بررسی پیامدهای اقتصادی تنشها میان تهران و ریاض
محور اصلی جدال ایران و عربستان چیست؟
تحلیلگران بر این باورند که اگرچه از دهه 1970 تاکنون عوامل متعددی در افزایش تنشها میان ایران و عربستان تاثیر داشته، اما به نظر میرسد مهمترینِ آنها نفت باشد. از این رو، مداخله اوپک و ایجاد یک توافق میان این دو رقیب منطقهای شاید بهترین راهحل باشد که از لحاظ اقتصادی هم برای هر دو مفید است.
از لحاظ تاریخی تا دهه 1970 ایران و عربستان سعودی هیچگاه در تقابل با یکدیگر نبودند. هر دو کشور در این دوران تحت سیاست دو ستون امریکا همپیمان و متحد ایالات متحده بودند. بر اساس این سیاست، دولتهای ایران و عربستان به عنوان دو ستون مرکزی در راهبرد نوین امریکا، وظیفه رفع خلاء قدرت امریکا را در منطقه خلیج فارس و دریای عمان به عهده گرفتند. امریکا با اعطای کمکهای همهجانبه اقتصادی و نظامی به هر دو کشور، آنان را به عنوان ابزاری برای تامین امنیت و منافع خود در کل منطقه تقویت میکرد و خود حضور مستقیم در منطقه نداشت.
به گزارش تجارتنیوز ، هر دو کشور همچنین از بنیانیگذاران اصلی سازمان اوپک که در سال 1960 تاسیس شد، بودند.
اختلاف دو کشور در سال 1979 بر سر مساله مدیریت عرضه و افزایش قیمت نفت آغاز شد. وقوع انقلاب اسلامی در ایران، حمایت عربستان سعودی از صدامحسین در جنگ ایران و عراق و متهم کردن ایران به نقشآفرینی در بمبگذاریهای برج خبر این خصومتها را دوچندان کرد.
در ژانویه 2016 نیز همزمان با اعدام شیخ نمر باقر النمر، تنشها میان آنها شدت یافت و به دنبال آن هر دو کشور روابط دیپلماتیک با یکدیگر را متوقف کردند.
اما افزایش اختلافات میان دو کشور در جولای 2016 و همزمان با امضای توافق هستهای میان ایران و قدرتهای جهان پیشبینی شده بود. واکنشهای عربستان سعودی به امضای این معاهده -اگرچه نه به اندازه اسرائیل- به شدت منفی بود. آغاز تعامل میان ایران و امریکا به دنبال امضای توافق هستهای در سال 2015، تهدیدی استراژیک برای سعودیها محسوب میشد. یکی از نتایج احتمالی آن از دیدگاه سعودیها این بود که این نزدیکی، روابط اسرائیل -همپیمان عربستان- و امریکا را تحتالشعاع قرار میداد.
مهمترین نگرانی برای عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیجفارس اما بازگشت دوباره ایران به بازار نفت و پیامدهای اقتصادی آن برای این کشورها بود. از زمان تاسیس اوپک، عربستان سعودی بزرگترین تولیدکننده و ایران تا سال 2012 -پیش از اعمال تحریمها- دومین تولیدکننده این سازمان بود.
از آنجا که دولت سعودی مدتهاست با مشکل کسری بودجه مواجه است، امضای برجام، بازگشت ایران به بازار نفت و کاهش قیمت برایش خوشایند نبود.
عربستان سعودی نگران بود که با امضای برجام و لغو تحریمها، افزایش دوباره تولید ایران تاثیری بر موقعیت عربستان در اوپک داشته باشد. از اینرو میتوان گفت، اگرچه عوامل متعددی در افزایش تنشها میان دو کشور تاثیر داشته اما مهمترینِ آنها نفت بوده است.
در شانزدهم ژانویه 2016، آژانس بینالمللی انرژی گزارش اصلی درباره روند اجرای برجام را منتشر کرد. در این گزارش تایید شد که ایران مراحل آمادهسازی موارد ذکرشده در ضمیمه 5 برجام که در جولای 2015 میان ایران و گروه 1+5 امضا شد را کامل کرده است. به دنبال آن تحریمها برداشته شد و فردای آن روز ایران اعلام کرد که قصد دارد فروش نفت خود را 500 هزار بشکه و کل صادرات را در سال 2016 به 2.5 میلیون بشکه در روز افزایش دهد. همانطور که عربستان سعودی نگران بود قیمت نفت به 28 دلار به ازای هر بشکه کاهش یافت. اگرچه قیمت نفت به دلیل افزایش تقاضا در بازار و همچنین مشکلات اقتصادی چین کاهش یافته بود، اما این میزان از کاهش از سال 2003 تا آن زمان بیسابقه بود.
از آنجا که دولت سعودی مدتهاست با مشکل کسری بودجه مواجه است، کاهش قیمت برایش خوشایند نبود.
قیمت نفت از یکم مارس 2016 به 31 تا 33 دلار رسید و در همان محدوده باقی ماند. این در حالی است که در ماه می 2015، قیمت نفت 62 دلار به ازای هر بشکه بود. از اواسط ماه ژانویه تا اواسط ماه مارس 2016 ایران موفق شد، چهار میلیون بشکه نفت به اروپا صادر کند.
عربستان سعودی دست به هر اقدامی زد تا مانعِ صادرات بیشترِ ایران شود. بر اساس گزارشها، کشتیهای نفتی ایران اجازه ورود به بنادر نفتی از طریق عربستان سعودی یا بحرین را ندارند. اگرچه عربستان سعودی به طور رسمی چنین ممنوعیتی را اعلام نکرده اما این مساله همواره یکی از گلایههای ایران در مورد چالش فروش نفت بوده است.
تصمیم اخیر دونالد ترامپ مبنی بر خروج از توافق هستهای بار دیگر خوشحالی عربستان و متحدان منطقهایش را به دنبال داشت. در اواخر ماه ژوئن، زمانی که وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرد که کشورهای خریدار باید واردات نفت از ایران را به صفر برسانند، قیمت طلای سیاه افزایش یافت. مقامات امریکایی همچنین تذکر دادند که دولت ترامپ هیچ شرکتی را از این تحریمها معاف نخواهد کرد.
پیشبینیها نشان میدهد، در صورت اجرایی شدن چنین تصمیمی، کاهش صادرات نفت ایران که تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز تا پایان سال تخمین زده شده بود، به یک میلیون بشکه یا حتی در بدترین حالت به ۲٫۵ میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
آغاز ارتباط مسالمتآمیز میان ایران و عربستان نه تنها از لحاظ اقتصادی برای این دو رقیب منطقهای مفید است، بلکه پایان درگیریها در سوریه و یمن را به ارمغان میآورد.
اما مساله این است که حتی اگر عربستان سعودی بخواهد از تمام ظرفیتهای خود برای تولیدِ بیشتر استفاده کند، جبران این میزان از کاهش بسیار دشوار خواهد بود.
مقامات ایرانی اعلام کردهاند، ادامه روند تهدیدهای امریکا برای متوقف کردن فروش نفت ایران، به بسته شدن تنگه هرمز میانجامد. تحلیلگران معتقدند، اگر ایران چنین تصمیمی را عملی کند، قیمت نفت در بازار جهانی تا سه برابر افزایش مییابد.
مساله مهمتر اما این است که اصطکاک میان دو کشور بر سیاست خارجی آنها و انتخاب متحدانشان هم تاثیرگذار است. اگرچه مذهب به تنهایی تنها دلیل رقابت این دو قدرت منطقهای نیست اما شیعیان ایران و سنیهای سعودی تفاوتهای بنیادی در مذهب دارند که به نوعی به سیاستهای منطقهای آنها جهت میدهد.
حمایت ایران از جنبش سنیهای حماس در فلسطین تاییدی بر این ادعاست که مذهب دلیل اصلی انتخاب متحدان در منطقه نیست.
در طول سالهای اخیر جنگهای نیابتی دو رقیب منطقهای در یمن و سوریه تقابل بیشتر میان آنها را به دنبال داشته است. عربستان، امارات متحده عربی، بحرین و دیگر کشورهای سنینشین را به عنوان همپیمان علیه ایران برگزیده است.
به نظر میرسد، تنها راهحل در حال حاضر مداخله اوپک و رسیدن به یک توافق کامل میان دو کشور است. آغاز ارتباط مسالمتآمیز میان ایران و عربستان نه تنها از لحاظ اقتصادی برای این دو رقیب منطقهای مفید است، بلکه پایان درگیریها در سوریه و یمن را به ارمغان میآورد.
نظرات