی کنند و اگر نیاز به تذکر است، تذکر دهند وگرنه به ما معرفی کنند. اما هرچه ما نوشتیم و طرح کردیم به آن حمله شد و گفتند، دخالت میکنید و به شما ربطی ندارد و …
منبع: فارس
نظرات